همه میدانیم مخاطبان تئاتر در مجموعهای مانند تئاتر شهر یا تالار مولوی، عموما طبقه متوسط یا دانشجو هستند که تماشای تئاتر برایشان یک پُز روشنفکری نیست بلکه برآمده از نیازی است که به کالای فرهنگی احساس میکنند. این طبقه نه پولهای آنچنانی دارد که به تماشای آثار لاکچری برود و نه اصلا دیدن این نوع کارها برایش مهم است.
با همین دیدگاه است که آثار نمایشی در مجموعهای مانند تئاتر شهر بویژه در سالنهای کوچک آن، عموما با بلیتهایی ارزان قیمت روی صحنه میروند تا طبقه متوسط و دانشجو بتواند از تماشای این آثار بهرهمند شود اما در سالهای اخیر، چندین مساله، این معادله را با اشکال رو به رو کرده است.
به گزارش ایسنا، پیش از این مرکز هنرهای نمایشی در سالنهای زیر پوشش دولت مانند مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر، وظیفه تهیهکنندگی آثار را بر عهده داشت. به این معنا که تامین هزینههای آمادهسازی آثار نمایشی بر عهده این مرکز بود. هرچند در آن دوره هم بودجه عجیب و غریبی برای تولید کارها وجود نداشت، اما دستکم یک گروه نمایشی از یک آسودگی خیال نسبی برخوردار بود و بابت فروش گیشه نگرانی نداشت ولی ماجرا از زمانی آغاز شد که بخش دولتی، از تهیهکنندگی، عقب نشست و تنها به پرداخت کمک هزینه اکتفا کرد. در چنین وضعیتی، گروههای نمایشی در مجموعههای دولتی هم ناچار شدند با دریافت کمک هزینهای ناچیز، هزینههای تولید را از طریق فروش گیشه تامین کنند و البته کل گیشه هم در اختیار آنان نیست چراکه باید بیست درصد فروش گیشه را به سالن بپردازند.
در دوران کرونا که سالنهای نمایشی موظف بودند به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی، نیمی از صندلیهای سالن را خالی نگه دارند، قیمتگذاری بلیت برای گروههای نمایشی به مسالهای بزرگتر هم تبدیل شد. به طوری که بسیاری از آنان با یک حساب سرانگشتی هم دریافتند نمیتوانند هزینههای آمادهسازی کار و دستمزد عوامل گروه را بپردازند و از خیر اجرای آثار خود گذشتند.
حالا سالنهای تئاتر با ظرفیت کامل به فعالیت خود ادامه میدهند که گرچه شرایط بهتری برای گروهها فراهم شده اما هزینههای آمادهسازی و تبلیغات یک اثر نمایشی با کیفیتی متوسط به بالا، همچنان بارها و بارها بیش از فروش گیشه و کمکهزینه دولتی خواهد بود.
در همین زمینه ایسنا پای صحبت سه کارگردانی نشسته که به تازگی نمایشهای خود را در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه بردهاند.
پز حمایت از مخاطب با هنر فقیری مانند تئاتر!
علی شمس که اخیرا اجرای نمایش «احتمالات» را در سالن چهارسو این مجموعه آغاز کرده است، میگوید: متاسفانه زور دولت فقط به بخش ضعیف میرسد. در حالیکه در حوزه صنعت، خودروسازی یا هر جای دیگری که رویکرد کلان مالی وجود دارد، دولت کاملا منطبق با واقعیتهای بازار رفتار میکند ولی در فرهنگ، علیرغم داعیهای که دولتها دارند، سیاست کلی، این است که بخش دولتی سعی میکند یک جور فیگور حامی به خود بگیرد چراکه این بخش برایش بازدهی مالی ندارد.
این کارگردان تاکید میکند: البته این سیاست کلان دولت در حوزه فرهنگ است و ربطی به یک دوره خاص ندارد و این گونه است که همه دولتها با گرفتن ژست حمایت از مصرفکننده، کمترین بودجه و اعتبار را در همین بخش فرهنگ جاری میکنند. به این صورت که دولت پز حمایتی برمیدارد که در حوزهای مانند تئاتر افزایش قیمت بلیت نداریم و روی ویترین فقیر و ناچیز هنری مانند تئاتر دست میگذارد در حالیکه هر نوسان قیمتی در بازار، بر قیمت کالاهای صنعتی مانند خودرو موثر است.
شمس با اشاره به شرایط دشوار هنرمندان تئاتر در دو سال گذشته یادآوری میکند: بعد از دو سال و نیم، برای افزایش قیمت بلیت در سالنهای دولتی دچار مشکل هستیم. اگر دولت قبول نمیکند که قیمت بلیت را بالا ببرد، خودش باید هزینههای تولید کار را تامین کند.
