به گزارش ایسنا، کاروانسرای ساسانی دیرگچین با وجود آنکه جزو «نفایس» به شمار میآید و طبق قانون میراث فرهنگی نباید واگذار و تغییر کاربری داده شود، اما در سال ۱۳۹۵ از سوی صندوق احیا و بهرهبرداری از آثار تاریخی و فرهنگی (وابسته به سازمان وقت/وزارت میراث فرهنگی و گردشگری) با این توجیه که "اصلا وضعیت مناسبی ندارد و نمیتوان مانع از قرارگرفتن آن در فهرست مزایدههای صندوق احیا شد"، به مزایده گذاشته میشود. حدود هفت ماه پس از آن مزایده، دیر گچین به کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ـ (یکی دیگر از شرکتهای زیرمجموعه سازمان وقت/وزارت میراث فرهنگی و گردشگری) واگذار می شود تا پس از مرمت به اقامتگاه گردشگران تبدیل شود، پروژهای که به تایید باستانشناسان و حتی فعالان گردشگری موفق نبوده و بیشتر روی زخمهای کهنه آن نمک پاشیده است.
دیرگچین سالها مکانی متروک بود و عشایر محلی حدود ۲۰۰ سال از آن برای نگهداری گلههای شتر خود استفاده میکردند و شترها در آن سالها بخش زیادی از دیوارهای بنا را ساییدند. حالا، درباره آثار مخرب مرمتها، شیوه نگهداری و تغییر کاربری این کاروانسرا که آسیبهایش کم از آن سالها نیست، هشدار جدی داده شده است، آن هم در شرایطی که نام دیر گچین در بین فهرست ۵۶ کاروانسرایی است که پروندهشان برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو فرستاده شده است.
شقایق محمدینژاد، دانشآموخته باستانشناسی که به تازگی از کاروانسرای «دِیر گَچین» بازدید کرده است، درباره آخرین وضعیت آن میگوید: کاروانسرای «دیرِ گچین» همانند هزاران بنای همسان دیگر به حال خود رها شده است. اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان قم با واگذاری کاروانسرا به یک نهاد شخصی، این میراث ارزشمند را به سمت و سوی نابودی کشانده است. مرمتهای غیراصولی، کارشناسینشده و بیکیفیت تاقها و دیوارها، تبدیل حجرهها به جایگاه اقامت مسافران و ساخت و پرداخت ابزارهای موسیقی، نگهداری انواع جانوران درون حیاط و حجرهها و ... چهره این کاروانسرا را دگرگون و خدشهدار کرده است.
او اضافه میکند: در ساخت درگاه کنونی بنا از آجرهای اسلامی کوچک بهره بردهاند که به گمان همزمان با بازسازی بام کاروانسرا ساخته شده است. از سویی، وجود انبوه استخوان جانوران، پراکنده درون حجرهها، تابوت چوبی و سردیسهای رهاشده از تئاترهای اجراشده در بخش جنوب شرقی کاروانسرا، بازدیدکننده را با چشماندازی نازیبا و زشت روبهرو میکند. این بخش از کاروانسرا در تاریکی فرو رفته و سیمهای برق برای روشنایی در کف زمین پراکنده بوده و من از نورهای ساختگی برای عکاسی بهرهبردهام.
او معتقد است: مرمتهای غیراصولی و استحکام بخشیهای نادرست و نارسا، نه تنها به پایداری سازه کمکی نمیکند، بلکه به آرامی و با گذشت زمان مایه آسیبهای برگشتناپذیری خواهد شد و این کاروانسرای ارزشمند و بیهمتا را در خطر نابودی قرار میدهد.
این دانشآموخته کارشناسی باستانشناس وضعیت کاروانسرا و کاربریهای آن را ناهمخوان میداند و میگوید: نگهداری از جانورانی همانند اسب، سگ، بز و بزغاله، مرغ، خروس و کبوتران در کاروانسرا و پراکنده بودن سرگین (فضولات) آنها، هر دوستدار میراث فرهنگی را تنها به این موضوع میرساند که دارندۀ کاروانسرا با تبدیل کردن این جایگاه به یک کشتزار شخصی و درآمدزایی با پذیرش مسافران در اتاقها و ساختوسازهای ناهمخوان و غیرمرتبط بدون حضور افراد کارشناس و آشنا به میراث فرهنگی، درکی از چگونگی پاسداشت و حفظ یادمانهای تاریخی و ملی ندارد.
