به گزارش ایسنا، حجتالاسلام سیدمحمود دعایی، مدیرموسسه اطلاعات ایران ظهر یکشنبه ـ ۱۵ خرداد ماه ـ در سن ۸۱ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
در این مراسم که ساعت ۱۱ و ۱۰ دقیقه در تالار وحدت آغاز شد، محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرشاد مهدی پور معاون امور مطبوعاتی، محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی منتظری رییس پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، علی متقیان مدیرعامل ایسنا، سید عباس صالحی سرپرست جدید موسسه مطبوعاتی اطلاعات، مجید زینالعابدین مدیرعامل بنیاد رودکی، غلامعلی حدادعادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، حسین شریعتمداری مدیرمسوول کیهان، مصطفی کواکبیان مدیر مسوول روزنامه مردمسالاری، محمد مهدی فرقانی استاد ارتباطات، محمدعلی وکیلی مدیرمسوول روزنامه ابتکار، سیدعلی موسوی گرمارودی شاعر، حمیدرضا نوربخش خواننده و مدیرعامل خانه موسیقی و جمعی از اصحاب فرهنگ و رسانه حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
سیدعباس صالحی ـ نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول جدید روزنامه اطلاعات ـ در مراسم یادبود حجت الاسلام دعایی که با عنوان «رسم محمود» برگزار شد، گفت: به اصحاب رسانه که پدری را از دست دادند و خانواده محترمشان که پدری جایگزین ناپذیر را از دست دادند تسلیت میگویم. به نظرم آمد شخصیت ایشان را از نظر مقام معظم رهبری بیان کنم. احساس من این بود که این دو پیام تصویر جامعی از ایشان روایت کرده است. زیرا مقام معظم رهبری با ایشان معاشرت دیرین داشتند و در شناختِ افراد، تیزبینی داشتند و نکته دوم اینکه ایشان تعهد دارند به بیان واقعگرایانه بدون تملق و اغراق راجع به افراد و نکته سوم قدرت واژگانی ایشان است که تعبیری که در معنا دارند میتوانند در الفاظ بیاورند و نکته چهارم گزیدهگویی ایشان است. در این دو پیام، رهبر معظم انقلاب از چهار زاویه شخصیتی به آقای دعایی پرداختهاند. شخصیت فردی، اجتماعی، سیاسی و رسانهای ایشان. بنا بر برداشت من در این مجموعه، ۱۰ خصلت برای ایشان ذکر کردهاند که در پیام دومشان با واژه تصدی خصال همه اینها را جامع بیان کردهاند.
صالحی سپس ۱۰ ویژگی اخلاقی مرحوم دعایی را بر اساس بیانات مقام معظم رهبری چنین برشمرد: محور اول شخصیت فردی آقای دعایی است که حضرت آقا سه ویژگی برای مرحوم دعایی بیان میکنند. ویژگی اول صفا و سلامت نفس است. در طبقهبندی که من از انسانها دارم و ممکن است خطا باشد، انسانها به چهار گروه تقسیم میشوند. گروه اول قساوت و سنگوارهای است. گروه دوم نفاق و ریا و دوگانگی دارند. گروه سوم تیرگی و کدری است و گروه چهارم زلالی و آیینگی است؛ یعنی آنهایی که مثل آب زلالاند و مثل آیینه شفاف. صفا و سلامت نفس نازل به این گروه چهارم است. دعایی مثل آب زلال بود و مثل آیینه شفاف. ویژگی دوم قناعت و سادهزیستی است. ما مجموعه مدیران جمهوری اسلامی در سه طبقه گروهبندی میشویم. گروه اول آنهایی که زندگی اشرافی داریم، گروه دوم زندگی برخوردارانه داریم یعنی زندگی متوسط به بالا داریم درد مردم تنگدست را میشنویم اما احسلاس نمیکنیم، و گروه سوم آنهایی که زندگی ساده و قانعانه دارند. آقای دعایی در این گروه قرار داشت. همه ما در این نوع زندگی مرحوم دعایی خاطره و شواهد داریم. ویژگی سوم پاکدستی است. باز ما مسوولان سه گروهیم؛ گروه