سیدعباس صالحی امروز، ۳۱ مرداد ماه، در مراسم نکوداشت نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی که در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: استاد حکیمی یک تجرد زیستی داشت و ازدواج نکرد. علاوه بر این تجرد زیستی او حائز یک تفرد شخصیتی نیز بود. علامه حکیمی شخصیتی منحصر به فرد داشت. به طور کلی به عنوان یک توصیف علامه حکیمی خود بود و مشابهی برای او پیدا نمیشود.
وی با اشاره به اینکه علامه حکیمی شخصیت محقق و مصلحی داشت، افزود: اینکه شخصی محقق کتابخانهای باشد و دهها هزار کتاب را بخواند یا مرور کند و با مطالعات آکادمیک انس داشته باشد و از طرفی یک مصلح اجتماعی پرشور نیز باشد، با یکدیگر جمع نمیشود. این خصوصیات مختص یک دوره از حیات استاد نبود که بگوییم حکیمی اول محقق بود و بعد مصلح شد. در واقع محقق و مصلح بودن خصوصیاتی است که توامان در وی بروز و ظهور داشت.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات عنوان کرد: استاد حکیمی این ۲ ترکیب را با هم جمع کرد که داشتن چنین خصوصیتی یک تجربه زیستی خاص را میطلبد. بازخوانی این نوع زیست علامه حکیمی جای بحث دارد. آموختن و فرآوری این تجربه زیستی علامه حکیمی کماهمیتتر از مطالعه کتابهای وی نیست.
صالحی تصریح کرد: نکته مهم این است که چگونه علامه حکیمی میان روشنفکری و سوز دینی رابطه برقرار کرد. او هم در فضای روشنفکری حضور پیدا میکرد و در عین حال دیندار، متدین و سوزمند دین و دیانت نیز بود.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: علامه حکیمی نهتنها در دینداری شخصی بلکه در حیات اجتماعی نیز شخصیتی پیگیر دین و مذهب به شمار میآمد.
صالحی با اشاره به گستره مطالعاتی مرحوم علامه حکیمی بیان کرد: نکته اول این است که به گفته خود حکیمی، او بیش از ۲۰ هزار کتاب را مطالعه کرده است. حکیمی میگوید «وقتی میخواستم دایرةالمعارف بنویسم، همه کتابهای مدرسه نواب را خواندم و به کتابخانه فرهنگ رفتم و آنجا هم بیش از ۶۰۰۰ کتاب را خواندم و مرور کردم».
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه استاد حکیمی به ادبیات و فرهنگ ملل توجه داشت، افزود: بدون تردید وقتی کسی حوزه مطالعاتی زیاد و ورودیهای متنوعی داشته باشد، لغزندگی پیدا میکند؛ لذا اینکه انسان بتواند این حجم از مطالب متنوع را بخواند و صراط مستقیم را گم نکند، کار بزرگی است.
وی بیان کرد: یکی از مولفههای روشنفکری مطالعه است. اینکه کسی سطح آگاهی خود را بالا ببرد و هیچ فیلتری در منابع ورودی خویش نکند، این موضوع یکی از مولفههای روشنفکری مدرن است و علامه حکیمی این مولفه را داشت و در خواندن حریص بود.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات عنوان کرد: مولفه دوم روشنفکری، خصوصا در قرن بیستم که متاثر از جریان مارکسیستی است، شامل ارتباطات گسترده و پیوسته با جامعه است و از این منظر روشنفکر کسی است که با جامعه ارتباط پیوسته داشته و در کنج نباشد بلکه در میدان باشد.
صالحی اضافه کرد: حکیمی میگوید «من به تماس با اقشار مختلف اهمیت میدادم؛ از نوحهخوانان و روضهخوانان و روشنفکران و متجددین گرفته تا محافل علما و محافل ادبی و تودهایها، با همه ارتباط داشتم و معتقد بودم که اگر طلبه با این اقشار و افکار از جامعه ارتباط نداشته باشد، جامعه را نمیشناسد و تا جامعه را درک نکند، مانند استخری است که عمق را نمیداند و نمیفهمد کجا باید شنا کند و کجا باید شیرجه بزند».
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: مولفه سوم روشنفکری مدرن ارتباط با محرومان بود که استاد حکیمی در این خصوص ارتباطات ظریف و عجیب در آن برهه داشت که به سخنان وی استناد میکنم. او میگوید «وارد طلبگی که شدم، یکی از کارهایم رفتن به زاغهها، کورهپزخانهها و محل کارهایی بود که کارگران کارهای دشوار میکردند». همه اینها میتواند افراد را بلغزاند اما چه شد که استاد حکیمی ماند و حتی دست دیگران را گرفت.
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات اظهار کرد: ویژگی چهارم مولفههای روشنفکری ارتباطات برونروشنفکرانه است. این مولفه به ارتباط روشنفکرها با یکدیگر اشاره دارد. استاد حکیمی بافت ارتباطی را با جریانهای روشنفکری حتی لائیک و ضدمذهب در مشهد حفظ کرد که این ارتباطات تا تهران نیز گسترش یافت.
