این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره مواجهه ادبیات با بحرانهایی مانند جنگ، بلایای طبیعی و بیماریهای همهگیر از جمله کرونا، اظهار کرد: ساختمان داستان به نحوی است که بر اساس رخدادها نوشته میشود. معمولا داستان از واقعهای حرف میزند که از تعادل خارج میشود و دوباره به یک موقعیت جدید و یا تعادل برمیگردد. بنابراین در آمدن کرونا در زندگی مردم عادی و خارج کردن زندگی آنها از حالت تعادل است که شما کلمه بحران را به کار میبرید و من کلمه مواجهنشده و روبهرونشده را به کار میبرم.
او سپس گفت: ما در این مدت مرگ، ویرانی، دوری از هم، تنهایی و خشونت خانگی را داریم، در این مدت کشتن همدیگر و عریان شدن در مقابل یکدیگر حتی بعد از ۳۰-۴۰ سال زندگی کنار هم را داریم، همه اینها دستمایههایی هستند که در مواقعی که شما نامش را بحران میگذارید، واضحتر میشوند. یک نویسنده و یا یک فرد عادی که نمینویسد در مقابل این وقایع گارد میگیرد و واکنش نشان میدهد. نویسندگان یکی از انواع واکنش را نشان میدهند که آن نوشتن است. یا مثلا واکنش موسیقیدانها این است که در این موقعیت در صفحات مجازی ۱۰ نفر ۱۰ نوع ساز میزدند. درباره دیگران هم همین اتفاقها افتاده است.
علی خدایی که به واسطه کار در آزمایشگاه مواجهه نزدیکتری با کرونا دارد، همچنین اظهار کرد: مهمترین اتفاقی که برای من افتاد، دیدن بیماران کرونایی بود که اقوامشان از ترس بیماری آنها را رها میکردند و میرفتند و این تنهایی آن شخص را ویران میکرد و انتظار داشتند کادر درمان علاوه بر درمان خلأ روحیشان را پر کنند. ببینید در این صورت چه اتفاقاتی برای روح پرستاران و کادر درمان میافتد؟ در آن واحد باید به چند مریض میرسیدند، به چند نوع روحیه میرسیدند و بعد میرفتند به خانواده خود میرسیدند. ادبیات همه اینها را مینویسد، کما اینکه ما عکسهایی داریم درباره دوران وبا در دوره قاجار و قحطی ایران. هیچکدام برای ما درس نشد و ما فقط با دیدن عکسها گفتیم آخ آخ... اما ادبیات اینها را مینویسد و به یادگار میگذارد. ادبیات به عنوان تجربه انسانی برای ما مینویسد و نشان میدهد و میگوید شما آدمها در مقابل بحرانها از جمله کرونا این شکلی هستید.
نویسنده «آدمهای چهارباغ» و «از میان شیشه از میان مه» در ادامه گفت: موضوع دیگری که در کنار رها کردن بیماران برای من وجود داشت خشونتهای خانگی بود که آمارش به شدت افزایش داشت. در یک سال اخیر هر مسابقهای برگزار شد، یک بخش کرونا برایش گذاشتند، مسابقه نقاشی، شعر و داستان و...، چون اینها راحتترین چیزهایی هستند که روح زخمخورده آدمها را میتوانند نشان دهند، روحی که واقعا آسیب دیده است. ادبیات مانند گنجینه این وقایع را در خود ثبت میکند و به آدمها ارائه میکند، اما راه حل نمیدهد.
خدایی خاطرنشان کرد: هرکدام از ما چه کرونا گرفته باشیم و چه کرونا نگرفته باشیم، خیلی چیزها را در این مدت تجربه کردهایم و خیلی از نکاتی را که در عمرمان دستنیافتنی بود، دریافتیم؛ نه اینکه مثلا بفهمیم آدم خسیسی هستیم یا نه، این موضوع به ما نشان میدهد ما چقدر آدم بودیم و یا باید چقدر آدم باشیم. ادبیات این کار را میکند و حتما حتما در بقیه بحرانها هم خود را نشان میدهد. مثلا شما ادبیات جنگ را ببینید. ادبیات درباره تمام چیزهایی که به روابط انسانی برمیگردند و میتوانند در زندگی او بحران ایجاد کنند، از ایستادن ماشین در وسط جاده تک و تنها و وجود حیوان در کنار ماشین، یا موقعیتهای ناامیدکننده که بحران ایجاد میکند، مینویسد و در مقابل جهان عادی قرار میدهد و میگوید خواهی پند گیر خواهی پند نگیر.
انتهای پیام
نظرات