رمضانعلی نیری در گفت و گو با ایسنا، در خصوص اصطلاح «زمان حساس» در روانشناسی رشد اظهار کرد: زمان حساس، زمان کوتاهی است که در آن بیشترین اتفاقات میافتد. برای رشد مغز در دوره دو سال اول به ویژه ۶ ماه اول زمان حساس است. این زمان حساس از دو حیث اهمیت دارد و آسیبی نباید وارد فرآیند رشد شود؛ زیرا اگر آسیبی وارد شود قابل جبران نیست.
وی با اشاره به زمان حساس رشد در دوران نوجوانی افزود: از نظر صاحبنظران این دوره از ۱۲ سالگی شروع و تا ۱۸ سالگی ادامه دارد و به صورت کلی این دوره را ۵ الی ۶ سال تعریف میکنند. سرنخهای بسیاری از اتفاقاتی که در جوانی پیش میآید، به دوران نوجوانی برمیگردد. این دوره زمانی است که مسیرها تعیین میشود؛ مثلا در ایستگاههای راهآهن ریلهایی وجود دارد و زمان جدا شدن یک ریل از ریل دیگر بسیار نامحسوس است. مسیر این ریلها متفاوت بوده و زاویه کمی دارند. اقتضای دوره نوجوانی این است؛ ضمن اینکه سختیهای خاص خودش را نیز دارد پس در نتیجه این دوره نیاز به مراقبت دارد.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشوپرورش خراسان رضوی عنوان کرد: رشد مغز در دوره نوجوانی زمانی است که کیفیت مغز ارتقا پیدا میکند و رشد شناخت و تفکر انتزاعی که خودش شروعی برای بعضی چالشها است، اتفاق میافتد. در این دوره نوجوانان نظرات و تفکرات متفاوتی دارند. آن بایدها و باورهای قبلی خود را به چالش میکشند و در این زمینهها با والدین دچار تضاد میشوند. هیجانات ناپایدار، هیجانات تکانشی و هیجانات تند اقتضای این سن است. در این دوران، نوجوانان از لحاظ اجتماعی و رفتاری گرایش به روابط برون خانگی، دوستان یا نقش آفرینیهای برون خانگی دارند.
نیری با بیان اینکه دوره نوجوانی دوره هویتیابی است، تصریح کرد: اصطلاحی به نام personality (شخصیت) وجود دارد. شخصیت از ریشه personal میآید که یک واژه یونانی است. در یونان باستان بازیگران تیم تئاتر با یک ماسک یا نقاب نقششان را ایفا میکردند که به آن personal میگفتند. منظور از این کلمه "من" بیرونی است. آن شخصیت مجموعه ویژگیهایی است که ما عرضه میکنیم؛ به عبارت دیگر مجموعه ویژگیهایی که ما را به بقیه میشناساند یا مجموعه ویژگیهایی که آدمها را از یکدیگر متمایز میکند مانند قیافه ظاهری، فیزیک بدن، لباس پوشیدن، گویش و... .
وی بیان کرد: هویت آن «من درونی» و لایههای عمیق وجودی ما است. بچهها در کودکی یک هویت پیرو و تابع دارند. در دوره نوجوانی به ازای تغییراتی که در ابعاد مختلف از جمله در حوزه فکر و شناخت اتفاق میافتد، فضا به سمت استدلالخواهی میرود و به همین دلیل گاهی تضادهایی ایجاد میشود. من اعتقاد دارم در متوسطه اول باید خانواده و مدرسه نهایت تلاش خود را کنند که یک هویت موفق و محکم در بین دانشآموزان شکل بگیرد تا در آینده هویتی ایمن و محکم داشته باشند.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی گفت: «من» شامل انگیزش و کنترل درونی، عزت نفس و اعتماد به نفس است که تمام این شاخصهای درون روانی را شامل میشود. اگر این شاخصها محکم نباشد، فرد لرزان و به شدت متاثر از عوامل بیرونی است. هویت فرآیندی است که در آن مولفههای مهم جستوجوگری، تعهد، پذیرش و انتخاب وجود دارد. جستوجوگری چالشهایی دارد و تحمل آن بسیار سخت است؛ مثلا فردی که از زمان بچگی هرچه به او میگفتیم قبول میکرد، از زمانی به بعد نظر خودش را دارد و با ما مخالفت میکند. این موضوع لازمه این مسیر و جزء مهمی از هویتیابی است. اگر فضای تربیتی خوب باشد، به مرور فرد به جایی میرسد که «من» خودش را پیدا میکند.
