به گزارش ایسنا، شاهنامه با این دو بیت به پایان میرسد: «سرآمد کنون قصه یزدگِرد/ به ماه سپندارمذ روز اِرد/ ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهانداورِ کردگار» و بر اساس این سروده حکیم فردوسی بیست و پنجمین روز از ماه اسفند را روز پایان سرایش شاهنامه میخواند.
جلال خالقی مطلق شاهنامهشناس در مقالهای با عنوان «تاریخ روز پایان نظم شاهنامه» نوشته است: «در پایان بیشتر دستنویسهای کامل شاهنامه، روز پایان نظم پادشاهی یزدگرد سوم، روز «ارد» از «اسفندارمذ» یاد شده است. از آنجایی که این تاریخ روز در اکثر دستنویسها در ارتباط با تاریخ سال پایان نظم شاهنامه آمده است، پس به احتمال بسیار تاریخ روز پایان نظم شاهنامه نیز هست. ولی از سوی دیگر، چون در دستنویسهای شاهنامه برای تاریخ سال پایان نظم کتاب دو تاریخ آمده، یکی سال ۳۸۴ هجری و دیگر سال ۴۰۰ هجری، از این رو روشن نیست که تاریخ روز ارد اسفندارمذ، یعنی ۲۵ اسفند، در اصل مربوط به سال پایان نخستین نظم شاهنامه، یعنی سال ۳۸۴ بوده، یا مربوط به سال پایان نهایی آن که سال ۴۰۰ هجری باشد.
اما جلالالدین کزازی دیگر شاهنامهشناس میگوید: این از آن اندک تاریخهایی است که در شاهنامه بی چندوچون است؛ از آنجاست که در بیتی از شاهنامه این نکته آشکارا آورده شده است. در فرجام این نامه نامی و گرامی، هنگامی که استاد داستان اندوهبار یزدگرد و کشتهشدن او در آسیاب مرو را بهپایان میآورد و به همان سان شاهنامه را نیز، گفته است که این داستان به ماه سپندارمذ روز اَرد پایان گرفته است که شاهنامه نیز با آن به پایان میرسد.
علیرضا قیامتی، شاهنامهپژوه نیز ۲۵ اسفند را مستندترین و دقیقترین تاریخی میداند که درباره پایان سرایش شاهنامه وجود دارد.
قدمعلی سرامی، شاهنامهپژوه هم ۲۵ اسفند را روز دقیقی میداند اما همانند جلال خالقی مطلق بر سال سرایش شاهنامه تردید دارد.
ابوالفصل خطیبی، شاهنامهشناس فقید در مقالهای که به همراه احمدرضا قائممقامی به تلفظ «ارد» (به پهلوی ard) میپردازد به موضوع پایان سرایش شاهنامه اشاره میکند.
آنهادر این بررسی نوشتهاند: اَرد یکی از ایزدان زردشتی که روز بیست و پنجم ماه به نام او نامگذاری شده است و تلفظ آن با فتحه اول مشهور است. قاعدتا در زمان فردوسی «اِرد»(به کسره اول) تلفظ شده باشد. برخی محققان معتقدند که در این بیتها فردوسی به مقتضای قافیه این کلمه را اِرد تلفظ کرده، منتها باز هم به مقتضای قافیه یزدگَرد(به فتحه گاف) خوانده است.
خطیبی و قائم مقامی درباره پایان سرایش شاهنامه نوشتهاند: میدانیم که نسخهها در این موضع یکدست نیستند؛ بعضی در بیت دوم، به جای «شده پنج هشتاد بار»(=۴۰۰) «سه صد سال و هشتاد و چهار»(=۳۸۴) دارند و اینکه بنداری نیز در ترجمه خود همین تاریخ ۳۸۴ را دارد، این ضبط را واجد اهمیت کرده و از سالها قبل محققان را با مسئلهای روبهرو ساخته که سعی کردهاند آن را با انتساب یک تاریخ به پایان تحریر اول و انتساب دیگری به پایان تحریر دوم شاهنامه حل کنند.