گورستان کارهای مبتذل
این نمایشنامهنویس در ادامه زنگ خطری بزرگ را به صدا در میآورد و هشدار میدهد: اگر این رویه همچنان ادامه پیدا کند، باید مژده بدهم که مجموعه تئاتر شهر به زودی گورستان کارهای مبتذل یا محل اجرای آثار تماما سفارشی یا کارهای بینام و نشان خواهد شد چراکه هنرمند حرفهای تئاتر، دیگر رغبتی برای اجرا در چنین مجموعهای نخواهد داشت زیرا نه تنها اقتصاد کارش تامین نمیشود بلکه با مجموعهای از بایدها و نبایدها مواجه خواهد شد. بنابراین آینده مجموعهای تئاتر شهر یا تماشاخانه سنگلج، با خطر حضور کارهای سفارشی یا تئاترهای گمنام و بیبنیه گره خورده است و خیل عظیمی از هنرمندان حرفهای و شناختهشده تئاتر به سمت تئاترهای خصوصی کوچ خواهند کرد.
شمس که به گفته خودش از اجرای نمایشش در مجموعه دولتی بشدت رنجور است، درباره استدلال مدیران تئاتری برای حمایت از قشر متوسط در قیمت گذاری بلیت تئاترهای دولتی میگوید: مگر هنرمندان تئاتر جزو کدام طبقه هستند؟! به جز کارهای سفارشی که کل هزینههایشان تامین میشود، دولت نمیتواند ۵۰، ۶۰ میلیون کمک هزینه بدهد و توقع داشته باشد که هزینه آمادهسازی کار تامین شود. با این رقمها، همه وجوه تئاتر همچون طراحی صحنه، طراحی لباس و ... از بین میرود.
او اضافه میکند: همین قشر متوسطی که دولت داعیه حمایت از او را دارد، کافه نمیرود؟! پول یک چای با مخلفات در کافههای رو بهروی تئاتر شهر، و نه کافههای نیاوران، کمتر از قیمت بلیت تئاتر نیست. این چه شوخی است که دولت با هنرمند تئاتر میکند.
کلاه شرعی که در تئاتر رواج دارد!
شمس با بیان اینکه طرفدار افزایش قیمت بلیت نیستم، ادامه میدهد: دولت هم در قیمت گذاری بلیت، تصمیمگیرنده است و هم بیست درصد گیشه را از گروه دریافت میکند یعنی همان کمک هزینهای را که پرداخته، از گیشه میگیرد، اگر اسم این کار کلاه شرعی نیست، پس چیست؟
این مترجم تئاتر با اشاره به افزایش ممیزی در مجموعههای دولتی نسبت به تئاترهای خصوصی میگوید: ممیزی و نظارت در سالنهای دولتی، سه برابر مجموعههای خصوصی و بعضا سلیقهای و بعضا آزاردهنده است. بنابراین با چه رغبتی در سالن دولتی کار کنیم.
او که نمایشش را با قیمت بلیت شصت هزار تومانی در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میبرد، میافزاید: برای همین قیمت گذاری چقدر جنگیدیم! متاسفانه ما بشدت در از دست دادن سرمایههای فرهنگی و انسانی خود توانمندیم و اگر به مجموعه تئاتر شهر متعهد نبودم و همراهی ابراهیم گلهدارزاده، مدیر این مجموعه نبود، قید اجرا در تئاتر شهر را میزدم . همچنانکه اگر این سیاستگذاریها عوض نشود، تا سالها دیگر در این مجموعه کار نخواهم کرد.
متوجه ساز و کار قیمتگذاری بلیت نمیشوم
اما لیلی عاج که اخیرا اجرای نمایش «بابا آدم» را در همین تالار چهارسو به پایان برده است، میگوید: متوجه ساز و کار قیمتگذاری بلیت در تئاتر شهر نمیشوم. در همین مجموعه تئاتر شهر، قیمت بلیت سالنهای چهارسو، قشقایی و سایه با تالار اصلی متفاوت است.
او ادامه میدهد: وقتی متوجه شدم که قیمت بلیت در تالار چهارسو ۴۰ هزار تومان است، با خودم فکر کردم مردم در شرایط اقتصادی بدی به سر میبرند و نمیتوانند هزینه بالایی بپردازند اما از آن طرف هم گروههای نمایشی با این شرایط نمیتوانند کار کنند.
عاج با اشاره به اعتبار مجموعه تئاتر شهر خاطرنشان میکند: گاهی میبینیم گروهی بیتجربه در سالنی پرت، نمایشی کمکیفیت را روی صحنه بردهاند که قیمت بلیتش بالاتر از قیمت بلیت سالنهای تئاتر شهر است، مجموعهای که جایگاه آن برای همه اهالی تئاتر مشخص است و این است که میگویم، مثل خیلی امور دیگر در تئاتر، از ساز و کار قیمتگذاری بلیت سردر نمیآورم.
گویی اجری نداری
این نمایشنامهنویس با بیان اینکه قیمت پایین گاهی تاثیر بدی بر مخاطب میگذارد، اضافه میکند: وقتی قیمت بلیت نمایشات ۴۰ هزار تومان است، گویی اجرای نداری و مخاطب فکر میکند کارت، اثر کمارزشی است.