اول آنهایی که از بیت المال سوء استفاده میکنیم. گروه دوم تساهل در بیت المال داریم یعنی نه اینکه به نیت سوء استفاده کنیم اما سبک میگیریم. شاید سوء استفاده کمتر باشد اما تساهل مرض شایعی است. گروه سوم که امثال دعاییها هستند، پاکدستی و سختگیری در مصرف بیتالمال دارند. سختگیرانهتر از ملک شخصی. چقدر آقای دعایی در این مطلب مواظبت داشت. در حوزه شخصیت اجتماعی رهبر معظم انقلاب دو ویژگی برای ایشان بیان میکند. ویژگی اول فروتنی است. ما سه نوع فروتنی داریم؛ فروتنی متظاهرانه و عوام فریبانه، فروتنی که میخواهد ابزاری باشد برای ربایش، دوم فروتنی متکلفانه؛ یعنی به زحمت میخواهد احترام بگذارد، گروه سوم که مرحوم دعایی در این قشر قرار داشت و خیلی کم است، فروتنی ذاتی و نجیبانه است. ذاتشان این بود، نجیب بود، تکلف نداشت. تقسیم بندی دوم فروتنی منفعلانه و فروتنی کنشگرانه است. یکی از مشکلات ما در روابط فردی و اجتماعیمان این است که قدرت ابراز نداریم آقای دعایی پدری میکرد برای کسانی که همسن خودش بودند، بزرگتر بودند و کوچکتر بودند. این فروتنی کنشگرایانه کار راحتی نیست. ویژگی دوم پایداری و وفا در دوستی و رفاقت است. در این قسمت هم باز من آدمها را به سه گروه طبقه بندی میکنم. گروه اول دوستیهای منفعت طلبانه است. نوع دوم دوستیهای حزبی، جناحی و سیاستمدارانه است. نوع سوم دوستی انسانمدارانه است که آقای دعایی در این گروه قرار میگیرند. با مرزها و سلیقهها رابطههای دوستی را بهم نمیریزند. من آقای دعایی را قیصر آخوندها میدیدم، یعنی آدمی که ته رفاقت است و در این فضا برایش چپ و راست فرقی نمیکرد. در حوزه شخصیت سیاسی چهار ویژگی مبارز قدیمی، یار دیرین امام بزرگوار، ارادت عمیق و راسخ به امام بزرگوار و انقلابی بودن را برای ایشان بیان کردهاند. در حوزه شخصیت رسانهای ایشان به دو خصلت روزنامه اطلاعات اشاره کردند؛ یکی نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و دیگری سخنگوی یکی از قشرهای مردم عزیز. این ۱۰ خصلت آقای دعایی در ادبیات مقام معظم رهبری خودش یک چراغ راهنماست برای نیک زیستن در فضیلت و فضائل.
سیدحسین دعایی، فرزند مرحوم دعایی در مراسم یادبود پدرش گفت: از طرف خانواده وظیفه دارم از همه عزیزان تشکر کنم. عزیزانی که در این چند روزی که از فقدان پدر میگذرد ما را شرمنده خودشان کردند. اگر این همدردیها نبود قطعا تحمل داغ پدر برای ما سخت بود. نکتهای که باعث شده این جمع فرهیخته خود را عزادار بدانند فضای مهربانی حاج آقا بوده است. اگر بخواهیم چکیدهای از پیام سراسر مهر مقام معظم رهبری را بیان کنیم صفا و مهری بود که در وجود حاج آقا همواره جاری بود و همین صفا و مهر بود که ایشان را به حلقه وصل تبدیل کرده بود. حلقه وصل این نظام برای کسانی که آغوش باز دیگری نمیدیدند. و این از اعتقاد راسخ به امام (ره) و انقلاب و عهدی که با امام بسته بودند، می آمد. عزیزانی را میدیدم که جز روزنامه اطلاعات پناهی نداشتند. بزرگانی مثل دکتر کدکنی و بزرگان دیگر هر که مشکلی برایشان پیش میآمد، پناهشان محل روزنامه اطلاعات و شخص حاج آقا بود. و این برمیگردد به همان حلقه وصل دانستن خودش. برای همین است که میبینیم حاج آقای خمینی خودشان را عزادارتر از ما میدانند. برادرمان آقای خاتمی آنگونه پیام میدهند و خودشان را عزادار میدانند. اگر بخواهیم مسیر پدر را ادامه دهیم، همان مهر و صفایی که در وجودشان بود را باید ادامه دهیم.
حمیدرضا نوربخش ـ مدیرعامل خانه موسیقی ـ با ابراز تسلیت برای از دست دادن حجت الاسلام دعایی، خاطرنشان کرد: همه آنهایی که آقای دعایی را یک بار دیدند حتما شیفته او هستند یک مغناطیسی در وجود این مرد بود. آقای دعایی روحانی مردمی بود. من به یقین باور داشتم آقای دعایی اگر برای کسی دعا کند خدا میشنود و دوست داشتیم آقای دعایی در وقت رحلت برای ما دعا بخواند. آقای شجریان هم گفته بودند دوست دارم نمازم را آقای دعایی بخواند. باورمان بود که اگر آقای دعایی در محضر الهی شهادت بدهد، حتما خداوند می شوند. روح این مرد بزرگ شاد که حتما در بهترین جای هستی نظارهگر ماست.
نوربخش سپس با یادآوری خاطرهای از سیدمحمود دعایی، گفت: یک روز استاد داود گنجهای که اینجا هستند به دلیلی از بعضی دوستانشان قهر کرده بودند. در خانه موسیقی این مسائل پیش میآید. آقای دعایی وقتی فهمیدند، گفتند به گنجهای بگو من چه کنم که تو برگردی و قهر نکنی اگر لازم است برویم به خانهشان که این پیام را من به استاد عزیز دادم و مسئله حل شد.
در این مراسم همچنین سید علی موسوی گرمارودی شعری به نام مهربانی را در توصیف سید محمود دعایی خواند.
همچنین پرتره حجتالاسلام دعایی در طول این مراسم توسط یک هنرمند ترسیم و به خانوادهاش اهدا شد.
در بخشی از این مراسم یکی از خیرین موسسهای که مرحوم دعایی از حامیان کودکان بیسرپرست این موسسه بوده است، دربارهی او گفت: سیدمحمود دعایی مدیری دلسوز و مهربان برای کودکان مظلوم و بیسرپرست این سرزمین بود و این بخش دیگری از شخصیت ایشان بود.
این خیر سپس دلنوشتهای را از زبان کودکان بی سرپرست موسسه در رثای مرحوم دعایی قرائت کرد.
در این مراسم همچنین حجت الاسلام حجتی کرمانی از دوستان قدیمی مرحوم دعایی، درباره گذشته او چنین یادآور شد: حیف است که از همه چیز سخن رود غیر از گذشته دعایی؛ از زمان تولد تا بیست سالگی. این درخت پر ثمر که میوههای گوناگون داشت کسی نگفت ریشهاش کجا بود. این را من میدانم. کسی نگفت این درخت تا بیست ساله شد کجا پرورش پیدا کرد. دعایی از مادری متولد شد که با بافندگی و با روزی ۹ ریال این بچه را پرورش داد. پدر بعد از ازدواج با مادر آقای دعایی گذاشت و رفت یزد. تنها مادر بود و سید محمود دو ساله. این مادر با چه مشقتی این بچه را پرورش داد. دعایی اگر اینقدر خدوم بود و به درد مردم میرسید و عاشق مردم بود، چون خودش درد دیده بود. از دو سالگی فقر و گرفتاری و ناراحتی دیده بود. این ریشهی این درخت است. شب که رفتیم منزل آقای دعایی، وقتی رسیدم نتوانستم خودداری کنم و پر از اشک و آه گفتم که هیچکس در این جلسه عزادارتر از من نیست؛ برای اینکه هیچکدام از شما در کرمان و در سنین ۱۷ ـ ۱۸ سالگی دعایی که پا طلبه بودیم و با هم بودیم، با او آشنایی نداشت؛ با شاکله دعایی و کیفیت پرورش دعایی. من میدانم دعایی که بوده است. همه شما از این درخت پربار بهره گرفتید. من میدانم که ریشه این درخت چه بود. مادر و تنها مادر، پدر داشت ولی در یزد بود به کلی در تربیت آقای دعایی ابدا دخالت نداشت. من میدانم که این مادر در چه غربتی این بچه را پرورش داده بود.
