احسان قاسمخانی ـ تدوینگر پرونده «مهارت ساخت ساز چُگور» ـ درباره این ساز به ایسنا گفت: وقتی از موسیقی «عاشیقی» که موسیقی فولکلوریک ترکان ایران به شمار میآید، صحبت میکنیم این موسیقی را میتوانیم به نواحی مختلفی در کشورمان تقسیم کنیم. معمولا موسیقی عاشیقی را مختص به منطقه آذربایجان میدانند، اما در مرکز ایران بهویژه در استانهای قزوین، قم، همدان و مرکزی این موسیقی به نوعی سطح بالایی دارد.
او افزود: ساز اصلی عاشیقها یا موزیسینهای فولکلوریک نواحی مرکزی ایران، «چگُور» است. این ساز زخمهای است و یک کاسه گلابی شکل دارد و اگر بخواهیم آن را تشبیه کنیم، باید یک سهتار خیلی بزرگ را در نظر بگیریم که به صورت ایستاده نواخته میشود.
قاسمخانی بیان کرد: پرونده «مهارت ساخت ساز چُگور» به کمک استاد «حسین علیحسینی» که از نوازندگان و مدرسین این ساز هستند، تهیه شد. ما توانستیم مراحل مختلف ساخت چُگور را در کارگاه سازسازی مستند کنیم و با توجه به منابع شفاهی و مکتوب، پرونده را تکمیل کرده و سال گذشته (بهمن ماه ۱۴۰۱) به نام استان مرکزی در فهرست میراث ناملموس به ثبت رساندیم.
تدوینگر پرونده «مهارت ساخت ساز چُگور» ادامه داد: با وجود اینکه تعداد نوازندگان ساز چُگور زیاد است، اما تعداد استادکارانی که مهارت ساخت این ساز را دارند، بسیار محدود است که معمولا هم در استانهای قم و مرکزی هستند. البته تعدادی هم در استان البرز مهارت ساخت ساز چُگور را دارند، اما آن ساز چگوری که با ذائقه موسیقایی عاشیقهای نواحی مرکزی ایران جور در میآید عمدتا توسط استادکاران ساکن در استانهای قم و مرکزی ساخته میشود که تعداد آنها خیلی کم است و یکی از ضرورتهای ثبت ملی مهارت ساخت این ساز هم همین مورد بود.
به گفته این پژوهشگر، غلامرضا فراهانی، صفرعلی مقصودی، حسین افشار، حسین سانیخانی، محمدرضا حیدری و سیدحسین موسوی، سازندگان کنونی ساز چگور در استان مرکزی هستند.
او ادامه داد: اگر روزی این استادکاران را از دست دهیم، چون که به صورت آکادمیک تدریسی صورت نمیگیرد یا کارگاههای ساختوسازی وجود ندارد که این مهارت را از اساتید بیاموزند، ممکن است در آینده دیگر این ساز را نداشته باشیم.
قاسمخانی در ادامه گفت: ساز موسیقی عاشیقی نواحی مرکزی ایران ممکن است با ساز موسیقی عاشیقی آذربایجان شبیه به هم باشند، اما از نظر جزییات مانند پردهبندی، ضخامت و فرم کاسه ساز تفاوتهایی دارد که موجب میشود نوع صدادهی ساز متفاوت باشد. به همین دلیل است که هنرمندان این منطقه سازهایی را میپسندند که نوایی که از ساز خارج میشود متناسب با ذائقه موسیقایی باشد که از کودکی آن را شنیدهاند، چون تعداد سازندههای این ساز کم است ثبت آن میتواند به بالا رفتن آگاهی عموم برای توجه بیشتر به امر ساخت چگور کمک کند.
او بیان کرد: امیدوارم پله اول که ثبت مهارت ساخت این ساز بود، قدمی باشد برای پلههای بعدی و منجر به ثبت جهانی آن در یونسکو است. این ساز ظرفیت کافی برای ثبت جهانی را دارد و گستره قابل توجهی از ایران این ساز را مینوازند و حداقل در ۶ استان قم، مرکزی، همدان، تهران، البرز و قزوین این ساز نوازندههایی دارد.
این پژوهشگر تاکید کرد: در مقوله ثبت ملی این ساز و دیگر میراث ناملموس ثبت شده، یکی از کاستیهایی که وجود دارد این است که کار در مرحله ثبت باقی میماند و اخبار آن منعکس میشود، اما بعد از آن حمایتهایی وجود ندارد که به پاسداری از پروندههای ثبت شده بینجامد. اگر قرار باشد فقط این میراث را ثبت کنیم و خبرگزاریها آن را منعکس کنند، اما حمایتی از سوی دستگاههای دولتی برای پاسداری از این آثار صورت نگیرد، فکر نمیکنم که ثبت آنها تاثیر زیادی برای حفاظت داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات