به گزارش ایسنا، سعید تراب در سال ۴۲ در همسایگی مزار شیخ صدوق در محله ابن بابویه شهر ری به دنیا آمد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که ۱۵ سال داشت در خدمت انقلاب امام قرار گرفت.
حاج سعید بعد از پیروزی انقلاب در محله اش نقش محوری داشت و به توصیه امام در سنگر مسجد و آن هم مسجد صدوق(ره) حلقه «یاوران انقلاب» را پایهگذاری کرد. او به همراه سایر جوانان شیفته امام و انقلاب، یک روز در امنیت کوی و برزن و یک روز در مقابله با خط نفاق و هر کجا که نیاز به وجودشان بود در میدان حاضر بودند.
با شروع جنگ تحمیلی، سعید تراب و دوستانش اولین رزمندگانی بودند که به جبهه های مقاومت رفتند. دست راست حاج سعید از عملیات الی بیتالمقدس قطع شد. در جبهه شاخص شناسایی سعید، آستین خالیش بود و در عملیاتها همه حیران بودند که این رزمنده تک دست چگونه با تیربار و آرپی جی به دشمن حمله میکند.
سعید بین لشکر حضرت رسول و لشکر سیدالشهداء(ع) در سالهای ۶۲ تا ۶۶ در تردد بود و در عملیاتهای متعددی با این دو یگان عملیاتی شرکت کرد.
بعد از عملیات «کربلای ۸» بود که شهید مجید داوودی راسخ گردان حضرت زهرا (س) را تشکیل داد و سعید تراب را به جانشینی گردان منصوب کرد. سعید تراب و مجید داوودی رفاقت دیرینهای داشتند. مجید در عملیات «خیبر» در حالی که معاون گردان قمربنیهاشم (ع) بود مجروح و توسط دشمن اسیر شد و در سال ۶۴ طی مبادله اسرای مجروح آزاد شد و مجددا به جبهه بازگشت. حاج سعید و مجید در کنار هم گردانی را اداره میکردند که زود جایگاه عملیاتی خود را پیدا کرد.
تیرماه ۶۶ بود که سعید و مجید با هم وداع کردند. سعید زائر بیتالله شد و مجید داوودی راسخ در نبود سعید گردان حضرت زهرا(س) را در عملیات «نصر۴» شرکت داد و در همین عملیات بود که مجید به شهادت رسید.
حاج سعید بعد بازگشت از حج در عملیاتهای لشکر ۱۰ سیدالهشدا (ع) در شمالغرب فعالانه شرکت و جای خالی مجید داوودی را پر کرد. اواخر سال ۶۶ بود که گردان حضرت زهرا (س) به تیپ مبدل شد و سعید جانشین گردان امام حسن (ع) شد و در فروردین ۶۷ در شاخ شمیران وارد عمل شد. ماه های اول سال ۶۷ به تلخی گذشت. تیپهای لشکر سیدالشهدا(ع) در غرب بودند و خبرهایی که از جبهه های جنوب میرسید نگران کننده بود. فرماندهان هم تحلیلی از اوضاع و احوال جبهه نداشتند. تا اینکه لشکر سیدالشهدا(ع) به جنوب فراخوانده شد و تیپ حضرت زهرا(س) در اردوگاه فرات مستقر شد و در این ایام و در اوج نگرانی در ۲۷ تیرماه قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد.
بیشتر بخوانید
رزمندهای که «صیاد خمینی» نام گرفت
در ۳۱ تیرماه سال ۶۷ بود که دشمن بعثی برای اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشکر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت ۵ صبح روز اول مرداد ۶۷ خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت.
طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از پنجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچهها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچههای گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند.
آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از «سه راه جفیر» معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند.
سعید نیز جزو شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت ۳ بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشکر 10 و سایر یگانها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچههای گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند.
پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود دشمن به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود. پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه ۲۹ گلزارشهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
نظرات