به گزارش ایسنا، این کتاب با عنوان فرعی «شورخوانیهای پیرِ بَری» در ۱۲۴ صفحه و با تیراژ ۴۴۰ نسخه توسط نشر ثالث منتشر شده است.
در معرفی مجموعه شعر «اتاقش اقیانوس» میخوانیم: در این شعرها که در قالب مجموعهای بههم پیوسته شکل گرفته است شاعر دورنمایی از زندگی دریانوردی به دست میدهد.
در ابتدای کتاب، در بخشی با عنوان «پیشدرآمد» چنین آمده است: «اینها خاطرههای دریانورد است، احضار آب و اقیانوس در زمان پیری. دورافتادهای، از ترس فراموشی، میکوشد دریا را در ساحل ذهن نگاه دارد پس به گذشته بازمیگردد تا دقایق آب را بازگرداند؛ انگار اورفهای در پی اوزیریس!»
در این کتاب شاعر درصدد است شهرها و مکانها، دریاها و قارهها، و جلوههای مختلف آب را در شعرش بازتاب دهد.
از سویی، به لحاظ شغل راوی در موتورخانه کشتی، شعرهایی نیز به ابزارآلات موتوری و دستگاههای فنی اختصاص یافته، که معمولاً پدیدههایی غریب در حوزه شعر شمرده میشوند.
شعرهای مجموعه «اتاقش اقیانوس» به زبان دومشخص سروده شدهاند.
شعری از این کتاب:
هرگز
از پیچاپیچی چنین
با کشتی
نگذشته بودی:
آبراههای اینچنین هرگز!
همیشه آبها همیشه اقیانوس
رفته تا افق
تا چشم کار میکرد: پهنهای تنها
اما این بار حیرت
دم به دم با کشتی تاب میخورد:
آبراههای در کوهستان
ارتفاعاتی دارپوش
که چشم را از بلند و سبزشان میآراستند
و تو
چون ماری آزاد
میان بیشهها میخزیدی
پیش میرفتی!
این تصویر را آیا
در بهشت دیده بودی؟!
میرفتی و چشم از لذت
به بالا به خطالرأس میکشاندی
در عین مار عقاب بودی
«پو» را به یاد میآوردی «مالستروم»[۱]اش،
به اسکاندیناوی خوش آمدید
به خلیجی کوچک در انتهای مارپیچ
به سدکوهشهری در نروژ:
اینجا
آخر افسانه است
اسطوره است
«سائودا».
[۱] سقوط در گرداب مالستروم، داستانی کوتاه از ادگار آلنپو
انتهای پیام
نظرات