محمدینژاد به ضرورت حفظ اصولی و در شأن کاروانسرا تاکید میکند و میگوید: شانه خالی کردن و سپردن چنین میراث ارزشمندی به دست افراد ناماهر تنها به نابودی هرچه زودتر یادگارهای نیاکانی ما کمک میکند. شایسته است هر کس به اندازۀ توان و دلسوزی خود، به یاری و پاسداری از این میراث گرانبهای کشور بشتابد.
سیاوس آریا، پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی نیز با انتقاد به واگذاری دیرگچین که مرمتها، تغییر کاربری و شیوه نگهداری آن بیشتر به این کاروانسرا آسیب وارد کرده و چهره آن را مخدوش کرده است، میگوید: مسأله، واگذاری یادمانهای تاریخی و ملی به گونۀ فلهای و بدون کارشناسی به بخش خصوصی است، بیگمان کاروانسرای «دیرِ گَچین» از این موضوع رنج فراوان میبرد. از سویی، کاربری ناهمخوان و غیرفرهنگی یادمانهای تاریخی و ملی در برخی زمانها موجب شده است تا شأن و هویت و جایگاه این آثار تاریخی آسیبدیده و خدشهدار شود. بارها هشدار داده شده که نباید یادمانهای ملی و بهویژه نفایس را واگذار کرد. آن هم به افراد غیرفرهنگی که هیچگونه شناختی از فرهنگ و تاریخ ایران و یادمانهای فرهنگی و تاریخی نداشته و ندارند و تنها با پرداخت بهایی ناچیز و آشکار در آثار تاریخی سرمایهگذاری کرده و به دنبال سود خود هستند. از سویی، کاربریهای ناهمخوان و غیرفرهنگی، آسیبهای برگشتناپذیری را به یادمانهای ملی و تاریخی خواهد زد و دَخل و تصرف در آنها اَمری اجتنابناپذیر است.
محمدینژاد، دانشآموخته کارشناسی باستانشناس درباره پیشینه و ساخت کاروانسرای «دِیرِ گَچین» توضیح میدهد: کاروانسرای دیر گَچین، یکی از بزرگترین کاروان سراهای ایران در مرکز پارک ملی کویر جای گرفته است. ویژگیهای بیمانند این کاروانسرا اَنگیزهای شده تا کارشناسان آن را "مادر کاروانسراهای ایران" بنامند. دیر گَچین به غیر از اقامتگاههای معمول، ویژگیهای نابهنجاری (غیرمعمولی) نیز دارد. در درون محوطه، هر گوشه بر پایۀ نقشه (پلان) متفاوتی و برای عملکردی ویژه ساخته شده است. در گوشه شمال باختری (غربی) آسیاب و در جنوب باختری، حیاط کوچکی با گرمابه (حمام) و آشپزخانه قرار دارد. گوشه شمال خاوری (شرق) همانند یک آپارتمان شخصی پیرامون یک حیاط کوچک، ساخته شده و باید برای استفاده افراد سلطنتی یا مقامات بلندمرتبه در نظر گرفته شده باشد. از جمله این شخصیتها، شاه اسماعیل یکم صفوی بود که در لشکرکشی خود از سرزمین پارس (فارس) به فیروزکوه و مازندران این مسیر را گذر کرده است (قاضی احمد، رویه ۲۶۸). مسجدی در گوشه جنوب خاوری محوطه ساخته شده که نقشه آن مربع بوده و در مرکز حرم چهار پایه بزرگ از آجر ساسانی وجود دارد که به گونه چهارتاق چیده شده است. همانند دیگر بناها، سقف نخستین با تاقهای اسلامی متأخر جایگزین شده است، ولی به گمان فراوان مسجد در محل آتشکدۀ ساسانی برپا شده است که در مرکز آن یک چهارتاق گنبدیشکل بوده است. جایگاه قرارگیری کاروانسرای دیر گچین در راه باستانی ری به اِسپهان (اصفهان) از دیرباز، کانون گردهمایی خطوط ارتباطی میان شرق و غرب بوده و راههای منطقههای شمالی، باختری، جنوبی و خاوری به ری، در این نقطه برخورد میکردهاند. به گفتۀ یعقوبی، راهها به ری و اِسپهان و کرج و همدان، از قم جدا میشده و بدون وجود کاروانسرای دیر گچین، گذر از بیابان میان ری و قم ممکن نبوده است.
