• شنبه / ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۱۳:۳۱
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1401021006511
  • خبرنگار : 50355

به بهانه روز ملی خلیج فارس

" دریای عرب" رختی جدید بر پیکره‌ای اصیل و تاریخی

" دریای عرب" رختی جدید بر پیکره‌ای اصیل و تاریخی

ایسنا/خراسان رضوی بار دیگر روز ملی خلیج فارس و بار دیگر بهانه‌ای برای نوشتن از این پهنه‌ آبی همیشه فارس که هویتش و اصالتش در جای جای تاریخ ثبت شده است و گواهش، دریایی از اسناد و مدارکی است که توسط پژوهشگران آن هم درست در زمانی که عده‌ای غرق در تلاطم امواجی از ناآگاهی، به دنبال مخدوش کردن این نام اصیل بودند، ارائه شده است.

به گفته یک پژوهشگر  و محقق ایرانی "دریای  عرب"  واژه جدیدی است که سازمان آبنگاری بین‌المللی در سال ۱۹۳۸ به عنوان نام رسمی برای  آبهای شمال اقیانوس هند که بخشی  از  سواحل سیستان و بلوچستان ایران را هم در بر می‌گیرد، تصویب کرد اما تا زمانی که رسانه‌های عربی، خلیج فارس را با نام ساختگی خودشان به کار می‌برند ضرورتی دیده نمی‌شود که نام‌های مورد نظر آن‌ها به کار برده شود.

به بهانه روز ملی خلیج فارس، در رابطه با هویت و اصالت خلیج فارس مطالب زیادی بیان شده است، اما یکی از موضوعاتی که کمتر در مورد آن بحث شده و تا حدودی آگاهی عموم در مورد آن کم است نام‌های متعددی است که برای پهنه آبی شمال اقیانوس هند و آبهای غرب ایران به کار برده می‌شود، نام‌هایی همچون دریای اریتره، دریای مکران، دریای عرب و...

یکی از این نام‌ها واژه جدید "دریای عرب" است . واژه‌ای  که بسیاری از  افراد آن را به کار می‌برند اما نمی‌دانند منظور از دریای عرب دقیقا کدام محدوده جغرافیایی است و حتی بسیاری از افراد به اشتباه دریای عرب و  خلیج فارس را به جای یکدیگر به کار می‌برند.

بدون شک هر کجا صحبتی از خلیج فارس به میان می‌آید، یکی از منابع معتبر که به آن استناد می‌شود  کتاب "اسناد نام خلیج فارس میراثی کهن و جاودان"  است.

در رابطه با نام‌های پهنه آبی جنوب و غرب ایران و شمال اقیانوس هند و به خصوص واکاوی واژه جدید  "دریای عرب"  گفت‌وگویی داشتیم با دکتر محمد عجم، دکترای حقوق بین‌الملل، پژوهشگر و نویسنده کتاب "اسناد نام خلیج فارس میراثی کهن و جاودان" و از پایه‌گذاران موسسه مطالعات خلیج فارس که در ادامه می‌خوانید.

" دریای عرب" رختی جدید بر پیکره‌ای اصیل و تاریخی


     
 به عنوان مقدمه و در شروع گفت‌وگو توضیح مختصری بفرمایید در زمینه هویت اصیل خلیج فارس و اینکه تا چه اندازه مردم به این هویت اصیل آگاه هستند؟

خوشبختانه امروزه به برکت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی همه مردم ایران و حتی خارجی‌ها و خود عرب‌ها کم‌وبیش سوابق تاریخی نام کهن خلیج فارس را می‌دانند و نیاز به سخن گفتن از اسناد و سوابق نیست، ولی تا دو یا سه دهه پیش افرادی که می‌دانستند نام خلیج فارس و مترادف‌های آن در همه زبان‌ها به طور مستمر به کار می‌رفته است بسیار اندک بودند، حتی دانشگاهیان ما نمی‌دانستند که خلیج عربی نام جدید است و در ادبیات عرب سابقه‌ای بیشتر از دوره جمال عبدالناصر ندارد، اما امروزه خوشبختانه حتی بسیاری از خود نخبگان عرب مانند پروفسور عبدالهادی تازی و عبدالخالق الجنابی و خیلی اندیشمندان دیگر عرب، اعتراف می‌کنند که تغییر نام خلیج فارس نه عملی است و نه قانونی و نه مستندات تاریخی آن را حمایت می‌کند.

