علیرضا سلیمی در گفتوگو با ایسنا سادهترین تعریف علم ورزش را دانستن و توانستن برشمرد و اظهار کرد: دانستنی که داخل آن توانستن نباشد و یا دانستنی که منجر به توانستن نشود چیزی جز آن توهم علم و دانایی نیست. علم باید یک بستری را طی کرده باشد و به آن استناد کرد و در واقعیت عینیت داشته باشد و در عمل خودش را نشان دهد و نتیجه بگیرد.
این دکترای علم تمرین در رابطه با این سوال که امروزه علم تمرین پلی است بین ورزش و قهرمانی در کشور؛ چقدر به این موضوع توجه شده است؟ گفت: در ورزش قهرمانی فقط علم نیست که باعث قهرمانی میشود بلکه علم فقط ۱۰ درصد از ورزش قهرمانی را شامل میشود و ۵۰ درصد آن برنامهریزی، امکانات، تربیت درست یک قهرمان، شخصیت و ذهنیت و بینش قهرمانی است و در کنار آن یکپارچگی برای قهرمانی است. همان طور که شاهد بودید اتفاقی که در فوتبال ما رخ داد دو دستگی ایجاد شد و یکپارچکی از بین رفت و کلی انرژیهایی که می توانست متمرکز شود برای یک نتیجه خوب به هدر رفت.
او ادامه داد: وقتی از قهرمانی صحبت میکنیم فقط یک کلمه نیست بلکه یک موضوع پیچیدهتر از این حرفهاست که عوامل خیلی زیادی پشت سر آن تاثیر دارد که از دیدگاه من مهمترین عامل امکانات و در واقع پول است. اگر شما پول داشته باشید میتوانید تغذیه خوب، روانشناس خوب، بهترین مربیان دنیا و ... را در اختیار داشته باشید.
این دکترای علم تمرین در ادامه در رابطه با نقصهای عمده علم تمرین خاطرنشان کرد: افرادی که از علم تمرین صحبت و در این زمینه تدریس میکنند بیشتر بعد تئوری را درک کردهاند و در عمل آن را تجربه نکردهاند. در کشور ما یکی از کتابهایی که در علم تمرین بسیار روی آن تاکید میشود کتاب آقای "تئودور بومپا" است که به نظرم اصلا بومپا چیزی از علم تمرین نفهمیده است.
سلیمی گفت: اروپاییان معتقدند که بومپا علم تمرین را روی کاغذ آورده و یک بار آن را به محیط عمل نرسانده است. بزرگترین نقص علم تمرین در کشور ما این است که خیلی از کسانی در این زمینه صحبت و تدریس میکنند، بیشتر به صورت تئوری موضوع را تجربه کرده و در عمل آن را درک نکردهاند.
وی یادآورشد: در دنیای عملی همه چیز پله به پله جلو میرود اشکالی ندارد عزیزی که خیلی خوب روی تخته میتواند آن را تمرین دهد ابتدا از جوانان، نوجوانان و بزرگسالان، شروع کند و این فرد بعد از پنج - شش سال آن علم را در عرصه عمل به خوبی انتقال میدهد.
سلیمی در ادامه مثال دیگری زد و گفت: مثلا فردی که خیلی خوب تئوری را بلد است و تجربه عملی ندارد از تیم دسته دو، سه و دسته یک شروع میکند و تا به سوپرلیگ و تیم ملی پیش میرود. اشتباه ما این است که آن کسی که در تئوری خیلی خوب است را یک دفعه در بالاترین راس بعد عملی قرار میدهیم و فاجعه به بار میآید چرا که تجربه آن را ندارد.
او ادامه داد: سالها در تیمهای ملی و ردههای مختلف که حضور داشتم دیدهام و به این نتیجه رسیدم که انسانها دو دسته هستند یا توانایی دارند پس هر جا باشند موفق هستند یا توانایی ندارند و ادای آدم توانمند را در میآورند که آنها را هر جا که بگذارید فاجعه به بار میآورند. بنابراین شخصی که کاربلد و توانمند است نگران کنار گذاشته شدن از یک تیم نیست. در حالی که کسی که توانمندی ندارد و با روشهای نادرست وارد تیم میشود و به عنوان فرد علمی در کنار تیم است آن فرد بیرون را بگذارید مجبور است یکسری استانداردهایی را پایین بیاورد تا دوام بیاورند. این افراد کسانی هستند که میتوانند به علم تمرین و ورزش لطمه بزنند.
این دکترای علم تمرین در پاسخ به این سوال که چه مواردی میتواند راهگشا برای بهره بردن از علم تمرین باشد؟ گفت: مهمترین مساله این است که ما در یک سیستم اجتماعی و یک سیستم ورزشی قرار میگیریم و وقتی کلمه سیستم میآید یعنی همه چیز وابسته است. ما نمیتوانیم به ورزش ایزوله نگاه کنیم چرا که جدای صنعت، فرهنگ، اقتصاد، ارتباط و دانش نیست.
این دکترای روانشناسی گفت: شما وقتی یک فرد ژاپنی را میبینید که مسابقه فوتبال را نگاه میکند و موقع رفتن از استادیوم زبالههای تیم دیگری را جمع میکند نشان دهنده این است که این فرد فرهنگش او را چطوری پرورش داده است و وقتی در فرهنگ خودت میبینید فردی که در ورزشگاه حاضر است شروع به شعار دادن میکند ببینید این فرد چطور پرورش پیدا کرده است که ورزش را به یکسری چیزهایی که ربطی ندارد در هم میآمیزد. بنابراین مهمترین عاملی که به ورزش ما لطمه میزند این است که ورزش جدا از عواملی که یاد کردیم نیست. اگر خانواده، اقتصاد و فرهنگ ضعیف باشد ولی بخواهیم ورزش در این میان رشد کند، نمیتوان این توقع پیشرفت در ورزش را داشت.
وی گفت: وقتی ما فقط یک بعد را در نظر بگیریم مثل ضرب المثلی است که یک نفر بخواهد لوله کشی کند یکی میکند و یکی آن را پر میکند در حالی که لوله کش نیامده است. در کشور ما هم همینطور است که برخیها میگویند به ما ربطی ندارد. تعداد دیگری به خوبی کار میکنند و وقتی یکپارچگی از بین میرود همین قضیه کندن و پر کردن بیهودهای میشود که نتیجهای نمیگیریم و اوضاع کنونی را به زیبایی و شفافیت بازتاب میدهد که چه خبر است.
سلیمی در پاسخ به این سوال که چرا ایران در خیلی از ورزشها و رشتههای جهانی خوب عمل نکرده است؟ گفت: اشتباه است که موفقیت با نتیجه سنجیده شود. هر کشوری در ورزش سرمایهگذاری کند موفق میشود. نیروی ادراکی رخ میدهد که اگر ما در چیزی نتیجه گرفتهایم پس موفقیم و اگر نتیجه نگرفتیم موفق نیستیم. من میگویم نه. با چه سرمایهای نتیجه میگیریم؟ در خیلی از رشتههای ورزشی هزینههایی که ما انجام میدهیم خیلی بیشتر از آن کشورهاست. شما از نزدیک مقایسه کنید آن هم با دلار ۳۷ هزار تومان هزینه میکنیم نه با دلار هزار تومان. این نشان میدهد که مدیریت و این که بخوابیم پشت نتایج و بگوییم که من آدم موفقی هستم اصلا اینطور نیست. با چه هزینهای موفق شدید؟ این هزینه را به هر کسی بدهید موفق میشود.
این دکترای علم تمرین در پایان گفت: کسی که از علم تمرین صحبت می کند باید حتما روزی حداقل یک ساعت ورزش کند و ظاهرش نشان دهد که علم تمرین را متوجه شده است و میتواند ۱۰ کیلومتر بدود. علم تمرین یک درک است که باید ابتدا در وجودمان نشان دهد. توصیه من این است که اول خودمان عمل کنیم و عملمان را انتقال دهیم . تئوری آن فقط در حد اطلاعات و آگاهی است و در آگاهی صفر یک درصد موفقیت است و ۹۹ درصد آن عمل است و تا زمانی که به آن آگاهی عمل نکنیم آن آگاهی فقط در حد حرف است.
انتهای پیام
نظرات