محمدمهدی عسگرپور که با توجه به تجربه سالها مدیریت در سینما و تلویزیون و نیز آشنایی با فضای پلتفرمهای اینترنتی و قوانین تولید به تازگی به عنوان دبیر انجمن صنفی VODها معرفی شده است، در گفتوگویی با ایسنا به تشریح کارکرد این انجمن و برخی اولویتهای آن پرداخت.
مدیرعامل پیشین خانه سینما که چند سالی است در مقام نایب رییسی فدراسیون بینالمللی تهیهکنندگان فیلم (فیاپف) نیز حضور دارد، در این مصاحبه ضمن تاکید بر ساماندهی برخی امور در پلتفرمها از جمله ارائه آمار و اطلاعات شفاف، ایجاد سامانهای برای ارتباط با مخاطبان و، راهاندازی صندوقی حمایتی و تلاش برای ارائه خدمات ویژهتر به مناطق محروم، درباره حاشیههایی که از یکی دو سال گذشته بر سر مدیریت و نظارت تولیدات عرضه شده در پلتفرمهای اینترنتی شروع شده و این روزها به اوج خود رسیده است، بیان میکند: برخی مدیرانی که در حوزههای نوین اظهارنظر میکنند همان محدودکنندهها هستند که ابتدا با ژست گسترش میآیند ولی بعد که مستقر میشوند و پایشان روی زمین سفت میشود و بودجه مشخص میگیرند به دلایل متعدد آن ژست گسترش را تبدیل به محدود کردن و بستن میکنند.
او همچنین خاطرنشان میکند که ادامه اختلافها در فعالیت پلتفرمهای اینترنتی و نمایش برنامهها و سریالها (vod) میتواند با واکنشهایی جدیتر همراه باشد، در حالی که هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد این حوزه تعطیل شود چون هیچ جایگزینی ندارد.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
در VODها هنوز با مشکل تعریف واژهها مواجهیم چون "نظارت" اولویت دارد
از آنجا که فعالیت VODها در یکی دو سال گذشته علاوه بر رونق، با حاشیه و مشکل همراه بوده و اطلاعات دقیق و شفافی هم از فعالیت آنها در دسترس نیست، نخستین سوالی که طرح آن اولویت پیدا میکند وظایف انجمن صنفی VODها است؛ انجمنی که اگر چه مدتهاست تشکیل شده اما به نظر میرسد نه تنها کارکردی عملی و ملموس نداشته بلکه اختلافهایی هم از درون آن خبری شده است که در مقطعی منجر به جدا شدن دو پلتفرم مطرح از انجمن شد.
در این شرایط کارکرد و وظایف اصلی این انجمن صنفی مورد پرسش قرار میگیرد که البته عسگرپور در پاسخ به آن خاطرنشان کرد که بهتر است برای جواب دادن به این سوال کمی به عقبتر برگردد.
او گفتههای خود را با یاداوری شروع فعالیت VODها در کشور آغاز کرد و گفت: « موضوع VODها و IPTVها اگرچه قدمت حدقل ۱۰ سال در کشور ما دارند، اما به آن شکلی که ما امروز میبینیم هنوز یک پدیده نوظهور محسوب میشوند و وقتی خودِ پدیده برای افکار عمومی شفاف و روشن نباشد، جریان کاری و رسانهای آن هم همانطور پیش میرود بنابراین فکر میکنم اول در این لایه بحث را شروع کنیم.
در این ماجرا یک نکته مهم درباره تعریف واژهها و مفاهیم وجود دارد و اساساً وقتی سراغ تعریف آنها میرویم بد نیست به آن سوی دنیا هم سری بزنیم و ببینیم آنها چطور عمل کردند، چه تعریفهایی دارند و چه قوانینی را ایجاد کردهاند. متاسفانه در کشور ما تا حدودی یک عدم ارتباط جدی وجود دارد و کمتر از تجربه جهانی استفاده میشود. در 10 سال گذشته بحثهای مختلفی درباره فعالیت این پلتفرمها به دلیل آسیبهایی که مثلا به صنعت سینما وارد میکردند به شکل جدی دربرخی مجامع جهانی و بویژه در فیاپف مطرح میشد تا ببینند چگونه باید با این پدیده کنار آمد و آن را نظاممند و زیرساختهای قانونی برایش ایجاد کرد. فکر می کنم مشابه مقایسهای که میان این پلتفرمها و سینما به وجود آمده، سالهای بسیاردور بین سینما و تلویزیون به وجود آمد؛ یعنی زمانی که تلویزیون کار خود را با پخش برنامههای نمایشی شروع کرد تصور بر این بود که یک بحران جدی برای سینما به وجود میآید. اصل این ماجرا و بحران در آن مقطع از امریکا شروع شد و یک دوره تب و لرز جدی شکل گرفت ولی بعد از مدتی همه متوجه شدند که این دو چگونه میتوانند با هم تعامل داشته باشند و به یکدیگر کمک کنند تا قدرتمندتر شوند. الان هم به نظر می آید چیزی شبیه همان ماجرا اتفاق افتاده فقط در شکلی مدرنتر.
