به گزارش ایسنا، پیمان طالبی - روزنامهنگار - در یادداشتی با عنوان «هجده سال زندگی لابهلای صفحات کتابها» و به این مناسبت نوشته است: "احتمالا شما که همین حالا شروع به خواندن این نوشته کردید، روزگاری را به یاد میآورید که در خاطراتتان از آن به عنوان دوران شیرین کودکی و نوجوانی یاد میکنید. در آن دوران خوب و خوش که اکثر دانشآموزان از درس فراری هستند، ترجیحشان بر این است که هرچه بخوانند جز آن کتابی که قرار است از آن منبع از آنها «امتحان» گرفته شود. احتمالا شما هم مثل نگارنده این سطور، از این قاعده مستثنی نیستید و روزهایی را به خاطر میآورید که به بهانه فرار از خواندن کتاب ریاضی و علوم هم که شده، سری به کتابهای غیردرسی میزدید. این پرسههای جذاب، غالبا با خواندن کتابهای «هانس کریستین اندرسن» آغاز میشد و با «هری پاتر» و «ژول ورن» ادامه مییافت! روزگار شیرین کشف و شهود نوجوانی و کتابهایی که گاه حتی دور از چشم والدین به اتاقخوابهای ما راه مییافتند تا زمانی که همه فکر میکردند که در حال درس خواندن هستیم، یواشکی لای رمان محبوبمان را باز و میان صفحاتش پرواز کنیم.
اگر شما با پاراگراف بالا و حال و هوایی که در آن به تصویر کشیده شده بیگانه نیستید، احتمالا در آن سن و سال، بهشت کوچکی برای خود ساخته بودید که کتابخانه عمومی شهرتان نام دارد. کتابخانههای عمومی برای خیلی از ما، همان گنجینه پنهانی بوده که در آن بسیاری از کتابهایی که شاید نمیتوانستیم همهشان را داشته باشیم، به منابعی در دسترس برای خواندن تبدیل شدند. فضای صمیمی و گرم این کتابخانهها با کتابدارانی که همیشه باحوصله و خوشبرخورد بودند، زیباترین لحظات کودکی و نوجوانی بسیاری از ما را ساخته است.
بعدها دریافتیم که تمام این کتابخانهها، زیر نظر مجموعهای به نام «نهاد کتابخانههای عمومی» فعالیت میکنند و اهمیت این نهاد ارزشمند و تاثیرگذار فرهنگی را بیش از پیش دریافتیم. ۱۷ اسفندماه سالروز تاسیس این نهاد مهم و حیاتی در بدنه فرهنگی کشور ماست. روزی که متعلق است به هرکسی که یک مرتبه تا امروز کتابی را از کتابخانهای به امانت گرفته و از خواندن آن لذت برده است. در این یادداشت، از این نهاد بیشتر خواهیم دانست.
دیگر منطقه محروم معنایی ندارد!
در تعریف ساختار سازمانی نهاد کتابخانهها، عبارتی مهم و کلیدی وجود دارد: «تاکید بر ویژگیهای بومی، محلی و منطقهای و بدون تبعیض و با سلایق گروههای مختلف اجتماعی». تصور کنید کشوری را که تمام خدمات فرهنگی، هنری و اجتماعیاش با این عبارت کلیدی عجین شده است. شکی نیست که تنها نباید به منطقه فاقد امکانات عمرانی و رفاهی صفت «محروم» را اطلاق کرد، چرا که مهمتر از این، فضای فرهنگی یک منطقه است که از آن، جامعهای پیشرفته یا عقبمانده میسازد. کتابخانه، قلب فرهنگی یک جغرافیاست چرا که معتقدیم مردمی که کتابخوان هستند، هرگز «غفلت» نخواهند ورزید و خواب آنها درنخواهد ربود. از این منظر، مهمترین مجموعه در شکلگیری فضای کتابخوانی، کتابخانه عمومی است. اینجاست که میفهمیم نهاد کتابخانههای عمومی در باغ فرهنگ این آب و خاک، چه باغبان مهم و تاثیرگذاری است.
اساسا باید گفت واحدهای استانی نهاد، بازوهای کارامد و تعیینکننده این مجموعهاند که با اختیار عملی که به آنها داده شده، هرکدامشان نقش یک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیِ کوچک را در اقصی نقاط کشور ایفا میکنند. در فرایند بررسی و مستندسازی ساختار نهاد و ستاد مرکزی، واحدهای استانی و زیر مجموعه آنها، سه رویکرد بسیار مهم و اثرگذار وجود دارد:
اول: تفویض اختیارات بیشتر به استانها
دوم: افزایش کارآیی (چندپیشگی، ارتقای سطح اشتغال و...)
سوم: افزایش انگیزههای شغلی (ارتقای سطح آگاهیها، تثبیت شغلی و پویایی شغلی)
حالا خودتان بیایید و قضاوت کنید که چه کار تشکیلاتی جذابی را میشود با کمک جوانهای هر منطقه و با بهرهگیری از ویژگیهای بومی ایران عزیزمان، در بستر کتابخانههای عمومی پایهگذاری کرد. این ویژگی مهم و کلیدی را فراموش نکنید چون در ادامه برایتان خواهم گفت که چگونه کتابخانههای عمومی و مرکزی مناطق مختلف به این ماجرا جامه عمل پوشانده است.
کتاب از ما، خواندن از شما
مگر میشود مجموعه یا موسسه یا سازمانی بدون ایراد باشد؟ به هر حال هر قدر هم کار کنید و به هر میزانی هم خدمترسانی داشته باشید، در نهایت با افقی که برای آینده متصور هستید، فاصله دارید و این فاصله چیزی است که میتواند زمینهساز انتقاد باشد. اما هر کسی به هر بخشی از کار نهاد کتابخانهها منتقد باشد، نمیتواند کتمان کند که نهاد یک حسن بسیار بزرگ دارد و آن هم «غنی و بهروز بودن منابع» آن است. اکثر کسانی که در نهاد کتابخانهها، چه در ستاد مرکزی و چه در دفاتر استانی فعالیت میکنند، خودشان اهل مطالعه و رصد فضای روز بازار نشر کتاب هستند. از این منظر است که هیچ کتاب تازه منتشرشدهای از چشمان تیزبین این کتاببازهای حرفهای دور نمیماند و آنها با تمام توان، روزانه مشغول بهروز کردن منابع کتابخانههای کشورند.
خودتان بهتر میدانید که این کار سخت و طاقتفرسا به بودجه احتیاج دارد. در آمارها آمده که در فرایند تدوین لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در سازمان برنامه و بودجه کل کشور، با احتساب ۷۰ میلیارد ریال یارانه مطبوعات در ذیل ردیف اعتبارات مربوط به وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی با عنوان نهاد کتابخانهها برای خرید کتاب، و همچنین با تغییرات اعمالشده توسط مجلس شورای اسلامی با احتساب افزایش ۵۰۰ میلیارد ریال به بودجه ردیف اصلی هزینهای نهاد، همراه با ۱۰۰۰ میلیارد ریال اعتبار از محل منابع تبصره (۱۴)، اعتبارات نهاد در قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کشور نسبت به سال ۱۳۹۹، از ۲۰۱۹ میلیارد ریال به ۴۳۸۹ میلیارد ریال رسیده است که ۱۱۷ درصد افزایش رشد داشته است. این یعنی با وجود این اقیانوس بیانتهای کتاب که نهاد در کتابخانههایش ایجاد کرده، کماکان مشتاق بیشتر کردن کرانههای این پهنه چشمنواز است.
فراموش نکنیم که آخرین آماری که توسط موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده، نشان میدهد طی سال ۱۳۹۹ در مجموع ۹۲ هزار و ۷۵۷ عنوان کتاب در ایران چاپ شده است. یعنی به طور متوسط روزانه در ایران حدود ۲۵۴ عنوان کتاب منتشر میشود که با این آمار میتوان به خوبی دریافت که کار کارشناسان نهاد برای انتخاب و افزودن کتابهای تازه به کتابخانههای خود تا چه میزان سخت، حساس و هزینهبر است.
خوشگذرانی وسط قفسههای کتاب!
اگر فکر میکنید در این کتابخانههای عمومی فقط و فقط کتاب وجود دارد با تعدادی علاقهمند که فقط میخواهند کتاب موردنظرشان را به امانت گرفته و بخوانند، باید بگویم که سخت در اشتباهید. دیگر گذشت دورهای که کتابخانهها فقط شامل تعدادی قفسه کتاب و چند کتابدار میشد. اگر همین امروز سری به کتابخانه عمومی محل زندگیتان بزنید، متوجه میشوید که امروز دیگر هر کتابخانه، در واقع یک مرکز فرهنگی با بیشمار خدمات جذاب است که احتمالا این خدمات را نمیتوانید در محل زندگیتان، در جایی غیر از کتابخانه محله، پیدا کنید.
از این گذشته، نهاد کتابخانههای عمومی یک طرح بسیار بزرگ هم دارد که در آن اقدام به راهاندازی کتابخانههای مرکزی در سراسر کشور کرده است. کتابخانه مرکزی همان کتابخانه عمومی است با چند تفاوت: اول اینکه مساحت آن چند ده برابر یک کتابخانه عمومی است، دوم اینکه تعداد منابع آن بسیار بسیار بیشتر از کتابخانههای دیگر است به گونهای مرجعیت منابع یک استان غالبا در کتابخانههای مرکزی تعریف میشود و سوم اینکه هر کتابخانه مرکزی، خدماتی را شامل میشود که واقعا فکرش را هم نمیتوانید بکنید که یک کتابخانه این خدمات را در اختیار علاقهمندان قرار دهد. شما در کتابخانه عمومی محلهتان در بهترین حالت میتوانید از ۱۸ تا از خدمات فرهنگی مرتبط با حوزه کتاب بهرهمند شوید. اما ایدهپردازان کتابخانههای مرکزی برای هرکدام از این کتابخانهها، بیش از ۴۰ خدمت را تعریف کردهاند. برای مثال در کتابخانههای مرکزی بخشی مختص کودک وجود دارد که اتاق اسباببازی فقط یک قسمت کوچک از آن است. در کنار این بخش، اتاقی به نام «اتاق انتظار والدین» نیز وجود دارد که خانوادههای عیالوار به خوبی میدانند چه امکان حیاتی و مهمی است! برای نوجوانان، بخشی به نام «اتاق علم» هست که محوریت آن آزمایشهای علمی است و پر است از چیزهایی که توجه نوجوان را به خود جلب میکند. تازه برای سالمندان نیز بخش ویژهای تعبیه شده است. بد نیست سری به یکی از این کتابخانهها در استان خودتان بزنید تا ببینید نهاد کتابخانهها، خاضعانه و بدون هیچ ادعایی، چه کار بزرگی را بی سر و صدا در کشورمان انجام داده است.
همین حالا که شما دارید این متن را میخوانید، کارشناسان نهاد کتابخانهها مشغول برنامهریزی برای ساخت یا تاسیس کتابخانههای مرکزی تازهاند. مثلا کتابخانه مرکزی قم در همین اسفندماه قرار است افتتاح شود. خبر رسیده که بهار و تابستان سال آینده نیز بروبچههای سختکوش نهاد، جشن افتتاح چند کتابخانه مرکزی تازهنفس در کشور را خواهند گرفت.
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت
تلاش ما در این مطلب این بود که بخشی از فعالیتها و خدمات نهاد را معرفی کنیم اما حالا که به پایان این یادداشت رسیدیم میبینیم که هنوز دریایی از خدمات و کارهای مفید این مجموعه فعال و پویا را نگفته گذاشتهایم. مثلا نگفتیم که نهاد مجلهای خواندنی به نام «کتاب هدهد سفید» برای نوجوانان دارد. یا اینکه بخش «محافل ادبی» نهاد به صورت ماهانه نشستهای متنوع و متعددی را در حوزه شعر و ادبیات برگزار میکند. از «جشنواره کتابخوان رضوی» یا «پویش مطالعاتی روشنا» یا «طرح پوسترهای این چند کتاب» سخنی به میان نیامد و از «طرح کتابخوان ماه» نیز نگفتیم که تا چه میزان بر افزایش میزان کتابخوانی در میان مراجعان کتابخانهها و انتخاب درست کتاب توسط این مراجعان تاثیر گذاشته است. اما این را میتوان گفت که این رشته حقیقتا سر دراز دارد!
سخن بر سر این است که روی کاغذ، نهاد کتابخانههای عمومی کشور باید به ساماندهی کتابخانههای عمومی کشور بپردازد اما کارشناسان و زحمتکشان این نهاد مهم فرهنگی کشور، هرسال برای خود، «کار ویژه»های تازهای تعریف میکنند تا بتوانند خدمات بهتر و بیشتری را ارائه کنند. تفکری که امروز در ذهن مجموعه نهاد کتابخانهها و سرپرست آن، مهدی رمضانی جاری است، به هر کتابخانه به یک «مرکز و قطب فرهنگی» مینگرد و همین مانیفست هم توانسته نهاد را به یکی از اثرگذارترین مجموعههای فرهنگی جمهوری اسلامی تبدیل کند.
همه اینها را گفتیم، تا یادمان نرفته بگوییم که ۱۷ اسفندماه، سالروز تاسیس نهاد کتابخانههای عمومی است و امسال نهاد هجدهساله میشود. هجدهسالگی در خیلی کشورها، سنی است که نوجوان دیگر جوان پنداشته و وارد اجتماع میشود. این سن را میتوان سن بلوغ کاری و حرفهای هر فرد دانست و از این رو، حالا باید زمان خوبی باشد که نهاد را به عنوان یکی از مهمترین نقشآفرینان سپهر فرهنگی و اجتماعی ایران اسلامی بدانیم. امروز با نگاهی به کارنامه فرهنگی جمهوری اسلامی، میتوان نقش کتمانناپذیر نهاد کتابخانههای عمومی را در رونق دادن به فضای کتاب و کتابخوانی در جامعه مشاهده کرد و این یعنی از حالا که نهاد به مرحله جوانی رسیده، باید بیش از پیش به آن توجه کرد و به آن اجازه بروز و ظهور هرچه بیشتر را داد. تولد نهاد کتابخانهها به همه زحمتشکان این مجموعه، همه مدیران، کتابداران، اعضای کتابخانههای عمومی و صدالبته همه کتابها مبارک باد!"
انتهای پیام
نظرات