به گزارش ایسنا،سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم در یادداشتی به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان به کشورمان،میزبانی دو دهه ارتش از اسرای عراقی را واکاوی کرده است.
انقلاب اسلامی در گذر زمان و بر بلندای تاریخ، چون اختر تابناکی میدرخشد و چراغ هدایتی برای نسل حاضر و نور امیدی برای آیندگان است. با وقوع انقلاب اسلامی تغییرات و تحولاتی شگرف در اندیشهها، اعتقادات، گرایشها، مفاهیم، واژهها، روابط انسانها و حتی ارتباط بین دولتها پدید آمد و طبق فرمایش امام(ره) و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران،«انقلاب ما انفجار نور بود»که پایههای کاخ استعمارگران را به لزره درآورد و منافع خفاشان شبپرست را در معرض خطر قرار داد و بیم و هراس را در کالبدشان افکند، از این رو بر آن شدند تا نور انقلاب اسلامی را با نفسهای آلوده خویش خاموش کنند، لذا با محاصره اقتصادی و سیاسی و برپا ساختن اغتشاشات داخلی این هدف را دنبال کردند. ولی در عمل راه به جایی نبردند، پس دامن خدعه برگرفتند و اندیشه پلید خویش را در رژیم بعثی عراق و شخص صدام حسین مجسم دیدند و با تطمیع رژیم بعثی عراق، شعله جنگی نابرابر را در منطقه بر افروختند تا این نور الهی را در جمهوری اسلامی ایران خاموش سازند. اما این بار نیز به هدف شوم خویش دست نیافتند و هم اکنون با ایجاد ناامنی در منطقه و ایجاد و حمایت از تروریستهای داعش و نفوذ و تهاجم فرهنگی هنوز به دنبال اهداف شوم خود میباشند که با وجود ملت نجیب، فهمیم، بصیر و موقعیتشناس در هیچ زمانی راه به جایی نخواهند برد.
در حالی که بسیاری از یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول آرامسازی و برقراری امنیت در کردستان و سایر نقاط کشور بودند رژیم بعثی عراق با ۱۲ لشکر تا دندان مسلح تجاوز و هجوم سریع و گسترده خود را در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ علیه اراضی جمهوری اسلامی ایران آغاز و مناطقی در مرزهای غربی، جنوب غربی، و شمال غربی ایران را در منطقهای به طول بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر اشغال کرد و با تسخیر بخشهایی از اراضی پنج استان خوزستان، ایلام، کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و همچنین بمباران هوایی مناطق مسکونی و فروگاههای مهم کشور آغازگر جنگ تحمیلی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
این جنگ که هشت سال به طول انجامید، مانند سایر جنگها از اجزای متعددی تشکیل شده که اسارت یکی از اصلیترین آنها محسوب شده و جزء اجتنابناپذیری از جنگ بین دو کشور تلقی میگردد. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از ابعاد مهم و انسانی آن، اسیران جنگی بودند که در مناطق درگیری و عملیات پدافندی و آفندی به اسارت درمیآمدند.
دشمن در یورش نظامی خود و به رغم اصول پذیرفته شده کنوانسیونهای ژنو به اذیت و آزار اهالی غیر نظامی ایران پرداخت و سربازان رژیم بعثی عراق بر خلاف مقررات قراردادهای بینالمللی هزاران تن از اهالی این مناطق از جمله پیر مردان، زنان و کودکان را با زور به داخل خاک عراق بردند.
مطالعه و بررسی خاطرات و سرگذشت به جای مانده از اسرای عراقی که حضرت امام(ره) آنان را «میهمان» قلمداد مینمودند و اسیران ایرانی در بند رژیم عراق که مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) آنان را «آزادگان سرافراز» نام نهادند، تفاوتها و واقعیتهای مطرح در دو حوزه فکری مسئولان جمهوری اسلامی ایران و سردمداران رژیم بعث عراق را به وضوح نشان میدهد.