او ادامه میدهد: موقعیت مکانی دورافتاده و استحکام و گُستره غیرعادی این بنا، گفتـۀ "استخری" را مورد پذیرش قرار میدهد که از این کاروانسرا برای نگهداری ذخیرههای نظامی استفاده میشده است. از سویی، قرارگیری کاروانسرا در انتهاییترین نقطـﮥ جاده ری به قم در دوره ساسانی، زمینـه جدا افتادن این مکان پس از انتقال جاده آن به مسیر کنونی خود در علیآباد را که در دوره قاجار صورت گرفته نیز فراهم کرد، اما آثار و نشانههای ساخت این کاروانسرا در دوره ساسانی را میتوان به روشنی در لایههای زیرین بازسازیهای انجام شده در بنا، در گذر دوره اسلامی دید.
محمدینژاد در ادامه به مستندات تارخی که به وجود کاروانسرای دیرگچین اشاره دارد میپردازد و بر پایه آن میگوید: گرچه نویسندگانی همانند یاقوت آن را به اَردشیر یکم نسبت داده و نام ساسانی «کرد-اَردشیر» را بر آن نهادهاند، ولی دیگرانی همانند حسن بن محمد قمی آن را اثری از خسرو اَنوشیروان ثبت کردهاند. از همین رو میتوان گفت که دیرینگی این بنا شاید مربوط به اوایل دوره ساسانیان باشد و در زمان خسرو انوشیروان مرمت شده باشد.
او اضافه میکند: در دوره اسلامی نیز کاروانسرای دیرگچین دستکم دو بار بازسازی اساسی شده است. نخستین مناسبت در زمان سلطان سنجر سلجوقی بود که وزیر او ابونصر احمد کاشی راه میان ری و قم را باز سازی کرد، دیر گچین را نیز بازسازی کرد و روستای نزدیک کاج را تبدیل کرد. بار دیگر گویا در دوره صفویه بوده که بیشتر تاقهای قدیمی که با آجرهای بزرگ ساسانی به اندازه ۳۶×۳۶×۸ سانتیمتر ساخته شده بود، برچیده شد و تاقهای تازهای با آجرهای کوچکتر به اندازۀ ۲۵×۲۵×۵ سانتیمتر روی سازه قدیم ساخته شد. همچنین شمار زیادی از آجرهای ساسانی در پیرامون محوطه باقی مانده و بعدها در ساختمانهای اطراف مورد استفاده دوباره قرار گرفتند.
این دانشآموخته باستانشناسی میگوید: سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی وقت این کاروانسرا را در تاریخ یکم مهرماه ۱۳۸۲ خورشیدی با شماره ثبت ۱۰۴۰۸ به فهرست آثار ملی ایران افزود. پس از ثبت ملی بنا در ۱۳۸۲ خورشیدی مرمت اضطراری در آن آغاز شد که تا سال ۱۳۸۵ خورشیدی ادامه داشته است.
کاروانسرای دِیر ِگَچین در بخش مرکزی شهرستان قم، ۸۰ کیلومتری شمال شرقی شهر قم (کیلومتر ۶۰ بزرگراه گرمسار) و ۳۵ کیلومتری جنوب غربی ورامین قرار دارد. این بنا را به اَنگیزه داشتن گنبدی از جنس گچ، دیرِ گَچین نامیدهاند، ولی هماینک چنین گنبدی در بنا وجود ندارد.
برای تهیه این گزارش از تارنمای فرهنگی مهرگان بهره گرفته شده است.
انتهای پیام
نظرات