صالحی افزود: مولفه پنجم روشنفکری که استاد حکیمی از آن برخوردار بود، نثر و ادبیات است. او در محافل مختلف شعری حضور پیدا میکرد. حضور در این محافل در برهه تاریخی بین شهریور سال ۲۰ تا سال ۵۷ یکی از نقاط لغزنده بود. در این خصوص شنیدم که استاد در یک انجمن ادبی حضور یافت که موضوع آن شعر علیه خدا بود. در واقع استاد در این محافل نیز حضور پیدا میکرد.
وی بیان کرد: مورد ششم در خصوص مولفههای روشنفکری کنشگری انقلابی است که استاد از جریان ملی شدن صنعت نفت درگیر واکنشهای اجتماعی میشود و در میدان عمل اجتماعی حضور مییابد. استاد حکیمی کنشگری اجتماعی را به صورت گسترده داشت که این نیز یک زمینه برای لغزش است.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: استاد حکیمی یک روشنفکر با همه مولفههای آن شامل گستره مطالعاتی، ارتباطات متنوع اجتماعی، لمس رنج محرومیت، حضور در محافل ادبی متنوع و کنش فعال اجتماعی و انقلابی بود اما علیرغم همه این نکات که میتواند لغزندگیهای خود را برای یک روشنفکر به همراه داشته باشد، او ماند و نهتنها لغزش نیافت بلکه دست دیگران را هم گرفت.
وی گفت: اما در پاسخ به این سوال که استاد حکیمی چگونه این صیانت را پیدا کرد، باید بگویم نکته اول در این خصوص استاددیدگی ایشان در حوزه علوم اسلامی بود. غیر از استاددیدگی صیانت، آگاهی، مطالعه و تسلط ایشان به دانش سلف نیز بر استقامت او در برابر تمام جریاناتی که حائز لغزندگی است، موثر بود.
صالحی عنوان کرد: سلوک معنوی استاد حکیمی علت دیگر صیانت او در برابر لغزندگی بود که تحت تربیت اساتید این سلوک معنوی را کسب کرد. نکته چهارم اسوهیابی استاد حکیمی بود. ترکیبی از این اسوهها در استاد دیده میشد که همه این اسوهها در پارسایی، تقوا و آگاهی و آگاهیگستری مشترک بودند.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات اضافه کرد: مقاطعی از تاریخ نیز میتواند نقطه اتکایی برای دوری از لغزش باشد. استاد حکیمی به این موضوع نیز توجه داشت. این تکیهگاهها چهار نقطه تاریخی یعنی بعثت، غدیر، عاشورا و مهدویت بود. انس معرفتی با معارف وحیانی استاد حکیمی از دیگر مواردی است که او را از لغزندگی مصون میداشت. او از ابتدای تحصیل انس با قرآن و احادیث داشت که بلوغ این انس در کتاب الحیاة مشهود است.
صالحی خاطرنشان کرد: در مجموع حکیمی یک تجربه منحصر به فرد بود؛ لذا علاوه بر کتب او میتوان از تجربه حیات این استاد نیز بهرهمند شد. استاد حکیمی یک روشنفکر با همه وجوه روشنفکری بهشمار میآمد. از دیگر سو او یک دیندار با همه وجوه دینداری به همراه برخورداری از یک سوز دینی بود؛ لذا مدل علامه حکیمی برای الگوگیری یک مدل قابل توجه و قابل ارائه است.
در ادامه محمدمهدی رکنی، استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به حدیثی از امام علی(ع) که فرمود «جَمالُ العِلمِ نَشرُهُ و ثَمَرَتُهُ العَمَلُ بِهِ؛ علم زیبا علمی است که منتشر و به آن عمل میشود»، گفت: آشنایی من با استاد حکیمی به سال ۱۳۳۵ باز میگردد و با شناختی که از ایشان دارم، یکی از شاخصههای این استاد بزرگوار این بود که همراه با علمی که داشت، اهل عمل نیز بود.
وی افزود: استاد به زاغهها و مناطق فقیرنشین سرکشی میکرد و شناخت کاملی نسبت به محیط زندگی خویش داشت و فریاد عدالت میزد و عدالتخواه بود.
این استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد گفت: علاوه بر کتبی که استاد تالیف کرده، یک کتاب با موضوع غدیر خم نیز نگاشتهاند که بنا به اقتضای آن دوران، نویسنده را جمعی از نویسندگان عنوان کردهاند؛ در حالی که تمام مطالب این کتاب با عنوان «داستان غدیر» توسط استاد حکیمی ارائه و مرتبه ۱۴ چاپ شده است.
رکنی ضمن بیان خاطراتی از استاد اظهار کرد: کتاب الحیاة استاد حکیمی تنها یک مجموعه حدیث نیست بلکه در آن آیات قرآن و احادیث در کنار یکدیگر معنا پیدا کرده و از زاویه دید خاصی که در اصول و فروع دین بر آن تاکید میشود، مورد بررسی قرار گرفته است.
انتهای پیام
نظرات