به گزارش ایسنا، شاید بارها درباره اینکه فلان واژه چگونه شکل گرفته و یا چه موقع و از چه منبعی وارد زبان فارسی شده، و در طول زمان دستخوش چه تغییراتی در ساختار و معنا شده، فکر کرده باشید و خواندن سیر تحول واژهها برایتان جذاب باشد. حال موسسه لغتنامه دهخدا در سلسله یادداشتهایی با عنوان «یک فنجان واژهشناسی» به قلم بهروز صفرزاده، از اعضای هیئت مولفان این موسسه، به کالبدشکافی برخی واژههای رایج در زبان فارسی میپردازد و چند و چون پیدایش و تحول آنها را میکاود.
فرودگاه
واژه فارسی «فرودگاه» از دو جزء تشکیل شده است: فرود + _گاه.
«فرود» کوتاهشده «فرود آمدن» است و «_گاه» هم پسوند مکان است. بنابراین فرودگاه یعنی محل فرود آمدن هواپیما.
اما میدانیم که فرودگاه هم محل فرود آمدن هواپیماست و هم محل به هوا خاستن آن. میبینیم که در ساخت این واژه فقط به یک جنبه از مفهوم توجه شده است. این پدیده در واژهسازی طبیعی است و نباید آن را ضعف تلقی کرد.
جالب است که در زبان عربی به جنبه دیگر مفهوم توجه کردهاند: «مَطار» به معنی فرودگاه، اسم مکان از طیر و طَیَران و به معنی محل پرواز یا «پروازگاه» است.
در زبان انگلیسی فرودگاه را «بندر هوایی» دانستهاند: airport از جزء air (هوا) و port (بندر) تشکیل شده است.
قرارداد
واژه «قرارداد» از دو جزء تشکیل شده است: قرار + داد.
این واژه برگرفته از فعل مرکب «قرار دادن» است، اما نه به معنای رایج این فعل در فارسی امروز، یعنی گذاشتن و نهادن؛ بلکه به معنای قدیمی آن یعنی «توافق کردن».
«قرار دادن» به معنای توافق کردن، در متون کهن فارسی به کار رفته است. مثلاً در قدیم میگفتند «من با فلانی قرار دادم که چنین و چنان کنم.»
بنابراین «قرارداد» در اصل یعنی توافق.
مانور
واژه فرانسوی manoeuvre از ریشه لاتینی و متشکل از دو جزء است، که جزء اول به معنای «دست» و جزء دوم به معنای «کار» است.
بنابراین مانور در اصل یعنی کاری که با دست انجام میشود، یا به دیگر سخن کارِ دستی/ یدی.
این واژه بعدها تحول معنایی یافته و اصطلاحی نظامی شده است. گویی فرماندِهان عملیات نظامی را با دست اداره و هدایت میکنند.
در سالهای اخیر نیز برابرنهاده زیبای «رزمایش» (رزم + آزمایش) به جای آن رواج یافته است.
عربها هم کار جالبی با این واژه فرانسوی کردهاند: آن را در قالب باب مفاعله ریخته و «مُناوَرَة» را ساختهاند، چنانکه گویی از ریشه «نور» است.
انتهای پیام
نظرات