عاج خاطرنشان میکند: میدانم شرایط اقتصادی، زندگی را به مردم خیلی سخت کرده است ولی قیمتگذاری بلیت تئاتر هم باید ساز و کار مشخصی داشته باشد و مبتنی بر کیفیت اثر و سنجش هزینههای آن باشد. نمیشود هر کسی در هر سالن ناشناختهای، هر قیمتی دلش خواست، برای بلیت نمایشش در نظر بگیرد.
او با اشاره به برگزاری جلسات شورای هماهنگی برای تعیین هزینههای تولید نمایش ادامه میدهد: این جلسات را بسیار دوست میدارم چون در آنها میتوان درباره هزینههای تولید کار گفتگو کرد. البته وقتی در تماشاخانه خصوصی اجرا داشته باشیم، سالندار نمیپذیرد قیمت بلیت از یک حدی پایینتر باشد چون دخل و خرجش با هم جور در نمیآید.
با جیب خالی باید به فکر مخاطب هم باشیم
او با مقایسه قیمت بلیت سینما و تئاتر ادامه میدهد: وقتی قیمت بلیت سینما ۳۰ هزار تومان است، بلیتی ۴۰ هزار تومانی برای تئاتر به عنوان یک رویداد زنده واقعا کم است. به هر حال ما در حالیکه جیبمان خالی است، باید به فکر مخاطب هم باشیم که متحمل فشار زیادی نشود و هم خود را به آب و آتش بزنیم که دخل و خرجمان با هم بخواند. در چنین وضعیتی گویی در کوچهای بن بست گیر افتادهایم، این است حال و روز ما.
این قیمت بلیت از نظر اعتباری هم خوب نیست
تینو صالحی، دیگر کارگردان تئاتر که به تازگی اجرای نمایش «تختی در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک» را در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به پایان برده است، دیدگاههای خود را این گونه بیان میکند: اگر بخواهیم هم گروه را در نظر بگیریم و هم مخاطب را، باز هم قیمت بلیت تئاتر در سالنهای کوچک دولتی آنقدر پایین است که نه تنها از نظر اقتصادی به گروهها لطمه میزند بلکه از نظر اعتباری هم برای آنان آسیبزاست.
او ادامه میدهد: وقتی یک کار معمولی در یک سالن دور افتاده، توسط گروهی شناخته نشده با قیمت بلیت ۵۰ هزار تومانی روی صحنه میرود، تماشاگر درباره نمایش "تختی" من که قیمت بلیتش در مجموعه تئاتر شهر ۴۰ هزار تومان است، چه فکری میکند. عموم تماشاگران که بحث سالنهای دولتی و خصوصی را نمیدانند. آنها به این فکر میکنند که لابد کار کمارزشی است که قیمت بلیتش این چنین ارزان است.
صالحی با اشاره به استقبال تماشاگران از نمایشش اضافه میکند: حتی با این استقبال نتوانستم هزینههای کار را تامین کنم در حالکیه اگر همین نمایش را در سالنی خصوصی حتی با قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان، روی صحنه میبردم، شرایطم خیلی بهتر از این میشد.
مدیران هم میدانند قیمت بلیت ارزان است
این بازیگر تئاتر یادآوری میکند: البته خود مدیران سالنهای دولتی هم باور دارند که این قیمت بلیت، ارزان است ولی آنان هم تا حدی دستشان برای تصمیمگیری باز است. بنابراین باید در جایی کلانتر تصمیم گرفت. مرکز هنرهای نمایشی کمکهزینه ناچیزی میدهد و بعد بیست درصد فروش گیشه را هم برمیدارد. در هر حال ما ضرر میکنیم، نه در قیمتگذاری، حق انتخاب داریم و نه کل گیشه را برمیداریم. ضمن اینکه تماشاگر هم دوست دارد تخفیف بگیرد و همان بلیت ۴۰ هزار تومانی، با تخفیف به ۳۲ هزار تومان میرسد.
او با بیان اینکه قیمتگذاری بلیت بسیار غیرکارشناسانه است، خاطرنشان میکند: اگر دولت دنبال این است که بلیت تئاتر در سالنهای زیر پوشش وزارت ارشاد ارزان باشد، دستکم، بیست درصد گیشه را از گروه نگیرد. کمک هزینهای که دولت به ما میدهد، به زور هزینه دکور و لباسمان را تامین میکند و در نهایت باید از جیب هزینه کنیم که آن هم با این قیمت بلیت، این هزینه برنمیگردد.
تینو صالحی تاکید میکند: اگر با این گزارش، صدای ما به گوش مسئولان میرسد، دوست دارم هر کسی که این مطلب را میخواند، بداند که این قیمتگذاریها چقدر دردناک است.
ایسنا در ادامه سراغ مدیران تئاتری هم خواهد رفت و سازو کار قیمتگذاری بلیت را از آنان نیز جویا خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات