به گزارش ایسنا، فاطمه دانشور با اشاره به وضعیت بافت فرسوده در پایتخت با بیان اینکه نتایج تحقیقات نشان میدهد که بین میزان ارتکاب جرایم و ویژگیهای محل وقوع جرم ارتباط معناداری وجود دارد، گفت: از این نظر بافتهای فرسوده شهری مکانهای مستعدی برای پیدایش و رشد جرایم و آسیبهای اجتماعی به شمار میروند، به طوری که به گفته کارشناسان و مسوولان و به گواه آمار و ارقام، این بافتها به محلی برای انجام فسادهای اخلاقی، آسیبهای اجتماعی و جرم و جنایت تبدیل شده است، اما پرسش اصلی این است که وجود چه ویژگیها و عواملی در بافت فرسوده موجب شده است که میزان بالایی از آسیبها و انحرافات اجتماعی در این محلههای شهری وجود داشته باشد؟
وی با بیان اینکه توسعه فرسودگی، کمبود تاسیسات و تجهیزات و از بین رفتن مرغوبیت محدوده بافتهای فرسوده شهری از یک طرف موجب تنزل رتبه اجتماعی محدودههای مزبور در نگاه شهروندان و از طرف دیگر باعث افزایش میزان مهاجرت افراد اصیل و بومی با توان اقتصادی مطلوب و جایگزین شدن آنان با افراد با توان اقتصادی پایینتر و اقشار مبتلابه آسیبهای اجتماعی نظیر معتادان و مهاجران بیگانه شده است، گفت: از این رو به تدریج ارزشهای فرهنگی و احساس تعلق به خانه، محله و شهر به فراموشی سپرده میشود؛ به نحوی که در برخی موارد حیات شهری نیز تهدید میشود و با رکود و فرسودگی بیش از حد بافتهای فرسوده، این فضاها به مکانهایی مناسب برای کجرویهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی مبدل میشوند.
دانشور در مورد افزایش مهاجران در این بافتها نیز افزود: لازم به ذکر است که تنها انگیزه ساکنان جدید برای زندگی، داشتن یک سرپناه است و آنها در این بخش از شهرها با توجه به نازل بودن قیمت مسکن به رغم تفاوتهای فاحش فرهنگی، اسکان مییابند. بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساکنان، دچار آشفتگی و سردرگمی میشوند و به تبع آن بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این محلها پدید میآید.
رئیس کمیته اجتماع شورای شهر تهران با بیان اینکه بافتهای فرسوده شهری برآیند نارساییها و معضلات مختلف شهری هستند که طی سالیان گذشته به دلیل نبود برنامههای روشن و کارآمد توسعه شهری یا ناتوانی سیستم مدیریت شهری در تامین خدمات مورد نیاز این بافتها به وجود آمدهاند گفت: در نتیجه محدودههایی از شهر، دچار معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شدهاند و کانون مناسبی برای رشد آسیبهای اجتماعی فراهم آورده است؛ چراکه همیشه مسائل و معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده در طرحهای نوسازی و بهسازی شهرها، همواره از وزن و اهمیت کمتری در مقایسه با معضلات کالبدی (فیزیکی) برخوردار بوده است، هرچند که همان معضلات کالبدی نیز به دلیل عدم توجه به مسائل اقتصادی نتوانسته حل و فصل شود. این در حالی است که بررسیها در کشورهایی که در زمینه احیای بافتهای فرسوده خود موفق بودهاند، نشان میدهد که توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنان از وزن خاصی برخوردار بوده و همواره مبنای برنامهریزی توسعه اینگونه بافتها در هم پیوندی پایدار با کل شهر قرار گرفته است.
دانشور با بیان اینکه در هر صورت بافت فرسوده عمدتا یک معضل اجتماعی است تا معضل کالبدی، گفت: درست است که کالبد اکثر بلوکها فرسوده میباشند، اما مشکل بافتهای فرسوده چه در ایران و چه در سایر کشورها، بحث مسائل اجتماعی و فرهنگی است. این به آن معنا است که مردم باید از طریق اطلاعرسانی ترغیب شوند، آگاهیشان نسبت به شرایط زندگی افزایش یافته و درصد مشارکتشان در مورد این امر مهم ارتقاء داده شود. در حقیقت نوسازی بافتهای فرسوده فقط تخریب بنا نیست که بخواهیم مردم را بالاجبار وارد کنیم.
بر اساس گزارش شورای شهر، وی افزود: در حال حاضر رویکرد فرهنگی با تاکید بر نقش مشارکت مردم در اجرای طرحهای شهری و تامین منافع متقابل بین گروههای مختلف مردمی، یکی از کلیدهای برون رفت از مشکلات مربوط به بافتهای فرسوده میباشد. موضوع بافتهای فرسوده و پایدار کردن بافتهای قدیمی شهر یک مساله اصلی در حوزه مدیریت شهری است و از آنجا که بافتهای فرسوده هم یک تهدید بالفعل و هم یک تهدید بالقوه برای یک شهر و شهروندان آن میباشد. ضرورت نگاه تخصصی و برنامهریزی کارشناسی برای نوسازی بافتهای فرسوده در هر مقطع زمانی مدیریت شهر بسیار حائز اهمیت است، لذا بافتهای فرسوده یک مساله مهم و به نوعی از مولفههای مسالهساز مدیریت شهری است که توجه ویژهای را میطلبد.
انتهای پیام