ایسناپلاس-فاطمه کریمخان: اینکه رباتها، کارکنان ارتشهای سایبری و ترولها چگونه شما را پیدا کنند و با انتشار اخبار جعلی یا محتواهای دیگر روی رفتار شما تاثیر میگذارند موضوع این بخش از گزارش ما در مورد اخبار جعلی است. درست است که در بسیاری از کشورها همچنان «رسانههای جریان اصلی» منبع اصلی و بزرگ انتشار اخبار جعلی هستند اما باید گفت هنوز مهمترین بستر انتشار اخبار جعلی «شبکههای اجتماعی» است. قبلا اشاره شد که سایتهایی که به آنها سر میزنید با استفاده از کوکیها، اطلاعاتی در مورد شما جمع میکنند که از آنها برای در انتشار هدفمند اخبار جعلی استفاده میکنند، چطور؟ از طریق رباتها، مردم، انتشار مویرگی اطلاعات و ترولها.
رباتها و انتشار اخبار جعلی
ربات چیست؟
علاوه بر میلیاردها انسانی که از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، میلیونها ربات یا بات نیز در آن ساکن هستند. رباتها به انتشار اخبار جعلی و افزایش محبوبیت ظاهری اخبار جعلی یا به اصطلاح داغ شدن آنها در رسانههای اجتماعی کمک میکنند.
بر اساس برآوردی که در سال 2017 انجام شده، 23 میلیون ربات در توییتر وجود دارد که حدود 8.5٪ از کل حسابها را شامل میشود، در فیسبوک این عدد به 140 میلیون ربات در فیسبوک میرسد که تا 5.5٪ از حسابهاست، در اینستاگرام حدود 27 میلیون ربات که 8.2٪ از حسابها هستند زندگی میکنند.
رباتها موجودات فیزیکی نیستند. آنها توسط افرادی با مهارتهای برنامهنویسی کامپیوتری ایجاد شدهاند و رفتار انسانها در یک شبکه اجتماعی، تعامل با سایر کاربران و اشتراکگذاری اطلاعات و پیامها را تقلید میکنند اما به دلیل الگوریتمهایی که بر اساس آن کار میکنند میتوانند از الگوهای واکنش یاد بگیرند که چگونه به موقعیتهای خاص پاسخ دهند. بنا بر این میتوان این طور گفت که آنها از نوعی هوش مصنوعی یا AL بهرهمند هستند.
هوش مصنوعی به رباتها اجازه میدهد تا رفتار کاربران اینترنتی را شبیهسازی کنند که به انتشار اخبار جعلی کمک میکند. به عنوان مثال، در توییتر، رباتها میتوانند از تعاملات اجتماعی تقلید کنند که باعث میشود آنها افراد عادی به نظر برسند. آنها به دنبال کاربران با نفوذ توییتر یعنی کسانی که فالوورهای زیادی دارند میگردند، آنها را تحریک به ارتباط میکنند و از این طریق مورد توجه قرار میگیرند و اعتماد آنها و سایر کاربران توییتر که این گفتگو را مشاهده میکنند جذب میکنند. آنها همچنین یک سری پاسخ پیشفرض دارند که آن را پای توییتهای پر بحث و مورد توجه منتشر میکنند و از این طریق در شبکه تاثیرگذاری خود را بیشتر میکنند.
رباتها چگونه در انتشار اخبار جعلی کمک میکنند؟
رباتها هم منبع اصلی و هم منبع انتشار ثانویه بسیاری از اخبار جعلی هستند، یعنی هم ممکن است برای اولین بار اطلاعات جعلی سایتها را به شبکههای اجتماعی بیاورند و هم ممکن است اطلاعات جعلی که پیشتر به شبکههای اجتماعی آورده شده را در قالب کامنت زیر توییتها یا پستهای دیگران منتشر کنند و از این طریق میزان ارتباط کاربران با حسابهای خودشان را بیشتر میکنند.
البته نباید چنین تصور کنید که لشکر رباتها همان الگوی هوش مصنوعی قدر قدرت است، آنها هنوز آنقدرها در الگوبرداری از رفتار کاربران واقعی قوی نیستند و ممکن است گاهی گافهای قابل ملاحظهای بدهند و چیزهایی منتشر کنند که ربطی به موضوع بحث نداشته باشد.
