به گزارش ایسنا، بعد از ظهر روز ۲۶ آبانماه سال ۱۳۵۹ آخرین سربازان دشمن بعثی با سراسیمگی و ترس شهر سوسنگرد را ترک کردند و این شهر دوباره به دست رزمندگان اسلام افتاد. شهر سوسنگرد یکی از شهرهای تابع شهرستان دشت آزادگان است که در اوایل جنگ کنترل آن به دست دشمن بعثی افتاد، ولی با توجه به اینکه این شهر برای تصرف شهر اهواز که هدف اساسی عراق در جنگ به شمار میآمد بسیار مهم و حیاتی بود. خارج شدن آن از دست دشمن برای رزمندگان ایرانی بسیار حائز اهمیت بود و سرانجام از خود گذشتگی آنها با تعداد نیروها و ادوات جنگی بسیار کمتر از دشمن باعث شد. این شهر در ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۵۹ از دست دشمن خارج شد و اینگونه رویای تصرف مرکز خوزستان از سوی عراقیها با فداکاری سربازان ایرانی نقش بر آب شود.
نصرت الله محمود زاده در کتاب «خاکریزهای خط مقدم» در همین رابطه می نویسد: «یک گروه از جهادگران خراسان به فرماندهی مهدی ورشابی در یک محور با تعدادی بلدوزر در حال دپوی خاک بودند تا جان پناه رزمندگانی شود که در غرب سوسنگرد در برابر عراقیها مقاومت میکردند. صفایی، فرمانده سپاه سوسنگرد، خیلی روی این خاکریز حساب باز کرده بود. دو بلدوزر برای احداث خاکریز جلو افتادند و دو لودر این خاکریز را تقویت میکردند. این سرعت کار، آرامشی در دل رزمندگان ایجاد کرد. وقتی طول خاکریز به ۳۰۰ متر رسید، وضعیت آن محور به کلی عوض شد و نبرد شدت گرفت. اهمیت احداث این خاکریز که پناهگاه تعدادی شده بود، به خوبی احساس میشد. با حضور تقی رضوی و سیدآبادی از جهاد خراسان که باکار با بلدوزر تسلط خوبی داشتند، کار در این محور دنبال شد و بارانی از ترکشهای ریز و درشت باد اسر جهادگران مشاهده میشد. نخستین شهید جهاد خراسان در جریان آزادسازی سوسنگر حمیدیان، از جهادکاشمر بود که در حین درگیری با عراقیها در کنار رودخانه کرخه به شهادت رسید.
*گمنامی به نام «حاج مهدی ورشابی»
*نبرد تانک و بلدوزر
*مرد در سایه جنگ
وقتی محاصره سوسنگرد شکسته شد، جهاد بین رزمندگان غذای گرم توزیع کرد که برای بسیاری از آنها باورکردنی نبود. شور و شعفی وصف ناپذیر بین نیروهای حاضر در منطقه ایجاد شد. همین که جاده سوسنگرد-حمیدیه آزاد شد، عراقیها مجبور شدند از سایر محورها هم عقب نشینی کنند. دشمن در مواردی تانکهای خود را رها کرده و پا به فرار گذاشته بودند. اتومبیلهایی که از حمیدیه میآمدند، با بوقهای ممتد و چراغ روشن این پیروزی را جشن میگرفتند. عراقیها از آن محور تا رودخانه کرخه کور عقب نشینی کردند. دود از کامیونها و تانکهای سوخته به هوا برخاسته بود. دکتر چمران هم از ناحیه پا مجروح شد. ناکامی ارتش عراق در تصرف سوسنگرد تا حد زیادی آنها را از ادامه پیشروی مأیوس کرد.
