به گزارش ایسنا، بسیاری از خبرگان نظامی اعتقاد دارند شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس ادامه دهنده راهی هستند که دقایقی آن را آغاز کرد چون او حدود یک سال و ۱۰ ماه میان مجاهدین و احرار عراقی بود و فرماندهی تیپ «بدر» را بر عهده داشت اما در این مدت کوتاه توانست تیپ بدر را سازماندهی و کارهای بزرگی را پایهگذاری کند.
مسئولیتهای اسماعیل دقایقی در جنگ تحمیلی
اسماعیل با آغاز جنگ تحمیلی از همان ابتدا حضوری مؤثر در جبهه داشت. «فرماندهی قرارگاه فجر»، «مسئولیت یگان حفاظت در سپاه منطقه۱»، «راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان)»، «مسئولیت طرح و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب» بخشی از مسئولیتهایی بود که اسماعیل دقایقی تا پیش از از راهاندازی «تیپ بدر» بر عهده داشت. دقایقی برای سازماندهی و اداره این تیپ که بعدا به لشکر تبدیل شد زحمات بسیاری کشید. یاد گرفتن کامل زبان عربی، آموختن ویژگیها و فرهنگ عراقیها، و درک تفاوتهای ناشی از تفاوت فرهنگ و بینش نیروهای مجاهدین عراقی و اسرای عراقی جزو سختیهای کار فرماندهی تیپ(لشکر) بدر بود.
همچنین ریسک مدیریتی این کار بسیار بالا بود. این خطر وجود داشت که اسرای عراقی میتوانستند به عنوان داوطلب جنگ با عراق به تیپ بدر بپیوندند و هنگام عمل کردن در مرزها، در موقعیتی که کسی هم نبود از فرار آنها جلوگیری کند، از مرزها بگریزند. بنابراین یکی از ویژگیهای دقایقی شجاعت او بود. شجاعت فقط به حضور او در جبهه محدود نبود. یکی از نشانههای شجاعت نحوه تعامل با برادران مجاهد عراقی و اعتماد سازی متقابل با نیروهای مجاهد بود. در حقیقت با آمدن شهید دقایقی یک نوع اعتماد متقابل بین او و سایر نیروهای مجاهدین عراقی به وجود آمد. اسماعیل دقایقی به مجاهدین عراقی با چشم برادر نگاه میکرد و نه بهعنوان افراد بیگانه. هر چند که روش فرماندهی او قاطع و مقرراتی بود، ولی شکی نیست که مجاهدین عراقی نیز به او مانند یک برادر نگاه میکردند.
شهید دقایقی در کلام شهید ابومهدی المهندس
در همین رابطه شهید ابومهدی المهندس که جزو نخستین نیروهای عراقی اسماعیل دقایقی محسوب میشود در مصاحبهای روایت کرده است: «مجاهدین عراقی پیش از اینکه مطیع دستورات او باشند، او را مانند پدر و برادر خود میدانستند. با این وصف دل همه را به دست آورده بود. وقتی که شهید دقایقی را با سایر فرماندهان سپاه آن زمان که با تیپ ۹ بدر همکاری میکردند مقایسه کنیم. میبینیم روش و تعامل او بهتر از دیگران بود. از نظر فکری و فرماندهی و صبر و سعه صدر بسیار از دیگران بهتر بود. میزان توانمندی او برای برقراری روابط دوستانه با دیگران بیشتر بود. در آن زمان میانگین سنی نیروهای مجاهد عراقی بین ۱۵ تا ۷۰ سال بود.
ما مجاهدین عراقی اسماعیل دقایقی را خیلی دوست داشتیم و برای او احترام خاص قائل بودیم. شهادت او بهشدت ما را اندوهگین کرد. من شخصا بعد از شهادت شهید آیتالله سید محمد باقر صدر چنین احساسی داشتم. شهید صدر مانند ستون خیمه ما در داخل عراق بود. مرجع تقلید و رهبر دینی ما بود. شهادت مظلومانه او ما را یتیم کرد.
با شهادت دقایقی مجاهدین عراقی یتیم شدند
هنگامی که اسماعیل دقایقی هم به شهادت رسید، مجاهدین و همه آزادی خواهان عراق را داغدار و مجاهدین را یتیم کرد. پس از شهادت اسماعیل دقایقی دوباره احساس یتیمی کردیم. همانگونه که با شهادت آیتالله صدر احساس یتیمی کرده بودیم؛ لذا پیامدهای ناگوار از دست دادن شهید دقایقی و شهید صدر همچنان بر سر مجاهدین عراقی سایه افکنده است. احساس میکنم نیروهای سابق تیپ ۹ بدر اکنون هم همین احساس را دارند چون شهید دقایقی بخشی از مظلومیت مردم مسلمان عراق را بر دوش داشت. هرگاه از شهید دقایقی یاد میکنند با اندوه و افسوس از او یاد میکنند. البته حق او بهعنوان یک سردار بزرگ جبهه و جنگ ادا نشده است.»
فصل آخر زندگی شهید دقایقی
لشکر ۹ بدر در طول فرماندهی شهید دقایقی در عملیاتهایی همچون «قدس ۴»، «عاشورای۴»، «کربلای۲»، «کربلای ۴»و «کربلای۵» حضوری موثر و فعال داشت. سرانجام اسماعیل دقایقی روز ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
انتهای پیام
نظرات