به گزارش ایسنا، نشست «زبان فارسی و ایرانزمین» عصر روز چهارشنبه ۲۷ اردیبهشتماه در نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار شد. این مراسم با تجلیل از حسن انوری همراه شد.
حسن انوری، زبانشناس و استاد زبان و ادبیات فارسی در سخنانی اظهار در این نشست کرد: زبان فارسی برای ایران، مهمترین عنصر فرهنگی است. این زبان مهمترین عامل اتحاد اقوام ایرانی است. ایران قومیتهای مختلفی دارد که هرکدام زبان خاص خودشان را دارند؛ کردها به زبان کردی، بلوچها به زبان بلوچی و ترکها به زبان ترکی صحبت میکنند. اما زمانی که به هم میرسند با زبان فارسی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در واقع زبان فارسی وسیله ارتباط اقوام مختلف است. زبان فارسی عنصر هویت ایران است و این موضوع مهمترین ویژگی زبان فارسی است.
او درباره ویژگی دیگر زبان فارسی نیز گفت: زبان فارسی بین زبانهای عالم جزء معدود زبانهایی است که شاهکار ادبی جهانی دارد. شما چند زبان را میشناسید که چنین ویژگیای داشته باشند؟ تعداد این زبانها خیلی کم است. یکی از حماسهشناسان اروپایی میگوید، شاهنامه در کنار «ایلیاد» هومر، «کمدی الهی» دانته و مجموعه آثار شکسپیر قرار میگیرد که این آثار یادشده، یادگار شکوهمند نسل بشری هستند. نسل بشر، نبوغ خود را در این چهار اثر نشان داده که مهمترین منبع فرهنگی نسل بشر هستند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: شاهکارهای بسیاری به زبان فارسی تولید شده است؛ «مثنوی» مولانا را هم میگویند بزرگترین اثر عرفانی نوع بشر است، کلیات سعدی و غزلیات حافظ هم شاهکار ادبی به زبان فارسی هستند. کدام زبان را میشناسید که چنین چیزی داشته باشد؟ میتوان گفت دومین اهمیت زبان فارسی در وجود چنین شاهکارهایی است.
او در ادامه درباره «ایران شاهنامه» با اشاره به مقالهاش در این زمینه اظهار کرد: بحث اصلی این مقاله این است که «ایران در شاهنامه چه وضعی دارد؟» بر اساس فهرست شاهنامه چاپ مسکو، کلمه ایران در شاهنامه ۸۴۰ بار تکرار شده اما همهاش به یک معنی و مصداق نیست. گاه در شاهنامه، منظور از ایران مقر پادشاه یا همان پایتخت و گاه منظور از ایران حوزه حکومت و سلسله کیانی است. من در این مقاله ایران را به معنایی که به کار رفته بررسی کردهام و آن را «ایران در حیطه معنا» نامیدهام.
حسن انوری تأکید کرد: ایرانی که در شاهنامه آمده است، محدود به جغرافیای فعلی ایران نیست. اگر بگوییم وزیر فرهنک ایران چنین صحبتی کرد، مرزهای سیاسی مشخصی مد نظر ماست، اما زمانی که میگوییم ایران در دوره ساسانی به این مرز جغرافیایی محدود نیست. علاوه بر این ایران حیطه معنایی شامل خیلی چیزها میشود.
این استاد زبان فارسی گفت: فردوسی در قرن چهارم یعنی زمانی که ایرانی به این شکل وجود نداشت، سروده است، در آن زمان خلفای عباسی از یک طرف و محمود غزنوی در جای دیگری حکومت میکردند. در همانجا فردوسی از ایران میگوید که منظورش از ایران مجموعهای از فرهنگها و آداب و رسوم مختلف و حکومت ایران است. فردوسی زمانی از ایران میگوید که ایران سیاسی وجود ندارد. به قولی «شاهنامه فریاد رعدی است در اختناق خفقان».
او تأکید کرد: ایران در شاهنامه فراتر از معنای امروزی است. ترکها میگویند: «مولانا برای ماست.». ما میگوییم بله جسمش برای شما و روحش برای ایران است چراکه زبانش را متوجه نمیشوید و ایران معنایی چنین است.
انوری در بخش دیگری از سخنان خود درباره وضعیت چاپ کتابهایش گفت: چهار کتاب زیر چاپ دارم که تجدید چاپ هستند؛ یکی «اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی» است که رساله دکتری من بود. سه جلد «آیین نگارش» دارم که ۵۰ سال پیش نوشته بودم. شرح حال خودم را هم نوشتهام که با عنوان «اراده، پشتکار و عشق» در تبریز چاپ شده است. کتاب دیگرم نیز «معنی زندگی» است و یکی از مقالات آن مصاحبهای است که کریم فیضی با من داشته و به صورت گزارش مفصل چاپ شده است.
او خاطرنشان کرد: اگر اراده و پشتکار و عشق به فرهنگ نبود، تا حالا نمیتوانستم بنویسم. زمانی که قبول کردم فرهنگ سخن را بنویسم، هشتسال تمام از ساعت شش و نیم صبح تا چهار بعدازظهر کار کردم. داریوش آشوری میگفت: چطور توانستید این همه کار کنید.
انوری در سخن پایانی گفت: ما ملت ایران باید بیدار شویم. کار کنیم و کارها را ساده نگیریم، تعارف بدون معنا نداشته باشیم. همهاش میگوییم «قربان شما» اما در عمل کاری نمیکنیم. کمتر نظیر دارد ملتی که تعارف کند اما پشت تعارف خالی باشد.
انتهای پیام
نظرات