در هر حال، اگر این ضبط ۴۰۰ را مبنا قرار دهیم، تاریخ اتمام شاهنامه، آنچنان که تقیزاده محاسبه کرده، برابر میشود با بیستم رجب سال ۴۰۰ هجری و هشتم مارس ۱۰۱۰ میلادی، برابر با بیست و پنجم اسفند ۳۸۸ یزدگردی، اگر در محاسبه اشتباه نکرده باشیم. اما تقیزاده به این نکته هم اشاره داده که «این فقره هم بسیار مشکوک است، چه این مصراع به ماه سفندارمد* روز ارد در شاهنامه چندین بار مکرر شده و لهذا اعتماد را به اصلی بودن آن در خاتمه تضعیف میکند.» و این گفته او با وجود اشکال خالقی مطلق** که فردوسی بعید است در اینجا تاریخی از خود ساخته باشد، ظاهرا درست یا در هر حال قابل تأمل است.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
خالقی نیز خود از این ابیات مکرر یاد کرده، به قافیه شدن ارد با سیاوخش گِرد، شاپور گِرد و یزدگِرد در مواضع دیگر هم توجه داده و گفته است که احتمال دارد که در این موارد نیز ضرورت قافیه سبب کاربرد ارد شده باشد و نه تاریخ ۲۵ اسفند.
آنها به نقل بیتهایی از شاهنامه میپردازند چون «همی رفت سوی سیاوخش گِرد/ به ما سفندارمذ روز اِرد» یا «خنیده به توران سیاوخش گِرد/ کز اختر پی افگنده شد روز اِرد» یا «یکی شارستان نام شاپور گِرد/ برآورد و پردخته شد روز اِرد» یا «چو بگذشت از او شاه شد یزدگِرد/ به ماه سپندارمذ روز اِرد». (ماه اسفند در آن زمان، به دلیل رعایت نکردن کبیسه، به خرداد میافتاده، اما این تاریخ ظاهرا با تاریخی که مورخان دیگر درباره روز به سلطنت رسیدن یزدگرد گفتهاند و مطابق میشود با ۱۶ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی دقیقا نمیخواند.)
آنها در ادامه با توضیحاتی درباره تلفظ «اِرد» وایزدارد و اینکه روز ارد روز مبارکی بوده است، معتقدند: روز ارد را ایرانیان خجسته میدانستهاند و ظاهرا خجستگی آن در ماه اسفند افزون بوده است. با این حال، تکرار مصراع «به ما سفندارمد روز ارد» این تردید را ایجاد میکند که فردوسی در این مواضع قافیهپردازی کرده و قید گفتن واقعیت نبوده است یا آنکه خجستگی آن را در نظر داشته نه تاریخ واقعی اتمام شاهنامه را، مگر آنکه به جهت همین خجستگی زمانی سعد را برگزیده بود و به عمد دست نگه داشته بوده تا پایان سرایش شاهنامه را به آن روز بیفکند.
*در نسخههای مورد استفاده خالقی در بیت مزبور در فوق سپندارمذ وجود ندارد و مصحح گفته است که «سپندارمذ» تصحیح قیاسی اوست. در شواهد دیگر مذکور در این مقاله هم نسخهها به ندرت «پ» و «ب» دارند و این ضبط با «ف»(سفندارمد یا سفندارمذ) را تقویت میکند.
**اشکالی که خالقی به تقیزاده گرفته است: گویا نقیزاده توجهی به لغت فرس نداشته، به ویژه بیت گزارش تاریخ روز را، یکی هم به این دلیل که مصراع دوم آن دو بار دیگر هم عینا در شاهنامه آمده است «مشکوک» میداند. ولی در شاهنامه موارد دیگری نیز که تمامی یک مصراع و گاه یک بیت چند بار در کتاب تکرار شده باشد باز هم هست، هر چند موارد اصیل آن که کار قلمهای بیگانه نیست، بسیار اندک و در یک اثر پنجاه هزار بیتی اجتنابناپذیر است. از سوی دیگر، ایراد تقیزاده پرسش دیگری را مطرح میکند و آن این که آیا تکرار مصراع «به ماه سفندارمذ روز ارد» در سه جای مختلف کتاب، دلیلی بر این نیست که ما در اینجا با ضرورت وزن و قافیه یا تکرار فرمولی در حماسه سر و کار داریم و نه با گزارش یک تاریخ واقعی؟
از سوی دیگر، باید توجه داشت که فردوسی تنها شاعر نیست، بلکه مورخ نیز هست. از این رو گمان نمیرود که او به سبب ضرورت وزن و قافیه برای وقایع کتاب، تاریخی از خود ساخته باشد و دست کم میتوان احتمال داد که آن یک موردی که شاعر از تاریخ روز پایان کتاب خود سخن میگوید، تاریخ به زیر چرخ وزن و قافیه نرفته باشد. همچنین اینکه شاعر پس از گزارش تاریخ روز، بلافاصله تاریخ سال را هم گزارش میکند، میتواند تاییدی بر درستی تاریخ روز باشد.
انتهای پیام
نظرات