به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «صدای ضربات چکش لحظهای قطع نمیشود. هر ضربه چکش بخشی از سنگ بزرگ را تراش میدهد. رد خطوط روی سنگ هر لحظه عمیقتر میشود. همه برای پایان کار لحظهشماری میکنند. شش ماهی هست که این سنگ پنج تنی چکش میخورد. دستگاه سنگ فرز با قدرت دستان دختران هنرمند روی سنگ سر میخورد و بالا و پایین میرود. باور این که یک و نیم تن از این سنگ زیر دست همین دختران هنرمند از تخته سنگ جدا شده باشد کمی سخت است. سرانجام تابلو سنگ آماده میشود؛ تابلویی با همان ظرافت مینیاتوری؛ تابلو سنگ ضامن آهو به وزن سه و نیم تن.
«وقتی استاد فرشچیان تابلو سنگ ضامن آهو را از نزدیک دید به احترام زیبایی این اثر حاضر نشد بنشیند و گفت باید به پای این اثر ایستاد و آن را تماشا کرد.» محمد رحمانی، استاد گوهرتراشی، این را میگوید؛ کسی که با تعدادی از شاگردانش تابلو سنگ ضامن آهو را خلق کرده است: «سالهاست آموزش گوهرتراشی میدهم. یکی از بخشهای گوهرتراشی کاروینگ یا برجستهتراشی است. این کار چون با ظرافت خاصی همراه است معمولاً در ابعاد کوچکتر انجام میشود. آن روزها تصور این که بخواهیم این کار ظریف را روی سنگ پنجتنی انجام بدهیم عجیب و دور از ذهن بود. به هنرجوهایی که همه از خانواده شهدا و ایثارگران هستند کار برجستهتراشی آموزش میدادم. تعدادی از آنها بعد از مدتی کار را یاد گرفتند و توانستند مشغول شوند. همیشه به دنبال فرصتی بودم با آنها یک اثر ماندگار خلق کنیم که تا قبل از آن کسی انجام نداده باشد. قبل از گوهرتراشی منبتکاری میکردم و تصمیم گرفتیم یک کار مینیاتوری روی سنگ انجام بدهیم. برای تهیه سنگ به معدن آذرشهر رفتم و یک سنگ بزرگ سبز کمرنگ به وزن پنج تن با قیمت ۲۲ میلیون تومان خریدم و کارگاه را در رمپ خانه فرهنگ ایرانسرا که در زیر میدان آزادی قرار دارد برپا کردیم. با توجه به این که نمیتوانستیم این سنگ بزرگ را داخل کارگاه ببریم با کاور روی رمپ را بستیم و مشغول کار شدیم. با برداشتن نردهها جرثقیل سنگ را روی رمپ قرار داد و از همان روز مشغول کار شدیم.
این که چرا تابلوی ضامن آهوی استاد فرشچیان را انتخاب کردیم حکایت جالبی دارد. با بچهها درباره این که چه موضوعی را کار کنیم مشورت کردیم. سه ایده داشتیم. اول تابلوی عصر عاشورا، دوم تابلوی شهدای غواص و سوم تابلوی ضامن آهو. دوست داشتم تابلوی شهدای غواص را کار کنیم اما وقتی دیدم هشت نفر هستیم، عدد هشت را به فال نیک گرفتیم و به این ترتیب تابلوی ضامن آهو را روی سنگ کار کردیم. اجرای نقش ضامن آهو ظرافتهای بسیاری دارد و روی سنگ سخت و دشوار است. میخواستیم با این کار توانایی خودمان بخصوص زنان هنرمند را نشان دهیم. آنها بهخوبی این ظرافتها را اجرا کردند. از ۹ صبح تا شش غروب کار میکردیم. هر بار دو نفر از بچهها روی سنگ کار و دو نفر دیگر استراحت میکردند. بعد از دو ساعت نفرات بعدی شروع به کار میکردند. لحظهای را که تابلو سنگ آماده شد فراموش نمیکنم. همه اساتید رشتههای هنری که در آن مرکز تدریس میکنند همراه با هنرجوها برای دیدن تابلو سنگ آمده بودند. باور نمیکردند تابلو سنگ ضامن آهو سه و نیم تن وزن داشته باشد.
