دکتر علی باغدار دلگشا، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در یادداشتی که در اختیار ایسنا گذاشته است، آورده: « شریعتی را دگر اندیشی چند بعدی میتوان معرفی کرد. او در عین آن که منتقدی اجتماعی است، نو اندیشی دین ورز نیز هست. در حال آن که منتقد تاریخ است به عنوان یک معلم تاریخ، بازآفرین همان تاریخ نیز میباشد.
اندیشه ورزی و نظریه پردازی هایش در ساحت تاریخ، ایمان، شریعت، آزادی، سنت و جامعه قابل تعریف و تحقیق است.
شریعتی از ایده پردازان ''حکومت اسلامی'' است. او بود که برای نخستین بار در دهه سی شمسی در روزنامه خراسان شعار سیاسی '' نه شرقی نه غربی بل اسلامی'' را در ساختار سیاسی- هویتی مطرح ساخت.
شریعتی را میتوان نوگرایی دانست که در تلاش بوده است تا با طرح سوال ''چگونه شدن''، ایدهای نوین در مسیر نوگرایی بسازد، ایدهای برای رسیدن به تجددی بومی.
شیوه ایده پردازی شریعتی را در طرح مسائل دوگانهای میتوان دانست که پس از نقد هر دو با بهره گیری از شخصیت آفرینی و مدل آرایی در تلاش برای خلق ایده و مدلی در قالب نوع سوم بوده است برای مثال در عرصه مسائل زنان، با رو در رو قرار دادن دو الگوی '' املیسم متدین'' و '' فکلیسم متمدن'' به معرفی ویژگیها و در نهایت نقد و نفی هر دو پرداخته و با بازتولید '' زن متعهد و مسئول'' به شخصیت آفرینی نوع سوم در قالب '' زن فاطمه وار'' پی پردازد.
در عرصه تاریخی نیز با بازآفرینی شخصیتهای تاریخی چون علی در قامت حقیقتی بر گونه اساطیر، سلمان در قامت مسلمانی با اصالت و پاک و بازتولید ابوذر در قالب سوسیالیستی خداپرست، یک هدف معین را دنبال میکند و آن توجه به هویت و اصالت و رسیدن به تجدد بومی از مسیر بازآفرینی تاریخی است، مسیری که با گذشت ۴۴ سال از درگذشت شریعتی، همچنان میتواند تداوم داشته باشد.
شریعتی: راهی ادامه دار است و همچنان در خود، ایده نا تمام طرح یک انقلاب را دارد.»
انتهای پیام
نظرات