او سپس با طرح این پرسشها که «چرا سید محمود دعایی تا این حد معتدل بود و چرا مظهر اعتدال بود؟» خاطرنشان کرد: شما میدانید شاکله افراد از سنین ۹ سالگی تا ۲۰ سالگی شکل میگیرد. شخصیت دعایی در کرمان شکل گرفت. به کرمان میگویند دارالامان. کریم خان زند از شر آقا محمدخان قاجار به کرمان پناهنده شد. آن شاهزاده خاندان زند به کرمان پناهنده شد. در آن زمان بسیاری از افراد به کرمان تبعید میشدند. برادر رضا شاه هم تبعیدی کرمان بود. نوه ناصرالدین شاه هم همینطور. کرمان محیط تعادل بود. علمای کرمان هم متعادل بودند و با هم رفیق بودند. این شهر، محیط پرورشی دعایی بود. واجب بود به عنوان کسی که سابقهدارترین آدم نسبت به آقای دعایی هستم و کمشانسترین آدم نسبت به مجالس آقای دعایی هستم از ریشه آقای دعایی، این درخت پربار صحبت کنم.
غلامعلی حدادعادل هم از دیگر سخنرانان مراسم «رسم محمود» بود. او به سابقه آشناییاش با حجت الاسلام محمود دعایی در سالهای قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت: قبل از اینکه سیمایش را ببینیم صدایش را از رادیو شنیدیم. در این چهل و سه سال هم با هم دوست بودیم. کمتر محفل فرهنگی و ادبی بود که دعایی در آن حاضر نباشد. آخرین بار ۲۵ اردیبهشت روز پاسداشت زبان فارسی بود. ما از همه دعوت میکردیم ولی دعایی اگر دعوتش هم نمیکردیم میآمد و تا آخر مجلس هم مینشست. در همه محفلهای فرهنگی و ادبی بیادعا حضور داشت. من خواننده قدیمی اطلاعات هستم و در خانواده ما خواندن اطلاعات سنت بود و خود من هم صدها مقاله در روزنامه اطلاعات داشتم. دعایی ۴۱ سال مستمر یک روزنامه باسابقه را اداره کرد. عصر روز پانزدهم خرداد بود که تازه از سفر برگشته بودم و در تلفن همراه خبرها را میدیدم؛ یکدفعه دیدم نوشته است، حجتالاسلام دعایی درگذشت. خبر مثل صاعقه بر سرم گذشت. آخر دعایی چیزیش نبود. او جوانتر از سنش بود. دعایی همه را غافلگیر کرد. تصور نبودنش برایمان دشوار است. شخصیت دعایی از ابعاد مختلف قابل بحث است. در عالم سیاست با دعایی در مجلس بودم. دعایی یک سلیقه داشت من سلیقه دیگری در عالم فرهنگ و ادب بنده اعتراف میکنم که هیچ روزنامهای به اندازه اطلاعات در دوران مسوولیت آقای دعایی به زبان و ادبیات فارسی خدمت نکرد. او به زبان فارسی عشق میورزید. بعضی وقتها مطالب مفیدی را که در مجلات دیگر بود چون مفید بود بدون توجه به اینکه در جای دیگری هم چاپ شده، در روزنامه اطلاعات هم چاپ میکرد. در تصمیمگیری مقامات دخالت نمیکرد اما سفارش میکرد. بارها به خود من اشخاص متعددی را سفارش کرده بود اما در این پیگیریها دو چیز مسلم بود؛ یکی اینکه دعایی هر سلیقه سیاسی که داشت در اصول و مبانی انقلاب شالودهشکن نبود. دوم اینکه همه میدانستند دنبال حل مشکل هر کسی باشد هیچوقت برای خودش چیزی نمیخواهد. اینکه همه دوستش داشتند من را یاد سید محمود طالقانی میاندازد. از بعضی جهات دعایی شبیه مرحوم طالقانی بود. آقای طالقانی مرد بزرگی بود. همانطور که خانه طالقانی به روی سلایق مختلف باز بود آغوش دعایی هم همینطور بود.
حدادعادل افزود: من در سال ۷۰ بالاخره به این نتیجه رسیدم که باید برای نجات علوم انسانی و بالاخص ادبیات فارسی یک مدرسه نمونه تاسیس کنم. پول نداشتم و آن موقع کسی هم در رشته علوم انسانی ثبت نام نمیکرد. مثل کسی بودم که میخواهد اسکناس تقلبی چاپ کند هفت تومانی چاپ میکند. به دعایی که گفتم او هر صبح در صفحه اول اطلاعات یک آگهی درشت از این دبیرستان چاپ میکرد. جوانمردانه بدون اینکه دیناری بگیرد اینکار را کرد. مدرسه ما اول مهر با ۳۵ دانش آموز در دو کلاس اول و دوم کار خودش را شروع کرد. چند وقت بعد از یکی شنیدم که گفت میدانستی دعایی پسرش همان سال در رشته ادبیات انسانی در مدرسه دیگری ثبت نام کرده است. گفتم چرا به من نگفت، او که خیلی حق گردن ما داشت. من مبهوت جوانمردی و گذشت این آدم شدم. همانطور آنچه در احوال عرفا خواندیم، دعایی همان روزهایی که حسرت این را میکشیدم تا از من خواهشی کند و پسری داشت که میتوانست به مدرسه بیاورد اما انقدر جوانمردی داشت که به ذهنش گذشته بود مبادا فلانی فکر کند من در مقابل کمکی که کردم توقعی از او دارم. هنوز هم مبهوت آن جوانمردی هستم.
فرشاد مهدیپور ـ معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با برشمردن ویژگیهای اخلاقی برای مرحوم دعایی، از جمله والا مرتبه، نماد اخلاق، دارای صفای باطن، تواضع رفتار و اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب، گفت: فقدان ایشان بر زبان و کلام اصحاب فرهنگ و رسانه جاری و ساری شده است. این عبارت خلاصهای از ویژگیهای ایشان است. روایتی از امام حسن عسکری (ع) است که حضرت میفرماید هر کس در دنیا برای برادرانش فروتنی کند نزد خداوند در زمره صدیقین و از شیعیان علی بن ابیطالب خواهد بود. این جمله در وصف آقای دعایی بسیار جاری و ساری است.
مهدیپور همچنین ضمن خوشآمدگویی به حاضران در مراسم از انتخاب سیدعباس صالحی به عنوان سرپرست موسسه اطلاعات ابراز خوشحالی کرد.
محمدمهدی اسماعیلی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در مراسم یادبود حجت الاسلام دعایی چنین اظهار کرد: در مدت کوتاهی که در مسئولیت وزارتخانه بودم بیش از حد توقع خودم مورد مهربانی جناب آقای دعایی قرار گرفتم. آخرین بار با آقای دکتر حدادعادل در خدمتشان بودیم. وقتی صحبت میکردم، دیدم ایشان به مشی متواضعانه خودشان انتهای سالن نشستهاند. خواهش کردم برای مراسم تقدیر در کنار ما قرار بگیرند.