ما الان با یک تکنولوژی مواجه هستیم که ترکیبی از ظرفیتهای فنی و مهندسی را در خود دارد و از آن طرف مفاهیمی داریم که باید به این ظرفیتها منتقل شوند. این ترکیب باعث میشود چند گروه متفاوت که در گذشته سابقه فعالیت مشترک کمی با هم داشتند، با یکدیگر همکار شوند. در حال حاضر در این پلتفرمها افراد زیادی از حوزه IT وارد کار شده و اساساً گرداننده ماجرا هستند درحالی که قبلاً سابقه فعالیت اینچنینی در حوزه هنر را نداشتند. از طرف دیگر هم خیلی از همکاران ما در حوزه فیلمسازی و تلویزیون که دنیای IT برایشان ناشناخته بود وارد این همکاری شدند. این نکته به این دلیل قابل توجه است که هنوز خیلی از فیلمسازان قدیمی ما ترجیح میدهند فیلمنامه را با خودکار و کاغذ بنویسند و با نگاتیو فیلمبرداری کنند وقتی بحث دیجیتال میشود موجی از موضعگیری را میان آنها میبینیم.
در این بین نباید فراموش کنیم که به هر حال تکنولوژی چیزهایی را با خود میبَرد، درواقع بیشتر اوقات این ما نیستیم که میخواهیم تکنولوژی را نظاممند کنیم بلکه اوست که ما را نظاممند میکند و یک نظام جدید برای فعالیتهای ما شکل میدهد. این همان تعامل است که در کشورهای پیشرفتهتر معمولاً اتفاق میافتد ولی در کشورهایی مثل ایران شرایط متفاوت میشود چون ما باید کار را از اینجا شروع کنیم که ببینیم اصلا متولی کیست؟»
او که در یکی دو سال اخیر در بعضی جلسههای برگزار شده در خانه سینما، وزارت ارشاد، تلویزیون و یا شورای عالی فضای مجازی حضور داشته و برهمین اساس به اختلافهایی که در این جریان پیش آمده، آگاهی دقیقی دارد، ادامه داد: «در جلسههایی که حضور داشتم درباره« صوت و تصویر فراگیر» بحث میشد و هنوز هم این بحث وجود دارد. البته الان بیشتر روشن شده که درباره چه چیزی صحبت میکنیم چون آن اوایل موضوع خیلی خام بود و مثلا میگفتند اگر برنامهای از یک عدد خاص بیشتر مخاطب داشته باشد فراگیر محسوب میشود در صورتی که بعضی دیگر میگفتند فراگیر آن چیزی است که به عنوان پخش زنده میشناسیم و عملکرد آن را کاملا مطابق تلویزیون میدانستند در حالی که مخاطب در VOD حق انتخاب دارد و براساس یک مِنو آنچه را میخواهد تماشا میکند که این دیگر در تعریف فراگیری نمیگنجد. در این مورد اگرچه تجربههای جهانی وجود دارند، هنوز تعریف دقیقی در اینجا مشخص نشده چون در کشور ما موضوع نظارت باعث میشود این تعاریف از ابتدا طور دیگری تبیین شوند یعنی گاهی یک تغییر کوچک در ماهیت آن تعریف به وجود میآورند، چرا که میدانند در انتها به بحث نظارت میرسند. این یک پدیده است که ذهن دولتمردان ما در این سالها اساساً به همین شیوه عمل کرده است.»
در ایران آیندهنگری درباره VODهای داخلی و خارجی وجود ندارد
عسگرپور در پاسخ به اینکه آیا استانداردهای جهانی برای کارکرد این پلتفرمها وجود دارد و آنچه در ایران مانع ایجاد کرده صرفا مسئله «نظارت» است؟ گفت: بله البته وقتی به استاندارد جهانی اشاره میکنیم به این مفهوم نیست که همه کشورها به یک شیوه عمل میکنند. بسیاری از آنها حوزه اداره این موضوع را به گونهای قرار دادهاند که حاکمیت در آن نقش دارد هرچند به آن شکلی که ما رفتار میکنیم، نیست چون یک نسبت مشخص بین تعریف موضوع و قاعدهای که برای تنظیمگری در نظر میگیرند، وجود دارد. در کشور ما اساساً آینده نگری و آینده پژوهی در بسیاری از موارد موجودیت ندارد هرچند سازمانهای زیادی ممکن است سمینارهایی در این رابطه برگزار کنند یا مقالههایی نوشته شود اما انگار همه آنها مدلی از زیست هستند که به شکل مجزا اتفاق میافتند و در زندگی مردم جریان پیدا نمیکنند. در همین حوزه vod هنوز برای بسیاری از دست اندرکاران مشخص نیست که آینده این پدیده در دو، پنج یا 10 سال آینده چگونه خواهد بود، یعنی آنها با وضعیتی مواجه شدهاند که کرونا هم شرایطش را تغییر داد و حالا تبدیل به چیز عجیبی شده که چون از اول برایش فکر نکرده بودند درگیر تبعاتش شدهاند.»
