در همین جهان عجیب که برای سقوط یک هواپیما با نهایتا چند ده مسافر همه واویلا سر میدهند، سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در جادهها و خیابانها قربانی سوانح رانندگی میشوند و گویا هیچکس توجهی نمیکند!
تصادفات رانندگی حالا آرام آرام دارد جمعیت جهان را میبلعد و انگار کسی عین خیالش نیست. همین حوادث به ظاهر طبیعی سالانه ۵۰ میلیون مجروح هم روی دست جهان میگذارد، اما کسی باز هم با این آمار بیدار نمیشود و برای کسی این تعداد کشته و مجروح اصلا اهمیتی ندارد.
کاش یک بار از خودمان سوال کنیم مرگ در سقوط هواپیما با مرگ در تصادفات جادهای چه فرقی دارد؟! انسان در هر جایی که باشد روی زمین، در هوا و یا زیر دریا جانش ارزشمند است و باید برای حفظ آن تلاش شود.
این بی خیالی نسبت به کشتههای تصادفات متاسفانه امری جهانی شده و در کشور ما هم مانند سایر کشورها اخبار تصادفات و کشتههای آن به یک خبر کاملا معمولی تبدیل شده و خیلی راحت از تیترهایی مانند "سه کشته در تصادف پژو و کامیون"، "دو کشته در واژگونی پراید " و ... میگذریم و کسی اصلا فکر نمیکند این دو نفرها و این سه نفرها هموطنان ما هستند و هرکدامشان عزیز دل یک خانوادهاند. هیچ کس برایش مهم نیست که با مرگ این دو نفر و آن سه نفر چند خانواده داغدار و چند خانواده بیسرپرست میشوند، مصیبتهای بعدش که بماند چه تعداد بچه بیسرپرست بزرگ میشوند و چه آسیبهایی به دنبال همین مرگهای ساده از دل جامعه سر بیرون میآورد.
امروز (اول آذر) روز جهانی یادواره قربانیان حوادث ترافیکی است و به بهانه این روز آمار وحشتناک تصادفات را از زبان کارشناس پیشگیری از حوادث معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه مرور میکنیم تا شاید این خبر حداقل یک نفر را بیدار کرده و حداقل یک نفر گامی در راستای پیشگیری از این بحران جهانی بردارد.
محمدرضا بیات در گفت و گو با ایسنا، از تصادفات به عنوان یک بحران جدی برای هر کشور یاد میکند و میگوید: سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در تصادفات جان خود را از دست میدهند و سهم ایران از این تعداد ۱۷ هزار کشته است، همچنین سالانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر در جهان در تصادفات مجروح میشوند که سهم ایران از این تعداد نیز ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار مجروح در سال است.
او میگوید: این جراحتها از یک خراش ساده تا قطع اعضای بدن را شامل میشود و متاسفانه در کشور ما سالانه ۵۰۰۰ نفر فقط قطع نخاع میشوند.
بیات میگوید: قدری تامل در این آمار وحشتناک عمق فاجعه را به ما نشان میدهد و این درحالی است که همه ما نسبت به این مسئله بحرانی بیتوجه هستیم. جای تعجب است که وقتی یک هواپیما سقوط میکند همه فریاد واویلا سر داده و برای قربانیان مراسم میگیرند و دنبال علتیابی و ... هستند، اما فراموش کردهاند که هر سه روز یک بار به اندازه جمعیت یک هواپیما، در جادههای کشور قربانی میدهیم و کسی هم عین خیالش نیست! عملا با توجه به آمار کشتههای تصادفات هر سه روز یک بار در کشور یک هواپیما سقوط میکند اما کسی نگران و ناراحت نمیشود و کسی در پی پیشگیری از این آمار وحشتناک نیست.
تصادفات سالی ۶۳ میلیارد دلار خرج روی دست کشور میگذارد/ سالانه ۸۰۰۰ زن "بی سرپرست" میشوند
این کارشناس مسئول پیشگیری از حوادث آمار کشتهها و مجروحان را فقط ظاهر این بحران دردناک میداند و میگوید: باطن وحشتناک ماجرا این است که این ۱۷ هزار نفری که طی یک سال به راحتی جان خود را از دست میدهند در حقیقت ۱۷ هزار نیروی مولد و نیروی کار کشور هستند که به راحتی آنها را از دست میدهیم، چرا که میانگین سنی این افراد حدود ۳۵ سال است و این یعنی خسارت عظیم اقتصادی و جمعیتی برای یک کشور. از طرفی از این تعداد کشته حدود ۱۰ هزار نفر آنها متاهل هستند و این یعنی ۱۰ هزار خانواده سالانه از هم میپاشد و کسی عین خیالش نیست.
بیات می گوید: از ۱۰ هزار متاهل فوتی سالانه در تصادفات، هشت هزار نفر آنها مرد هستند، یعنی هشت هزار خانواده سالانه بیسرپرست میشوند و جدای خسارتهای اقتصادی و... خسارتهای اجتماعی هم به این موضوع اضافه میشود، چرا که بچههای این خانوادهها بی سرپرست بزرگ شده و می توانند در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گیرند.
این مسئول به خسارتهای ناشی از آمار بالای مجروحان تصادفات هم اشاره میکند و میگوید: ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار مجروح سالانه آمار بسیار وحشتناکی است، چرا که علاوه بر اینکه این افراد مدتی یا برای همیشه از کار میافتند و خسارت به نیروی کار کشور وارد میشود، درمان این جمعیت چند صد هزار نفری هم بار مالی سنگینی به کشور وارد میکند. علاوه بر اینها سالانه ۵۰۰۰ قطع نخاع یعنی فقط درهمین یک فقره معولیت، این جمعیت به جمعیت معلولان کشور اضافه شده و بار مالی مجددا سنگینی به کشور تحمیل می شود.
کارشناس مسئول پیشگیری از حوادث معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به سایر خسارتهای سنگین اقتصادی ناشی از تصادفات هم اشاره می کند و می گوید: سالانه فقط ۶۳ میلیارد دلار هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تصادفات اعم از درمان مجروحان، دیه فوتیها، خسارت تعمیر خودرو و ... میشود.
بیات ادامه میدهد: حقیقتا این آمارها دردناک است و دردناکتر آنکه به این آمارها و این تعداد کشته و خسارت و ... عادت کردهایم.
برای آزمون گواهینامه سختگیریها تشدید شود/ مردم "باور ایمنی" ندارند
این کارشناس مسئول پیشگیری از حوادث معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در ادامه به تشریح راهکارهای الزامی برای کاهش تعداد کشتهها و مجروحان تصادفات میپردازد و میگوید: در اولین گام باید فرهنگسازی جدی در خصوص رعایت قوانین مقررات راهنمایی و رانندگی صورت گیرد.
بیات با بیان اینکه در عمده علل تصادفات، راننده نقش اصلی را بر عهده دارد و در همین راستا میطلبد که بهطور جدی بر روی ارتقاء رانندگی و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی کار شود، میگوید: یکی از راهکارهای موثر در این زمینه اعمال مقررات سخت گیرانه در بحث گواهینامه است و باید روی رانندگان تازه واردی که وارد جادهها و شهرها میشود اقدامات آموزشی جدیتری صورت گیرد. سالانه ۱۵۰۰ راننده جوان گواهینامه میگیرند و این افراد اگر بدون تجربه بخواهند وارد جادهها و خیابانها شوند، هم برای خود و هم برای دیگران دردسرساز میشوند و زمانی این رانندگان تجربه کسب میکنند که حداقل ۳۶۰۰ ساعت رانندگی کرده باشند که متاسفانه این زمان تمرین را شاهد نیستیم و بسیاری به راحتی گواهینامه میگیرند و بلافاصله پشت فرمان مینشینند.
بیات می گوید: راهکار دیگر تقویت "باور ایمنی" درمیان مردم و بهویژه رانندگان است، متاسفانه بسیاری از ما به ایمنی اعتقادی ندارند و به راحتی نکات ایمنی را کنار می گذارند و همین امر موجب این همه خسارت شده است. بهطور مثال بسیاری هنوز هم اعتقادی به استفاده از کمربند ایمنی ندارند و از آن استفاده نمیکنند یا در خصوص کودکان از صندلی کودک استفاده نکرده و حتی کودک را روی صندلی کنار راننده و حتی کودک را روی پای خود گذاشته و اجازه میدهند پشت فرمان باشد که این کار بسیار خطرناک است و عملا کودک در این شرایط در صورت بروز حادثه حکم کیسه هوا را برای راننده پیدا کرده و عملا از بین میرود. باید به خاطر داشته باشیم کودکان سبک وزن هستند و در ماشین مثل یک جسم معلق محسوب می شوند و حتی به دلیل جثه کوچک تا قبل از سن ۱۳ سالگی کمربند ایمنی نمیتواند به خوبی از آنها محافظت کند و نباید روی صندلی جلو بنشینند و باید برای محافظت آنها از "صندلی کودک" استفاده شود.
او به لزوم ارتقاء ایمنی خودروها و جادهها هم اشاره میکند و میگوید: در کنار این اقدامات باید در ایمنی خودروها هم اقدام جدی صورت گیرد، بهطور مثال "پراید" یکی از ناایمنترین خودروها برای تردد خارج از شهر است و عملا این خودرو یک خودروی شهری محسوب میشود نه خودرویی که برای جاده و سرعتهای بالا مناسب باشد. همچنین ایمنی راهها نیز باید ارتقا یافته و نقاط حادثه خیز آنها رفع و به انجام خط کشی و نصب نیوجرسی و علائم و ... در آنها توجه شود، بطور مثال خط کشی جادهها موضوعی است که شاید چندان به آن توجه نمیشود اما همین نبود خطکشی یا کم رنگ بودن آن میتواند برای رانندگی در شب بسیار خطرساز شود، چرا که مرز جاده و حریم دیگر مشخص نیست.
انتهای پیام
نظرات