در مقابل این رباتها، کاربران عادی هنوز مغز خودشان را دربست از دست نداده اند، اما اشکال آنها این است که احساساتی هستند، و بنابراین یک بال مهم انتشار اخبار جعلی محسوب میشوند. مدیران شبکههای اجتماعی در حال یک جنگ دائمی با باتها هستند، هر سال توییتر هزاران حساب را که بات تشخیص میدهد پاک میکند اما به نظر میرسد که باتها همیشه یک قدم جلوتر هستند.
آدمهای معمولی ابزار بات ها میشوند
درست است که یکی از دلایل نوشتن باتهای شبکههای اجتماعی انتشار اخبار جعلی و بازنشر آنهاست، اما همچنان بخش مهمی از انتشار این اخبار توسط شما مخاطبان باهوش و برنامهریزی نشده انجام میشود.
ماجرا به همین سادگی است که وقتی شما به یک پست در شبکههای اجتماعی واکنش نشان میدهید دوستان و آشنایان شما به واسطه واکنشی که شما به آن پست نشان دادهاید، آن مطلب را میبینند، اگر واکنش شما پسند کردن و باز نشر یک پست باشد اوضاع بدتر میشود چون شبکهای که شما را میشناسند بر اساس اعتمادی که به شما دارند، به مطلبی که توسط شما پسندیده شده یا بازنشر شده هم اعتماد میکنند!
هرچند این الگو هم در مورد اخبار جعلی و هم در مورد اخبار واقعی کار میکند اما تحقیقات نشان میدهد که مردم به دلایل مختلف بیشتر احتمال دارد اخبار جعلی را به اشتراک بگذارند تا اخبار واقعی را. یک دلیل آن این است که مردم عادی چندان مسلح به ابزارهایی که به آنها در شناسایی اخبار جعلی کمک کند نیستند اما این موضوع را در مورد خودشان باور نمیکنند، امروز کار سادهای است که گفته شود ماجرای انداختن تصویر لوگوی پپسی روی کره ماه یک خبر جعلی بوده است اما زمانی که این خبر برای اولین بار منتشر شد بسیاری از مردم آن را باور کردند، حتی آدمهای معقولی که از فیزیک سر رشته داشتند هم مشغول توجیه آن شدند، این موضوع نشان میدهد که چنان ساده نیست خودمان و دیگران را قانع کنیم که تشخیص اخبار جعلی از اخبار واقعی کار دشواری است. موضوع دیگر این است که مردم دوست دارند چیزهای عجیب را برای هم دیگر تعریف کنند، و از یک جایی به بعد، چیزهای که نوشته میشود برای این که جلب توجه کنند باید مدام عجیبتر و عجیبتر باشند، ماجرای فروش روزنامهها در اواخر قرن نوزدهم و همین طور ماجرای دزدین کلیک را به خاطر بیاورید.
محرک دیگری که باعث میشود مردم اخبار را به اشتراک بگذارند، تحریک احساسات آنهاست، این سوال که چرا اخبار بد بیشتر از اخبار خوب منتشر میشود؟ جزو سوالات کلاسیک در روزنامه نگاری است و پاسخ آن روشن است، چون وقتی هم چیز خوب است چیزی برای نگرانی وجود ندارد، اما خبری که احساسات شما را درگیر میکند و احیانا اشکی از چشم شما میگیرد، شانس بیشتری دارد که اولا توجه شما را جلب کند و در ذهنتان باقی بماند و در ثانی شما را تحریک کند که آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.
اخبار جعلی که این ویژگی را دارند، تنها در حوزه سیاسی محدود نمیمانند، اخبار حوزه تکنولوژِی، داستانهای غیرواقعی در مورد شهرها، اخبار شبه علم که سر و شکلی مشابه اخبار علمی دارند، از جمله موضوعاتی هستند که مورد توجه جدی مردم قرار میگیرند.
هدف گذاری خرد و انتشار اخبار جعلی
اخبار جعلی از چه مسیری مخاطبان خود را پیدا میکنند؟
همان طور که قبلا دیدیم، سایتها با جلب نظر مخاطبان و تحریک آنها به ورود به سایت در واقع اطلاعات آنها را سرقت میکنند، و از طریق این جمع آوری اطلاعات مخاطبان بالقوه خود را شناسایی میکنند. تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به رفتار کاربران شبکههای مجازی یکی دیگر از راههایی است که با آن میتوان مخاطبان بالقوه اخبار جعلی را شناسایی کرد. برای درک بهتر این فرآیند باید بدانید که «کوکیها» چطور کار میکنند.
کوکیها فایلهایی هستند که وبسایتها روی رایانه یا مرورگر شما نصب میکنند تا تنظیمات برگزیده شما را ذخیره کنند و اطلاعاتی که جستجو میکنید را رصد کنند و به خاطر بسپارند. وقتی روی دکمه با استفاده سایت از کوکیها موافقم کلیک میکنید، به سایتی که از آن بازدید میکنید اجازه میدهید کوکی را در برنامه یا مرورگر وب شما نصب کند. یکی از اطلاعاتی که کوکیها جمع میکنند زبانی است که از ان استفاده میکنید، بنا بر این آنها تشخیص میدهند که در مراجعه بعدی تبلیغاتی که روی صفحه شما ظاهر میشود باید به چه زبانی باشد.
کوکی ها علاوه بر این که میگویند تنها برای راحتی شما برخی اطلاعات را رصد و ذخیره میکنند، این قدرها هم برای رضای خدا موش نمیگیرند. کوکیهای موجود در سیستم رایانه شما رفتار شما را در وب در تمام وبسایتهایی که از آنها بازدید میکنید، ردیابی میکنند. برخی از کوکیهایی که ذخیره میکنید حتی از وبسایتهایی غیر از آنهایی که بازدید کردهاید میآیند. کوکیهای رد یاب، که مسیر شما را در اینترنت دنبال میکنند بسیاری از اطلاعات جمع آوری شده را برای شخصی سازی تبلیغات استفاده میکنند، مثلا اگر یک بار روی تبلیغ یک کفش کتانی کلیک کرده باشید کاملا ممکن است که در پنجره تبلیغات سایت بعدی که باز میکنید تصویر همان کفش کتانی را دوباره ببینید، این ذهن خوانی نیست، بلکه حاصل اطلاعاتی است که کوکیهای سایت قبلی از بازدید شما جمعآوری کردهاند.
فیسبوک، گوگل و سایر وبسایتهایی که ردیابهای کوکیها را ارائه میدهند، وبسایتهایی را که بازدید کردهاید و همچنین کارهایی را که در حین مشاهده آن وبسایتها انجام دادهاید، شامل این که روی چه چیزی کلیک کردهاید، چقدر زمان صرف کردهاید، چه صفحات دیگری را باز کردهاید و غیره را تجزیه و تحلیل میکنند. وبسایتهایی که بازدید میکنید، در ترکیب با کاری که در آن وبسایتها انجام میدهید، اطلاعات ارزشمندی درباره شما در اختیار شرکتهای تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی قرار میدهند. بر اساس این دادهها، آنها مدلهایی را برای پیشبینی علایق و الگوهای خرید شما و انتخاب و ارائه انواع تبلیغاتی که احتمالاً به آنها واکنش مثبت نشان میدهید، طراحی میکنند.
برخی از مردم اهمیتی نمیدهند که از دادههایشان برای نشان دادن تبلیغات محصولاتی که دوست دارند و جذابتر جلوه دادن این تبلیغات برای آنها استفاده میشود، اما خیلیها هم هستند که به این مساله اعتراض دارند. در اینجا باید به سه نگرانی اشاره کنیم. خود جمع آوری دادهها یکی از نگرانیهای جدی است، اکثر مردم کاملاً مطمئن نیستند که چه دادههایی درباره آنها جمعآوری میشود و از این ماجرا خوشحال نیستند. نگرانی دوم مربوط به حریم خصوصی است. شرکتهایی که دادههای شما را جمع میکنند میگویند که این دادهها به صورت ناشناس در اختیار شرکتها قرار داده میشود اما این ادعای دقیقی نیست و خیلی از مردم اگر بدانند که دادههایی که از آنها جمع شده دقیقا به چه کسی فروخته شده از این موضوع راضی نخواهند بود. علاوه بر اینها، دادههایی که توسط این شرکتها جمعآوری میشود همیشه ممکن است که توسط هکرها به سرقت برود و گاهی به صورت عمومی منتشر شود یا در اختیار کسانی قرار بگیرد که مایل به سوء استفاده از آنها هستند.
اگر تمام مساله به نشان دادن تبلیغات به زبان شما و تکرار یک تبلیغ در چند سایت محدود میشد، شاید نگرانی این قدر زیاد نبود. اما مساله حتما به این جا ختم نمیشود. برخی از شرکتهای تحلیل رسانهای هستند که نمیخواهند محصولی مانند کفش، لپ تاپ جدید یا تلفن به شما بفروشند بلکه ترجیح میدهند شما را قانع کنند تا به کاندیدای خاصی رای بدهید و با اطلاعاتی که از روی کلیک کردنهای شما دارند، کاملا میتوانند شما را در این مسیر هدایت کنند.
روند کار کوکیها نباید این سوءتفاهم را به وجود بیاورد که سایتها و شبکههای اجتماعی که از آنها بازدید میکنید این امکان را دارندکه تصمیم بگیرند شما چه چیزی را ببینید و چه چیزی را نبینید، این شما هستید که با کلیکها و الگوی رفتار خود در شبکه تعیین میکنید که سایتها چه اطلاعاتی را به شما نشان بدهند بنابراین، شما کنترل خود را به اوضاع از دست ندادهاید، اما اجازه میدهید که سایتها برای شما یک حباب آبی از اطلاعاتی که به آن علاقهمند هستید ایجاد کنند.
نمونه بهره برداری سیاسی از اطلاعات کلیک کردن شما روی لینکها و اخبار و پستهای شبکههای اجتماعی، ماجرای کمبریج آنالیتیکا ست که قبلا به صورت مختصر به آن اشاره شد. کمبریج آنالیتیکا شرکتی است که به دلیل مشارکت در برگزیت و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 به شهرت رسید. ماجرا از این قرار بود که یک بازی فیس بوکی طراحی شد تا با جواب دادن به چند سوال به شما بگوید که تیپ شخصی شما چیست، مردم روی این بازی کلیک میکردند و به سوالات آن جواب میدادند و نتیجه را روی صفحه خود به اشتراک میگذاشتند اما به این موضوع دقت نمیکردند که لینک این بازی علاوه بر پرسیدن چند سوال چند گزینهای اجازه دسترسی به تقریبا تمامی اطلاعات صفحات کاربران را هم میگیرد، از این طریق طراحان بازی نه تنها به تیپ شخصیتی افراد بلکه علاوه بر آن به زنجیره دوستان، کالاهایی که مصرف میکنند، سایتهایی که از آن بازدید میکنند، سلایق سیاسی، مصرف رسانهای و بسیاری اطلاعات دیگر نیز دست پیدا میکردند، از این اطلاعات بعدا در جهت هدایت اخبار واقعی و جعلی برای تبلیغات انتخاباتی به صورت گسترده سوء استفاده شده است.
ترول ها و انتشار اخبار جعلی
فقط رباتها و کوکیها نیستند که امنیت روانی و اطلاعات شما را تهدید میکنند، نقش بسیار بزرگتری را باید به «ترول ها» داد. ترولها انسان هستند، کاربران واقعی، که معمولا حسابهای کاربری پرمخاطبی هم دارند. هدف آنها از حضور در فضای مجازی نوشتن موضوعات بحث برانگیز است تا از این طریق مردم با یکدیگر درگیر شوند، به هم توهین کنند و با ناامن کردن فضا جلوی ایجاد و پیشبرد بحثهای منطقی را بگیرند. آنها از اخبار جعلی که از نظر ایدئولوژیک با آنها همسو هستند حمایت و آنها را باز نشر میکنند. رویه فحاشی آنها باعث میشود کاربران دیگر هم دچار این سوءتفاهم شوند که فحاشی یکی از راههای جلب نظر دیگران در شبکههای اجتماعی است.
ترولها اغلب سر شبکه لشکرهای سایبری و کاربران پولی هستند، کارشان را با تولید محتوای کم خطر مانند داستانهای زندگی و روزمرهنویسی آغاز میکنند و وقتی به قدر کافی مخاطب به دست آورند از شبکهای که ساختهاند برای به هم ریختن فضای شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
اغلب ترولها از طرف دولتها حمایت میشوند، برخی از آنها از طرف دولت خود کشور و برخی از طرف دولتهای خارجی تغذیه یا استخدام میشوند تا در موقعیتهای خاص برای مدیریت افکار عمومی از آنها استفاده شود. حتما شما هم دیدهاید که گاهی در حالی که یک خبر بسیار مهم واکنش عظیمی را جلب کرده است یک باره یک خبر جعلی از جایی منتشر میشود و تمام فضای شبکه را تحت تاثیر قرار میدهد، یا وقتی قرار است یک کمپین به حاشیه برود ناگهان اطلاعاتی غیرقابل راستیآزمایی در مورد آن منتشر میشود که فضا را به نفع طرف دیگر تغییر میدهد. این کاری است که ترولها با افکار عمومی انجام میدهند و مردم هم اغلب در دام آن میافتند.
انتهای پیام
نظرات