پس از آزادسازی سوسنگرد، گروه دیگری از جهاد خراسان وارد هویزه شدند. اگرچه این گروه از جهاد سبزوار به نام «گروه اخلاص» به سرپرستی شریف، به صورت مستقل وارد خوزستان شده بودند، اما پس از استقرار جهاد خراسان در جبهه سوسنگرد، این گروه نیز به جمع جهادگران خراسان پیوستند و در ابتدای جاده هویزه اقدام به برپایی آشپزخانه کردند که به رزمندگان غذای گرم میدادند. این آشپزخانه که در زیر آتش شدید عراقیها فعالیت میکرد، هر روز به حدود ۲۰۰۰ نفر از نیروهای داوطلب که هنوز از سازماندهی منسجمی برخوردار نبودند، غذای گرم میدادند. در واقع، جهادگران در این مقطع از جنگ به صورت خودجوش اقدام به انجام کارهای مختلف میکردند تا حضور فعال داشته باشند. تدارکات این آشپزخانه مستقیم از مشهد انجام میشد. با استقبال رزمندگانی مواجه شدند که روزهای متوالی به نبرد با دشمن مشغول بودند و پس از مدتها دبرای اولین بار غذای گرم میخوردند.
پس از آزادسازی سوسنگرد، از دیگر اقدامات جهاد خراسان رسیدگی به وضعیت بهداشت و درمان جبهه سوسنگرد بود. دکتر رجبی، مسئول کمیته بهداشت جهاد خراسان بیمارستان مخروبه سوسنگرد را راه اندازی کرد و با فراهم کردن وسایل اتاق عمل از مشهد، نخستین جراحیاش را در آن بیمارستان انجام داد. این بیمارستان آنقدر مجهز شد که تمامی مجروحان جبهه طراح، هویزه، سوسنگرد و الله اکبر به آنجا منتقل می شدند.
با آزادسازی سوسنگرد، جهاد سوسنگرد رسیدگی به مشکلات روستاییان جنگ زده را دوباره دنبال کرد. منطقه وسیع دشت آزادگان در شرایط بحرانی قرار گرفته بود و مردم با کمترین امکانات خودشان را از زیر آتش دشمن نجات میدادند. جهاد سوسنگرد و شوشتر پس از تخلیه مردم از روستاها، متوجه تعداد زیادی احشام مردم شدند که در منطقه سرگردان بودند. در واقع، این حیوانات سرمایه اصلی مردم برای تأمین مایحتاج زندگی به حساب میآمدند. تعدادی از عشایر به جهاد سوسنگرد مراجعه و درخواست جمع آوری این احشام را کردند.
جهاد شوشتر تعداد قابل توجهی کامیون را برای انتقال این احشام اختصاص داد. طی یک ماه در مناطقی که هنوز در تصرف دشمن نبود، این احشام را جمع آوری و به شوشتر منتقل کردند. جهاد برای نگهداری احشام محل شرکت زراعی شوشتر را که از محوطه بزرگی برخوردار بود، به این کار اختصاص داد. تأمین علوفه و نگهداری این احشام یکی از مشکلات جهاد بود که پس از مراجعه صاحبان آن به شرکت زراعی، خودشان اقدام به نگهداری آنها نمودند. مردم دشت آزادگان پس از اسکان در شهرکهای ویژه جنگ زدگان در شهرهای مختلف خوزستان، احشام خود را تحویل گرفتند و از آن پس خودشان از آنها نگهداری میکردند. این حرکت جهاد موجب شد تعداد زیادی از خانوادههای جنگ زده مایحتاج خود را از این طریق تأمین نمایند و مورد پشتیبانی و حمایت جهاد زندگی قرار گیرند.
به این ترتیب، جهاد استانهای خراسان، سمنان، مرکزی و اصفهان در مناطق مختلف جبهه میانی، به عنوان یکی از جبهههای اصلی فعالیت آنها، مستقر شدند. عمده فعالیت آنها احداث جاده و خاکریز در جبهه دهلاویه و تپه های الله اکبر بود. در واقع، این فعالیتهای مهندسی زمینه ساز عملیات آزادسازی بستان به حساب می آمد. در ۱۵ دی، عملیات نصر به وسیله لشکر ۱۶ قزوین در دشت هویزه انجام شد که تعدادی از جهادگران به عنوان نیروی رزمی در این عملیات شرکت کردند.
انتهای پیام
نظرات