• چهارشنبه / ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ / ۰۰:۳۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401011708266
  • خبرنگار : 71573

نویسندگانی که شور و شوق ندارند

نویسندگانی که شور و شوق ندارند

کیوان ارزاقی وضعیت ادبیات را در امتداد سال‌های قبل می‌داند و دلیل این موضوع را نداشتن شور و شوق نویسندگان برای نوشتن بیان می‌کند.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره وضعیت ادبیات و کتاب در سال ۱۴۰۰، اظهار کرد: اتفاق خاصی در جریان ادبیات و کتاب‌هایی که خواندم، ندیدم و یا حس نکردم اتفاق خاصی افتاده است، روند مانند سال‌های قبل بوده است.

 او درباره این‌که وضعیت همه‌گیری کرونا تأثیری بر ادبیات داشته است یا نه، گفت: کرونا می‌تواند  زندگی را خیلی متفاوت کند، شاید یک برش تاریخی باشد، از آن نقاط عطفی که زندگی به قبل از کرونا و بعد از کرونا تقسیم می‌شود. در این سال‌ها داستان‌هایی که در رابطه با کرونا باشد، نخوانده‌ام و یا داستان‌هایی که اثر کرونا در آن‌ها باشد، نخوانده‌ام. البته فکر می‌کنم  فعلا زود باشد و باید منتظر باشیم اما واقعیت این است که تأثیر کرونا در بحث تکنولوژی سریع‌تر بود اما احتمالا در حوزه ادبیات نیاز  به زمان دارد، شاید اثر کرونا در ادبیات در چهار سال آینده مشخص شود و چند سال بعد داستان‌هایی از تأثیر کرونا ببینیم. اما من حس نکردم کرونا  توانسته باشد تأثیری بر ادبیات بگذارد.

ارزاقی درباره این‌که نویسندگان و منتقدان چند سالی است ادبیات را در امتداد سال‌های قبل می‌دانند و به نظر می‌رسد رکودی در ادبیات حاکم باشد، درباره دلیل این موضوع گفت: شاید باید نگاه جامعه‌شناسی به این ماجرا داشت. به نظر می‌رسد یکی از دلایل این باشد که نویسنده امروزی، حداقل در ایران نویسنده‌ای نیست که سر ذوق باشد و علاقه‌ای به نوشتن داشته  باشد. شاید دلیل این باشد که ماها نسبت به یک‌سری اتفاقات انگار بی‌حس شده‌ایم، کرونا می‌آید و تأثیر شگرفی در دنیا می‌گذارد اما انگار ما حالش را نداریم که بنویسیم چون نسبت به اتفاقات مشابه هم همین واکنش را داشتیم،  همان موقع‌ها هم از دلش چیز خاصی به صورت ادبی درنیامد مانند زلزله رودبار. نه این‌که  ننوشته باشند، نوشته‌اند اما  آن‌طور که باید نبوده و نمونه‌های زیادی نیست. یا پنج میلیون ایرانی از ایران مهاجرت کردند اما چند داستان در زمینه مهاجرت داریم؟ در حوزه جنگ اگر کتاب‌های سفارشی را کنار بگذاریم، چند داستان داریم؟ بالاخره هشت سال جنگ داشتیم.

نویسنده «سنگ، سین آخر»، «زندگی منفی یک» و «سرزمین نوچ» خاطرنشان کرد: فکر می‌کنم  مقداری حساسیت به  یک‌سری از اتفاقات کم شده زیرا همه به دنبال  این هستند که نانی دربیاورند و بخورند، ذهن نویسنده آن‌قدر درگیر است که دیگر واقعا فرصت فکر کردن ندارد. البته شاید نیاز است زمان بگذرد، این موضوع در ذهن نویسنده ته‌نشین شود و ذهنش را درگیر کند، برود کار میدانی و تحقیقی انجام دهد و بعد شروع به نوشتن کند. شک ندارم بعد از این داستان‌هایی خواهیم خواند که اثر کرونا در آن‌ها محسوس باشد، الان شاید زود باشد.

ارزاقی درباره کیفیت کتاب‌هایی که در سال ۱۴۰۰ خوانده نیز گفت: فکر نمی‌کنم به لحاظ داستانی اتفاقی افتاده باشد یا مثلا کتابی نام ببرم و بگویم نویسنده‌ای کشف کرده‌ام. برای من این‌چنین نبود و داستان‌ها در همان شکل و شمایل و همان موضوعات همیشگی بود. در زمینه نشر می‌توانم بگویم نشر برج نشر خوبی بوده که در یکی‌دو سال اخیر با آن آشنا شدم.  چند کار خوب از این نشر خواندم که فکر می‌کنم یک اتفاق  خوب بود و از لحاظ کیفیت و طراحی جلد و ویراستاری و مجموعه عناصری که یک کتاب خوب باید داشته باشد، در کتاب‌های این نشر دیدم که اتفاق خوبی است.

 نویسنده «بی‌نازنین» و «شورآب» درباره خبرهای خوب و بد از نظر او در سال ۱۴۰۰ نیز  گفت: خوب و بد ۱۴۰۰ این بود که فکر می‌کنم ما آدم‌ها به این نتیجه رسیدیم که مرگ چقدر به ما نزدیک  است. این موضوع می‌تواند هم خوب باشد هم بد. همه‌مان عزیزانی را از دست دادیم که فکرش را هم  نمی‌کردیم، تعداد زیادی هم با بیماری  کرونا بود. این اتفاق هم می‌تواند خوب باشد و هم بد؛ این‌که  به این باور برسیم مرگ به ما نزدیک است و حالا که زنده‌ایم از این زنده بودن استفاده کنیم.

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha