به گزارش ایسنا، کتاب «مسکو ۲۰۴۲» نوشته ولادیمیر واینوویچ با ترجمه زینب یونسی در ۴۲۰ صفحه با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان در نشر برج راهی بازار کتاب شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: سال ۱۹۸۲ است. ویتالی کارتسف، نویسنده تبعیدی روس، متوجه میشود یک آژانس مسافرتی در مونیخ، تور مسافرتی با تاریخی وسوسهانگیز برگزار میکند؛ سفر به مسکو ۲۰۴۲. چگونه میتوان دست رد به سینه سفر به آینده زد؟
سفر به میانه قرن بیستویکم سرشار از شگفتی است؛ در این ملغمه مارکسیستی-ارتدوکسی، این مهمان ناخوانده به مرکز اتفاقها پرت میشود و به چهره ادبی تأثیرگذار انقلاب جدید بدل میشود.
چهرههای گوناگونی اینجا نقش بازی میکنند: تروریستها، شیخهای عرب، جاسوسهای کا.گ.ب، رهبران کرملین، روزنامهنگاران امریکایی و نویسنده بزرگ و معتبری سوار بر آن اسب سفید؛ نویسندهای که میخواهد ناجی مسکو در سال ۲۰۴۲ باشد.
«هیچکس همچون واینوویچ نمیتواند داروندار کمونیستها را به سخره بگیرد.» پابلیشر ویکلی
در معرفی ناشر از واینوویچ آمده است: ولادیمیر نیکالایویچ واینوویچ (۱۹۳۲-۲۰۱۸) داستاننویس و مقالهنویس طناز روس بود. او که خود از اعضای اتحادیه نویسندگان شوروی بود به سبب موضعگیریهای انتقادیاش، ابتدا از اتحادیه و سپس در سال ۱۹۸۰ از کشور اخراج شد. پس از آن واینوویچ در آلمان زندگی میکرد و همچنان مینوشت تا اینکه در سال ۱۹۹۰ میخاییل گورباچف از او رفع اتهام کرد و او توانست به کشورش بازگردد. او تا پایان عمر یکی از منتقدان جدی حکومت شوروی و زمامداری پوتین باقی ماند.
همچنین کتاب «تاریخچه تراکتورها به اوکراینی» نوشته مارینا لویتسکا با ترجمه خاطره کردکریمی در ۳۱۲ صفحه با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۸ هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: دو سال بعد از مرگ مادرم، پدرم عاشق مطلقه بور لوندی شد که اهل اوکراین بود. پدرم هشتاد و چهارساله بود و او سیوششساله...
دو خواهر، ورا و نادژدا، باید یک عمر کلکل را کنار بگذارند تا پدرشان را از دست والنتینای پولکی نجات دهند. هیچ چیز والنتینا را از رسیدن به رویای ثروتمند شدن بازنمیدارد. اتحاد خواهرها برای به زور بیرون کردن والنتینا اسرار خانوادگی را برملا میکند و از یک دوره پنجاهساله که از تاریکترین دورههای تاریخ اروپاست، پرده برمیدارد و آنها را به روزهایی برمیگرداند که ترجیح میداند فراموششان کنند.
«نوشتهای خارقالعاده.. از شگفتی هیچ کم ندارد. مایه لذتی ناب که میشود راحت راحت لاجرعه سرکشید.» دیلی اکسپرس
«بسیار بسیار لذتبخش... یک خرمن پروپیمان از حقایق خانوادگی نصیبتان میکند.» دیلی تلگراف
«تفکر برانگیز، خیلی خیلی بانمک، ضیافت خندهها. نقاشی رنگروغن شلوغی از خرفتی، لذتجویی و حرص.» اکونومیست
انتهای پیام
نظرات