این فیلمساز با اشاره به اختلافهایی که بر سر نظارت محصولات نمایش داده شده درVODها به وجود آمده است، اظهار کرد: «شاید به زودی برخی پلتفرمهای خارجی که الان هم در ایران فیلتر هستند، بخواهند فعالیت خود را در محدوده کشور ما تعریف کنند. به نظر من نهادهای حاکمیتی مثل موارد گذشته و داستان ویدیو، ماهواره و... هیچ تصوری از آن روزها ندارند و الان بیشتر درگیر این هستند که چه کسی باید سریالها شبکه نمایش خانگی را ممیزی کند.
اصولاً در کشور ما آیندهنگری با شعار همراه شده، یعنی وقتی برنامههای توسعه پنجم به بعد را نگاه کنید، شعار زیاد میبینید و آینده را با شعار ساختهاند. این شعارها مثل استکبارستیزی و جامعه تراز دینی،توجه به بنیانهای خانواده معمولا برای خوشآمد بخشی ازحاکمیت طراحی میشود و ربط چندانی به اجرا ندارد. بنابراین نگاهها در اکثر نهادها شعاری است در حالی که یک واقعیت مهم این است که ارتباط مخاطب با حوزه صوت و تصویر به طور جدی متحول شده است.»
بعضی سازمانها در VOD، بیشتر سرعتگیر هستند
وی در ادامه به مشکلاتی که شیوع کرونا در کشور برای سینما به وجود آورد اشاره و اظهار کرد: « آنچه ما امروز خیلی جدی با آن مواجه شدهایم چهار، پنج سال قبل در فیاپف مطرح شد، یعنی یکی از نمایندگان فدراسیون در حوزه اروپا گفت که سالنهای سینماییشان بخاطر حضور گسترده VODها به طور کامل در حال ورشکستگی است و این ورشکستگی فقط شامل حال سالنها میشد نه تولید چون اکوسیستم سینما در حال تغییر جدی بوده و هنوز هم است. بنابراین ارتباط مخاطب با حوزه صوت و تصویر و حجم تحولِ هر روزهی آن مستلزم حضور نهادهای چابک است تا به جای پراختن سریع به سانسور، روی کلیت موضوع متمرکز شوند، اما از آنجا که این بخش را بلد نیستند فقط حضور پررنگ در ممیزی را میبینیم.»
هنر بعضیها فقط نگران کردن مدیران تصمیمگیر است
او با تاکید براینکه با ورود تکنولوژیهای مدرن، بررسی تهدیدها و فرصتها موضوع مهمی میشود افزود: «سازمانهای زیادی هستند که پول میگیرند تا همین بررسیها را انجام دهد اما متاسفانه اگر هم کاری انجام شوددرمحدوده برخی نظریه پردازیهاست و به اجرا تبدیل نمیشود واجالتاً آنچه از دست حاکمیت بر میآید همان طراحی سازمانهای کنترلی است که این سازمانها به جای اینکه بتوانند فضای جدیدی ایجاد کنند بیشتر سرعتگیر هستند. در نتیجه، با تمام این شرایط ما به جای پیدا کردن تعاریف به درد بخور و مناسب و آینده نگری، درگیر چیزهایی هستیم که در خبرهای زرد آنها را میبینیم و این هم بخاطر ان است که اولین مدیران و دولتمردانی که در حوزههای نوین اظهارنظر میکنند غالباً همان محدودکنندهها هستند که معمولاً با ژست گسترش میآیند؛ یعنی ابتدا میگویند ما میخواهیم فضا را گسترش دهیم ولی بعد که مستقر میشوند و پایشان روی زمین سفت میشود و بودجه مشخص میگیرند به دلایل متعدد و با فشار نهادهای مختلف - که ما انواع و اقسام آنها را در سینما تجربه کردهایم - آن گفتمان گسترش تبدیل به محدود کردن و بستن و هر روز درگیر موضوع بودن میشود. اصولا هنر مهم این دسته از مدیران، نگران کردن مدیران تصمیمگیر است و در این موضوع هم ورزیدهاند. این تزریق نگرانی اگر با علم نسبت به یک موضوع همراه نباشد، لاجرم به سانسور منجر میشود.