با مطالعه و بررسی برخوردها و رفتار نیروهای رژیم بعثی صدام با اسرای ایرانی، اسنادی غیرقابل انکار در ارتباط با عدم پایبندی رژیم بعثی عراق به رعایت قوانین و مقررات مدنی و همچنین، قوانین و مقررات بینالمللی که ملزم به اجرای آن بودهاند، حاصل میگردد.
این مهم، یکی از نقاط قوت دولت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس است که تاکنون اندیشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران، کمتر ابعاد تأثیرگذار آن را مورد مطالعه و بهرهبرداری قرار دادهاند.
با آغاز نبرد میان قوای دو کشور، تنها کشور عراق نبود اسیرانی را دستگیر و به خاک خود منتقل نمود؛ بلکه ایران نیز در حملات خود موفق به دستگیری شکار زیادی از نیروهای دشمن و انتقال آنها به اردوگاههای نگهداری اسیران شد.
با آنکه در ظاهر موضوع مبارزه تا به اسارت درآوردن، در دو کشور مشابه بود؛ اما ماجراهای پس از اسارت نشان از تفاوتی بارز و آشکار میان دو کشور داشت. ملت ایران در نحوه اسیرداری نیز همچون سایر فعالیت های خود در عرصه دفاع مقدس صحنههایی بیبدیل، درخشان و فراتر از وظایف مطرح شده در کنواسیونها و قراردادهای بینالملی آفرید. صحنه هایی که تحسین دوست و دشمن را برانگیخت و برگ زرینی بر دفتر افتخارات ملت ایران افزود.
این ملت بار دیگر نشان داد که عملکردش الهام گرفته از آیات شریفه کتاب آسمانی قرآن، آموختههای پیامبر و راهبران دینی، رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی(ره) و بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است. این ملت پیرو امامی بود که در پیامی که در تاریخ ۱۲ فروردین ماه ۱۳۶۱به «منشور حضرت امام خمینی(ره) در رفتار با اسرا» معرف شد چنین فرمودند:« ... باید جوانان ما و کسانی که عهدار اسران و پناهندگان هستند طعم شیرین رحمت و بزرگواری اسلام را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار کنند که مولای آنها و پیشوای عظیم الشأنشان با بدترین خلق خدا و جنایت کارترین انسانها-ابن ملجم- لعنهالله علیه- رفتار فرمود تا اسیران که ضربه روحی خوردهاند احساس آرامش و جبران در حکومت اسلامی نمایند و پس از آزادی در سلک مبلغین اسلام و احیاناً فداکاران آن درآیند که این خود، خدمت پرارزشی به اسلام و جمهوری اسلامی است. چه بسا که این اسیران و پناهندگان هم با اجبار و تهدید به مرگ خود و خانوادههایشان به جبههها فرستاده شده باشند. چنانچه بعضی از آنها این ادعا را دارند و گمان نکنید آن خوی جنایتکاری که در امثال صدام است در اینان باشد و چه نیکوست که جوانان عزیز و نگهبانان این بازی خوردگان از یک موجود صدامی یا در خدمت جنایت یک انسان اسلامی و در خدمت مکتب مقدس قرآن بسازند و بدانند که مَن اَحیاها فَکَانما اَحیَا الناسَ جَمیعاً و هدایت از بزرگترین مظاهر احیا است.»
نتایجی که حضرت امام(ره) از نحوه برخورد درست و همراه با رأفت اسلامی با اسیران پیش بینی کرده بودند به راستی تحقق پیدا کرد و آمار موجود از تعداد پناهندگان عراقی، توابین و احرار، شاهد بارزی از نتیجه عملکرد درست و انسانی نیروهای نگهدارنده اسرای عراقی در ایران بود.
تعداد زیادی از این اسرا حاضر نشدند به مملکت خود بازگردند و بعضی از آنها در قالب احرار به ارتش ایران پیوستند و پابه پای دلاورمردان ما به مبارزه با ارتش رژیم بعثی صدام پرداختند و حتی تعدادی هم به شهادت رسیدند و در گلزارهای شهدای ایران به خاک سپرده شدند.
مبحث اسارت و اسیرداری بخش مهمی از تاریخ دفاع مقدس به حساب میآید. در جهان معاصر بر خلاف جنگهای گذشته کمتر از سلحشوری، جوانمردی و جنگ تن به تن نیروهای متخاصم در میادین نبرد صحبت میشود و با توجه به تجهیزات و تکنولوژیهای نوین جنگی، بخش مهمی از رودرروئی مؤثر نیروهای انسانی به جای میدانهای نبرد در اردوگاه اسرا و در تقابل اسیر جنگی و زندانبانش قرار گرفته است. نیروهای ایرانی علاوه بر آنکه با عملکرد خود در میدانهای جنگ صحنههایی بیهمتا از شعور انسانی آفریدند، در اردوگاههای اسرای عراقی که به ظاهر نیروی نگهدارنده غالب و اسرا مغلوب بودند نماینده فرهنگی کشور خود شدند و در این مواجهه انسانی موجبات سربلندی ملت ایران را فراهم کردند.
مطالعه و بررسی خاطرات و سرگذشت به جای مانده از اسرای عراقی که حضرت امام(ره) آنان را «میهمان» قلمداد مینمودند و اسیران ایرانی در بند رژیم عراق که مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) آنان را «آزادگان سرافراز» نام نهادند، تفاوتها و واقعیتهای مطرح در دو حوزه فکری مسئولان جمهوری اسلامی ایران و سردمداران رژیم بعث عراق را به وضوح نشان میدهد.
به عنوان نمونه یکی از اسرای عراقی(میهمانان) به نام عمران موسی جعفرالرحامی متولد دیوانیه عراق در خاطرات دوران اسارت خود چنین مینویسد:«من میهمان جمهوری اسلامی ایران هستم. بعد از اسارت به اهواز منتقل شدم. رفتار برادران ایرانی، انسانی و اسلامی بود. از اهواز به اردوگاه کهریزک منتقل شدم. در این اردوگاه کارگاههای متنوع و متعددی بود که هر کس میتوانست حرفه دلخواه خود را در آنها یاد بگیرد. کارگاههایی مثل خیاطی، نجاری، صافکاری، آهنگری و... ماهیانه در مقابل کارمان حقوق به ما میدادند. مسئولین اردوگاه آنقدر با ما خوب رفتار میکردند که قابل گفتن و بیان نیست. رفتار آنها با ما مثل اعضای خانواده شان بود. از لحاظ تفریحی، بازیهایی مثل: فوتبال، والیبال و پینگ پونگ به اضافه دورههای فرهنگی و درسی نیز وجود داشت. از خداوند خواستارم که این انقلاب مبارک را محفوظ نگهدار تا الگویی باشد برای مستضعفان جهان.»
اولین سازمانی که در جمهوری اسلامی ایران امور مربوط به اسرا و مفقودان را برعهده داشت، جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی بود که تا پایان جنگ حدود ۳۲ هزار پرونده برای مفقودان تشکیل داد. نهادهای دیگری همچون وزارت امور خارجه، بنیاد شهید و ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در رابطه با اسرا و مفقودان ایرانی اقدام میکردند.
هلال احمر برای جمع آوری و دریافت اطلاعات مفقودان ایران از روشهای مختلفی استفاده میکرد:
رصد رادیو و تلویزیون عراق و ضبط برنامههای مربوط به اسیران:
اگر در یک فیلم صد اسیر ایرانی دیده میشد، ۱۰۰عدد از آن فیلم تکثیر و برای هر کدام یک پرونده تشکیل داده میشد و از آن تاریخ، این سابقه، مدرکی بوده دال بر اینکه آن فرد در عراق اسیر است.
مصاحبههایی که عراقیها با اسیران ایرانی انجام میدادهاند
و کسب اخبار از اسیران آزاد شده ایرانی که اطلاعاتی در مورد سایر اسرا در عراق داشتند.
این اطلاعات ثبت میشد که چه افرادی در اردوگاهها اسیر هستند؛ این مدارک به عنوان «مدارک گرامی آزاده» لقب گرفته بوده و در مذاکرات سالهای تبادل اسرا و آزادگان، خیلی مفید و مؤثر واقع شده بود. از دیگر فعالیتهای هلال احمر مبادلة پیامهای اسرا با خانوادة آنان بوده که از این طریق نیز اطلاعاتی راجع به تعدادی از آزادگان کسب میشده است.
بروز این شرایط موجب گردید تا امام(ره) نظر به تشکیل کمیسیون ادارهی اسرای جنگی بدهند. این موضوع در شورای عالی دفاع طرح و تصویب گردیدو از تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۳ این کمیسیون به طور رسمی تشکیل شد. در ادامه،به دلایل متعددی همچون داشتن پیشینه سازمانی برای انجام امور اسیرداری، مراقبت از اسرای عراقی به ارتش جمهوری اسلامی ایران واگذار شد.
با افزایش تعداد مفقودان، شورای عالی دفاع به پیشنهاد هلال احمر ایران جلسهای تشکیل داد و در تاریخ ۱۳۶۲/۷/۸ به منظور ایجاد هماهنگی لازم بین ارگانها برای رسیدگی به امور اسرا و مفقودان و شهدای ایرانی و خانوادههای آنان، کمیته اجرایی مفقودان و اسرا تشکیل شد. مدیرکل امور بینالمللی هلال احمر، مسئولیت این کمیته را برعهده گرفت و نمایندگان ۶ ارگان نخست وزیری، ارتش، سپاه، هلال احمر، ستاد تبلیغات جنگ و بنیاد شهید در این کمیته عضویت داشتند. ریاست کمیته مفقودان و اسرا با محمد علی نظران که همزمان دبیری شورای عالی دفاع کشور را بر عهده داشت، بود.
محمدعلی نظران، در سال۱۳۱۱در رشت به دنیا آمده و پس از پایان تحصیلات وارد دانشگاه افسری شد. وی که دارای روحیه مذهبی و انقلابی بود به همین دلیل نیز تحت مراقبت شدید ضداطلاعات و ساواک قرار داشت، در سال۱۳۵۴ با درجه سروانی به علت شرکت در جلسات مذهبی و تحرکات دینی و مخفیانه که انجام میداد از ارتش اخراج شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دبیری شورای عالی دفاع و ریاست کمیسیون اسرا منصوب شد و سرانجام در آبانماه سال۱۳۷۳ در حین بازگشت از مأموریت بررسی وضعیت اردوگاههای اسرای عراقی در استان خراسان در سانحه رانندگی به شهادت رسید.
در زمان ریاست شهید نظران در کمیسیون اسرا، کمیسیون بسیار فعال و جلسات هفتگی منظم داشت. چندین کمیته از قبیل کمیته کار، بهداشت و درمان، تبلیغات و روابط عمومی، تشخیص و تفکیک و اطلاعات، فرهنگی و تبادل تشکیل شد.
بعد از شهادت نظران مسئولیت کمیسیون اسرا به امیر سرتیپ عبدالله نجفی واگذار شد که تا پایان مبادله کامل اسرا( اواخر سال ۱۳۸۲) این مسئولیت را برعهده داشت.
اولین گروه اسرای عراقی به تعداد ۹۱ نفر در تاریخ ۱۳۵۹/۷/۸ جهت نگهداری به ارتش جمهوری اسلامی ایران تحویل شد که تا پایان سال ۱۳۵۹ تعداد اسرای عراقی به ۱۸۳۰ نفر رسید. در سال ۱۳۶۰، ۵۶۳۱ و در سال ۱۳۶۱ - که اوج گرفتن اسرا و اسیر گیری بود- ۳۷ هزار و ۷۹۰ نفر از دشمن به اسارت درآمدند. در سال ۱۳۶۲ ۳۰۷۲ نفر عراقی اسیر شدند و در چهار سال اول جنگ ۴۸ هزار و ۳۲۳ نفر اسیر در ایران نگهداری میشد.
