جملات بالا بخشی از اظهارات جواد علیزاده ـ کارتونیست و کاریکاتوریست باسابقه کشورمان ـ است که در گفتوگویی با ایسنا به مناسبت درگذشت ایرج یکهزارع مطرح شد.
علیزاده همچنین درباره شخصیت هنری یکهزارع (کاریکاتوریست قدیمی کشورمان که به تازگی از دنیا رفت)، چنین گفت: «من در اواخر دهه ۱۳۴۸ با دیدن کاریکاتورهای این هنرمند در مجله کاریکاتور با کارهایشان آشنا شدم. از نظر شخصیتی شناخت چندانی از ایشان نداشتم ولی کاریکاتورهایشان بسیار بامزه بود و خیلی حالت کارتونی داشت؛ یعنی به قدری چهره آدمها را از نظر حالت و سایر موارد خوب درمیآوردند که شما زمانی که کاریکاتور ایشان را میدیدید، بدون آنکه سوژه آن کاریکاتور را مطالعه کرده باشید، به خنده میافتادید.»
وی ادامه داد: «ایشان دارای یک قلم شیرین بودند که میتوانستند حالات چهره را به خوبی دربیاورند.»
علیزاده ضمن اشاره به این نکته که هر کاریکاتوریست سبک خودش را پیدا میکند، اضافه کرد: «ما نمیتوانیم بگوییم کاریکاتوریستها سبک ندارند؛ چراکه همه هنرمندان این حوزه در اثر کار کردن مستمر و شاید هم ناخودآگاه سبک خودشان را پیدا میکنند.»
به عقیده این هنرمند هر کاریکاتوریستی که بخواهیم آثارش را تجزیه و تحلیل کنیم باید از نظر سوژه به این قضیه اشاره داشته باشیم که دارای چه طرز فکری بوده و چه تکنیکی داشته است. وی درباره تکنیک یکهزارع در کاریکاتور این چنین اظهار کرد: «آقای زارع از نظر تکنیک و اجرا خیلی کاریکاتوریست موفقی بودند، منتها این اواخر به دلیل بیماری و درگیری کاری خیلی کاریکاتور را جدی نمیگرفتند و به همین دلیل در مواقعی بین کارهای ایشان فاصله میافتاد. ولی از نظر طرز فکر و سوژه هم خیلی ایدهآلهای جالبی داشتند. ایشان بیشتر ژورنالیستی کار میکردند اما در مواردی آثار غیرژورنالیستی نیز در بین کارهای ایشان دیده میشود.»
علیزاده ادامه داد: «ایشان در دو سبک ژورنالیستی و جشنوارهای تبحر داشتند ولی بیشتر در سبک ژورنالیستی فعال و مطرح بودند. من ایشان را هم دارای سبک میدانم و هم دارای یک خط مشی خوب که در دورههای مختلفی کارهای مختلفی از ایشان خلق شده و ماندگار نیز خواهد ماند.»
وی در پاسخ به سوالی که از او درباره ویژگی کارهای ایرج یکهزارع پرسیده شد، اینچنین پاسخ داد: «یک کاریکاتوریست هم با احساس مخاطب سر و کار دارد و هم به ترویج انتقادپذیری در جامعه میپردازد که موجب توسعه سیاسی در بین مردم و مسئولان میشود. از نظر هنری نیز یک کاریکاتوریست سعی میکند که مخاطب را وادار به تفکر کند. با کاریکاتور شما میتوانید یک موضوع ساده را پیچیده کنید و در دید مخاطب قرار دهید. کارهای آقای یکهزارع به نظرم همه این ویژگیها را داشت و به دلیل انتخاب سوژههای بامزه نیز حس و حال در مخاطب ایجاد میکرد.»
این هنرمند همچنین درباره علت مهجور ماندن ایرج یکهزارع و هنرمندانی مانند او گفت: « شاید به بعضی کاریکاتوریستها آنطور که باید احترام گذاشته نمیشود و قدرشان را نمیدانند و خب در نهایت این هنرمندان از این حوزه عقبنشینی میکنند. اما برخی به دلیل اینکه وابسته به این کار شدهاند، به قول معروف تا آخرین قطره خونشان این کار را ادامه میدهند. نسل جدید و جوانترها بیشتر سوژهها و ایدههای کاریکاتوریستهای جدیدتر را دنبال میکنند چراکه آنها را از نظر سنی به خودشان نزدیکتر میدانند ولی من فکر میکنم که در هنر نمیتوان گفت این کار قدیمی است و اینکه بازنشستگی در هنر خیلی مفهوم ندارد، چون یک کاریکاتوریست هر چقدر بیشتر کار کند، بیشتر تجربه بهدست میآورد.»
وی ادامه داد: «اینکه هنرمندانی مثل آقای زارع و امثال ایشان در کشور ما وجود دارند که بسیار کار کردهاند اما شناخته شده نیستند، نشان میدهد که در جامعه ما بستر لازم برای شکوفایی یک کاریکاتوریست و شناخته شدنش آنطور که باید فراهم نیست. در جامعه ما از طرف دیگری مسئلهای به اسم حق کپی رایت وجود دارد که رعایت نمیشود. من نزدیک به ۵۰ سال است که دارم کار میکنم و خیلی پیش آمده که کارهایم بدون امضا و ذکر منبع در نشریات و سایتها چاپ شده است. این در حالی است که در خارج از کشور زمانی که یک طراح و یا کاریکاتوریست کارش را با امضای خودش ثبت میکند در طول هر سال زمانی که این کار دوباره چاپ شود بابت هر بار چاپ کارش به او حقوق مالی تعلق میگیرد.»
به عقیده علیزاده در ایران از این خبرها نیست؛ نه حق کپی رایت رعایت میشود و نه با کاریکاتوریستها برخورد مناسبی انجام میشود. مخاطبان این حوزه نیز کاریکاتور را خیلی جدی نمیگیرند و از طرفی مشخص نیست این هنر، جزو هنرهای تجسمی محسوب میشود یا روزنامه.
این هنرمند در آخر ضمن اشاره به این نکته که ایرج یکهزارع در کنار کاریکاتور به مسئله مادی و اقتصادی نیز مشغول بودند، خاطرنشان کرد: «اکثر کاریکاتوریستها عاشق هستند از جمله خود آقای زارع و نسل ایشان که مسئله مادی زیاد برایشان اهمیت ندارد. اما با توجه به عشقی که ما از خودمان نشان میدهیم و جایگاه نامناسبی که داریم طبعا خیلی از ما که وضع مالیمان بهتر است، کنار میکشیم. آقای زارع خوشبختانه مشکل مالی نداشتند چون از اول هم در کنار کاریکاتور به مسئله مادی و اقتصادی هم مشغول بودند و به این ترتیب فرصت پیدا نکردند که خیلی به کاریکاتور بپردازند. بیماری ایشان نیز فاصلهای بین این هنرمند و نسل جدید انداخت که نهایتا باعث شد تا نسل جدید ایشان را کمتر بشناسند.»
انتهای پیام
نظرات