در میان عکس های گزارش تصویری ایسنا از وضعیت وخیم تالاب انزلی، مجسمهای از یک قهرمان ورزشی با رنگی برنزی در هوای ابری گیلان، به جای آنکه رنگ و رویی به فضا دهد، با رنگ های سرد محیط یک دست شده و حسی غریب از یک روز زمستانی را منتقل میکند.
سردیس «سیروس قایقران» چند سالی است که تک و تنها در دیار تالاب و قایقها و در زداگاه فوتبالیست اسطورهای ایران، جای گرفته و امروز به گونهای با فضا یکی شده که گویی از وقتی تالاب بود، او هم بوده است.
از تنهایی مجسمه حرف به میان آمد و شاید همین تنهایی، موجب شد که در سال ۹۸ ـ سه سال پس از ساخت ـ مورد حمله سارقان قرار بگیرد و نیمی از آن شکسته شود. این اثر برنزی که امروز از قیمت بالایی برخوردار است و البته ترمیم شده، بعید نیست روزی در همین روزها، در حالی که در فضای تالاب تنها مجسمه است و قایقها، این بار برای همیشه ناپدید شود و به عمر شش ساله آن در تالاب پایان دهند. البته ما چه میدانیم، شاید بنا بوده که تنهایی مجسمه و فضایی که در آن قرار گرفته، همچون نمادی باشد از پایان غریبانه یک اسطوره.
در اوایل سال ۱۳۷۷ سیروس قایقران در حالیکه به همراه فرزند (راستین)، همسر (افسانه اسدان) و برادر همسرش (ایمان اسدان) در اتومبیل خود از انزلی عازم تهران بود در حوالی امامزاده هاشم با کامیون تصادف کرد؛ تصادفی که منجر به فوت او و فرزندش شد و فوتبال ایران برای همیشه یکی از قهرمانانش را از دست داد.
قایقران در سال ۱۳۶۳ به تیم ملی دعوت شد و در سال ۱۳۶۷ تنها فوتبالیست شهرستانی بود که پرویز دهداری بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایران را به بازوان او بست. در سال ۱۳۶۷ در مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا در قطر، تیم ملی ایران با رهبری سیروس به مقام سومی دست یافت و در سال ۱۳۶۹ تیم ایران را با گلهای او پس از ۲۰ سال به قهرمانی در بازیهای آسیایی پکن رسید.
سردیس سیروس قایقران فروردین ۱۳۹۵ از مواد اولیه باکیفیت و به همت یک مجسمه ساز اهل انزلی و با اعتبار بالغ بر ۲۰۰ میلیون ریال ساخته شد.
انتهای پیام
نظرات