این مقدمه را گفتم که توضیح دهم فضایی که در این حوزه وجود دارد بسیار پیچیده است. انجمن صنفی VODها دو سال است که ثبت شده و دوستانی دور هم جمع شدند و انتخاباتی برگزار کردند، اما تا همین یکی دو هفته قبل صدای خاصی از انجمن شنیده نمیشد؛ در حدی که وقتی با من صحبت کردند خیلی دقیق نمیدانستم چنین انجمنی وجود دارد و آنچه امروز باعث شده نیاز به احیای انجمن به شکل جدی در پلتفرمها احساس شود تا بخواهند به سمت کار صنفی جدی و تعریف منافع مشترک بروند، همین اتفاقهای چند ماه اخیر بوده است.»
وظیفه و اهداف انجمن صنفی VODها چیست؟
دبیر انجمن صنفی VODها در پاسخ به اینکه با وجود مشکلات و حاشیههای اخیر و نیز وضعیت پیچیدهای که تشریح شد، پلتفرمها براساس چه اهداف و وظایفی قرار است در انجمن باشند؟ بیان کرد: «به نظر من این انجمن در سه حوزه باید مطالعه و عمل کند؛ اول ارتباط با بخشهای ذیربط درمجموعه حاکمیت است تا به یک فهم مشترک از این عرصه جدید که قوانینی هم بابت آن وجود ندارد برسند. در حوزه فرهنگ و هنر ازاواخردهه 40 که یکسری قوانین شکل گرفت، دیگر اتفاق بزرگی رخ نداده است پس با یک فهم مشترک باید بدانیم درباره چه صحبت میکنیم. آیا بحث ما در این تکنولوژی و فضای نمایش همان برنامههایی است که از تلویزیون پخش میشوند و از طریق اینترنت هم قابل دریافت هستند؟ یا نه، یک موضوع گستردهتری مدنظر است که فرهنگ و اقتصاد خود را به وجود می آورد؟
به نظرم الان این انجمن صنفی آمادگی طراحی فضاهای لازم را برای نزدیک شدن به یک فهم مشترک دارد. آنچه من میگویم فراتر از بحثهای نظارتی رایج است که معمولاً به مجموعهها کمک میکند تا مضمحل شوند. ما باید از بحثهای زرد و دمدستی که خیلیها به آن مبتلا شدهاند و مدام از ممیزی و مجوزها حرف میزنند فراتر رویم.»
عسگرپور سطح دوم اهداف و وظایف انجمن را به مجموعههایی که در پلتفرمها فعال هستند مرتبط دانست و گفت: « در حال حاضر تعدادی از این پلتفرمها در انجمن صنفی VODها عضو هستند و تعداد زیاد دیگری را هم شنیدهام که مجوز گرفتند. درواقع آن نهادی که مسئولیت این حوزه را عهدهدار شده برای اینکه نشان دهد خیلی باز نگاه میکند و با نمایشِ "گسترش" وارد میدان شده، تعداد زیادی مجوز داده است. اینها باید شناسایی شوند و پلتفرمهایی که قابلیت دارند، عضو انجمن شوند. همچنین برگزاری جلسات مشترک با فعالان در سطوح مختلف از دیگر کارهای این انجمن است، چرا که انگار تقریبا هیچ ارتباط سیستماتیکی در این بین وجود نداشته و پلتفرمها فقط به عنوان نهادهایی که آثار را منتشر می کنند عمل کردهاند. تعدادی تهیهکننده و فیلمساز هم با آنها همراه شده و کار میکنند ولی خیلی از همکاران ما در سینما مثل تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان سینما و نیز بخشهای دیگر حرفها و نکاتی دارند که باید شنیده شود. باید این امکان فراهم شود که جلسات مشترک با فعالان حوزه در سطوح مختلف تشکیل و به تنظیم مقررات در حوزههای دستمزدی کمک شود. چون این مسئله یکی از همان مواردی است که در این دو، سه سال گذشته سوال برانگیز شده و برخی همکاران ما در سینما معتقدند دستمزدهای زیاد در این حوزه باعث شده آسیبهای جدی به سینما وارد شود.»
