به گزارش ایسنا، "فیلیپ ژرالدی"، افسر سابق سیا و از اعضای اطلاعات ارتش آمریکا که در حال حاضر مدیر اجرایی اندیشکده "شورای منافع ملی" و یکی از چهرههای شناخته شده در زمینه امور امنیت بینالمللی و ضد تروریسم است، در مقالهای برای مجله آنلاین "بنیاد فرهنگ استراتژیک" می نویسد: «ناتوانی ایالات متحده آمریکا برای درک دخیل شدن در موقعیتی که پس از حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی آن را "جنگ جهانی علیه ترور" اعلام کرد، یکی از ناکامیهای سیاست امنیت ملی این کشور در بیست سال گذشته است. جنگها در افغانستان و عراق نه تنها اوضاع بد را بدتر کرد بلکه این حقیقت که هیچ کس در واشنگتن نبود که بتواند "پیروزی" را تعریف کند و درباره یک استراتژی خروج عمیقا بیندیشد، بدین معناست که جنگها و بیثباتیها همچنان با ما هستند. در پی آنها صدها هزار تن و تریلیونها دلار برای هیچ کشته و هزینه شدند.
عراق همچنان بیثبات است و بیش از پیش به جای واشنگتن به ایران تکیه دارد. در حقیقت، پارلمان عراق از نیروهای آمریکایی خواسته تا از این کشور خارج شوند؛ درخواستی که از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق و جو بایدن، رئیس جمهور کنونی آمریکا نادیده گرفته شده است. ترامپ تهدید کرده بود که داراییهای بانکی عراق را مسدود می کند و با این کار قصد داشت عراقیها را برای قبول ادامه اشغالگری آمریکا تحت فشار بگذارد.
نیروهای آمریکایی به صورت غیرقانونی در سوریه حضور دارند و به تصرف میدانهای نفتی این کشور ادامه میدهند تا دولت دمشق را از منابع مورد نیازش محروم کنند. این در حالی است که عراق و سوریه به هیچ شکلی آمریکا را تهدید نمیکنند.
با توجه به این تاریخ، جای تعجب نیست که خروج از پروژه ۲۰ ساله کشورسازی در افغانستان که مدتهاست زمان آن سر رسیده است، به همان راحتی که پنتاگون و کاخ سفید برنامهریزی کرده بودند، پیش نمیرود. نیروهای آمریکایی شبانه و بدون اطلاع فرمانده جدید پایگاه هوایی بگرام، این پایگاه را که اصلیترین پایگاهشان در افغانستان بود، ترک کردند. به دنبال آن وضعیت آشفته و غیرقابل کنترل و غارت تجهیزات به جا مانده از نیروهای آمریکایی رخ داد.
طالبان پس از شکست نیروهای دولتی افغان که توسط ناتو و آمریکا آموزش دیدهاند اما توانایی دفاع از همه نقاط افغانستان را ندارند و در برابر حملات فرصتطلبانه آسیبپذیر هستند، در حال پیروزی در این کشور جنگزده هستند. در حال حاضر طالبان مدعی است که کنترل ۸۵ درصد از مناطق روستایی و حومه افغانستان را در اختیار دارد که شامل گذرگاههای مرزی با پاکستان و چندین شهر و ولایت مهم میشود. شبهنظامیان طالبان اخیرا با اعدام ۲۲ فرمانده ارتش افغانستان که بدون سلاح و مهمات مانده بودند و تسلیم شده بودند، ناظران را بهتزده کرد. دولت آمریکا بی سر و صدا انتظار سرنوشتی مشابه برای هزاران شهروند افغان را دارد که با دولت کابل که توسط واشنگتن روی کار آمده است، همکاری داشتند و به همین خاطر با عجله در حال صدرو ویزا برای خارج کردن این افراد آسیبپذیر و نهایتا اسکانشان در کشورهای دوست خاورمیانه و همچنین در آمریکاست.
برآورد شده است که حدود ۱۸ هزار افغان برای نیروهای آمریکایی کار کردهاند و آنها نیز خانوادههایی دارند که باید با آنها از افغانستان خارج شوند. این نگرانی خاص وجود دارد که مترجمان سابق که در تصمیمگیریهای واشنگتن محرم اسرار بودهاند، به طور ویژه مورد هدف قرار دارند. کاخ سفید بایدن سرانجام با تایید پروازهایی ویژه برای خروج آسیبپذیرترین افراد از افغانستان و انتقالشان به یک کشور ثالث برای بررسیهای بیشتر پیش از تعیین اینکه آیا آنها اجازه دریافت اقامت در آمریکا یا کشورهای دیگر را دارند یا خیر، به فوریت این موضوع و در خطر بودن جان این افراد پاسخ داد.
مطمئنا مبارزه برای خلاصی جهان از شر بدترین نوع تروریستها، آمریکای اکنون را در مقایسه با آمریکای ۲۰۰۱ میلادی ضعیفتر و بدون تمرکزتر کرده است. چین، روسیه و ایران در حال مانور دادن برای پر کردن خلاء قریبالوقوع قدرت در آسیای مرکزی با درنظر گرفتن احتمال روی کار آمدن طالبان هستند که ممکن است خیلی زودتر از آنچه جو بایدن انتظار دارد، رخ دهد. اگر نوعی از دولت ائتلافی در افغانستان پدیدار شود، آن متعلق به روسیه و چین خواهد بود نه آمریکا.
