به گزارش ایسنا،هاجر پورواجد نویسنده حوزه دفاع مقدس و مقاومت که در کارنامه خود کتابهای «گنجشکهای بابا»، «زخم توت»، «درعا»، «تو هنوز اینجایی»، «صندوقچه گل رز»، «من محافظ حاج قاسمم» و «آبادان ۳۵۱ روز» را دارد در گفتگو با تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در خصوص چرایی نویسندگی در این حوزه گفت: اولین دلیلی که به نویسندگی در حوزه شهدا علاقهمند شدهام، این است که خود همسر شهید (حسین امینی امشی) هستم و تصمیم گرفتم یاد و خاطرات شهدا و آرمانها و اهداف و زندگینامهشان را به نگارش دربیاورم و برای آیندگان و نسلهایی که سالها بعد خواهند آمد و ما دیگر در آن سالها نیستیم با مطالعه این کتابها شهدای ما را بشناسند و الگوی خودشان قرار بدهند.
وی افزود: مسئله مهمتر که قدمهای بنده را در این راستا محکمتر کرد فرمایش مقام معظم رهبری بود که فرمودند «یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید.» معلوم است که جز نوشتن و ثبت و ضبط، یاد و خاطرات باقی نمیماند. این فرمان حضرت آقا تصمیم من را قوی کرد و با جدیت تمام در این حوزه باقی ماندم و تصمیم دارم فقط و فقط در عرصه شهدا قلم بزنم.
پور واجد با تأکید بر اینکه نویسندگی چه درباره شهدای دفاع مقدس و چه شهدای مدافعان حرم برایم فرقی ندارد و انجاموظیفه در این عرصه خواهم کرد، درعینحال عنوان کرد: منتها شهدای مدافعان حرم یک مظلومیت خاصی دارند، در یک کشوری با دشمن میجنگند که نه به زبان آنها تسلط دارند و نه آنها را میشناسند و نه میدانند کناردستیشان چه کسانی هستند، نه ارتباط چندانی با خانواده دارند. بنابراین با مظلومیت تمام، با غربت خاصی در آنجا میجنگند. مخصوصاً شهدای مدافع حرمی که پیکرشان جا میماند از اینطرف غربت خاصی روی خانوادهها هست، یک انتظار خاص که سختتر از انتظار شهدایی است که ما در منطقه جنگی ایران جا گذاشتیم.
وی اظهار کرد: حداقل شهدای دفاع مقدسی که در منطقه جا ماندند و جاویدالاثر شدند، میدانستیم و خیالمان راحت بود که در خاک کشور خودمان قرار دارند و روزی پلاکی به دست ما میرسد ولی انتظار برای خانوادههای شهدای مدافع حرم که در سوریه باقی ماندند خیلی سخت است. به قول فرمایش حضرت آقا «شهدای مدافعان حرم نسبت به شهدای دفاع مقدس اجرشان مضاعف است» و این فرمایش بسیار متین و زیباست.
در ادامه این نویسنده بهضرورت نوشتن در عرصه مقاومت و شهدای مدافعان حرم پرداخت و گفت: هرکدام از افراد جامعه ما برای خودشان شناسنامه و یا کارت شناسایی دارند که هویتشان را مشخص میکند و در مواقع نیاز طبق آن مدارک، خود را معرفی مینمایند. چنان چه این مدارک نباشند رفتهرفته هویتها کمرنگ و فراموش میشود. حتی خود فرد هم فراموش میکند چه تاریخی متولد شده است و چه عقبهای داشتهاند. حال اینکه زنده ماندن اسمورسم و خاطرات شهدا، عقبهای که داشتهاند و رسالتی که به خاطرش جنگیدهاند خیلی مهمتر از این قضایاست.
وی افزود: زمانهای قدیم که امکان نگارش نبود مردم آن دیار یک واقعه ارزشمند را نسل به نسل، سینهبهسینه تعریف میکردند برای آیندگان به امانت میگذاشتند. حال که امکان نوشتن فراهم هست باید بنویسیم.
پور واجد درعینحال بیان کرد: نویسندگان بهظاهر یک کتاب مینویسند اما رسالتشان خیلی فراتر از نوشتن است. اینها باید بنویسند و فرهنگ چرایی جنگ و ایثار و شهادت را به قلم عدالت (هدف از عدالت نگارش مستند و واقعیتهای زندگی یک شهید است. خاطرات شهدا را آنگونه که بودند، خاکی و قابلدسترس) به تحریر دربیاورند.
وی با بیان اینکه نویسنده در قلم خود باید شور و شعور ۱۳ ساله تا ۸۰ سالههای هشت سال دفاع مقدس را که حضور در مناطق جنگی را بر خود تکلیف دانستند، به شیوایی و ملموس به تصویر بکشد، اظهار کرد: یک نویسنده باید به آیندگان بگوید چرا یک خانواده چندین شهید تقدیم میکند و باز آرزو دارد کاش پسر دیگری داشتم و به راه وطن میدادم.
این نویسنده افزود: اگر نویسندگان این عصر کوتاهی کنند، چهبسا دشمنان قسمخورده ایران و اسلام دستبهکار شوند و مطالبی به نفع خود و به زیان شهدای ما و ملت ما به خورد نسلهای آینده بدهند و اصلاً به نفع ما نیست.
وی اظهار کرد: ما در بین سنگر جبههها سنگری در پشت جبههها داریم که هنوز برپاست و آن پدران و مادران و همسران و فرزندان و عزیزان شهدا هستند. هنوز هستند، صبورانه سختیهای زندگی را در کنار دلتنگی و غم هجران بر دوش میکشند. به نظر بنده امروز، دقیقاً همین امروز همه افراد ایران باید قلمبهدست بگیرند، سیره عملی، فراز و نشیب، صفا و صمیمیت روزهای عاشقی و دلدادگی شهدا، جانبازان و آزادگان را به تحریر دربیاورند چراکه راویان ما که بازماندگان این عزیزان هستند و متأسفانه دارند بار سفر میبندند و به شهدای خود ملحق میشوند.
انتهای پیام
نظرات