اهمیت تنظیم بازار و راه اندازی یک صندوق مالی
او با اشاره به اهمیت به تنظیم بازار نمایش افزود: «در یک دوره میبینیم که تعداد زیادی از سریالها با تِم مشابه منتشر میشوند و به نظرم برای خود پلتفرمها بهتر است که به این تنظیم بازار فکر کنند بنابراین ما با یک پیمان جمعی باید فضای کار را در محدوده فعالیت اعضا فراهم کنیم به طوری که همه اعضا به آن متعهد باشند. در این بخش نکته مهم دیگری که امیدوارم به سرعت راهاندازی شود سامانهای برای حمایت است. در کشورهای دنیا بخشهایی که با تغییر تکنولوژی آسیب میبینند مورد حمایت قرار میگیرند مثل زمانی که دوربین دیجیتال به بازار آمد و لابراتوارها و در واقع یکسری شغل از بین رفتند. به طور طبیعی شاغلان این حرفهها از طریق صندوقهای مالی از محل درآمدهای بخش جدیدی که به وجود آمده، حمایت میشوند و من امیدوارم باهمراهی دوستان در انجمن چنین بخشی را باهمکاری برخی نهادهای صنفی دیگرراه اندازی کنیم، اگرچه این کار در همه دنیا وظیفه دولتهاست اما سابقه نشان داده که چنین اتفاقی به دلایل مختلف مثل نداشتن انگیزه یا محدودیتهای بودجه درایران رخ نمیدهد بویژه آنکه گاهی کل ماجرا آنقدر تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار میگیرد که حمایتها شبیه آنچه در سینما رخ داد، به بنهای گوشت و مرغ تبدیل میشود و این اصلا در شأن حوزه فرهنگ و هنر نیست؛ بنابراین راه اندازی این مدل صندوق که آسیبدیدگان این حوزه مورد شناسایی و حمایت قرار گیرند می تواند یکی از فعالیتهای مثبت باشد.
تلاش برای محرومیت زدایی فرهنگی و عرضه خدمات با قیمت پایینتر
اما سطح سوم برنامهها و اهداف به سمت مخاطب پلتفرمها میرود، چون آنها حقوقی دارند که باید توسط نهادهای صنفی مورد توجه قرار گیرند. البته معمولا دولتها باید به این مسائل فکر کنند ولی از آنجایی که در حوزه دولت، همین الان هم تصمیمگیری پیچیده شده و مشخص نیست چه کسی متولی است، توجهی به حقوق مخاطب نمیشود. پلتفرمها میتوانند مقرراتی را طراحی کنند که به گسترش مخاطب در جهت کمی و کیفی کمک کند، تلاش برای محرومیت زدایی فرهنگی به عنوان یک سرفصل مهم بایدموردتوجه واقع شود . در کشور ما با این گستره جغرافیایی، همه مردم سطح درآمد یکسانی ندارند و اگرچه برخی پلتفرمها برای بعضی مناطق قیمتهای عرضه محصولات و اشتراک را پایین آوردهاند، اما باید ببینیم چگونه میتوان این کار را سیستماتیک کرد تا در برخی مناطق، محصولات تولید شده با قیمتی کاملا ارزان و حتی در بعضی جاها رایگان به مخاطب عرضه شود. همچنین ایجاد سامانهای برای نظرسنجی و برقراری تعامل از مهمترین کارهایی است که باید انجام شود.»
رفتارهای هیجانی و آپشنهای جذاب برای کاهش درد و سوزش!
عسگرپور در پاسخ به اینکه با توجه به نارضایتی پلتفرمها از وضعیت پیش آمده در بخش ممیزی و اینکه طبق گفته خودش هنوز متولی مشخصی در این عرصه وجود ندارد، طبق آخرین قانون یا بخشنامه صدور مجوزها در بخشهای مختلف مرتبط با فعالیت VODها به عهده وزارت ارشاد است یا ساترا؟ بیان کرد: «نمیخواهم خیلی وارد این قضیه شوم چون بعضی موضوعها به دادگاه کشیده شده و طرفین از هم شکایتهایی کردهاند. این مسائل خیلی جدی در انجمن مطرح شده و آنچه من در این ایام شنیدم این بوده که در دستگاه قضایی هم این موضوع خیلی روشن و مشخص نیست که کارها باید به استناد کدام بند و تعریف پیش برود،؛ یعنی تعریف مشخصی وجود ندارد و هر بخشی میتواند هر بندی را به سود خود تعبیر کند. در واقع این اختلاف نظرها فقط در حوزه نظارتی نیست، بلکه در ابعاد و جنبههای مختلف وجود دارد. به هرصورت بهم ریختگی ماههای اخیر توجیه درستی ندارد.
به نظرم نباید هیجانی برخورد کرد در حالی که میبینیم بعضیها در موضوعات ممیزی هیجان خیلی بالایی دارند و برای کاهش درد و سوزش، نام افراد خوشنامی را به عنوان ناظر و ممیز برنامهها به شیوهی ارائه آپشنهای جذاب برای نشان دادن گرایش فرهنگیشان معرفی می کنند. انگار یک گروه عالیرتبه قرار است تکتک آثار را ببینند ولی دست اندرکاران می دانند همه چیز در نهایت به دست همان نگاه بازبینی پخش تلویزیونی میافتد، بنابراین آنچه این روزها میبینیم کارکردهای مقطعی دارد و در طول این ۴۰ سال نهادها و افرادی را دیدهایم که به این شکل آمده و رفتهاند، بعضیها خیر و صلاح باقی میگذارند و بعضیها دعوا و جدل وسوءتفاهم.»
فعالیت مستقیم و غیرمستقیم 10 هزار نفر در VODها
این فیلمساز و مدیر فرهنگی که سابقه مدیریت در برخی شبکههای تلویزیونی، بنیاد سینمایی فارابی و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را هم در کارنامه کاری خود دارد، در ادامه خطاب به کسانی که در حیطه فعالیت VODها پیش از هر چیز سراغ ممیزی و سانسور میروند، گفت: « این دوستان باید نکات زیادی را در نظر بگیرند از جمله افراد شاغل در این بخش. طبق بررسیهایی که این اواخر انجام دادم متوجه شدم در دو سال گذشته و با وضعیت بغرنجی که سینما وتا حدی تلویزیون داشته، حدود پنج هزار نفر از همکاران ما از سینما و نیز تلویزیون به طور مستقیم با این پلتفرمها کار کردهاند که از میان آنها برخی ممکن است در چند پروژه کار کرده باشند و به شکل غیر مستقیم هم حدود همین مقدار با پلتفرمها همکاری داشتهاند. این اعداد بسیار مهم هستند و شایدبه همین دلیل است که بخش قابل توجهی از همکاران ما در سینما توانستند درشرایط بسیار سخت دو سال اخیر کارداشته باشند. وضعیت به گونهای است که همین الان اگر شما بخواهید فیلم بسازید، بسیاری از نیروهایی را که نیاز دارید مثل مدیر تولید، تدارکات، دستیار کارگردان و ... پیدا نمیکنید و عمدتاً مشغول کار هستند، این تقویتی است که با تغییر تکنولوژی به وجود میآید. البته روی همه بخشها به شکل مثبت تاثیر نمیگذارد ولی به طور کلی این یک موضوع مهم است که در حوزه امنیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. اما متاسفانه بعضیها مسائل را سادهسازی میکنند. ممکن است مجلس و دولت به این ابعاد بادقت توجه نکنند و متوجه تفاوت ظرفیت و فضای دو مدیوم تلویزیون و VOD نشوند ولی دوستانی که انگیزههای ممیزی بالا دارند باید توجه کنند و بدانند که با ساده کردن موضوع و ارائه گزارش اشتباه به سطوح بالاتر لزوماً اتفاق خوب و دراز مدت برایشان نمیافتد چون کمی که جلوتر میرویم مسائل بیشتر مشخص میشود.»
بعضیها در جیبشان مجوز VOD دارند
محمدمهدی عسگرپور در بخش دیگری از این مصاحبه درباره اینکه آیا نسبت میان تعداد کاربران و تعداد پلتفرمها را مناسب میداند چرا که به نظر میرسد با توجه به فروش فیلمها و سریالهای خارجی دانلود شده در این سامانهها سود مالی بر کار فرهنگی ارجحیت دارد، گفت: «بله، گردش مالی در این حوزه بالقوه وجود دارد هم دربخش سالم وهم دربخش ناسالم .ازآنجایی که بخش قابل توجهی از آیندهی صوت و تصویر در همین حوزه مالی است و تقریباً تبدیل به مفروض مشترک شده است. برخی برای عقب نماندن ازقافله و لابد آینده نگری با خود گفتهاند بد نیست مجوز چنین موسسهای را هم بگیریم. اصولا در کشور ما خیلیها هستند که مجوزهای مختلفی در جیب خود دارند و حتی در مقطعی این مجوزها خرید و فروش میشد و حالا هم ممکن است بشود، یعنی آنها معتقدند ضرر ندارد که مجوزهای مختلفی داشته باشند به همین دلیل است که آمار واقعی با آنچه در عمل میبینیم فرق دارد. به هرصورت به هم ریختگی وفقدان استراتژی و نبود قوانین مناسب نتایج مختلفی داردکه غیر از مورد ذکر شده درحوزه قاچاق هم معنای خودش راپیدامی کند، البته به هیچ گرفتن کپی رایت هم شمایل این بازار را پیچیدهتر کرده است.»
