علی یوسفی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: یکی از موضوعات پر چالشی که بعضاً حتی مجامع علمی از کنار آن میگذرند، بحث یکپارچگی و انسجام فضا است. انواع و اقسام از هم گسیختگیها در کالبد شهر مشهد دیده میشود. هیچ عمل اجتماعی نیست که قابل تعریف باشد و تخصیص مکانی نداشته باشد؛ یعنی تمام اعمال اجتماعی که بخش اعظم زندگی اجتماعی را شکل میدهند، فضامند و مکانمندند و برای پی بردن به معنایشان باید دانست در چه زمان و در چه قلمرو مکانی این عمل رخ داده است.
وی افزود: فضاهای شناختی، فرهنگی، اجتماعی بازنمای جامعه هستند؛ یعنی وقتی وارد شهر میشویم همه ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی به شکلی در فضا انعکاس داشته باشد. بسیاری از علائم و نمادهایی که در زندگی اجتماعی جریان دارد به شکلی در نشانههای فضایی، نمای منازل، دکوراسیون داخلی و نامگذاری اماکن منعکس میشود و همه آنها خصوصیات اجتماعی را بازتاب میدهند؛ به عنوان مثال با مقایسه ساختمانهای مجلل و زیبای بالای شهر با ساختمانهای فرسوده پایین شهر میتوان تفاوت فضاهای شناختی، فرهنگی و اجتماعی افراد ساکن در این ساختمانها را درک کرد. فضاها در معنا بازنمای خود جامعه هستند.
این جامعهشناس بیان کرد: اگر ازهمگسیختگی و عدم انسجام وجود دارد انعکاس آن در فضاها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی جامعه بازتاب پیدا میکند. با نگاه به فضا و کالبد شهر مشهد بههمریختگی و آشفتگی در این شهر به وضوح دیده میشود که به نوعی بازتابدهنده شرایط اجتماعی و فرهنگی است. اگر بههمریختگی در معماری شهر دیده میشود عمق اجتماعی و فرهنگی دارد. شاید این امر بهانهای باشد که بتوان به ریشههای اجتماعی و فرهنگی این آشفتگی فضایی فکر کرد.
مشهد انسجام فضایی خیلی ضعیفی دارد
یوسفی بیان کرد: مشهد شهر مذهبی است. علائم و نشانههای هویتبخش همچون حرم امام رضا (ع) نماد شفاف و روشن این شهر است، اما در بخشهایی از این شهر معنای مذهبی وجود نداشته؛ در نتیجه مشهد هویت مذهبی واحدی ندارد. اگر کالبد شهر هویت مذهبی داشته باشد، در رنگ و بو، نوع معماری بیرونی و درونی و شیوههای دسترسی اثرگذار است. یکی از شاخصهای نشاندهنده انسجام فضایی در یک شهر وجود شبکه ارتباطی متمرکز و هدایتگر است، اما شهر مشهد انسجام فضایی خیلی ضعیفی دارد.
هویت فرهنگی چند پاره در مشهد
وی با اشاره به هویت فرهنگی چند پاره مشهد به چرایی این موضوع پرداخت و در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق افتاده است؟ گفت: تنوع و کثرت واقعیت داشته و وقتی ارادهای فعال شود و کثرت را به وحدت تبدیل کند، چنین چیزی قابل انکار نیست. انکار کثرت و تنوع در جامعه امروز غیرعملی و ناشدنی است، اما در کشورهای مختلف چارچوبها و سیاستهایی مانند مقررات ساختمان در ایران وجود دارد که به این موضوع سر و سامان میدهد. در معماری بنا و برنامهریزی در این زمینه، چارچوبهای سیاستی معینی تعریف میشود. اگر ارادهای واحد مانند ارادهای که پشت طرح جامع است، حاکم باشد تا حد زیادی از نظر مدیریت و برنامهریزی، معماری، ساختوساز و حملونقل شهری جلوی آشفتگی را میگیرد.
وجود تعارض در مدیریت شهری؛ چالش ویژه مشهد
یوسفی چالش ویژه مشهد را وجود تعارضهایی که در مدیریت شهری وجود دارد، دانست و ابراز عقیده کرد: دوگانههایی بین برخی نهادها وجود دارد؛ نباید دستگاهی غیر از حکومت، آنقدر قدرت تملک داشته باشد که یکپارچگی مدیریت شهری را دستخوش تغییر کند.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: سنت نیرومند و دخالتش در سیاست و مدیریت شهری جدی است. یکی از شکافهای اجتماعی فعال و اثرگذار در جامعه ما تعارض میان سنت با مدرنیته است و در قلمروهای مختلف از جمله مدیریت شهری خودش را نشان میدهد. این موضوع حتی در بخش خصوصی مانند هتلها، برجها در کنار مجتمعهای فرهنگی مذهبی، حسینیهها و اقامتگاههای کاملاً سنتی قابل مشاهده است. این شکاف آنقدر جدی و نمایان است که در همه عرصههای حوزه مدیریت، معماری، طراحی و برنامهریزی شهری حتی در سیاستگذاریها و چشماندازها هم دخیل است؛ بنابراین بخش مهمی از آشفتگی، محصول بههمریختگی و عدم انسجام در سیاست، مدیریت شهری و به تبع آن در طراحی و معماری است.
شکاف و چندگانگی فرهنگی
وی افزود: بخش دیگری از این تعارض همچنان در حوزه فرهنگی است. تعارض میان نیروهای سنتی با نیروهای مدرن در حوزه فرهنگ و نیروهای مدرن با نیروهای سنتی در حوزه اجتماعی وجود دارد. سنت و ایدههای سنتی مذهبی در مشهد جایگاه ویژهای دارند؛ پس این تعارض در مشهد فعالتر از دیگر جاهای ایران است. باید گفت که سنت در سیاست، ایجاد فضاهای عمومی، پارکها و معابر اثرگذار است. فضاهای هنری و موسیقی نیز در این تعارض دچار محدودیت میشوند، شکاف و چندگانگی فرهنگی در مشهد کاملاً آشکار بوده و به شکل خیلی روشنی در سبکهای جاری زندگی این شهر وجود دارد.
یوسفی در پاسخ به این پرسش که آیا تعارض میان خرده نظامهای فرهنگ و اقتصاد نیز در شهر دیده میشود؟ گفت: ترکیب جمعیتی مشهد ناهمگون است، مهاجرپذیر بودن این شهر و جمعیت سیالی که همیشه در آمد و رفت هستند از دلایل این ناهمگونی است. هیچ نقطهای در ایران حتی تهران به اندازه شهر مشهد جمعیت سیال ندارد. این جمعیت گاهی به ۸ میلیون نفر هم رسیده است. این تنوع و ناهمگونی بر شکل جاری زندگی این شهر اثرگذار است. همچنین خانههای مسکونی که این جمعیت سیال بهویژه در اطراف حرم خریداری میکنند نیز سبب افزایش ناهمگونی میشود، زیرا کنترل و نظارت اجتماعی بر این خانههای مسکونی کاهش مییابد.
وی با اشاره به بافت فرسوده مشهد، گفت: اگر در منطقه ثامن برخی ناهنجاریها به چشم میخورد، بخشی از آن مربوط به فرسودگی و رها شدن فضاها و بخش دیگر آن مربوط به سکونتهای ناپایداری است که در آنجا وجود دارد. همچنین تجمع زندگی موقت زوار یا خانههایی که به شکل اشتراکی استفاده میشود بر وضعیت ناپایدار شهر مشهد میافزاید.
یوسفی با بیان اینکه علایق تجاری نیرومندی در مشهد جریان داشته و کل حیات شهر را در دست دارد، عنوان کرد: تصور نشود که فقط مشهدیها سرمایهگذاری میکنند؛ در این شهر از بخشهای مختلف جهان و ایران سرمایهگذاری میکنند. اگر محدودیتهای تحریم وجود نداشت، از حیث میزان سرمایهگذاری تجاری وضعیتی دیگرگونه داشتیم.
چرا مدیریت یکپارچه شهری نداریم؟
وی تصریح کرد: برای نظم دادن به این نابسامانیها نیاز به برجستهترین، مجربترین، عالمترین و شاخصترین افراد است. باید دگرگونی اساسی در سطح مدیریت، سیاستگذاری و راهبری محلی به وجود بیاید تا بشود بر این مشکل غلبه کرد، اما این موضوع ناشدنی است؛ لذا باید به روشهای اصلاحات تدریجی با دورنمای درازمدت این مسیرها را طی کرد. سالهاست در مشهد کنفرانس مدیریت یکپارچه شهری برگزار میشود، به اندازه کافی دلیل بر ضرورت برگزاری این مراسم وجود دارد، اما چرا مدیریت یکپارچه نداریم؟ لازمه وجود مدیریت یکپارچه، اصلاح اساسی در ساختار قدرت است.
رویکرد کلاننگر و سیستمی نیاز است
این جامعهشناس اضافه کرد: اصلاحات تدریجی، بدون عجله و به شکل اصولی باید شکل بگیرد. باید در عرصه اجتماعی توانمندی ایجاد کرد، مانند تسهیلگری، مداخله اجتماعی، توانمندسازی و ایدههایی از این جنس که نیرومندی را در بدنه اجتماع ایجاد کند و در دلش افراد شایسته و توانمند داشته باشد.
یوسفی تاکید کرد: از مشکلاتی که در شهر آشفتگی ایجاد میکند، میتوان به رویکردهای مواجهه با شهر و تعریفی که از آن میشود، اشاره کرد. شهر را باید یکپارچه دید، نه تفکیک شده. رویکرد کلاننگر و سیستمی در شهر نیاز است. خلأ رویکردی نیز مشکل اساسی در فهم واقعیت شهر است. طبیعی است آنجایی که یکپارچگی وجود داشته باشد، اقدامی انجام نمیشود که برای بخشی مفید و برای بخشی مضر باشد؛ لذا خلل رویکرد کلنگر یا سیستمی بخشی از چالش مدیریتی ما است.
انتهای پیام
نظرات