به گزارش ایسنا،فقدان شناسایی کافی زمینهای بهشدت مسلحشده فکه توسط دشمن، عجله برای حمله در جهت اجرای یکعملیات قاطع برای پایان جنگ و همینطور کاهش کیفیت کار فرماندهان گردانها در نتیجه گسترس بیکیفیت سازمان رزم سپاه از جمله مهمترین دلایل ناکامی در عملیاتی بود که به «والفجر مقدماتی» معروف شده است. البته نباید کمکهای اطلاعاتی سازمان منافقین را به دولت بعثی عراق که پیش از شروع عملیات انجام شدند، از نظر دور داشت.
منافقین همچنین با پوشش نیروهای ستون پنجم در شب عملیات بین رزمندگان تکور ایرانی رخنه کرده و در برههای حساس از عملیات که شرایط بهنفع پیشروی ایرانیها بود، دستور جعلی عقبنشینی را اعلام کردند که باعث سردرگمی و چندپارهشدن نیروها شد.
روایت چند فرمانده از شب عملیات والفجر مقدماتی
در بخشی از کتاب «زمینهای مسلح» کارنامه عملیاتی تیپ ۲۷ محمد رسولالله صل الله علیه و آل و سلم در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر ۱ میخوانیم: «حوالی ساعت ۶ عصر روز ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ (شبی که قرار بود عملیات والفجر شروع شود)، اکبر حاجیپور فرمانده تیپ یک عمار، خطاب به نیروهای اینتیپ که برای عبور از نقطه رهایی و ورود به منطقه نبرد آماده میشدند، گفت: «هیچکدام از نیروها نمیتوانند از اینمعرکه جان سالم به در ببرند. ناچاریم مثل سالار شهیدان بجنگیم. کسی سودای برگشتن در سر نداشته باشد!»
درباره شروع عملیات و درگیری تیپ عمار در آن، محسن حمزهنیا فرمانده گروهان شهادت از گردان انصارالرسول تیپ عمار روایت کرده است: در ضمن درگیری، یکگردان از نیروهای لشکر عاشورا را کنار گردان خود دیده است. به گفته او نیروهای آنگردان که مسئول حمل قطعههای پل عبور از کانالهای دشمن بودهاند، بهعلت سختی راه و سنگینی محمولهشان قطعات پل را در راه رها کرده و با رسیدن به کانال، ضرورت آنها را حس کردند. به همیندلیل پشیمان شده و برای آوردن پلهای کوچک به عقب برگشتند اما بر اثر انفجار مین به شهادت رسیدند. به اینترتیب توجه دشمن به منطقه جلب شد و آتش خود را روی سر نیروهای ایرانی باز کرد اما آنها موفق شدند از عرض کانال اول دشمن عبور کرده و به خط برسند که با رسیدن به خط دشمن با کماندوهای دومتری، ورزیده و چالاک سودانی (نیروهای عربیت) مواجه شدند.
در منطقه دیگر نبرد، بهمحض جاکنشدن گردان کمیل از نقطه رهایی، نیروهای گردان جعفر طیار نیز به منطقه درب دییه اعزام شدند. در ساعات آغازین عملیات، به همت خبر رسید دشمن از کانال عقب نشسته و پشت جاده آسفالت موضع گرفته است. کمی بعد محمد راحت مسئول راهنمایی گردانهای خطشکن بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. همچنین در پی مجروحشدن بهرام تندسته فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا (ع)، اسماعیل لشکری معاون اول او، مسئولیت هدایت نیروها را به عهده گرفت.
لشکری در حالیکه نیروهای اطلاعات و تخریبچیهای گردان روی زمین افتاده و شهید و مجروح بودند، موفق شد با کمک فرماندهگروهانها، اینگردان را از معرکه خطرناکی نجات دهد. بهمن نجفی جانشین تیپ یک عمار گفته در آنلحظات طبق اظهارات پست شنود مکالمات رادیویی دشمن، عناصر حاضر در کمینهای دشمن فرار کرده بودند، اما در واقع اینطور نبود. بلکه ایننیروها داخل سنگرهای کمین خود، ساکت و آرام منتظر عبور نیروهای ایرانی بودند تا با رسیدن دستور، از پشت سر به آنها حمله کرده و با اعمال فشار نیروهای در عمقشان، ایرانیها را قیچی کنند.
بیشتر بخوانید؛
*ماجراهایی از «والفجر مقدماتی»
*ماجرای شهادت ۲ فرمانده در ۲۲ بهمن
با رسیدن گروهان سوم گردان کمیل به سومین کانال دشمن، تعدادی از عناصر سازمان مجاهدین خلق که همراه نیروهای بعثی در سنگرهای کمین حضور داشتند از شلوغی استفاده کرده و در تاریکی شب وارد جمع نیروهای گردان کمیل شدند. آنها از هر طرف صدا میزدند «کمیل بکش عقب! گردان کمیل عقبنشینی کنه!» کمی بعد نیروهای گردان کمیل در کانال سوم محاصره شدند و با گلولههای توپ و خمپاره دشمن روبرو شدند که با هدایت دقیق داخل کانال فرود میآمدند. حوالی ساعت ۲:۳۰ یا ۳ بامداد اولیننشانههای عقبنشینی از طرف لشکر عاشورا دیده شد.
