آیتالله غیاثالدین طهمحمدی؛ رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سهشنبه اول شهریورماه در همایش "حکیم هزارهها" که به بهانه بزرگداشت شیخالرئیس بوعلیسینا برگزار شد، بیان کرد: ابنسینا انسانی متعالی است که جهانیان باید از ایشان درسهای زیادی یاد بگیرند.
وی ادامه داد: بر اساس فرمایشات پیامبر اکرم(ص) هرگاه دانشمندی که برای رشد و اعتلای نسل بشر فداکاری کند را مورد اکرام قرار دهید مرا اکرام کردید و اگر به من اکرام کردید به خدا احترام گذاشتهاید.
طهمحمدی با اشاره به اینکه تمام شئون ربوبی را باید در انسان جستجو کرد، افزود: انسان مظهر رحمت خداست و اگر انسانهای الهی را مورد احترام قرار دادیم خدا را اکرام کردهایم.
رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی تکریم از بزرگان را مقدس دانست و گفت: اگر این حرمتگذاریها و تکریمها نباشد همه ارزشهای عالم انسان دفن میشود.
وی با بیان اینکه بزرگترین ظلم به عقلانیت و فرهنگ انسان تکریم نکردن است، تصریح کرد: از بوعلی و بوعلیسیناها میشود همه درسهای زندگی را آموخت.
طهمحمدی اضافه کرد: یکی از درسهایی که میتوان از انسانی مثل ابنسینا آموخت این است که هیچ استادی نداشته و همه علوم را خودش تولید کرده است.
وی در ادامه بیان کرد: از بوعلیسینا نقل شده است که وقتی به مسائل پیچیدهای میرسیدم وضو میگرفتم و دو رکعت نماز میخواندم و آن مشکل حل میشد.
رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی با اشاره به اینکه انسانهای الهی تمام مشکلات را با اتکاء به خدا حل میکنند و به شرق و غرب متوسل نمیشوند، افزود: بوعلیسینا مکتب تعقل را رها کرد و به مکتب عرفان روی آورد چرا که به مقام والای عرفان رسیده بود.
طهمحمدی با بیان اینکه بزرگانی مثل بوعلیسینا انسان را به سرچشمه نور میرسانند، اظهار کرد: هر چه قدر مراسمات تکریم این بزرگان برگزار شود به بشریت خدمت کردیم نه به بوعلیسیناها، بنابراین با معرفی چهره آسمانی ابنسینا به جهانیان دینمان را به وی ادا میکنیم.
حسن بلخاری؛ رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که در این برنامه با موضوع "اگر انصاف نمیسوخت! تاثیراتی که الانصاف میتوانست در تاریخ فلسفه ایران بر جای گذارد" به ادای سخنرانی پرداخت، گفت: طبق فرموده رسول اکرم(ص) هر کس عالمی را تکریم کند گویی من را تکریم کرده و مبنای صحت این سخن، آیات قرآن است.
وی با اشاره به اینکه تفاوت انسان با موجودات این است که انسان مصداق صیرورت است، افزود: جنس شهادت عالم از جنس شهادت حق است و شهادت هیچ کسی چون عالمان همچون شهادت عالم نیست.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه ابنسینا یکی از مصادیق اولالعلم است، اظهار کرد: بوعلیسینا در هندسه، فقه، نجوم، لسان عرب، علم و فلسفه بینظیر است.
بلخاری با اشاره به اینکه ابنسینا را میتوان به صراحت مصداق علامه شناخت، عنوان کرد: نداشتههای ما از بوعلی بیشتر و عمیقتر از داشتههایمان است.
وی ادامه داد: اگر بپذیریم ابنسینا مولف سه اثر استثنایی الواحق، الانصاف و الحکمهالمشرقیه بود که در تاراج روزگار از دست ما ربوده شده است تنها با بخشی از شخصیت وی روبرو هستیم نه همه آن.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اضافه کرد: اگر این آثار به دست ما رسیده بود تصورمان از وی متفاوت بود و شاید امروز لازم است باب جدیدی از بوعلی پژوهی باز شود.
در ادامه نجفقلی حبیبی؛ مصحح کتاب القانون ابنسینا گزارشی درباره تصحیح علمی، انتقادی کتاب سوم القانون بیان کرد: از پنج کتاب قانون بوعلیسینا کتاب اول و دوم به چاپ رسیده و کتاب سوم در باب پزشکی و در ۲۲ فن نگاشته شده است.
وی با اشاره به اینکه در این کتاب درباره بیماریها و مداوای بیماریها بحث میشود و نسخههایی را برای بیماران ارائه میدهد، افزود: بخشی از کتاب سوم درباره عشق است که منظور عشق انسانی است، بوعلیسینا از عشق به عنوان بیماری تعبیر و درباره بیماری عشق مفصل بحث میکند.
حبیبی تصریح کرد: همچنین در این کتاب یک بیماری شدید به مانند عشق تصور و به علائم آن اشاره شده است، به عنوان مثال چشمان فرد گود شده، حالت های عجیب و خندیدنها یا گوشه گیری شدید از علائم این بیماری است.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: این بیمار گاهی بسیار غمگین و گاهی بسیار خوشحال است و این حالات را بیان کرده تا پزشک وقتی حالات را دید متوجه بیمار بودن فرد میشود.
