محمد نقیزاده در سومین پیشنشست نخستین همایش ملی الهیات شهر که سهشنبه، ۱۸ آبان ماه، به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: متون وحیانی اختصاص به زمان خاصی ندارد بلکه در این متون اصولی ارائه میشود که در سرزمینهای متفاوت تجلیات متناوبی دارد؛ لذا با توجه به متون وحیانی اصول باید شناسایی شود.
وی ادامه داد: متأسفانه درک و فهم عمیقی از ارزشهای هنر اسلامی ایجاد نشده و صرفا قید اسلامی یا صفت اسلامی برای این موضوع به کار رفته است. از طیفی از مسلمانان که الگوشان پیامبر(ص) است، گرفته تا سایرین، میتوان همه را از متون وحیانی استنتاج کرد. برای هر چیزی الگویی مطرح است و مجموعه الگوهای وحیانی بهترین الگو است. هنگامی که میگوییم میخواهیم از قرآن استفاده کنیم، هر بار باید دلیلی بیارویم که میتوانیم از قرآن استفاده کنیم.
نقیزاده با اشاره به آیاتی از قرآن کریم تصریح کرد: در آیه ۶۹ سوره عنکبوت خداوند میفرماید «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ؛ و آنان که در راه ما جهد و کوشش کردند، محققا آنها را به راههای خویش هدایت میکنیم و همیشه خدا یار نیکوکاران است». همچنین در آیه ۵۹ سوره انعام آمده «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ؛ و کلیدهای خزائن غیب نزد اوست». خداوند در جای دیگر نیز فرموده «انه لقرآن الکریم». خداوند در این آیه قرآن را کریم و بزرگوار مطرح میکند که این آیات در واقع اصول هستند.
وی خاطرنشان کرد: همچنین امام کاظم(ع) فرمود «همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش موجود است». بر این اساس کسانی که به وحی معتقدند، سخن خداوند را منبع بزرگی میدانند. از طرفی یک موحد قبل از تجربه هم میگوید چون خدا فرموده پس درست است اما عدهای هستند که می خواهند آن را اثبات کنند.
فرآیند ظهور تمدن ایرانی اسلامی
این پژوهشگر معماری و برنامهریزی شهری در خصوص فرآیند ظهور تمدن، بیان کرد: این فرآیند در فضای اندیشه و عمل شامل جهانبینی، فرهنگ و تمدن است که البته این سه با هم یک رابطه دو سویه دارد در خصوص فرآیند ظهور تمدن ایرانیاسلامی نیز باید گفت در حوزه جهانبینی شامل جهانبینی توحیدی در حوزه فرهنگ شامل فرهنگ ایرانیاسلامی و در حوزه تمدن شامل تمدن ایرانیاسلامی است و تمدنی که به وجود میآید نام فرهنگ را دارد.
وی افزود: نظریهپردازان نیازهای انسان را به صورتهای مختلف تقسیمبندی کردهاند؛ عدهای تقسیمبندی رحجانی، برخی بر اساس نیازهای جسمی، برخی بر اساس نیازهای روانی و یک عده نیز بر اساس قلمروهای حیات و زندگی این تقسیمبندی را انجام دادهاند. با این حال بر اساس نظریه مازلو نیازهای انسان شامل خودشکوفایی و رشد استعدادها، احترام و ارزش، نیازهای اجتماعی، ایمنی و امنیت و نیازهای فیزیولوژی تقسیم شده است که اشکال اصلی این طبقهبندی سلسله مراتب ترجیحی پنداشتن نیازهاست.
نقیزاده ادامه داد: در خصوص انواع سلسله مراتب میتوان به سلسله مراتب ترجیحی، مکانی، زمانی، زمینهای، فیزیکی، حقوقی و قراردادی اشاره کرد. همچنین ساحتهای حیات انسان شامل قلمرو مادی و فیزیولوژیکی، ساحت نفسانی و روانی حیات و ساحت روحانی و معنوی حیات است که این ساحتها جسم، روان و نفس و روح را در بر میگیرد.
وی بیان کرد: بر اساس فرمایشات امیرالمومنین(ع) در خطبه ۲۳ نهج البلاغه «یَرَونَ أهلَ الدُّنیا یُعَظِّمونَ مَوتَ أجسادِهِم، و هُم أشَدُّ إعظاما لِمَوتِ قُلوبِ أحیائهِم» در این خطبه امام علی(ع) در وصف زهّاد فرمود «دنیاپرستان را میبینند که به مردن پیکرهایشان اهمیت میدهند، اما آنان به مرگ دلهای زندگانشان بیشتر اهمیت میدهند». در این فرمایشات به شرایط روحی و معنوی اشاره کرده و همگان را متذکر شدند که روح قدرتمند میتواند نفس و بدن را در سالمشدن و سالمماندن یاری رساند. همچنان که تن سالم میتواند به تعالی نفس و روح یاری رساند در مقابل روح افسرده و بیمار به بیماری تن میانجامد و بدن بیمار و ناتوان در کمک به تعالی روح کمتوان است.
این استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: نیازهای انسان ما به ازای ساحتهای حیات شامل نیازهای قلمرو مادی و فیزیولوژیک زندگی در هر گروه، سنی از هر جنس و نژاد؛ نیازهای ساحت نفسانی و روانی حیات به تناسب فرهنگ، تاریخ، زمان، عرف و آرمانهای فردی؛ نیازهای ساحت روحانی و معنوی حیات به تناسب باورها، اعتقادات و معرفت و رشد و تعالی فردی و نیازهای جعلی و کاذب تحصیلی برای هر سه قلمرو زندگی به تناسب مدها، تبلیغات، بحرانهای هویتی و از خود بیگانگی است.
سرسله نیازهای بشر بر اساس دعای حضرت ابراهیم(ع)
نقیزاده با اشاره به سر سلسله نیازهای مادی بر اساس دعاهای حضرت ابراهیم(ع)، گفت: حضرت ابراهیم(ع) برای مکه به عنوان مکان و شهر وفور رزق، امنیت و ایمان به خدا را طلب کرد که وفور به عنوان سرسلسله نیازهای مادی، امنیت به عنوان سرسلسله نیازهای روانی و ایمان به خدا به عنوان مبداء نیازهای معنوی و روحانی است.
این پژوهشگر معماری و برنامهریزی شهری با بیان اینکه ارتباط ساحتهای حیات انسان با نیازهای وی و نوع سلامتی ناشی از تامین نیازهای هر ساحت است، تصریح کرد: جسم سالم، نفس دارای سلامت روان، و روح همراه با تزکیه در مجموع یک زندگی سالم را برای انسان به ارمغان میآورد.
وی با اشاره به تعیین اهداف هفدهگانه توسعه پایدار برای تغییر دنیا، خاطرنشان کرد: اصول پاسخگویی به نیازهای انسان در شهر و محیط زندگی از ویژگیهای موجودات سهگانه شامل جمادات، جانوران و انسان در بردارنده نیازهای مربوز طبایع و غرایز انسانی که نیازمند کنترل و هدایت، نیازهای فطری و نیازهای ساحت معنوی و نفسانی که نیازمند یادآوری و البته هدایت است. از طرفی روابط انسان با هستی شامل روابط انسان با خدا، انسان به انسان، انسان به غیر انسان، انسان به طبیعت و ساختههای انسان، انسان به جامعه، طبیعت و مصنوعات است که در همه این ارتباطها، ارتباط با خدا نیز در نظر گرفته میشود.
نقیزاده افزود: مدل ارتباط انسان با عالم بر اساس اندیشه، مکان و زمان است، اما این سوال مطرح است که در متون اصیل و مقدس برای تدوین مبانی نظری طراحی و برنامهریزی مکان و محیط مطلوب زندگی انسانی باید به دنبال چه موضوعاتی بود؟ در واقع وقتی کلام الهی را بخوانیم اصولی دارد که این اصول شامل اصل جهانی است که همه قبول دارند، اصل صفات فعل الهی، اصل طبیعت و عناصر طبیعی که دارای چهار گروه اصلی است. اصل صفات محیط مصنوع و اصل عناصر شهر و معماری از دیگر اصول کلام وحی هستند.
اهالی، مسئولین و فرهنگ سه رکن مهم شهر هستند
وی در تشریح فرآیند شهر آرمانی اسلام و تجلی شهر اسلامی از طریق وحی، عنوان کرد: نام، الگو، مبانی، ارکان و صفات شهر آرمانی اسلام منجر به ایجاد اصول و راهبردهای شهرسازی اسلامی میشود و مراتب تجلی شهر آرمانی اسلامی به صورت جلوههای شهر اسلامی را در ادوار و سرزمینهای گوناگون فراهم میکند.
این پژوهشگر معماری و برنامه ریزی شهریبا تأکید بر اینکه مهمترین چیزی که میتوانیم از متون درآوریم اصول است، بیان کرد: امام رضا(ع) در حدیثی میفرماید «ما اصول را به شما می گوییم، انجام فروعات با خودتان است». با این حال تا از بازار اسلامی سخن میگوییم آدرس میدهند یزد و اصفهان. این در حالی است که شرایط بازار اسلامی را بازاری دارد که در آن ربا نشود، خرید و فروش حرام نباشد و اصول خرید و فروش رعایت شود، لذا فقط صرفاً کالبد بازار مطرح نیست، چرا که در بسیاری از کشورهای مسلمان و اروپا میتوان بازارهایی با کالبد اسلامی دید.
نقیزاده با اشاره به اینکه در متون و روایات نباید دنبال فرع بود، بلکه باید دنبال اصول بود، اضافه کرد: ساختمان سفید در زمان حضرت رسول(ص) نشان تفاخر بود و حضرت به شدت از آن نهی میکردند این مصادیق در دوران کنونی تغییر کرده است و داشتن یک ساختمان سفید در یک شهر نشان تفاخر نیست.
این پژوهشگر معماری و برنامهریزی شهری اضافه کرد: ارکان شهر شامل اهل شهر، قوانین و مقررات و فرهنگ شهر و کالبد شهر است، اما در حال حاضر با شهرسازی کالبدی مواجه هستیم. اول مردم باید بخواهند و مدیران شهر اقدام کنند و کسانی را باید داشته باشیم تا این اصول را تبدیل به کالبد کنند.
انتهای پیام
نظرات