نیری ادامه داد: «من» لایههای فراوانی دارد که فرد به آرامش و تعهد میرسد. اکثر اوقات خانوادهها با عجله از فرزندان خود، توقع رفتارهای مناسب و هنجار دارند. گاهی هویت زودرس اتفاق میافتد یعنی بدون جست و جوگری فرد به تعهد و پذیرش میرسد، این موضوع ظاهری آرام و دلچسب دارد، اما زمینهساز بسیاری از مشکلات است. نیاز تبادل عاطفی یا به عبارت دیگر دوست داشتن و دوست داشته شدن مهم است. اگر کسی تصورش این باشد که افرادی هستند که دوستش دارند اما خودش نمیتواند کسی را دوست داشته باشد، این کاستی است. اگر کسی همه را دوست داشته باشد و احساس کند کسی او را دوست ندارد دچار یک خلاء جدی شده، انسان به وجود آمده تا مبادله دوستی و محبت داشته باشد.
وی اظهار کرد: مهمترین نیاز این دوره، هویتیابی است. این دوره همان جایی است که تضادها بیشتر میشود. دوره نوجوانی مثل جاده پرپیچ و خم کوهستانی زیبایی دارد اما آسیب و خطرش بیشتر است. در این دوره ارتباط، مبادله عاطفی، ادراک کفایت و احساس عزت مندی باید بیشتر باشد. گاهی منِ پدر از روی دوست داشتن و نگرانی کلماتم به گونهای است که شاخصه عزتمندی را پایین میآورد.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی تاکید کرد: والدین باید کمک کنند تا فرزندان وجود خودشان را ارزشمند بدانند. زمانی که فرزند ما در حال مقایسه خودش با شخص دیگری است باید شک کنیم قطعا مشکلی وجود دارد. او باید خودش را قبول کند و دوست داشته باشد؛ زیرا این موضوع شروع یک موفیقت است. برای تمام رفتارهای ما دامنه هنجار وجود دارد. در دو طرف این دامنه هنجار، ناهنجاری وجود دارد؛ مثلا در یک دامنه هنجار خودانتقادی و خودتشویقی وجود دارد که هر دو آنها مهم است. خودانتقادی یا خودتخریبی آسیب ایجاد میکند و از طرفی خودشیدایی و خودشیفتگی نیز تبعات منفی در بر دارد. ما باید خودمان را قبول کرده و دوست داشته باشیم. به خودمان احترام بگذاریم و به فرزندانمان کمک کنیم تا خودشان را بهتر بپذیرند.
خویشتنپذیری اولین شرط سلامت و رشد است
نیری با اشاره به اینکه خویشتنپذیری اولین شرط سلامت و رشد است، افزود: این پذیرش بسیار مهم است. گاهی اوقات این پذیرش در روابط ما آفت ایجاد میکند؛ مثلا در حوزه کشاورزی، قانون تربیت در مزرعه یعنی شما زمانی که نهالی میکارید این نهال برای رشد کردن، ظرفیتهایی دارد و در عین حال وقتی در خاک مرغوب قرار میگیرد بین ریشههای درخت و زمین ارتباط برقرار میشود و به اصلاح میگوییم درخت گرفته است و خاک آن را قبول کرده و ارتباط برقرار شده است. اگر شما مستعدترین نهال را در خاکی نامرغوب بکارید، بین خاک و نهال ارتباط برقرار نشده و نهال خشک میشود. در بحث هویت یابی، انسان در ماهیت خلقت خویش به گونهای تعبیه شده که انتخاب میکند و تصمیم میگیرد. طبیعتا تفاوت انسان با حیوانات در همین موضوع است.