اسماعیلی در ادامه صحبتهایش در توصیف شخصیت حجت الاسلام محمود دعایی چنین گفت: ایشان با همه خصلتهای خوبی که داشتند و همه روایت کردند و مهمتر از همه مهر تایید حضرت آقا نشان این صدق و صفا و صمیمیتشان است، نکته مهمش جنبه اعتقادی است که ایشان نسبت با نهضت امام عزیز داشت. من به عنوان یک پژوهشگر در حوزه مطالعات اسلامی شاید این مسئله برایم جالب بود. امام حواریونی داشتند که در نجف عاشقانه با علاقه ایستادند مرحوم آقای دعایی این ویژگی سبقت در مجاهدت و نهضت را داشت. این سبقت امتیاز بسیار مهمی است و بر ما واجب و لازم است که نسبت به سابقون نهضت امام اظهار ارادت کنیم و از زحمات طاقت فرسایشان در آن روزگار تجلیل کنیم. به نظر آن ویژگی که مرحوم دعایی را ماندگار کرد، ایستادگی و پایمردی مرحوم دعایی بر عهدی بود که با امام عزیز داشت و این عهد را تا پایان عمر مبارکش ادامه داد و از قضا در ایام متعلق به رحلت امام راحل به مقتدای خویش پیوست.
وزیر ارشاد همچنین خاطرنشان کرد: در این ۴۳ سال علیرغم اینکه آقای دعایی یک سلیقه ویژه داشتند و به شخصیتهای مختلف در حوزههای مختلف نگاه خاصی داشتند و این امتیاز ایشان بود اما، جایگاه ولایت و پایمردی در مسیر انقلاب را از دست ندادند. بودند افراد متعددی که سابقه مجاهدت داشتند و نتوانستند این امر را به پایان برسانند، دعایی عزیز این مسیر را با پایمردی به پایان رساند. مسیر پرفراز و نشیبی است. کم نبود اتفاقاتی که امثال آقای دعایی را در معرض آزمایش قرار میداد و دعایی سرفرازانه از این آزمایشها بیرون آمد. شاید جایی هم مطابق سلیقهاش نبود اما امر ولایت و امامت برایش حکم پایان علایقش در حوزههای مختلفش بود. آنجایی که حکم ولی را پیشرو داشت، حتما بر علایق شخصیاش مقدم میشمرد. این بود که نام دعایی را به این آوازه رسانده و امروز در جلسه ای نشستهایم با عنوان «رسم محمود». کمتر نماز جمعهای بود که ایشان متواضعانه گوشهای روی صندلی ننشسته باشد و متواضعانه و با سادهزیستی مختص خودش، از ابتدا تا انتهای نماز را حضور نداشته باشد. بارها شده بود که می خواستم همراه ما باشند اما میگفتند میخواهم پیاده بروم تا جایی که ماشینم پارک است. خیلی انسان بزرگ و خاصی بود. ما امروز در فقدان این شخصیت بزرگ هستیم. برای روح بزرگ آقای دعایی همنشینی با اولیا، شهدا و امام شهدا را از مظهر الهی مسئلت دارم. امیدوارم خداوند متعال به ما و به جامعه رسانهای ما امکان بهره مندی از اندیشه های والای این مرد را عنایت کند. به عزیزانمان در موسسه اطلاعات مجددا تسلیت عرض میکنم و امیدوارم با حضور نماینده جدید ولایت فقیه، همچنان در مسیر اهداف رسانهایشان موفق باشند.
