محمدابراهیم محمدی در گفتوگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: درباره مسئله تعلیم و تربیت، دانشمندان و فلاسفه بزرگ، نظریههای مهمی ارائه کردهاند. یکی از این فلاسفه ایمانوئل کانت، اندیشمند سده ۱۸ است. کانت متدین به دین مسیح بود و از کودکی با تعلیمات اخلاقی این دین پرورده شد و به وجود حسن عمل اعتقاد راسخ داشت. به نظر وی «در جهان دو کار مهم در پیش روی بشر قرار دارد که یکی از آنها تعلیم و تربیت است و دومی حکومت»
او توضیح میدهد: دومی هم که حکومت باشد در حقیقت نوعی آموزش و تعلیم و تربیت مردم است.
وی افزود: او برای این دو موضوع (سیاست مداری و تربیت) راه هایی را پیشنهاد کرده که اگر برآنهاعمل شوند، موفقیتآمیز خواهند بود. کانت برای تعلیم و تربیت آدمی سه مرحله را ذکر میکند؛ پرستاری، پرورش و آموزش و از میان این مراحل، مرحله پرورش را از دو مرحله دیگر مهمتر میداند و قائل است که تعلیم و تربیت اصلی انسان در مرحله پرورش صورت میگیرد.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با بیان اینکه به جز کانت وقتی اندیشه فلاسفه مشرق زمین چون فارابی، خواجه نصیر و بخصوص غزالی را واکاوی می کنیم به اهمیت و ضرورت توجه به تربیت بیشتر واقف میشویم گفت: بهرغم همه آنچه در باب توجه به تعلیم و بهویژه تربیت آمده است این نهاد تربیت نسل، همچنان در آخر لیست تحول و نوسازی قرار دارد.
محمدی ادامه داد: امروز بیش از اقتصاد، سیاست و... آنچه مایه دغدغهمندی و دلمشغولی است؛ آینده آموزش و پرورش است؛ آموزش وپرورشی که ملت و دولتساز است و میتواند با ضریب نفوذ و سرمایه اجتماعی خود تاثیرات شگرفی را در مناسبات اجتماعی و اقتصادی پدید آورد و به همین علت، بیش از هر نهاد دیگری شایسته تامل و بازبینی است.
وی با بیان اینکه به جرات میتوان گفت که رهبری معظم برای هیچ موضوع و مسئلهای به اندازه آموزشوپرورش دغدغهمند و نگران نبوده است عنوان کرد: ترکیببند کلمات و جملات ایشان در سالهای گذشته و بخصوص دهه ۹۰، مسئله آموزشوپرورش است؛ معالوصف گویا این ناخرسندی و دلمشغولی همچنان بوده و باقی مانده است. بیگمان اگر نگرانیها و تذکرات ایشان نبود سالها پیش سند تحولی تولید نمیشد و این همه سخن از تحول و تغییری که مصرف رسانهای برای مدیران آموزش و پرورش دولتهای گذشته داشته، تولید نمیشده است.
مدیرکل سابق دفتر انتشارات و فناوری آموزشی وزارت آموزشوپرورش ادامه داد: در یک بررسی گذرا در فراوانی کلید واژگان صحبتهای وزراء ومسئولین دهه گذشته این واقعیت بیشتر به چشم میخورد که بیشترین گزارهها بر محور کلید واژههایی چون سند تحول، تغییر و مانند این بوده است، اما کدام تحول و تغییر و کدام رویداد و اتفاق؟ باز نشر دغدغههای رهبری در رسانهها؛ متعلق به وزارتخانهای است که به اذعان مدیران آموزشوپرورش بعد از ۱۰ سال فقط ۱۰ درصد سند تحول را عملیاتی کرده است.
محمدی با اشاره به اینکه جا دارد از مدیران و کارگزاران خواسته شود تا سهم خودشان را در تحقق عملی سند در ادوار گذشته مشخص کنند و درباره چرایی عدم تحقق موضوعی که برخلاف سایر مسائل تماما در اختیار و اراده ایشان بوده است توضیح بدهند گفت: بر این باورم که اگر این مطالبهگری نباشد و نخبگان فرهنگی نسبت به این مهم که صد البته در حوزههای مختلف نیز تاثیرگذار است، سکوت اختیار کنند، سالهای آینده نیز همانند سالهایی که گذشت، جز وصفالحال و گفتار درمانی، گزارشی نخواهیم شنید.
وی بر ضرورت توجه به اصل "باور به تحول در مدیریت" تاکید کرد و گفت: باید مردان تحولی، پیشران تحول بوده و از اراده و حمایتهای بایسته برخوردار باشند. پیداست وقتی در یک نهاد برخی باور به تحول ندارند و یا تحولی از جنس سند تحول را بر نمیتابند؛ انتظار تحول، آرزویی نشدنی خواهد بود.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش ادامه داد: معتقدم فقر جاری، فقر اسناد نیست بلکه فقر تفکر و اراده تحولی است. بعضا برخی تحول را در سند نوشتن، ایجاد کارگاه و قرارگاه و گاهی در تغییر مدیریت و... میدانند که البته در جای خود خوب است، اما هیچکدام اینها تحول نیست.تحولبخشی برخلاف برخی برداشتها نیازمند خانه تکانی و جراحیهای سنگین نیست، تحول در تغییرات ساختاری اعم از ادغام و یا تقسیم هم نیست. تحول، تغییر شتابزده در محورها و موضوعات هم نیست، هرچند همه یا برخی میتوانند متاثر از تحول باشند. در نهایت تحول؛ فهم، توجیه و اراده تحقق محورها و زمینههای مورد مفاهمه است.
محمدی افزود: سختی اجرای تحول را در عدم فهم مسئله و تعصب بر راهی میدانم که بهرغم آگاهی بر «غلط بودن» باز هم بر آن اصرار میشود. آموزش و پرورش نیازمند مدیران تحول نگر است، کسانی که با نیازها، ضرورتها، الزامات ومهمتر از همه بی اطلاع از راه طی شده باشند، آشنا باشند.
وی تصریح کرد که تحول آموزشوپرورش تنها در بستر برنامه درسی بومی و ملی قابل تحقق است و این سرک کشیدنها به نظام آموزشی فنلاند و...ناشی از عجز و یا ناآگاهی از ظرفیتهای موجود در برنامه درسی ملی مبتنی بر آموزههای اسلامی و ایرانی است گفت: دور نباشد اگر بگویم امروز هم بیشترین زمزمه نقد و انتقاد بر اسناد تحولی بخصوص سند تحول غالبا از ناحیه همان کسانی است که بر ناکارآمدی نظام برنامه درسی بومی اصرار دارند. دور از انتظار نیست که امروز و پس از ۱۰ سال سندتحولی که حاصل تلاش صدها فرهیخته آشنا به آموزش وپرورش است، مورد نقد و متهم به ناکارآمدی و تغییر میشود.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش ادامه داد: مشکل وقتی مضاعف میشود که مشکلی دیگر از جنس ناثباتی در مدیریت بر آن افزوده شود. در وزارتخانهای که طی ۱۱ سال گذشته ۱۱ وزیر و سرپرست بهخود دیده است؛ آیا میشود انتظار تحول داشت و فرایند عملیاتی سازی را دنبال کرد؟ این تغییرات که تغییرات انبوه معاونین و مدیران را در پی داشته به یک دومینو از ناثباتی و کم تحملی تبدیل شده است که در نوع خود بیسابقه است.
انتهای پیام
نظرات