به گزارش ایسنا، ابوالفتح آزادفلاح در نهم اسفند ۱۳۴۴ مصادف با ماه مبارک رمضان در روستای شیخ حسن از توابع شهر نظرآباد استان تهران متولد شد.
پدرش کشاورز بود و زندگی سادهای داشتند. ابوالفتح سال ۱۳۵۱ در روستای محل تولدش تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و دورهی راهنمایی را در مدرسهی مولوی همان روستا گذراند. سال ۱۳۶۱ وارد دبیرستانی به نام امام خمینی شد. او به ندای امام خمینی هم لبیک گفت و از سوی لشکر ۱۰ سیدالهشدا(ع) راهی جبهه شد.
در آذرماه سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی پنجوین عراق بر اثر اصابت تیر، پای راستش مجروح شد، اما بعد از بهبودی، دوباره عزم جبهه کرد. تا اینکه در بیست و هفتمین روز زمستان ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون به لقاءالله رسید و پیکرش سالها همانجا ماند.
پس از ۱۵ سال در تفحص های انجام شده پیکر پاکش به آغوش خانواده بازگشت و در بهشت رضا به خاک سپرده شد.
این شهید دربخشی از وصیت نامه خود درباره ضرورت کار فرهنگی می نویسد: « ... آری من چگونه میتوانستم تحمل کنم که کسی خودسازی نکند و بچههای محل و مسجد مبارزه با نفس نکنند کارهای فرهنگی و فکری نکنند. اخلاق خود را اسلامی نکنند و تنها و تنها اسلحه بدست بگیرند و به عضویت خود در بسیج افتخار کنند. اگر من انتقادی کردهام فقط و فقط این بوده که بچهها را در همه زمینهها چه فکری چه سیاسی و چه نظامی بسازید و اگر چنین نکنید و فقط آنها را با اسلحه سرگرم کنید به اسلام خیانت کردهاید.
به بچهها احترام بگذارید. به فکر و عقیده آنها احترام بگذارید. سعی کنید سطح معلومات آنها را بالا ببرید. من رنج میبردم وقتی میدیدم که در شهادت بچههای محل که به راه شهید فکر میشد و پیام شهید در نوشتن یک پلاکارد و یا گذاشتن حجله و پوشیدن پیراهن مشکی و رفتن به ختم شهید خلاصه میشد.
من از شما راضی نخواهم بودای دوستان وای برادران بسیجی اگر کار فرهنگی نکنید. اگر خود را نسازید. اگر جهاد اکبر نکنید یعنی مبارزه با نفس نکنید و وقت خود را بیهوده تلف نمائید...»
انتهای پیام
نظرات