با افزایش تعداد اسرا، ارتش مبادرت به سازماندهی و تشکیل اردوگاهها در نقاط مختلف کشور کرد که بیشتر اردوگاهها در مناطق خوش آب و هوا و مراکز استانهای مرکزی و شرقی کشور که دور از مناطق عملیاتی بودند، قرار داشتند. اسرای عراقی در وهله اول در همان یگانهای خط مقدم که اسیر شده بودند، بازجویی میشدند. در آنجا، اخبار و اطلاعاتی که دارای قابلیت استفاده فوری برای یگانهای درگیر بود، از آنها اخذ شده و سپس، به واحدهای بعدی که لشکر یا قرارگاههای ارتش جمهوری اسلامی ایران بود، منتقل میشدند تا در آنجا نیز مورد بازجویی مجدد و تکمیلی قرار گیرند.
زمانی که اطمینان حاصل میشد که دیگر اطلاعات جدید و قابل بهرهبرداری ندارند، به شهرها و استانهای مرکزی و شرقی اعزام میگردیدند تا از آنان نگهداری شود. مسئولیت نگهداری و اداره این اسیران به یگان دژبان ارتش واگذار شد و در وهله اول دو اردوگاه حشمتیه و پرندک صرفاً برای نگهداری اسیران درنظر گرفته شد. اما، به تدریج و به دلیل افزایش تعداد اسیران عراقی، مکانهای دیگری نیز برای نگهداری آنها درنظر گرفته شد.
اسرای عراقی در بیست و سه پادگان ارتش مستقر در شهرهای استانهای تهران، خراسان رضوی و شمالی، گیلان، مازندران، گلستان، سمنان، مرکزی وخوزستان نگهداری میشدند که وظیفه مراقبت و نگهداری از تمامی آنها را در تمامی مدت بیست و چهار سال بر عهده دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران گذاشته شده بود. بخشی از اسرا در پادگانهای نیروی هوایی(مهرآباد-سمنان) و دریایی(منجیل) نگهداری میشدند.
از ابتدای جنگ تحمیلی تا زمانی که آتشبس رسمی بین خطوط درگیری ایران و عراق در ۲۹مردادماه سال ۱۳۶۷ حاکم گردید، رزمندگان اسلام توانسته بودند بیش از ۷۲ هزار نفر از نیروهای مسلح ارتش رژیم بعث عراق، اعم از زمینی، هوائی، دریائی و جیش الشعبی را به همراه تعداد ۲۴۷ مزدور(غیر عراقی) را به اسارت درآورند. در میان اسرا، از سرباز تا سرتیپ و حتی چند سرلشکر که در مسندهائی همچون فرماندهی قرارگاه، فرماندهی و جانشین لشکر و فرماندهی تیپ قرار داشتند هم دیده میشد.
ارتش جمهوری اسلامی ایران همزمان با حضور مقتدرانه در تمامی عملیاتای آفندی و پدافندی دوران هشت سال دفاع مقدس، با به کارگیری کلیه امکانات آمادی و پرسنلی خود، کار بزرگ و خطیر نگهداری از اسراء با دقت و حساسیت ویژه را انجام داد و اسیران جنگی را به نحو مطلوبی مراقبت، نگهداری، حفاظت و تدارک نمود و برگ زرینی را از رأفت و مهربانی دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی ایران با اسرای جنگی را در برابر دیدگان جهانیان به نمایش گذاشت.
برخی اقداماتی که در طول حدود۲۴ سال اسیرداری توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت شامل:
در مجموع ۳۷۱۸۰نفر از اسرا به منظور معالجه به بیمارستانهای ارتش اعزام، تعداد ۲۲۸۰نفر از اسرا علیه بیماری «هپاتیت ب» واکسینه شدند، تعداد ۱۱۵۱۴ عمل جراحی چشم(آب مروارید، آب سیاه) انجام و حدود ۸۵۹۰ دسست دندان مصنوعی برای اسرا ساخته و تحویل شد، ۵۳۸۹۶ مورد آزمایش خون انجام گرفت و تعداد ۴۷۲۵ عینک طبی به اسرا تحویل شد.
پیشبینی و تأمین وسایل مورد نیاز اردوگاهها و اسرای جنگی، دریافت و تحویل کلیه وسائل استحقاقی از قبیل خواربار یا پوشاک و سایر وسایل مورد نیاز ، دریافت و پرداخت حقوق ماهیانه به اسراء به طور مرتب و به موقع، آماده سازی و اعزام اسرای داوطلب زیارت شهرهای مقدس قم، مشهد، جمکران و مرقد امام(ره). همچنین، اعزام اسرا به محل برگزاری همایش و مراسم مختلف جهت اجرای سرود و نمایش، عزیمت اسراء در قالب هفتاد و دو کاروان به مشهد مقدس و صرف غذا در مهمانخانه آستان قدس رضوی، اجرای مستمر برنامههای فرهنگی در جهت تقویت و گسترش امور فرهنگی و توزیع بیش از ۱۳۰هزار جلد کتاب، تربیت ۹۶۰ حافظ کل قرآن، ۱۵۰۰حافظ یک دوم قرآن و ۴۵۰۰ نفر حافظ یک سوم قرآن، باسواد شدن ۲۰ هزار اسیر عراقی بیسوادی در اردوگاههای ایران، برقراری تسهیلات و امکانات لازم به منظور انجام مراسم، اعیاد و سوگواریها در اردوگاههاف جمعآوری بیش از ۱۰هزار نسخه خاطرات، سرودها و دیگر مکتوبات برجای مانده از اسراء، انجام ملاقاتهای انفرادی و دست جمعی بین اسرا و خانوادههای آنان طبق برنامه تنظیمی از سوی کمیسیون اداره اسرای جنگی از دیگر اقدامات به شمار میرود.
در قراردادهای چهارگانه ژنو اصلاً قضیه ملاقات اسرا با خانواده وجود ندارد که اجازه بدهند خانواده اسیر به دین و ملاقات اسیر بیایند. اما در پادگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در فضای باز، در زمین سبر و خرم چمن، یک محیط خیلی مناسب پیش بینی شده بود و خانواده اسرای عراقی میآمدند و با اسیرانشان به طور آزادانه و بدون حضور سرباز و مراقب بالای سرشان، ملاقات میکردند. شاید از لحاظ امنیتی کار صحیحی نبود ولی چون در نزد ما میهمان بودند انجام میشد. حتی مورد وجود داشت که مادر اسیر بعد از ملاقات با فرزند خودش آنقدر پافشاری، اصرار و مراجعه به مسئولین پادگان داشت که بعد از کسب تلکیف از مسئولان این اسیر آزاد شد. این قبیل کارها و رفتارها برای جمهوری اسلامی ایران در قلب تاریخ مایه افتخار است.
بسیاری از اسراء برای مهارت آموزی درکارگاههای(نجاری، خیاطی، مکانیکی، آهنگری، نقاشی، کشاورزی و...) اردوگاهها مشغول به کار شدند که آثار زیادی از جمله لباس برای خود اسراء، لباس سربازی، مبل و صندلی توسط اسراء تولید و دستمزد نیز در مقابل کار اسرای عراقی هم به آنان پرداخت شد. طبق آمار موجود مبلغ ۳۰ میلیون ریال به پول آن زمان در مجموع به آنان پرداخت شد.
