وجود خبرگزاريهاي متعدد و سايتهاي خبري گروهي يا حتي يك نفره باعث شده خبرنگاران رسانههاي مكتوب از حوزه خبري خودشان و حرفهيي بودن فاصله بگيرند.
ناصر بزرگمهر - روزنامهنگار - در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينكه هر رسانهاي بتواند مخاطب كافي و كامل داشته باشد، حرفهيي تلقي ميشود، اظهار كرد: رسانه را بدون مخاطب نميشناسم و تعريفي براي آن ندارم، بنابراين مخاطبشناسي مهمترين محور يك رسانه به حساب ميآيد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به چهار محور مورد توجه در بحث رسانه عنوان كرد: مخاطبشناسي، داشتن شكل مناسب، محتواي غني و زبان گويا اين چهار محور را تشكيل ميدهند كه محورهاي ذكر شده بدون محور اول معنا و مفهومي ندارند.
او خاطر نشان كرد: اگر هر رسانهاي بتواند مخاطبان خاص خود را جمعآوري كند، ميتواند بعد از مدتي خودش را يك رسانه حرفهيي تلقي كند.
اين كارشناس ارتباطات افزود: تمام عوامل يك رسانه حرفهيي از دبير و سردبير گرفته تا نيروي فني، حرفهيي هستند، هرچند ممكن است بتوانيم گاهي از نيروهايي مثل حروفچين، صفحهآرا و يا منشي غير حرفهيي استفاده كنيم اما بدون شك نميشود از خبرنگار غيرحرفهيي استفاده كرد.
او با ابراز تاسف از اينكه در روزگاري به سر ميبريم كه از دستگاههاي الكترونيكي، تلفن همراه، فكس، اينترنت و ايميل منتظر خبر هستيم، گفت: متاسفانه گاهي خبرنگاران به اصطلاح حرفهيي در رسانهها حتي اخبار ارسالي روابط عمومي سازمانها را دوبارهنويسي نميكنند و با همان سربرگ سازمان به حروفچين واگذار ميكنند.
وي ادامه داد: در حال حاضر روزنامههايي را ميتوانيم ورق بزنيم كه تفاوت چنداني مثلا با خبرگزاري ايسنا ندارند و براي كسب خبر از طرف خبرنگاران و دستاندركاران روزنامه هيچ تلاشي صورت نميگيرد.
او درباره دلايل دور ماندن مطبوعات از موقعيت حرفهييشان ابراز كرد: بيتوجهي به خبر، صفحهآرايي نامناسب، انتخاب حروف نامعقول، جمع نادرست مطالب، نبود نقد صحيح و درست در مطبوعات و هويت نداشتن روزنامهنگاران و خبرنگاران همه ما را از يك رسانه حرفهيي دور كرده است.
اين روزنامهنگار با اذعان به اينكه امروزه خبر متعلق به خبرگزاريها و رسانههاي الكترونيك است، بيان كرد: هنوز بعضيها در مطبوعات باور ندارند كه اين موضوع متعلق به خبرگزاريها است و يك مطبوعه حرفهيي بايد به تجزيه و تحليل، نقد، گفتوگو و يادداشتهاي كوتاه بپردازد.
بزرگمهر درباره سياستگذاريهاي عرصه مطبوعات خاطر نشان كرد: با سياستگذاريهاي كلي در همه حوزهها موافق هستم ولي گاهي اوقات از كليات وارد جزييات ميشويم و بر همين اساس داراي سياستگذاريهاي خاص در جزييات هم ميشويم كه عملا فيلتري است بر دهها فيلتر ديگر در عرصه مطبوعات.
او افزود: در راستاي سياستگذاريها نميتوان از افرادي بهره برد كه در طول عمرشان يك بار هم خبرنامهاي چهار صفحهاي براي يك سازمان منتشر نكردهاند و بايد توسط كساني نوشته شود كه از دستاندركاران حرفهيي مطبوعات بودهاند.
اين استاد دانشگاه تهران دلايل محافظهكاري برخي منتقدان را جدي گرفته نشدن نقد دانست و يادآور شد: بايد فرهنگ نقد و نقدپذيري را در اين سرزمين نهادينه كنيم و باور داشته باشيم.
وي گفت: بسياري از مسوولان ما بر خلاف آنچه كه ميگويند تحمل كوچكترين انتقادي را ندارند و به همين دليل واژهاي توسط اين افراد تحت عنوان نقد سازنده ساخته شده است. در حالي كه حوزه نقد، سازنده و غيرسازنده ندارد.
اين روزنامهنگار هر نقدي حتي نقدهاي مخالف ديدگاه عدهاي خاص را سازنده بيان كرد و ادامه داد: به نظر ميرسد اگر سازمانها و مسوولان به جاي انواع شكاياتي كه از منتقد يا نويسنده ميكنند، كمي به فرمان مولا علي (ع) به مالك اشتر كه فرمودند" گزيدهترين همكاران تو كسي است كه با تو سخن تلخ و حق را بي پردهتر بگويد" توجه ميكردند هرگز كسي از منتقد نميرنجيد.
او در پايان تصريح كرد: متاسفانه ضريب انتقاد در كشور ما بسيار پايين است زيرا مديران تحمل نقد را ندارند و از نقد تعريف مجيزگويي و بله قربان را ميشناسند.
انتهاي پيام