 شما در رابطه با نام‌های جغرافیایی و نام‌های دریاهای داخل و اطراف ایران کتاب و مقالات متعددی نوشته‌اید، سوالی که پیش می‌آید این است که در رسانه‌ها و حتی رسانه‌های  فارسی به "دریای عرب" اشاره می‌شود، این دریا کجا است و پیشینه تاریخی آن چیست؟

این سوال بسیار خوب و ضروری است چون واژه دریای عرب که در سواحل شرقی ایران تا هند قرار دارد ابهامات زیادی نه فقط برای ایرانی‌ها بلکه برای خارجی‌ها نیز ایجاد کرده است؛ بعضی خارجی‌ها حتی امروزه با بودن گوگل مپ نام دریای عرب را با خلیج فارس اشتباه می‌کنند.

یعنی واژه دریای عرب ارتباطی با خلیج فارس ندارد؟ اگر این طور است، چرا گاهی این دو واژه با هم اشتباه گرفته می‌شوند؟

خلیج فارس نامی است جهانی و هیچکس قادر نخواهد بود آن را تغییر دهد، اما مشکلی که هست در زمینه نام آب‌های غرب کشور است و متأسفانه بسیاری از افراد در این زمینه آگاهی ندارند؛ آنچه امروزه دریای عرب نامیده می‌شود آب‌های شمال اقیانوس هند است که بخش‌هایی از سواحل سیستان و بلوچستان را هم در بر می‌گیرد. متاسفانه آگاهی افراد در  این زمینه کم است و چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور و به‌ خصوص در خاور دور و کشورهایی چون ژاپن، استرالیا، آمریکا و... بسیار اتفاق افتاده‌ است که نام دریای عرب و خلیج فارس را به جای یکدیگر به کار می‌برند حتی متأسفانه بعضی از دیپلمات‌ها  هم گاهی دچار این مشکل می‌شوند.

برای اینکه این اشتباه رخ ندهد، راهکاری هست؟

در زمینه راهکار حل این مشکل، کمیته یکسان‌سازی نام‌های جغرافیایی باید راهکار ارائه کند ولی متأسفانه اقدامی انجام نشده و به همین منظور پیشنهاداتی طرح کرده‌ایم.

در زمینه آب‌های غرب کشور و اینکه اشاره کردید مشکلی در نام آب‌های غرب کشور و نام‌های منتسب به آن وجود دارد، بیشتر توضیح دهید.

آب‌های شمال اقیانوس هند تا اروند رود یا آپلوگوس (ابله) یا بصره امروزی همواره با نام‌هایی مربوط به سرزمین ایران توصیف شده، حتی دریای اریترا، دریای ایران، دریای پارس، دریای بوشهر، دریای عجم و... همگی به ایران منسوب است، اما موضوع عجیب این است که ایرانی‌ها نمی‌دانند نام کهن دریای اریترا هم به ایران مربوط است. در گذشته اقیانوس هند و دریای عرب فعلی را از نظر تاریخی و جغرافیایی با نام‌های دیگر یاد می‌کردند، مسلمانان این دریا را بحر فارس می‌نامیدند، اما غربی‌ها تا قرن هجده آن را کم‌وبیش دریای اریترا یا اریترائیان می‌نامیدند و این نام از دوران تمدن ایلامی باقی مانده است. هردوت، آگاتارشید و پلینی و همچنین در «سفر نامه رهنامه دریای اریتره» در قرن اول، دریای اریترا به کار برده‌اند.

برداشتی که من از صحبت‌های شما داشتم این است که آنچه امروزه دریای عرب نامیده می‌شود واژه جدیدی است و این پهنه آبی قبلا اسامی دیگری داشته، درست است؟

بله، هیچ‌یک از جغرافی‌نویسان و سفرنامه‌نویسان، مسالک و ممالک‌نویسان و اقلیم‌شناسان مسلمان تا قرن ۱۹ به «دریای عرب» اشاره نکرده‌اند. بلکه همواره این منطقه یا پهنه آبی را با نام‌های بحر فارس، بحر مکران، بحر محیط‌ العجم  و بحر عمان نام برده‌اند این چند نام اصالت تاریخی دارند اما بحر عرب هیچ اصالتی ندارد. یعنی اصالت تاریخی دریای اریترا بیشتر است از دریای عمان یا دریای عرب امروزی.

دریای اریترا هم از نام‌های مهمی است که شاید اطلاعات عمومی مردم در مورد آن کم باشد در زمینه پیشینه این نام و ارتباط آن با  ایرانیان و اریتراس شاهزاده ایرانی هم توضیحاتی بفرمایید.

همان طور که گفتم کهن‌ترین نام مربوط به پهنه دریایی بین عمان فعلی و هند که در اسناد به دست ما رسیده، دریای ارترا یا ایرتراس یا دریای اریتره بوده است، این نام به ایران منسوب بوده است زیرا به همه یا بخشی از ایران اریترائیان یا آراتیان می‌گفته‌اند. به نظر آگاتارشید، ارتائیان همان پارس‌ها هستند، زیرا به ایرانیان، اراتئیان می‌گفته‌اند، این نام مانند خیلی از نام‌های دیگر، از منابع مکتوب یونانی به ما رسیده و  واگویه‌های مختلفی از آن شده است یعنی اریترا- ایراتا – ارته - ارتائیان و... . اما ریشه این نام در یک مفهوم بسیار غنی در ادیان کهن و متون دینی کهن نهفته است و آن آراتا یا ارته است. همین ارتائیان اولین مهاجران به بحرین بزرگ بوده‌اند که به سواحل قطیف و احسا و بحرین مهاجرت کرده‌اند. البته داستان این موضوعات بسیار مفصل است و در بحث ما نمی‌گنجد. اما نئارک، سردار اسکندر می‌نویسد: "می‌گویند در این جزیره (هرمز، قشم) مقبره یکی از سلاطین بزرگ به نام اریتراس وجود دارد. او به دنبال حمله شیرها در ساحل (دریای پارس) به گله مادیانش به این جزیره رسید و با آباد کردن آن بر تمام آب‌های منطقه مسلط و حاکم شد. هردوت، آگاتارشید، نئارخوس, آریان (مور )، ویلفرد هاروی شوف، پرسی سایکس و آلفونس گابریل نیز حکایت اریترا، شاهزاده ایرانی را کم‌وبیش بیان کرده‌اند.

 دریای اریترا  دقیقا به کدام محدوده  جغرافیایی موسوم است؟

دریای اریترا شامل همه ملحقات آن، دریای سرخ و دریای پارس (شمال اقیانوس هند غیر از خلیج فارس) و دریای عرب یا دریای عمان امروزی بود. اریترا به معنای سرخ و یا قلزم هم هست، اما دریای اریترا از سرخی گرفته نشده است. آگاتارشیدس به ما اطمینان می‌دهد که دریای اریترا به سرخی آب ربط ندارد، بلکه دریای ارترا از نام ارتاراس که حاکمی ایرانی در جزیره (اریترا یا هرمز)  مربوط است که داستان ایرانی در مورد این پادشاه در بین یونانیان بسیار مشهور است.

نام امروزی این دریا چیست؟ آیا شواهد و مستنداتی در رابطه با اصالت ایرانی آن وجود دارد؟

پلینی جغرافی‌دان بزرگ، در تاریخ طبیعی (درباره شمال اقیانوس هند) نوشته است: "نامی که هم‌وطنان ما به آن داده‌اند دریای سرخ است، در حالی که یونانی‌ها آن را Erytrum می‌نامند که مربوط به پادشاه اریتراس یک پادشاه ایرانی است. در اسناد سومری از ارته یا اریته نام برده شده و مربوط به Ṛta یا Erta، Hr‌tás، یکی از ایزدان بسیار مهم به نام «حقیقت کیهانی» است. ارته و اریترا در ادبیات کهن ایران ریشه غنی دارد و شهر ارته، شهر هرتا و مردمان ارته هم گفته شده است. باور بر این است که جیرفت کهن مرکز گم شده تمدن ارته است. صلیب شکسته قرمز رنگ که در وسط آن گردونه خورشید با رنگ زرد بوده است، نماد ارتائیان بوده که قدیمی‌ترین این نمادها در ایران پیدا شده و در لاخ مزار بیرجند، در شرق ایران تا گیلان در شمال و خوزستان در جنوب این علامت کشف شده است و هنوز هم نزد هندوها و بودایی‌ها نمادی مقدس است و چرخ کیهانی یا چرخ سرنوشت محسوب می‌شود. هنگام طلوع خورشید یک توپ گرد قرمزی با تعدادی شعاع دیده می‌شود که به آن خدای ارته یا آراتا گفته می‌شده است که ایلامی‌ها به آن کورلوش یا کوروش(خورشید) می‌گفته‌اند. در مقبره کیدین هوتران پادشاه ایلامی کشف شده در بهبهان نیز نام کورلوش (کوروش) آمده است.

با توجه به منابع هندی و "ریگ ودا " و در اوستا به صورت (اشا)، ارته نام یکی از ایزدان و خداوندان جغرافیای ایران بوده است. ارته یکی از مهم‌ترین مفاهیم در ریگ ودا است به معنی قانون نظم و سعادت و حقیقت که با "کارما و درما"(بهروزی و سعادت) ارتباط دارد که همگی مراحل رسیدن به حقیقت و روشنایی و رستگاری است. ارته - ارتا - اریته -آراتا به شکل‌های مختلف خوانده شده است و در متون سومری جایی است که از آن طلا و نقره و سنگ لاجورد به دست می‌آورند و همچنین پادشاه خمازی (هومازی) به شهر ارتا پناه برده است و ارته خیلی با تمدن جیرفت امروزی و تا حدودی ایلام جنوبی هم‌سو می‌باشد .

در الفبای خط‌های قدیم و دبیره‌های ایرانی، بسیاری از صداها نوشته نمی‌شده است، به همین دلیل در خوانش فعلی بعضی صداها نامعلوم است. تصور کنید در خط کوفی که کامل شده دبیره پهلوی است، بسیاری از صداها علامت ندارد و حتی نقطه وجود نداشته، مثلا سبعین به ۵ قرائت خوانده می‌شود. دقیقا مشخص نیست تلفظ زبانی نام‌ها نخست چه بوده است، اما در منابع بعدی ارته یا ریتا از خدایان نام برده‌اند. بعدها پادشاهان و بزرگان ایران نیز نام‌های ایزدان را برای خود به کار برده‌اند به طوری که  اردشیر همان ارته شیر -اردوان همان ارتا وان، اردبیل، ارتاویل - ارداویراف، ارتا ویراو- و... ارتمیس - ارتستیونا و...  در همگی واژه ارت یا ارته به کار رفته است. واژه ایران نیز با واژه ارتائیان پیوند دارد.  

اگر اشتباه نکنم در شمال اتیوپی و در جنوب غرب دریای سرخ کشوری به نام اریتره قرار دارد، آیا این کشور به دریای اریترا مرتبط است؟

به هیچ وجه ارتباطی ندارد. کشور اریتره یک نام جدید ساختگی و کاملا مصنوعی است که هیچ سابقه‌ای تا قبل از ۱۸۹۰ ندارد و یک ژنرال ایتالیایی وقتی آنجا را تصرف کرد، به این مستعمره نام اریترا داد تا به آن اصالتی تاریخی و پیوند با تمدن اریترا بدهد. باید بگویم حتی نام ایران که با تلفظ اران در سنگ نوشته‌های ساسانی ظاهر شد ریشه در نام تمدن کهن ارتائیان دارد. پس ایران به معنی نجیب زاده نیست بلکه به معنی الهه خورشید سرخ گونه است. خورشید تابان نام‌های مختلفی داشته است هنگام طلوع و هنگام غروب و هنگام ظهر با نام‌هایی ویژه خوانده می‌شده و خورشید اولین الهه انسان‌ها بوده است.

نظریه مهاجرت کوشیت - ایلامی به سراسر عربستان، همان‌طور که توسط گلازر و هومل بیان شده‌ است، در نوشته شوف نیز مطرح شده است که قومی از ایلام یا خوزیای بعدی، در جزایر و سواحل بحرین ساکن شده و سپس در امتداد عربستان پراکنده شده  است و نماد خود را «قرمز» یا رُزگونه در بسیاری از مکان‌ها و به گفته آگاتارچیدس، «پادشاه سرخ را سمبل خود می‌دانستند». قوم ماد، پارس، ایلام و آرته و خوزی یک جغرافیای مشترک دارند حتی ممکن است از نظر نژادی یک قوم باشند.

تقریبا تمام اطلس‌ها و نقشه‌های قدیمی تا قرن هجده که بررسی کردم در منابع غربی، دریای منطقه پاکستان و هند و عمان به نام اریترا نام برده شده،  بعید می‌دانم تعداد ایرانیانی که می‌دانند اریترا نام ایرانی است چندان قابل توجه باشد، همان طور که تا چند دهه قبل اندک کسانی می‌دانستند کاسپین نامی بیگانه نیست و ایرانی است.

جایگاه نام (دریای عرب) در مجامع بین‌المللی چگونه است؟ آیا این نام به رسمیت شناخته شده است؟

در کتاب اسناد نام خلیج فارس، که از سال ۱۳۸۳ آنلاین است توضیح داده‌ام که حداقل بسیاری  از جغرافی نویسان و مورخان مسلمان در مورد شمال اقیانوس هند سخن گفته‌اند و عبارت بحر فارس یا بحر عمان یا مکران به کار برده‌اند، اما  هیچ یک از آن‌ها واژه دریای عرب را به کار نبرده‌اند. حداقل ۴۰ جغرافی‌دان مسلمان، دریای پارس را توضیح دادند، آن‌ها جهان را تنها ۷ دریا می‌دانستند و دریای فراخ را دریای پارس و دریای روم می‌دانستند. آنها هیچ گاه نامی از دریای عرب نیاورده‌اند، زیرا این نام اولین بار توسط نقشه‌کش‌ها یا کارتوگراف‌های اروپایی قرن هفدهم استفاده شد، اما خود مسلمانان و اعراب آن را تا قرن بیست هم به کار نبرده‌اند و در قرون معاصر، اعراب آن را بحر عمان می‌گفتند تا اینکه سازمان آبنگاری بین‌المللی در سال ۱۹۳۸ به عنوان نام رسمی دریای عرب را برای شمال اقیانوس هند که بخش سواحل سیستان و بلوچستان ایران را هم در بر می‌گیرد تصویب کرد.

با توجه به اینکه در مجمع عمومی این سازمان این نام رسمیت یافت، در نتیجه نامی بین‌المللی شد و بقیه به تقلید از سازمان آبنگاری بین المللی این نام را مرسوم کردند و امروزه نامی رسمی نزد سازمان‌های بین‌المللی است.

پس نام بحر مکران یا مکوران  چه کاربردی داشته  و از کجا آمده است ؟ آیا منظور از این نام هم همان پهنه‌ آبی دریای عرب امروزی است؟

مسلمانان در قرون وسطی معمولاً تمام آب‌های ممالک اسلام را بحر فارس نامیده‌اند یعنی از بصره تا سند و خلیج بنگال و تا حد چین و حد آفریقا . البته بعضی نیز بین این دریاها تمایز قائل شده‌اند. آب‌های مرزی ایران امروزی و سواحل پاکستان و هند را بحر فارس و بخشی را نیز مکران  و پایین‌تر را بحر هند نامیده‌اند. مسلمانان گاهی بحر مکران و بحر عمان و حتی بحر اریتره را هم به کار برده‌اند. که منظور پهنه آبی امروزی دریای عرب است، ترک‌ها هرگز نام دریای عرب به کار نبرده‌اند و این دریا را طبق سنت عربی بحر عمان می‌نامند.

وجه تسمیه مکران چیست و چرا این دریا به این اسم، نام‌گذاری شده است؟

 مکران  مربوط به ایزد "مکرا " است. مکرا جمع فارسی آن مکران می‌شود و این حیوان اسطوره‌ای دوران ریگ ودا همان گاندو در زبان فعلی بلوچی است، در انگلیسی به این کروکودیل Mugger می‌گویند که تغییر یافته مکرا می‌باشد بعضی ریشه واژه مکران را در کلمه فارسی مهیخوران جستجو کرده‌اند. واژگان ریگ ودا مانند کرما – اوما در پارسی به صورت مکران – کرمان – اومان یا عمان شکل جمع گرفته‌اند.

 پس نظر شما این است که در زبان فارسی نباید شمال اقیانوس هند را به نام دریای عرب نام برد؟

