/همايش اخلاق و روابط بينالملل/ سيدمحمدكاظم سجادپور: واقعگرايي يك نظريهي اخلاقي نيست
سيدمحمدكاظم سجادپور با اشاره به جايگاه مباحث اخلاقي در روابط بينالملل موضوع اصلي روابط بينالملل را جنگ و صلح معرفي و تصريح كرد: هرچند قالب نگاه رئاليستها در روابط بينالملل در موضوع اخلاق مطرح بوده است، اما مسالهي محوري در روابط بينالملل جنگ صلح بوده و خواهد بود. در مباحث اخلاقي جنگ حائز اهميت است و مفهوم جنگ عادلانه تا به حال محل بحث و گفتوگو است. به گزارش خبرنگار سياسي خارجي ايسنا، سيدمحمدكاظم سجادپور عضو هيات علمي دانشكدهي روابط بينالملل وزارت امور خارجه با اشاره به نقش نهادهاي مسيحي در مباحث اخلاقي روابط بينالملل گفت: خشونتهاي قرن بيستم در جامعهي بينالمللي بسياري از متفكران مذهبي را به تمركز و توجه واداشت. در اين ميان اخلاق در ادبيات رئاليستي مطرح شد. وي افزود: در اين گفتمان بين اخلاق و اخلاقگرايي تفاوتهايي وجود دارد. تحولات روابط بينالملل بعد از جنگ سرد، حوادث بالكان و حوادث 11 سپتامبر پرسشهاي اخلاقي را فرا روي روابط بينالملل و اين رشتهي علمي قرار داد. سجادپور با اشاره به گزارش گلدستون تاكيد كرد: اين نمونه نشان ميدهد كه تنشهاي داخلي و مداخلات خارجي عامل مهمي در طرح مباحث اخلاقي در روابط بينالملل بوده است. آشتي سياسي، اخلاق حقوق بشر، اخلاق به كارگيري زور، اخلاق مداخله، اخلاق عمليات غيرمتعارف و اخلاق تحريمها از جمله مباحث امروزين بحث اخلاق در روابط بين الملل است. وي با بيان اينكه عمدهترين مفاهيم در اخلاق و روابط بينالملل مسووليت و عدالت ميباشد بيان كرد: هر دوي اين مفاهيم كليدي و مناقشهبرانگيزند، اما مفهوم مسووليت در اين بين روز به روز جديتر شده است و جهاني شدن ارتباطات نيز باعث شده است تا افكار عمومي فشار براي طرح مباحث اخلاقي در جامعهي بينالمللي را اعمال كند. سجادپور با اشاره به تحولات اخير رشتهي روابط بينالملل به دليل تغييرات و تحولات جامعهي بينالمللي تاكيد كرد: اين تحولات باعث شد تا نگرشهاي مثبتگرايي كاهش يابد و مباحث هنجاري گسترده شود. بحث اخلاق و روابط بينالملل بدين ترتيب بحثي گسترده و چند وجهي شده است. اگرچه در بين نظريههاي روابط بينالملل رئاليست مسلطترين آنها است اما واقعگرايي يك نظريهي اخلاقي نيست و رابطهي اخلاق و واقعگرايي رابطهي پيچيدهاي است. سجادپور با تاكيد بر هدف واقع گرايي به عنوان انديشهاي كه به دنبال جلوگيري از جنگ است گفت: اين انديشه با اين هدف ماهيت اخلاقي دارد و واقعگرايي در سطح فردي چارچوبي هنجاري است. اما ليبراليسم در مقايسه با اين انديشه فضاي بيشتري به اخلاق ميدهد و در توسعهي ليبراليسم رسيدن به صلح يك امر اخلاقي است و فراتر رفتن از جلوگيري از جنگ در اين ليبراليسم مطرح است. وي با اشاره به نظريههاي هنجاري روابط بينالملل تصريح كرد: اين نظريهها در روابط بينالملل نظريههاي جديدي هستند؛ جهانگرايان و اجتماعگرايان دو نظريهي هنجاري را مطرح ميكنند كه به انتخاب انساني توجه ويژهاي دارد و در اين نظريهها به مسووليت فردي واجتماع سياسي توجه جدي ميشود تا شرايط جديدي در صحنهي بينالمللي ايجاد شود و اين شرايط جديد نوعي رفتار جديد را ميطلبد. سجادپور در پايان خاطرنشان كرد: پهنهي اخلاق در رشتهي روابط بينالملل قابل ملاحظه بوده است و شدت و كثرت مباحث اخلاقي افزايش مييابد و در همهي نظريات اخلاقي مسائلي چون مشروعيت سياسي و عمل سياسي چه در مناسبات بينالمللي و چه در مسائل داخلي به عنوان يك مبناي جديد اخلاقي در روابط بينالملل مطرح ميشود. انتهاي پيام