منوچهر شاهسواری ـ مدیرعامل خانه سینما ـ هم گفت: سلام و احترام به روح بلند دعایی که از خصلتها و بلندنظریها و خوبیهایش زیاد شنیدهایم. خوش به حال آنان که این بلندنظریها را دیدند، تجربه کردند و لمس کردند. واجب میدانم که مراتب تسلیت خودم، خانه سینما و خانه هنرمندان سینما را به خانواده دعایی عرض کنم و از جانب همه آنانی که در همه این سالها عرصه فرهنگ و هنر را ترک کردند و آ سید محمود دعایی با آن صدای گرفته، خسته اما دلنشین بر همه آنان نماز خواند، این شانس را داشته باشم که از ایشان سپاسگزاری بکنم. بسیارند کسانی که آ سید محمود را تجربه کرده اند و با او زیسته اند. بعضی از آدم ها را باید از دور و در منظر و افق دید. مرتبتشان از این فاصلهها قابل درک است. از نزدیک شاید همه ما احساس حقارت کنیم. چگونه میشود بیخشم زیست؟ اگر نزدیک او میشدید میشد فهمید که میشود بی خشم زیست؛ وقتی به او نزدیک میشدی میفهمیدی که مهر چه زیباست و او جز به مهر نیندیشید و جز با مهر با هیچکس سخن نگفت. پسر بزرگوارشان از مهر و مهربانی ایشان و آنچه نیاز همه جوامع بشری است سخن گفت. آیا گوش شنوایی وجود دارد؟ آیا میتوانیم بر خود فرض کنیم، چرا فرض کنیم؟ حتم کنیم که خیر و برکت جهان بدون مهربانی راه به جایی نمیبرد؟ چرا فرض کنیم حتم کنیم که آیا حلقههای وصل گمشده این روزهای ما هستند یا نه ما با غبارهای خودخواهیها و نقصانیات آنها را از دید همه پنهان کردیم؟
آ سید محمود هنرمندانه زیست؛ هنرمند بود. وقتی که به اعلای هر چیزی برسی حتما در ذاتت شمهای از هنر در جوش و خروش است. جوش و خروش سید محمود نثار همه هنرمندان پاک و راستین این کشور و بدانید یکی از مشخصههای او انصافش بود. آنچه گاهی اوقات آن را نمیبینیم. بی انصافی راه به کجا میبرد و اگر بیانصافی را تبلیغ کنیم بر ما چه خواهد رفت؟ من از اینجا به همه دوستان هنرمندم میگویم جامعهی نیازمند تحول به هنرمندانی نیاز دارند که انصاف را سر لوحه کار خودشان قرار دهند، بی هیچ نگرانی از اینکه آیا این انصاف در جای دیگری فهم میشود یا نمیشود. عرصه تاریخ، عرصه منزلت انصافی است که ما امروز به خرج میدهیم. فردای تاریخ ما با انصافمان ممکن است بتوانیم به آینده پاسخ دهیم. وقتی میگوییم آ سد محمود لفظ مهربانان ای است که به کار میبریم. وقتی می گوییم آ سد محمود دلمان باز می شود و رنگ رخمان عوض میشود. یقینا خدا او را آمرزیده است. امیدوارم دعایش بر سر خانوادهاش همچنان جاری باشد و اگر در آن جهان فرصتی کرد از همنشینی با عزیزانش، ما را هم از دعای خودش محروم نکند.
محمدحسین صفارهرندی با ذکر خاطرهای از حجتالاسلام دعایی به بیان ویژگیهای برجسته او پرداخت و گفت: دربارهی آقای دعایی آن چیزی که برجسته بود ارتباط بسیار نزدیک ایشان با حضرت امام(ره) بود که در طول سالها همچنان ایستاده بود. چند وقت پیش یکی از دوستان از مرحوم دعایی پرسیدند رمز اینکه شما مقید هستید به همه نماز جمعهها بیایید چیست؟ ایشان گفتند جدای از بعد اعتقادی دربارهی این فریضه، این نماز را از میراث امام (ره) میدانم. آقای دعایی به میراث امام(ره) به معنای واقعیاش وفادار بود و بعد از امام (ره) هم همین چهارچوب را حفظ کرد.
او افزود: مرحوم دعایی همیشه میگفت ما روزنامه «اطلاعات» و «کیهان» مثل لاله و لادن دوقلوهای بهم چسبیده هستیم که از هم جدا نمیشویم بعد که آن اتفاق افتاد هم گفتند ما را از هم جدا نکنید از بین میرویم. بعد از دوره وزارت به من گفتند برایمان مقاله بنویس گفتم اگر بنویسم از من توقع میرود برای جایی که سردبیرش بودم بنویسم گفت چه اشکالی دارد هم آنجا بنویس هم اینجا بنویس. محکماتی شخصیتشان داشت که وفاداری نسبت به اصل نظام است. ایشان روزنامه هر صبح را که منتشر میشد خودش به دفتر آقا می برد. من گفتم شاید با این کار می خواهد بگوید بر همان عهد که بودیم برآنیم هنوز.
انتهای پیام
نظرات