اصلا در تاریخ و زبان فارسی و حتی عربی چنین واژه‌ای سابقه ندارد. این نام در رسانه‌های ما بعد از انقلاب رایج شده است، قبل از انقلاب کل شمال اقیانوس هند را دریای عمان می‌نامیدند. متاسفانه ایرانی‌ها نمی‌دانند که دریای عمان را به جای دریای عرب به کار می‌بریم، ترکیه هم همین روش را دارد.  خلیج عمان که غربی‌ها به کار می‌برند در واقع همان خلیج هرمز است. البته عموم کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، خلیج هرمز را رسما خلیج عمان می‌نامند. اما ترکیه به طور رسمی و ایران به طور غیر رسمی به جای دریای عرب و خلیج عمان، به کل پهنه آبی شمال اقیانوس هند "دریای عمان"می‌گویند. در نقشه‌های رسمی ترکیه هرگز دریای عرب به کار نمی‌برد، اما گاهی در نقشه‌های رسمی خلیج عمان را هم در کنار دریای عمان به کار می‌برد. پیری رئیس دریا سالار عثمانی در نقشه خود این گونه اقیانوس هند را ترسیم کرده و تقریبا تا کنون در ترکیه این رویه باقی مانده است. اما بعضی از نقشه‌نگاران بعدی عثمانی به جای دریای عرب / دریای عمان "واژه بحر محیط عجم" به کار برده‌اند .

 گفتید سازمان آبنگاری بین‌المللی در سال ۱۹۳۸  نام رسمی دریای عرب را برای شمال اقیانوس هند که بخش سواحل سیستان و بلوچستان ایران را هم در بر می‌گیرد تصویب کرده است اما در ادبیات معاصر ایران دریای عمان زیاد به کار می‌رود، ولی به واژه دریای عرب خیلی اشاره نشده است، این دلیل خاصی دارد؟

در افکار عمومی و نقشه‌های ایران و ادبیات غیر رسمی دوره معاصر در ایران نیز عبارت دریای عمان رایج است که به کل پهنه آبی شمال و غرب اقیانوس هند گفته می‌شود. در ایران معمولا عموم مردم تا سال‌های اخیر حتی نمی‌دانستند دریایی به نام دریای عرب وجود دارد، زیرا در زمان قبل از انقلاب هرگز در نقشه‌های ایرانی و جغرافیا، دریای عرب استفاده نشده و  ایران هیچ مصوبه‌ای برای کاربرد نام دریای عرب و یا دریای عمان ندارد. پس بهتر است تا زمانی که مصوبه‌ای رسمی از سوی کمیته یکسان‌سازی نام‌های جغرافیایی صادر گردد به جای دریای عرب همان سنت قدیم را اعمال کرد و همانند ترکیه فقط دریای عمان را به کار برد. البته دریای پارس - مکران -  اریترا هر سه نام ایرانی و تاریخی هستند که می‌توان آن‌ها را نیز به  کار برد. تا زمانی که رسانه‌های عربی خلیج فارس را با نام ساختگی خودشان به کار می‌برند، ضرورتی دیده نمی‌شود که نام‌های مورد نظر آن‌ها را به  کار برد.

آیا برای آگاه‌سازی مردم در این زمینه اقداماتی صورت گرفته است؟

خیر اقدامی صورت نگرفته است در نتیجه برخی از روزنامه نگاران ایرانی در ترجمه اخبار مربوط به حوادث دریای عرب آن را مکرر وارد ادبیات فارسی کرده‌اند و توجه ندارند که در زبان فارسی به جای دریای عرب، همواره در یک قرن اخیر واژه دریای عمان به کار می‌برده‌ایم و قبل از آن هم همان طور که گفتم واژگانی مانند بحر مکران – دریای پارس – درایا یا ذرایا به کار برده‌ایم.

بدون شک خلیج فارس یک هویت اصیل ایرانی است و نام‌گذاری روز ۱۰ اردیبهشت در تقویم ملی به نام روز ملی خلیج فارس اقدام شایسته‌ای بود، اما آیا نهادهای دولتی  آن طور که باید و شاید در این زمینه اقدامات خاصی که در شأن یک روز ملی با صحبت‌هایی که داشتیم و اهمیت این موضوع، انجام داده‌اند؟

نهادهای دولتی برای بعضی از مناسبت‌های خاص از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده و بودجه‌های زیادی هم صرف می‌کنند، اما در زمینه مناسبت‌هایی مانند روز ملی خلیج فارس متأسفانه اقداماتی شایسته این روز انجام نشده است. بعضی دوستداران این موضوع می‌گویند روز ملی خلیج فارس کودکی ناخواسته بود و وقتی هم که متولد شد در خیابان رها شد. هیچ نهادی مایل نیست این طفل را به سرپرستی بردارد. اما من معتقدم همان بهتر که نهادهای دولتی در این موضوع درگیر نشوند همین که جوانانی مثل شما علاقه‌مند به پیگیری و معرفی این روز هستند و از آن حمایت می‌کنند بزرگ‌ترین پشتوانه است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha