به گزارش ایسنا، در معرفی انتشارات آگه از این رمان میخوانیم: رمان «دلو سی و هفتم» به سبک سورئال نوشته شده است. اتفاق مهمی که در این رمان رخ میدهد این است که نویسنده با تکرار اسمی و علامت تعجب همراه آن تخیل را به گونهای به واقعیت پیوند میزند که خواننده تصور میکند تمام اتفاقاتی که پیشتر رخ داده جنبه واقعی دارد.
حمید حیاتی هم درباره کتاب خود میگوید: وقتی رمان را مینوشتم میدانستم دارم کار بیسابقهای در نوشتههایم انجام میدهم و راستش این شکل نوشتن خودم را هم غافلگیر کرد، نوشتن رمان حدود چهار ماه طول کشید. در واقع این رمان بخشی از زندگی واقعی خانمی هست به نام مریم. البته من در واقعیت زیاد دست بردهام و میشود گفت بخش بزرگی از آن را تخیل کردهام. ولی مثل بنایی که در حال تخریب است و قرار است بنایی نو بسازند میتوان رد آجرهای کهنه را به وضوح دید. پایان رمان را میتوانم به یک مکاشفه تشبیه کنم فضای داستان در همدان میگذرد، قبل از انقلاب. از ویژگیهای دیگر رمان وجود شخصیتهای زنستیز است. برادرانی که خود همه کار میکنند اما به خواهرانشان سخت میگیرند. سعی کردهام فرهنگ تودهای همدان آن زمان را که اکنون بیشترشان رو به فراموشی است بیاورم. از محلههای قدیمی همدان گفتهام. شاید رمان برای کسانی که به سبک سورئال آشنا نباشند غریب به نظر برسد اما وقتی حوصله به خرج دهند و به پایان داستان نزدیک شوند گره سختی که اول رمان زده شده است وقتی باز میشود، بیشتر شبیه آشکار شدن یک راز غیر منتظره میماند. شنیدهاید که بعضیها میگویند خرافهای به واقعیت پیوسته است رمان «دلو سی و هفتم» عجیب است ولی باورکردنی. با مریم شخصیت اصلی رمان بزرگ میشویم و مدرسه میرویم و تشکیل زندگی میدهیم. ولی نه، انگار اینها همه تخیل بوده است. پس اگر تخیل بوده است مریم کیست؟ و نویسنده بر چه اساسی سکان هدایت زندگیاش را به عهده گرفته است.
انتهای پیام
نظرات