ظرافت کار به اندازهای است که نور از دیوار سنگی تابلو عبور میکند و جلوه زیبایی دارد. همه خوشحال بودند. بچهها از خوشحالی اشک میریختند. شش ماه کار سخت و دشوار در کنار خطراتی مثل در رفتن سنگ فرز و شکستن سنگ سرانجام با خلق تابلو سنگ زیبای ضامن آهو تمام شد. این اثر هنری را اولین بار در نمایشگاه طلا و جواهر نمایش دادیم و مسئولان میراث فرهنگی از آن پردهبرداری کردند. قرار بود با قیمت خیلی خوب این اثر هنری را بخرند و به موزه بدهند. اما وقتی قیمت را گفتند همه خستگی به تن ما ماند. حالا هم مدتهاست این تابلو سنگ که یک اثر ملی است در کارگاه خاک میخورد. استاد فرشچیان در نمایشگاه وقتی از نزدیک آن را دیدند گفتند این تابلو با این همه ظرافتکاری دقیق آن قدر به انسان انرژی میدهد که نمیتوانم بنشینم. تا قبل از این اثر ضامن آهو روی مس و برنج و چوب انجام شده بود ولی کسی نتوانسته بود آن را روی سنگ انجام دهد.»
سمیه جلیلی یکی از زنان هنرمند گروهی است که تابلوسنگ ضامن آهو را تراشیدهاند. او میگوید وقتی پای عشق به امام رضا(ع) وسط باشد هر سختیای برایت شیرین میشود: «صدای چکش و تیشه قشنگترین صدایی است که باید با همه وجود به آن گوش کنی. با هر ضربه به خلق یک اثر هنری نزدیک میشوی. حالا اگر اثری که قرار است خلق کنی تابلوی زیبای ضامن آهو باشد، که دیگر خستگی را احساس نمیکنی.
وقتی دوره گوهرتراشی را آموزش دیدیم به توصیه استاد تصمیم گرفتیم در نگارخانه برج آزادی غرفه بگیریم و مشغول کار شویم. بعداز مدتی پیشنهاد ساخت تابلو سنگ را دادند. وقتی سنگ پنجتنی به کارگاه منتقل شد باور نمیکردیم که قرار است این سنگ بزرگ تبدیل به یک اثر هنری شود. بعد از مشخصشدن موضوع تابلو شروع به کار کردیم. به هم روحیه و انرژی میدادیم و حس خیلی خوبی داشتیم. برای یک زن کار کردن با سنگ فرز کمی سخت است اما وقتی پای عشق وسط باشد همه خطرات را به جان میخری. وقتی کار تمام شد احساس میکردم کنار بارگاه امام رضا(ع) ایستادهام. این اثر فقط یک بار به نمایش درآمده است. متأسفانه نسبت به آن توجه درخوری نشده در حالی که این اثر باید در نمایشگاههای بینالمللی به نمایش دربیاید.»
سمیه سرلک یکی دیگر از زنان هنرمند گوهرتراش که در ساخت تابلو سنگ ضامن آهو نقش داشته میگوید، خلق تابلوسنگ ضامن آهو در کارگاهی که زیر ایستگاه تاکسی میدان آزادی قرار داشت خاطرات جالبی برای ما رقم زد. او میگوید خیلی از دیالوگهای رانندههای تاکسی را یاد گرفتیم و به دایره لغات ما اضافه شد: «خطوط مینیاتور در هم تنیده است و رنگهای آن در هم آمیخته میشوند. حالا وقتی قرار باشد کار مینیاتوری را روی سنگ انجام دهید سختیها چند برابر میشود. وقتی قرار شد اثر زیبای استاد فرشچیان را روی سنگ بتراشیم فقط به نتیجه کار فکر میکردیم. اجرای این کار ظرافتهای خاصی دارد و باید مراقب میبودیم سنگ نشکند. کار با دستگاه فرز سخت است ولی خستگی را احساس نمیکردیم. تقسیم کار کرده بودیم و هر کدام روی بخشی از این اثر کار میکردیم. نقش امام رضا(ع) را خود استاد رحمانی روی سنگ تراشیدند. از آنجایی که نمیشد سنگ پنج تنی را داخل کارگاه بیاوریم آن را روی رمپ زیر میدان آزادی قرار دادیم و با بنر روی آن را کاور کردیم. بالای سرما ایستگاه تاکسی بود و دیالوگهای زیادی از راننده تاکسیها یاد گرفتیم. آنها هم گاهی به سر و صدای کار ما اعتراض میکردند. بالاخره بعد از شش ماه تابلوسنگ آماده شد. از ساخت این تابلوسنگ نفیس احساس غرور میکنیم. ای کاش مسئولان فرهنگی توجه ویژهای به این اثر هنری داشته باشند تا در نمایشگاههای مختلف به نمایش دربیاید.»
انتهای پیام
نظرات