در مقاطع مختلفی که اقدام به تبادل اسرا میشد، تعدادی از آنها به جمهوری اسلامی ایران پناهنده میشدند که آمار دقیق آنان در طول این مدت، برابر ۱۰ هزار و ۶۳۴ نفر است که از این تعداد، ۷۶۳۴ نفرشان، با در نظر داشتن و آگاهی کامل از مخاطراتی که انجام مصاحبه با صلیب سرخ جهانی در خصوص ابراز تمایل شخصی برای ماندن در ایران، میتوانست برای آنان داشته باشد، عملاً اینگونه اقدام نموده و مراتب نارضایتی خود را برای بازگشت به عراق به طور رسمی اعلام داشتند و البته، تعداد ۳۰۰۰ نفر هم از انجام مصاحبه خودداری نموده و به عراق نیز بازنگشتند. به عبارتی روشن، حدود ۱۴ درصد از کل اسیران عراقی، تحت تأثیر شرایطی که برای آنان در اردوگاههای ایران فراهم شده بود، از بازگشت به کشور خویش منصرف شدند.
مجموع اسیران عراقی آزاد شده و آنهایی که از ایران پناهندگی گرفتند حدود ۷۲ هزار نفر و مجموع آزادگان ایرانی حدود ۴۰هزار نفر بودند.
سرانجام جنگ تحمیلی هشت ساله، در تاریخ ۲۹ مرداد سال ۱۳۶۷ با برقراری آتشبس رسمی میان دو کشور پایان یافت و نیروهای ناظر سازمان ملل برای نظارت بر حسن اجرای آتش بس در طول مرزها مستقر شدند. در ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ و حدود دو سال پس از برقراری آتشبس، مردم ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بودند که پس از تحمل سالها اسارت در اردوگاههای رژیم بعثی عراق پای به میهن اسلامی گذاشته و به آغوش خانوادههای خود باز میگشتند. این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و دو روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامهای به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر «عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایز» را پذیرفت و تسلیم شرایط ایران برای پایان جنگ گردید. وی در این مکاتبه متعهد به انجام چندین کار شد و از جمله قول عقبنشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.
تحت این شرایط، اولین گروه از رزمندگان ایرانی در۲۶ تاریخ مردادماه ۱۳۶۹،که در عراق اسیر بودند مشتمل بر ۱۰۰۰ نفر با تشریفات، از طریق مرز خسروی وارد خاک ایران شدند. نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک پاک ایران و ریختن اشک شوق بود. تمامی ملت ایران در اقصی نقاط میهن از آزادگان، سرافرازان و دلاوران دفاع از اسلام، انقلاب و تمامیت ارضی میهن خود با شور و شعف استقبال کرد.
اولین و آخرین آزاده جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی، شهید سرلشکر خلبان آزاده، جانباز حسین لشکری معروف به «سیدالاسراء» بود که به مدت ۱۸ سال(۶۴۱۰روز) در اسارت نگه داشته شد و بیشتر این ایام را در حبس انفرادی نیز به سر برد و در ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۷۷ به میهن ایران اسلامی بازگشت. این خلبان سرافراز سرانجام در روز نوزدهم مرداد سال ۱۳۸۸ بر اثر عارضههای ناشی از دوران اسارت در سالهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
آزادگان این زاهدان شب و شیران روز، در طول سالیان دفاع مقدس صحنه های بیبدیلی را برصفحات تاریخ ترسیم کردند که موجب شگفتی است. اسارت آزادگان وفادار و مقاوم ثبت بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است که نسلهای آینده کشورمان به یادآوری آن همه مقاومت، ایثارگری و حماسهآفرینی و مطالعه و پژوهش در تمامی ابعاد آن نیاز خواهند داشت. بررسی مسئله اسیر و اسیرداری در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بیانگر این واقعیت است که نگهداری از اسراء در این ابعاد چهرهای نو، جدید و ناشناخته برای ملل جهان و حتی برای ملت شریف ایران دارد و بر تمام محققان و پژوهشگران متعهد دفاع مقدس است که به بررسی و تحقیق همهجانبه در پیرامون آن بپردازند.
انتهای پیام
نظرات