همه ادیان آسمانی و انبیاء الهی برای ایجاد صلح و امنیت در دنیا و هموار کردن مسیر سعادت و کمال انسانها برانگیخته شدند و هرکدام در زمان خود به این رسالت مهم عمل کردند که کاملترین و جامعترین مرحله عمل به این رسالت با وجود مقدس خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) و دین مبین اسلام کامل به منصه ظهور رسید.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، صلحی که اسلام در پی استقرار آن است، شرافتمندانه، همه جانبه و برخوردار از پشتوانههای ژرف اخلاقی است، صلحی که کرامت انسانی مسلمانان را حفظ میکند، تمامی عرصههای زندگی آنان را در بر میگیرد، و به حقوق واقعی بشر ارج و احترام عمیق میگذارد و بر آزادی تفکر و انتخاب آگاهانه بشر متکی است.
امروز بشر در سراسر این کره خاکی به هر دلیل و بهانه با خشونت و جنگ طرف است و به دنبال راه حل و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت است در حالی که تمام انبیاء الهی ما را به صلح و سازش و پرهیز از هرنوع خشونت دعوت کردهاند.
در ادامه به گوشهای از سفارشات فراوان در دین مقدس اسلام و مسیحیت در این باره اشاره میکنیم:
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم میفرمایند: " ای کسانی که ایمان آوردهاید: همگی به صلح روی آورید1".
حضرت محمد (ص) برای گسترش صلح، آرامش و رحمت مبعوث گردیده است، طبیعتا دینی که اساس آن رحمت باشد، پیامبر آن نیز باید پیامآور رحمت و صلح باشد. که آیه ١٠٧ سوره انبیاء میفرماید: "و ما تو را جز مایه رحمت برای جهانیان نفرستادیم".
همچنین در آیهای دیگر میخوانیم: " اگر(دشمنان) به صلح مایل شدند تو نیز از در صلح وارد شو و بر خدا توکّل کن که او شنوای دانا است2".
امام علی(ع) نیز که شاگرد پرورش یافته مکتب رسول خدا(ص)هستند درباره اهمیت صلح میفرمایند: "من صلح را، تا آنگاه که مایه وهن اسلام نباشد، کارسازتر از جنگ یافتهام3".
ایشان همچنین فرمودند: " اگر دشمن، تو را به صلح فراخواند و خشنودی خدا در آن بود، آن را ردّ مکن؛ زیرا صلح مایه آسایش سپاهیان تو و راحتی خودت از اندوهها و ایمنی سرزمین تو است4".
در کتاب تحفالعقول در بخش سخنان بزرگان دینی دو جمله زیبا از حضرت عیسی بن مریم(ع) نقل شده که فرمودند: "خوشا بر مهرورزان به یکدیگر! هماناناند که به روز رستاخیز، رحمت شوند".
آن حضرت همچنین میفرمایند: "خوشا بر سازشدهندگان میان مردم! هماناناند که به روز رستاخیز مقرّباناند".
منابع روایات:
1- سوره بقره: آیه 208.
2- أنفال، آیه 61.
3- غررالحکم و دررالکلم، ح 10138.
4- نهج البلاغه، نامه 53.
انتهای پیام