وی افزود: به گفته ابنسینا برای معالجه بیمار باید پیش او نشست و نبض او را گرفت تا نام معشوق را پیدا کنید و اگر اسم او را فهمیدید شهر و شغل او را پیدا کنید و پس از شناخت برای درمان میتوانید معشوق را پیش عاشق بیاورید و به این معنی است که شغل و اطراف فرد را بشناسید و نوع غذا و دارو را برای او مشخص کنید.
قاسم پورحسن؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی هم که با موضوع "ابن سینا و خرد ایرانی" در همایش شرکت کرده بود، گفت: ابنسینا در همدان ابنسینا شد.
وی با اشاره به اینکه آثار بوعلی تا سال ۴۱۴ در همدان و پس از آن در اصفهان نوشته شده است، اظهار کرد: آثار مهم بوعلی در همدان نوشته میشود، از طرفی داستان مولوی و ابنسینا داستان پزشک معمولی نیست و مولوی ابنسینا را پزشک معنوی میداند.
پورحسن با تاکید بر اینکه جامعه بی میراث فکری، جامعهای بی آینده است، تصریح کرد: ما اگر بوعلیسینا نداشتیم میفهمیدیم چه فقدانی داریم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه هنوز به مرزهای شناخت ابنسینا نزدیک نشدهایم، مطرح کرد: تحقیق دقیق وقت و کار میخواهد و ابنسینا شرح مینویسد و میگوید ارسطو خداشناسی ندارد و با خواندن فارابی تمام موارد را متوجه میشود.
وی ادامه داد: بیتردید ما به ابنسینا نیاز داریم و تمام منازعات به علت تهی بودن عقل است که این وضعیت کنونی دنیای اسلام است و به گفته فارابی و ابنسینا چراغ عقل باید در تمدن اسلامی روشن باشد.
کاوه خورابه؛ معاون علمی، پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نیز در همایش حکیم هزارهها با موضوع "بررسی جایگاه ابنسینا در تاریخ موسیقی ایران" بیان کرد: در تاریخ اندیشه موسیقیایی، موسیقی تنها رشته هنری قابل لمس است که میدانیم کتابهای ویژه برای آن نوشته شده است.
وی با اشاره به اینکه حساب، هندسه و نجوم در دل موسیقی قرار گرفته است، عنوان کرد: موسیقی همواره به عنوان علم ریاضی تعریف میشود و لذت حاصل از نغمه موسیقی از نفس بسیار مهم است.
خورابه با بیان اینکه از ابنسینا باید دو رویکرد یاد بگیریم، افزود: رویکرد ذهنی همان رویکردهایی است که به موسیقی در جهان خارج از ذهن میپردازد و دیگری رویکردی است که نفس انسانی در مرکز این اندیشه قرار میگیرد.
اکبر عروتیموفق؛ مدرس دانشگاه بوعلیسینا نیز که با موضوع "بررسی فلسفی عرفانی رسالهالطیر ابن سینا" در همایش حضور داشت، اظهار کرد: فلسفه مشرقی مخصوص برگزیدگان و خواص است
وی تصریح کرد: رازی سعی کرده در همه جا ابنسینا را به چالش بکشد و کسی قبل و بعد ابنسینا نتوانسته این مبانی را به تصویر بکشد، همچنین آخرین نگاشته ابنسینا رساله فیالعشق است که با مطالعه آن میتوان به جنبههای حکمت ابنسینا پی برد.
عروتیموفق با بیان اینکه نفس آدمی اسیدی است که در تاریکی ماده زندانی شده و باید از آن آزاد شود تا به مقام بالا برسد، افزود: رساله الطیر نیز از شاهکارهای فلسفی و عرفانی ابنسینا است، ابنسینا اولین کسی است که معراج روح از خاک به طرف افلاک را بیان میکند.
حسین شمس؛ استاد دانشگاه فرهنگیان هم در همایش حکیم هزارهها بیان کرد: ابنسینا متشرع است و در بحث معاد عنوان میکند برهانی بر معاد جسمانی نمیشود اقامه کرد و تقید به دین و شرع دارد.
وی با اشاره به اینکه مسأله وجود خدا همزاد و هم اندیشه با بشر است و همواره برای بشر مبدأ جهان سوال بوده است، تصریح کرد: در فلسفه ارسطو و قبل از آن مسأله مبدأ هستی وجود داشته و تالس تلاش میکرد مبدأ را به موجودی نامخلوق ربط دهد اما به اشتباه دنبال طبیعیات میگشت و ارسطو مطرح کرد حرکتی که ما داریم مربوط به یک مبدأ نامتحرک است.
شمس اضافه کرد: ابنسینا وجود خدا را به عنوان محرک اول اثبات میکند و در کتابهای بعد این را نمیپذیرد و تعجب میکند که ارسطو چگونه از طریق طبیعیات وجود خدا را اثبات میکند.
مدرس دانشگاه فرهنگیان افزود: ابنسینا به عنوان یک مسلمان میخواهد خدا را به عنوان هستی بخش اثبات کند و به همین دلیل دنبال براهین است.
انتهای پیام
نظرات