با وجود آنکه در دهههای گذشته نگرش جامعه نسبت به معلولیت و معلولان دستخوش دگرگونیهای مثبت شده با این حال باز هم خلأ حمایت کافی و وافی از این قشر احساس میشود و به نظر میرسد مسئولان بهویژه قانونگذاران باید حقوق معلولان را جدیتر بگیرند و با وضع قوانین بیشتر و کارآمد برای حمایت از معلولان بهویژه نابینایان آستین همت بالا بزنند.
گرچه وقتی سخن از حقوق معلولان به میان میآید نباید حقوق این افراد با افراد عادی تفاوت داشته باشد بهطور قطع یک فرد نابینا هم همچون دیگر افراد باید کودکی شاد را تجربه کند و از آموزش مناسب، شغل امن، زندگی خانوادگی رضایتبخش، اوقات فراغت مفرح، فعالیتهای اجتماعی و فرصت مشارکت تمام و کمال در جامعه بهرهمند باشند حال آنکه با نگاهی سطحی به جامعه میبینیم که این مهم مغفول مانده و بسیاری از معلولان همچنان در صف اشتغال، ازدواج و مسکن در انتظار حمایتاند.
روز جهانی عصای سفید بهانهای شد تا پای درد و دل یک نویسنده روشندل گلستانی بنشینیم که معلولیت را محدودیت نمیداند، عبدالحمید شکاری که ۴۲ سال سن دارد معتقد است؛ اگر بسترهای لازم فراهم شود و معلولان محدود نباشند کارهای زیادی را میتوانند، انجام دهند.
این روشندل گلستانی با همت و اراده خود نشان داده که معلولیت مانع طی کردن پلههای موفقیت نیست، او اعتقاد دارد مثل یک فرد عادی زندگی میکند تنها چیزی که غیرعادی است همان نگاه جامعه به معلولان است که نیاز به اصلاح دارد.
این روشندل گلستانی در گفتگو با ایسنا از اشتغال به کارش میگوید و میافزاید؛ در حال حاضر در شرکت تعاونی بهاردشت خانواده با برند «اجه» مشغول به کار هستم، شاید برای هر شرکت و مجموعهای سخت باشد که یک نابینا را در مجموعه خود بپذیرد لذا تصمیم گرفتم توانمندی خود را به جامعه و بهویژه محلهایی که برای اشتغال مراجعه میکنم نشان دهم که در نهایت در شرکت اجه مشغول به کار شدم، البته ابتدا بهصورت آزمایشی در این مجموعه فعالیت کردم و پس از اثبات توانمندیهای خود، مسئولان شرکت پذیرفتند که با بنده همکاری کنند.
عبدالحمید شکاری ادامه میدهد؛ همیشه این نکته را با خود تکرار کردم که معلولیت ناتوانی و محدودیت نیست و اگر بسترهای لازم فراهم باشد و معلولان محدود نباشند کارهای زیادی را میتوانند انجام دهند.
وی که در حال حاضر در قسمت لبنیات و در قسمت بستهبندی، شست و شوی، لیبلگذاری و باکسبندی محصولات لبنی فعالیت دارد، یادآور میشود؛ با حضورم در این مجموعه نشان دادم که خواستن، توانستن است و امیدوارم اشتغال به کارم بهعنوان یک نابینا، زمینهساز اشتغال به کار دیگر معلولان و روشندلان در مجموعهها و ادارات دیگر شود و مدیران و صاحبان مشاغل به توانمندیهای ما ایمان بیاورند.
این روشندل گلستانی با تأکید بر اینکه معلولان از لحاظ امکانات شغلی با مشکل مواجه هستند، تصریح میکند؛ به نظر میرسد جامعه نیازمند فرهنگسازی است تا زمینه اشتغال به کار معلولان بهویژه افراد روشندل فراهم شود، مسکن معضل دیگری است که معلولان را با چالش مواجه کرده که نیاز است مسئولان در این زمینه اقدام عاجل کنند؛ بنده بهعنوان یک معلول مستأجر هستم و با وجود رایزنیهای زیادی که با بهزیستی و بنیاد مسکن داشتم به نتیجه نرسیدهام.