او در ادامه درباره تعداد مخاطبان VODهای ایرانی توضیح داد: «آمار دقیق را خود VODها باید ارائه کنند ولی بنظرم به ازای هر کاربر مستقیم حدود سه برابر غیرمستقیم وجود دارد و میدانم دورنمای آنها بر این مبناست که در پنج سال آینده مخاطبین خود را چندین برابر کنند. البته در بررسی آمار مخاطبان بویژه تماشاگران یک سریال یا فیلم در VODها وضعیت کاملا متفاوت و حتی پیچیدهای با دیگر کشورها داریم. در جاهایی که قانون کپیرایت به طور جدی اجرا میشود، تعرفههای استفاده از خدمات پلتفرمها مثل نتفلیکس بالاست وقاچاق و نمایش بدون قرارداد هم موضوعیت ندارد ولی در ایران وقتی اثری در یک پلتفرم منتشر میشود بلافاصله وارد شبکههای ماهوارهای، سایتها و کانالهای تلگرامی میشود وبه همین دلیل نمیتوان آمار دقیقی از تعداد مخاطبان آن اثر داد، ضمن اینکه در خارج از کشور معمولا هر کاربر از اکانت خود استفاده میکند ولی در اینجا یک کاربر یعنی مثلاً سه کاربر و ناگهان میبینیم پنج نفر اکانت خریداری کردهاند اما در حقیقت ۴۰ نفر از آن استفاده میکنند.»
VODها آمادگی شفافسازی دارند
وی در پاسخ به اینکه آیا در انجمن صنفی VODها ایجاد یک ساز و کار برای ارائه آمار دقیق و شفاف در دستور کار است یا خیر؟ گفت: « در چند سال گذشته اتهامهایی متوجه پلتفرمها شده - فارغ از اینکه واقعیت دارند یا ندارند - و باید توضیحاتی داده می شد. البته مدیران پلتفرم ها توضیحاتی هم دارند ولی برای من سوال بود که چرا اینقدر در مقابل پرسشها وانتقادها سکوت کردهاند؟ چراکه وقتی انتقادی به شما وارد میشود و دائم تکرار شود، اگر پاسخ ندهید به این معناست که آن انتقاد درست است، بنابراین باید در این حوزه شفافسازی صورت گیرد و من هم مسئله را مطرح کردم و خوشبختانه آمادگی وجود دارد تا اقدام شود.»
ادامه این گفتوگو به اینجا رسید که بسیاری از مدیران سازمان سینمایی در دو سال گذشته مشکلات امروز را با ورود ساترا پیشبینی میکردند، بویژه آنکه گفته میشد پلتفرمها ناچار به همکاری و اخذ مجوز از ساترای زیر مجموعه صدا و سیما هستند. عسگرپور در باره اینکه با جدلهای اخیر بر سر ممیزیها چه پیشبینیای از آینده فعالیت VODها و نیز شبکه نمایش خانگی دارد؟ بیان کرد: « در این مورد بخشی از ماجرا به نهادهایی مثل تلویزیون و ارشاد مربوط میشود و بخشی هم اصلا به آنها مربوط نیست ولی نکته مسلم این است که این شبکهی تکنولوژی دیگر قابل مسدود کردن نیست مگر اینکه نهادهای حاکمیتی بخواهند با استدلالهایی که امثال من نمیفهمند چنین کنند که بعید میدانم دلیلی وجود داشته باشد تا این چنین به سیم آخر بزنند و بخواهند چنین موقعیتی را مضمحل کنند، آن هم در شرایطی که هیچ جایگزینی برایش وجودندارد و بعید میدانم کسی بگوید با تعطیل شدن پلتفرمها، تلویزیون بهتر عمل میکند؛ بنابراین به نظرم هیچ عقل سلیمی در مجموعه حاکمیت به این نتیجه نمیرسد که پلتفرم ها به سمت اضمحلال بروند اما نهادهایی هستند که ما در طول این سالها حضورشان را در سینما زیاد تجربه کردهایم و دوست دارند همه چیز را کنترل کنند. آنها با انگیزههای مختلف در این وسط نقش آفرینی میکنند و به مرور زمان نقششان مشخص میشود. به نظرم توازن حضور آنها در این بخش مانند حوزههای دیگر نیست، چون سرعت تغییرات در اینجا فرق میکند و عمل شیمیایی آن هم متفاوت است یعنی ممکن است به زودی اتفاقهایی بیفتد که این حوزه، نهادهای رسمی وغیررسمی خود را به وجود بیاورد و نهاد سرسختی که داعیه نظارت و ممیزی را داشت اصلاً دیگر حضور نداشته باشد. این موضوع الان شمایل خودش رانشان نداده است.»
سینماییها واکنش جدی به سانسور در شبکه نمایش خانگی خواهند داشت؟
او در پاسخ به اینکه آیا تصور میکند در ادامه روند ممیزیها و همراهی نکردن سازندگان محصولات عرضه شده در پلتفرمها، واکنشی جدیتر از سوی سینماگرانی که این روزها فعالان اصلی vodها هستند رقم بخورد؟گفت: « سابقه نشان داده که این اتفاق میافتد و هر کدام از کسانی که به بهانه سریالسازی، نفع اقتصادی یا کار فرهنگی وارد این جریان شدهاند به هر حال عکسالعملهای خاص خود را نشان خواهند داد. مشابه این ماجراها برای خود من قبلا در تلویزیون هم رخ داده که مثلاً گفتهاند این دو پلان را حذف کنید. در چنین موقعیتی یک نفر ممکن است بگوید اشکال ندارد، دو پلان را حذف میکنم، سریال تمام میشود و تسویه حساب میکنیم و هر کسی به دنبال زندگی خود میرود، اما یک نفر دیگر ممکن است بگوید آن دو پلان آنقدر اهمیت دارند که حذفشان کیفیت کارم را زیر سوال میبرد. اینها تضادهایی است که به مرور با آنها مواجه خواهیم شد و فکر میکنم ممیزی این حوزه، آنقدری که دوستان فکر میکنند روشن و واضح است، روشن نیست. دلیل آن هم به ماهیت این فضا برمیگردد که با ماهیت تلویزیون به شدت متفاوت است، چون آنجا هر شبکهای را در هر لحظه که بخواهید میتوانید ببینید ولی اینجا VIDEO ON DEMAND است یعنی تماشا بر اساس درخواست و انتخاب صورت میگیرد.»
حیات سینما با رونق VODها در خطر است؟
عسگرپور در بخش پایانی این گفتوگو درباره نگرانیهایی که برخی سینماییها به رونقگیری پلتفرمها و آسیبی که در شرایط کرونایی به حیات سینما وارد شده است، و اینکه آیا طرح این موضوع در فیافپ - همانطور که در ابتدای مصاحبه اشاره کرد- با راهکاری همراه بوده است یا خیر؟ اظهار کرد: «آنچه در نهادهایی مثل فیاپف مطرح می شود، بعدا به اتحادیه اروپا ارائه شده تا در آنجا به صورت قانون تصویب و برای حمایت از بدنه سینما اجرایی شود. در اینجا هم مدیریت باید هوشمندانه راهکاری را پیدا کند. به نظرم راهکار هم وجود دارد تا همه اینها (سینما و VODها) در نهایت (و پس از پایان دوران کرونا) به حیات طبیعی خود ادامه دهند. اما مدیریت باری به هرجهت که بگوید حالا صبر کنیم ببینیم چه میشود آسیبهای زیادی را ممکن است به جامعه سینما وارد کند، چون زمینه آسیبپذیری سینما بیشتر از بخشهای دیگر است. براساس آمار همین یکی، دو سال تصور کنید اگر این پلتفرمها فعال نبودند بسیاری از همکاران ما که بیمه بیکاری و حقوق ماهیانه ندارند چه وضعیتی داشتند! اینها از مواردی است که در برنامهریزیها باید مورد توجه قرار گیرد بهخصوص در دوران پاندمی که شبکه نمایش خانگی، سینما را از بین نبرد بلکه فعلاً به آن کمک کرده است ولی قطعا برای آینده باید فکر کرد که این دو چگونه میتوانند به هم کمک کنند.
الان در سینما حدود ۲۰۰ فیلم سینمایی در صف اکران هستند. من تعدادی از آنها را دیدهام و واقعیت این است که خیلی از آنها، قابلیت عرضه روی پرده ندارند. سینما و لذت دیدن فیلم روی پرده بزرگ با مخاطبان بیشتر، کارکرد خود را در دنیا دارد و باز هم میتواند به کارش ادامه دهد، اما قطعاً یک مدیریت مسلط لازم است و اگر نباشد ممکن است همین هم از دست برود. در دو سال گذشته در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی میزان نمایش و تولید در مقاطعی تقریبا به صفر رسید، برخلاف کشور ما که میزان تولید تقریباً تغییرزیادی نکردولی نمایش دربسیاری ازاوقات منتفی شد، بنظرم باید بپذیریم واردعصرتازه ای شده ایم که اگرقراعد آن رامتوجه نشویم با نابودی برخی زیرساختها و مشاغل مواجه میشویم که برای آنها از قبل فکر نشده است.»
انتهای پیام
نظرات