عباس کریمی فرمانده واحد اطلاعات عملیات سپاه ۱۱ قدر گفته پس از رسیدن به محل درگیری گردانها، دیده نیروهای خودی واقعاً خوب عمل کردهاند و در ابتدا نسبت به دشمن برتری کامل داشتهاند اما حجم وسیع آتش و گلولهباران یگانهای مجهز دشمن معادله نبرد را به نفع عراق تغییر داد. علی فضلی فرمانده لشکر ۲۷ در عملیات والفجر هم درباره موانع و سیمهای خاردار مقابل نیروهای ایرانی گفته اینسیمهای خاردار از نوع سیم مسی جدید بودند که با قیچیهای سیمچین و انبرهای معمولی نمیشد آنها را قطع کرد. اینفرمانده دفاع مقدس میگوید: «صدام در اینعملیات آنقدر مقابل نیروهای ما موانع گذشت که ما زمان را از دست دادیم.» تعدادی از نیروهای ایرانی پس از پاکسازی منطقه و گذشتن از موانع سخت و جاده ذوزنقهای، توانستند دو ردیف کانالها را هم پشت سر بگذارند؛ ایننیروها عبارت بودند از یکی از گروهانهای گردان کمیل و گردان مالک که ساعت ۴:۳۰ صبح از کانال دوم عبور کرده بودند.
بهمن نجفی جانشین تیپ یک عمار هم در اینباره گفته اجرای توپخانه خودی در عملیات والفجر بد نبود، اما تاثیری برای نیروهای خطشکن نداشت. چون مانع اصلی و سختگذر مقابل روی بچهها، همانمیادین مین و موانع ایذایی از قبیل سنگرهای حفره روباهی، کمینها و تیربارهای دشمن بودند. شناساییهای ما سطحی و محدود به بخشی از زمینهای مسلح شده بود. در عملیاتهای گذشته میدانستیم در عمق چه خبر است ولی اینجا هرگونه اطلاعی از عمق منطقه نبرد نداشتیم. بنابراین کور وارد عملیات شدیم. جعفر جهروتیزاده فرمانده واحد تخریب سپاه ۱۱ هم درباره والفجر گفته در برخی از مناطق این عملیات تا سه رده میدان مین پشت سر هم وجود داشت. همت هم پس از پایان عملیات و بازگشت نیروها به عقبه، در جمع نیروهای لشکر ۲۷ در دهکده حضرت رسول در چنانه گفت: «عمق میادین مین سهگانه دشمن در منطقه عملیاتی والفجر، مجموعاً به ۱۲۰۰ متر رسید.»
منافقین و ستون پنجم پیام دروغین عقبنشینی پخش میکنند
حوالی ساعت ۵ چهار گردان انصار، مقداد، کمیل و مالک هم اعلام کردند در حال عبور از کانال دوم هستند. همهچیز داشت به خوبی پیش میرفت. اما ناگهان ساعت ۵:۳۰ پیام عقبنشینی به نقل از حسن قمی (محمدحسن ترابیان) از کادرهای پیشکسوت لشکر ۲۷ اعلام شد. بهزودی مشخص شد ایناعلام عقبنشینی کار ستون پنجم دشمن بوده است. به اینترتیب عمده نیروها به عقب، بهسمت نقطه رهایی بازگشتند اما یکگروهانِ گردان کمیل و عدهای دیگر از گردانها همچنان در منطقه ماندند.
طبق روایت علیرضا تاجیک راوی سپاه ۱۱ قدر، پس از ابلاغ دستور عقبنشینی، تیپ ۱۸ جوادالائمه کاملاً عقب آمد و با تعداد کمی شهید و مجروح بر روی تپههای رملی چومو مستقر شد و از آنجا به طرف دشمن پدافند کرد. گردانهای تیپ ۲ لشکر ۳۱ عاشورا هم پس از دریافت دستور عقبنشینی، با پراکندگی زیاد و بهجا گذاشتن تعداد کمی شهید و مجروح عقب آمدند. مهندسی رزمی لشکر عاشورا هم موفق به زدن خاکریز نشد. به اینترتیب، گردانهای اینلشکر بدون آنکه از چپ و راست الحاق داشته باشند، با تعداد کمی از نیروهای باقیمانده در اطراف خال یمل عمران، بهصورت پراکنده به طرف دشمن پدافند کردند.
اما دستور عقبنشینی زمانی به تیپ ۱ عمار لشکر ۲۷ ابلاغ شد که گردان حمزه و گردان انصارالرسول بین دو کانال قرار داشتند و گردان مقداد هم منتظر شکستن خط و عبور از آن بود. نیرویی به استعداد یکگروهان از گردان کمیل هم ضمن عبور از کانال دوم تا نزدیکی جاده آسفالت (مواصلاتی پاسگاههای مرزی عراق) رسیده بود. در همینحال گردان مالک اشتر آماده عبور از خط و انجام عملیات در عمق بود. پس از دستور فرماندهی لشکر ۲۷ به مهندسی رزمی اینیگان مبنی بر اینکه «هرجا توانستی خاکریز بزن تا نیروهای عقبنشسته پشت آن پناه بگیرند»، مهندسی رزمی اینلشکر بلافاصله دست به کار شد. اما چون نتوانست کنار جاده شنی خاکریز بزند، به جنوب تپه دوقلو رفته و با احداث تعجیلی یکخاکریز، اینتپه را به جاده شنی که تا پاسگاه رشیده ایران ادامه داشت، وصل کرد.»
انتهای پیام
نظرات