وی عنوان کرد: در هواپیما سیستم هوشمند اتوپایلوت یا کنترل خودکار پرواز وجود دارد. زمانیکه خلبان هواپیما را در حالت اتو پایلوت قرار میدهد، هواپیما به صورت هوشمند به وظیفه خودش عمل میکند. خلبانی که به مالزی پرواز دارد قرار نیست مانند راننده اتوبوس تا آنجا رانندگی کند. بخش عمده در پرواز، به صورت اتوماتیک انجام میشود و با صلاحدید خلبان از حالت اتوپایلوت خارج و خودش پرواز را مدیریت میکند. این مثالها را زدم تا بگویم حیوانات رفتارهایشان اتوپایلوت است. خداوند نقشه سرشتی و غریزی در آنها نهادینه کرده است. حیوان به تنهایی قادر به تصمیمگیری نیست و نمیتواند برنامهریزی کند. همه این موارد به صورت غریزی اتفاق میافتد. خداوند به انسان توانایی بخشیده اما بعضی از رفتارهای او نیز اتوپایلوت است.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی بیان کرد: شاخصه رشدیافتگی انسان، رفتارهای مدیریت شده است. مدیریت در تمام لحظات زندگی معنا پیدا میکند؛ مثلا دانشآموزی که پایه نهم است و میخواهد به پایه دهم برود باید بالاترین سطح مدیریت را اعمال کند. در مدیریت از کلیترین تا جزئیترین موارد تصمیمگیری و انتخاب وجود دارد. ما لحظه به لحظه در زندگی در موقعیت انتخاب و تصمیمگیری هستیم. آدمهای موفق خوب انتخاب میکنند و تصمیم میگیرند، این موضوع یک مورد طبیعی و بدیهی است. بعضی از تصمیمهای ما تاثیرات مقطعی دارند و دوره تاثیرگذاری آنها محدود است. گاهی اوقات تصمیمات و انتخابهای ما مهم هستند، انتخابهایی که یک واحد زمانی دارند و مقطعی نیستند اما در عین حال دایره اثر آنها بسیار زیاد است.
چهار گام برای انتخاب رشته
نیری تاکید کرد: انتخاب رشته یعنی انتخاب شغل، جایگاه اجتماعی و کیفیت زندگی که تمام این موارد با هم گره خورده و ارتباط دارند. در سن ۱۸ سالگی فرد کنکور میدهد. فرد در این سن موقعیت اجتماعی جدید خلق میکند و خودش تعیین میکند که با چه کسانی ارتباط داشته باشد. شخص خودش را در یک مسیر فنی و اشتغال خاص قرار میدهد که موقعیت اجتماعی، اقتصادی، شغلی و حتی نوع ازدواجش را تحت تاثیر قرار میدهد. پس اولین انتخاب و تصمیم مهم است. کنکور و ازدواج مقطعی نیستند و همچنین آثار و پیامد و خسارتهایش هم مقطعی نیست. در بحث انتخاب رشته والدین باید در چهار گام به فرزندان خود کمک کنند و خود دانشآموزان نیز با تمرکز ، این چهار مسیر را طی کنند.
وی اظهار کرد: اولین گام، پایش شناختی است؛ یعنی ادراک و باورهای غلطی که ما در جامعه به شدت با آن درگیر هستیم. باید از همه این موارد خودمان و خانواده را آزاد کنیم. اگر دقت کنید بعضی از خانوادهها رشته تحصیلی فرزندشان را جزئی از کلاس و شان خانواده میدانند که ما باید از تعاریف مطلق دور شویم.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی توضیح داد: موفقیت به هیچ عنوان مطلق نیست. موفقیت با وجود آدمها معنا پیدا میکند. ما باید خودمان را از زیر فشارهای اجتماعی و مقایسهها بیرون بکشیم، متاسفانه ما به شدت دچار حاشیه شدیم. خانوادهها باید به همراه فرزندشان به شناخت کاملا شخصی برسند که من چه کسی هستم؟ من چه چیزی میخواهم ؟ بدون ترس از اطرافیان که خاله، عمه، دایی چه میگویند و من را چگونه قضاوت میکنند از همه این موارد باید فاصله بگیریم، به این موارد پایش شناختی میگوییم. دومین گام خودشناسی است. این خودشناسی مولفههای زیادی دارد. برخی از تستهای خودشناسی در مدارس انجام میشود اما باید عمیقتر بر روی این موضوع تمرکز کنیم.
نیری ادامه داد: در موضوع خودشناسی بعدی به نام آیکیو وجود دارد. ما معتقد هستیم هوشبهر(بهره هوشی) عاملی تعیینکننده است. دانشآموزانی که مشغول به تحصیل هستند از هوشبهر(بهره هوشی) نرمالی بهرهمند هستند. دو عامل هوش عمومی و هوش اختصاصی وجود دارد؛ به عبارت دیگر هوش اختصاصی مربوط به استعداد است و تجربه نشان داده صاحبنظران فراوانی اثبات کردند که انسانها زمانی که در مسیر هوش اختصاصی قرار گیرند آدمهای بسیار موفقی میشوند. تحصیل و شغل با یکدیگر ارتباط داشته و قابل تفکیک نیستند. تحصیلات بچهها بخش عمدهای از زندگی آنهاست. استعداد و رغبت فرد یک ویژگی بسیار مهم است. رغبت انواع مختلفی دارد مانند رغبت اظهار شده، رغبت نمایان شده، رغبت اثبات شده که گاهی اوقات آن چیزی که ما اسمش را رغبت مینامیم، رغبت از نوع اظهار شده است. یعنی دانش آموز ما زمانی که فیلمی تماشا میکند چهره بازیگری در فیلم برایش جذاب بوده باشد بر روی هیجاناتش تاثیر میگذارد و علاقهمند میشود و این موضوع اقتضای جوانی وهیجانات ناپایدار او است.
انتخاب رشته یعنی انتخاب شغل و هویت اجتماعی
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشوپرورش خراسان رضوی تاکید کرد: با توجه به استعداد و رغبتی که بیشتر اوقات خودش را در دل کار نشان میدهد، میتوان به صورت شهودی به این موضوع نگاه کرد که ببینیم به چیزی علاقه و شوق بیشتری داریم. این موضوع ویژه بوده و نیاز به کشف کردن دارد، انتخاب رشته کردن یعنی انتخاب شغل و هویت اجتماعی خود در آینده. تیپ شخصیتی درانتخاب رشته اهمیت زیادی دارد، گاهی تیپ شخصیتی فرد با رشتهاش مغایرت داشته و او علاقهای به رشتهاش ندارد که این موضوع باعث افسردگی و مریض شدن فرد میشود. در دنیا حتی روی تاثیر شاخصهای جسمی بر انتخاب رشته نیز کار شده است. ما باید بر جنبههای مختلف فرد از جمله هوش، استعداد و رغبت شخصیتش شناخت داشته باشیم.
نیری با بیان اینکه آیندهپژوهی نکتهای حائز اهمیت است، عنوان کرد: سومین گام شناخت جامعه، رشتهها و مشاغل است. در سال ۱۳۹۴ از ۱۰۰ نفر برتر رشته ریاضی در کشور، ۸۶ نفر در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبول شدند، آیا واقعا تمام این افراد به این رشته علاقهمند و مناسب آن بودند؟ آیا لزوما ورود به این رشته به معنی رسیدن به موفقیت است؟ باید کمی آیندهنگر بوده و شرایط را تحلیل کنیم. در آییننامه هدایت تحصیلی عنوان شده است که هدایت دانشآموزان در رشتهای متناسب با توانایی و امکانات فرد و نیازها و امکانات جامعه، به ترتیب دو مورد شخصی و دو مورد حاکمیتی است. زمانی که میخواهیم این فرآیند را طی کنیم باید از الزامها و فشارهای فکری بیرون آمده و شناخت خوبی روی محیط و خودمان داشته باشیم تا بتوانیم در آخر به تصمیمات خوبی برسیم. باید از الزامها و فشارهای فکری که وجود ما را احاطه کرده عبور کنیم و در نهایت به یک خودشناسی برسیم و تمرکز کنیم و محیط را شناسایی کرده و در آخر به یک تصمیم مناسب برسیم.
وی گفت: با آگاهی کامل و شناخت عمیق و هویت محکم، بدون در نظر گرفتن اینکه دیگران مشغول به چه کاری هستند و انتخابهایشان چیست میتوان به خود درونی توجه کرد و با عزم و اراده وارد رشته مورد نظر شد. چهارمین گام داشتن چشمانداز است که اولین رکن موفقیت هم است.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی افزود: بایکل اصطلاح و تحلیل زیبایی با عنوان قدرت بینش دارد. او میگوید آدمهای موفق، مدیران موفق، دانشجویان و دانشآموزان موفق و در سطح کلی کشورهای موفق، ملتهای موفق از کلان تا فرد همه در یک اصل مشترک هستند. دیدگاه و چشم انداز ویژه دارند تمام این ویژگیها را خداوند فقط به انسان عطا کرده است.
به رویاهای کودکان نخندید
نیری ادامه داد: حیوانات تجسمی از آینده ندارند. خداوند به انسانها این توانایی را داده تا تجسم کنند. مثلا یک پایه نهمی میتواند خودش را در سرجلسه کنکور ، دانشگاه و در موقعیت شغلی دلخواه تصور کند و بایکل اعتقاد دارد که آدمهای موفق چشم انداز دارند. به هر میزان که این چشم انداز در مسیر موفقیت ضعیفتر باشد فرد خلاء حس میکند. بایکل میگوید به رویاهای کودکان نخندید زیرا در آینده ممکن است به رویایی که در ذهنش میپرورانده، نرسد، اما این موضوع جزئی از بینش اوست. رفتار، انگیزه و نوع عملکرد او را تحت تاثیر قرار میدهد. چشمانداز به زیرساختهایی نیاز دارد.
وی تاکید کرد: عزت نفس بالا به ما یادآوری میکند که برای خودمان ارزش قائل باشیم. اعتماد به نفس یعنی اینکه به خودمان ایمان و باور داشته تا بتوانیم نگاهی به آینده داشته باشیم. آدمهایی که این شاخصهها را ندارند، نمیتوانند چشمانداز بلندی برای زندگی داشته باشند و عمدتا در روزمرگی وابسته به شرایط بیرونی هستند. خودپنداری این افراد باید مثبت باشد و باید خودشان را قبول داشته باشند و نباید آرزوی زندگی شخص دیگری را داشته باشند؛ بنابراین باید نظام باورها و هیجاناتشان درست باشد. اگر به زندگی افراد موفق دقت کنیم میبینیم که از سالها قبل رویا داشتند.
معاون سابق آموزش متوسطه آموزشو پرورش خراسان رضوی عنوان کرد: مرکز ثقل مدیریت، برنامهریزی است. برنامهریزی باید خواستگاهش درونی باشد. روی رفتار و زمان مدیریت داشته باشید. اگر شما این دو کار را انجام دهید به یک برنامهنویس تبدیل میشوید. گاهی اوقات رفتار ما را دیگران تنظیم و مدیریت میکنند. دو دانشآموز همزمان در ساعت ۹ شب فیلم تماشا میکنند. این دو فرد در ظاهر کار یکسان انجام میدهند اما یک نفر با تصمیم و برنامهریزی خودش این ساعت را به تماشای فیلم مورد علاقهاش اختصاص داده است. شخص دوم قصد داشت از همان لحظه شروع به درس خواندن کند در همان موقع برادرش تلویزیون را روشن کرده نگاه این فرد بین تلویزیون و کتاب در گردش بوده این رفتار را شخص دیگر مدیریت کرده به نوع دیگر این رفتار انفعالی است. رفتار فعال و انفعالی باهم متفاوت است. بخش عمدهای از مهارت کسب کردنی است و صرفا اطلاعات داشتن کافی نیست. تلاش نیازمند تمرکز، سرمایه روانی و هوش هیجانی بالا است.
انتهای پیام
نظرات