عملکرد بهزیستی گلستان در حمایت از معلولان رضایتبخش نیست
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اقدامات حمایتی دستگاههای متولی را رضایتبخش میدانید، پاسخ میدهد؛ اقدامات بهزیستی گلستان را رضایتبخش نمیدانم و تنها حمایتی که از ما دارد همان پرداخت مستمری است.
عبدالحمید شکاری با وجود آنکه موفق شده برای گذران زندگی در یک شرکت مشغول به کار شود اما باز هم دست از کار و تلاش برنمیدارد و در کنار فعالیت شغلیاش در حوزه قالیبافی و نویسندگی هم دستی بر آتش دارد.
این روشندل گلستانی میگوید؛ علاوه بر اینکه در شرکت لبنی مشغول به کار هستم قالبیافی هم انجام میدهم، مدتی نیز در حوزه نویسندگی فعالیت کردم که به دلیل مشکلات مالی و نبود بودجه موفق به چاپ کتاب دوم خود با عنوان "زندگی با رویا" نشدم و در این بخش نیاز به حمایت دارم، اولین کتابم را هم در سال ۸۷ و با هزینه شخصی چاپ کردم، در این کتاب که "پرواز دو عشق" نام داشت به معضلات اجتماعی و اختلاف طبقاتی پرداختم.
شکاری معتقد است؛ امکانات لازم برای رفاه بیشتر معلولان بهویژه نابینایان در حوزههای مختلف تحصیلی، اشتغالزایی و غیره در جامعه باید افزایش یابد.
وی از ازدواجش سخن میگوید و خاطرنشان میکند؛ ۱۱ سال گذشته ازدواج کرده و یک دختر ۹ ساله دارم، همسرم مشکل بینایی ندارند با این وجود حاضر شدند در کنار بنده زندگی کنند و خوشبختانه تا این لحظه مشکلی نداشتیم.
این روشندل گلستانی در پاسخ به این پرسش که آیا موقع ازدواج با مخالفت خانواده همسرتان مواجه نشدید، پاسخ میدهد؛ با توجه به اینکه نابینا بودم موقع ازدواج خانواده همسرم شناخت خاصی راجع به فرد نابینا نداشتند و تصور میکردند فرد نابینا مدام به رسیدگی و کنترل نیاز دارد و هر لحظه باید دست او را بگیرند موقع ایاب و ذهاب همراه او باشند و حتی وسایل شخصی را به دست او بدهند اما بنده به آنها ثابت کردم که چنین مسئلهای وجود ندارد و مثل فرد بینا آشپزی میکنم، لباسهایم را میشویم و خیلی از کارهای افراد عادی را انجام میدهم تنها چیزی که ندارم چشم است.
شکاری از مردم میخواهد؛ معلولان را باور کنند و به آنها بهاء دهند و بپذیرند که اگر یک فرد معلول بخواهد کاری انجام دهد قطعاً توان انجام آن را دارد تنها باید به آنها فرصت و آموزش داد.
وی از مدیران، دستگاههای متولی و رسانهها خواست در طول سال به یاد معلولان باشند و این مسئله را تنها به روز عصای سفید خلاصه نکنند و تأکید کرد: مسئولان و رسانهها باید زمان خاصی از هفته را ویژه معلولان بگذارند و مشکلات آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و افراد موفق در این بخش را به جامعه معرفی کنند.
این روشندل گلستانی میافزاید، از دیگر افرادی که به هر دلیلی درگیر معلولیت هستند درخواست میکنم هیچگاه از تلاش و اراده دست برندارند و با همت بلند خود به مردم و مسئولان نشان دهند که معلولیت مانع و محدودیت نیست.
شکاری در پاسخ به این پرسش که آیا تاکنون به دلیل محرومیت از بینایی از خداوند گله کردید، میگوید؛ گاهی اوقات که در شرایط بد اقتصادی قرار گرفتم از خداوند خواستم کاش چشمانم بینا بود و توانایی کار داشتم و دیگر فشار اقتصاد بر روی خودم و خانوادهام نبود.
انتهای پیام
نظرات