در همین حال، خود ارتش آمریکا تحت دولت بایدن نیز بیش از هر زمان دیگری به خاطر دشمنیها ضعیفتر و دچار دودستگی بیشتر شده است. یک گزارش ۲۳ صفحهای جدید نشان میدهد که از زمان دستور ماه فوریه لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا برای عقب نشینی، تعداد فرماندهان ارتش آمریکا برای رسیدگی به افراطگرایی در میان ردههای اخلاقی، کاهش داشته و بسیار از سربازان ارشد با انزجار یا بازنشسته شدهاند یا کارشان را ترک کردهاند. در جریان جلسات تایید صلاحیتش، لوید آستین متعهد شد که نژادپرستی و افراطگرایی را از تمامی سطوح ارتش آمریکا پاک میکند اما واقعیت کاملا متفاوت است و "شکار موهومات" در سطوح ارتش و ترویج بیپایان تنوع و گوناگونی حتی به آموزشهای عادی آمادگی نظامی لطمه میزند.
تا ماه آینده حضور نظامی آمریکا در افغانستان به یک گردان از پیادهنظام برای حفاظت از سفارت و پایگاه سازمان سیا در کابل تقلیل خواهد یافت؛ کابلی که اوضاع پایداری نخواهد داشت مگر آنکه نوعی دولت ائتلافی در افغانستان روی کار آید. با توجه به موفقیتهای اخیر طالبان، بشدت به نظر میرسد که اجرای این برنامه بعید باشد. حفظ سفارت آمریکا در کابل همچنین به یک شاهراه مناسب و کارآمد برای فرودگاه این شهر نیاز خواهد داشت و مذاکرات با ترکیه در جریان است تا مشخص شود که آیا آنکارا تمایلی به مستقر شدن پشت این گردان به منظور حفظ ارتباطات هوایی دارد یا خیر. طالبان در حال حاضر اعلام کرده که حضور ترکیه در فرودگاه کابل غیرقابل قبول است و به ترکیه هشدار داده که هرگونه حضور نیروهای ناتو پس از خروج نیروهای آمریکایی با حملات تلافیجویانهای مواجه خواهد شد. سخنگوی طالبان در بیانیهای اعلام کرد که ادامه حضور ترکیه احساسات انزجار و دشمنی در افغانستان نسبت به مقامات ترکیه را تحریک خواهد کرد و به روابط دو جانبه لطمه خواهد زد.
آمریکا همچنین به دنبال یک ظرفیت تهاجمی ماورای افق پس از خروج رسمی ارتشش از افغانستان است. هدف این است که اگر دولت جدید ائتلافهایی با گروههای تروریستی که به طور بالقوه آمریکا را تهدید کردند، تشکیل دهد، واشنگتن قادر به حملات هدفمند در افغانستان باشد. در حال حاضر گزینههای اندکی وجود دارند چرا که آمریکا قادر به انجام حملات هوایی یا موشکی از طریق همسایگان افغانستان در جنوب، شرق و غرب این کشور نیست اگرچه حمله از راه دور از ناوهایی که در خلیج فارس حضور دارند از نظر فنی امکانپذیر است.
اما در شمال افغانستان کشورهای آسیای مرکزی جماهیر شوروی سابق وجود دارند که برای مستقر کردن تجهیزات، هواپیماها و نیروهای آمریکایی مناسب هستند. تاجیکستان، قزاقستان یا ازبکستان ممکن است با چنین پیشنهادی موافقت کنند اما تاجیکستان و قزاقستان هر دو عضو سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه هستند. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته است هر گونه حضور آمریکا در یکی از اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی به تایید این ائتلاف نیاز دارد که کرملین آن را وتو خواهد کرد. ممکن است گفته شود که در مورد قابلیت اطمینان جو بایدن و این سازمان به عنوان یک شریک استراتژیک بیاعتمادی وجود دارد اگرچه این نگرانی گسترده وجود دارد که ممکن است افغانستان به یک کشور سرکش تبدیل شود. با این وجود، قلدری واشنگتن در عراق، سوریه و همچنین علیه ایران نتوانسته است کسی را قانع کند که نیروی هوایی آمریکا همسایه خوبی تشکیل خواهد داد.
بنابراین خارج شدن از افغانستان بسیار پیچیدهتر از وارد شدن به آن خواهد بود. آمریکا مشخصا میخواهد که اگر طالبان زمام امور را در دست گرفت یا رفتار ناشایستی از خود نشان داد توانایی مداخله با استفاده از منابع هوایی را داشته باشد اما احتمالا این تنها میتواند یک فانتزی باشد چرا که در حالی که چین منتظر باز کردن در خود به روی افغانها برای پیوستن به پروژه جاده ابریشم جدید است، در به روی گزینههای آمریکا بسته میشود. و هیچ فراری از این واقعیت وجود ندارد که کل ماجرای افغانستان جهنمی از جانها و منابع مالی تلف شده است. دفعه بعد، شاید واشنگتن برای برعهده گرفتن مسئولیت تردید کند اما از آنجایی که هیچ تفکر و اندیشه عمیقی در کاخ سفید وجود ندارد، گمان میکنم که ما آمریکاییها به راحتی خودمان را در افغانستان دیگری پیدا خواهیم کرد.»
انتهای پیام
نظرات