سياستهاي توليد محصول سالم كشاورزي زيستي/3 توليد محصولات ارگانيك در جهان

اشاره:
آن‌چه كه در پي مي‌آيد گزيده‌اي است از 2 پژوهش «بررسي وضعيت كشاورزي ارگانيك درايران وجهان» و هم‌چنين «كشاورزي زيستي» كه پيش از اين در موسسه‌ي  پژوهش‌هاي برنامه‌ريزي و اقتصاد كشاورزي  انجام گرفته است.
اجراي كشاورزي پايدار علاوه بر آن‌كه منجر به سود بخشي اقتصادي- اجتماعي مي‌شود، مانع از پيدايي آلودگي‌هاي آب و خاك شده و با حفاظت از محيط زيست از به خطر افتادن حيات گياهان، حيوانات و انسان‌ها جلوگيري خواهد كرد. اين در حالي است كه الگوهاي كشاورزي متداول خسارت‌هاي جبران‌ناپذيري به منابع زيستي كشور وارد آورده و درصورت غفلت سياست‌گذاران از اصلاح سياست‌هاي جاري توسعه‌ي بخش كشاورزي، پيش‌بيني مي‌شود اين روند مخرب به نحو روزافزوني ادامه يابد.
با توجه به آن‌كه کشاورزي ارگانيک (کشاورزي زيستي) شاخه‌اي از کشاورزي پايدار است بنابراين در تكميل كارگاه‌ها و مقالات سياست‌هاي توليد محصول سالم به توضيح اين نوع از نظام كشاورزي پرداخته مي‌شود. در كشاورزي ارگانيك کاربرد مواد شيميايي مصنوعي ممنوع و تمام مراحل توليد، فرآوري و بازاريابي محصولات  داراي استاندارد‌هاي خاصي‌ است. اجراي اين استانداردها در توليد محصولات كشاورزي ارگانيك توسط يک موسسه‌ي گواهي کننده، نظارت مي‌شود.
 گفتني‌ست در کشاورزي ارگانيک تاکيد بيشتري بر استفاده از نهاده‌هاي درون مزرعه‌اي و طبيعي همانند کود سبز، کود دامي، بقاياي گياهي، تناوب زراعي، کشت مخلوط و... مي‌شود و محصول سالم  با کيفيت مطلوب و طبيعي در اختيار مصرف کنندگان قرار مي گيرد. اين نوع محصولات براي خريداران با برچسب ارگانيك يا زيستي مشخص مي‌شوند و قيمت آن‌ها در بازار گرانتر از ساير محصولات است.
توصيه‌هاي پزشكان و متخصصان سلامت غذايي درباره خطرات فراوان باقيمانده‌ي غير مجاز كود و سم شيميايي در محصولات كشاورزي و هشدارهاي كارشناسان محيط زيست درباره‌ي آلودگي‌هاي خطرناك طبيعت از جمله آلودگي مخازن آب زيرزميني و خاك مزارع به خوبي نشان مي‌دهد كه اين نوع كشاورزي بايد به عنوان يكي از اولويت‌هاي سياست‌هاي عمومي بخش كشاورزي، مورد توجه سياست‌گذاران قرار گيرد.
گفتني است در اولين ماده‌ي سياست‌هاي كلان نظام در بخش كشاورزي آمده است؛ توسعه‌ي پايدار كشاورزي با حفاظت از منابع طبيعي پايه توليد و صيانت و توانمندسازي منابع انساني بوده و از سوي ديگر در ماده‌ي 8 اين سياست‌ها مراعات معيارهاي زيست محيطي، به عنوان يكي از اهداف تخصيص يارانه هدفمند به بخش كشاورزي مورد تأكيد قرار مي‌گيرد.
هم‌چنين در بخش امور كشاورزي، دام و آبزيان شرح وظايف تفصيلي وزارت جهاد كشاورزي مصوب 1379 بر موضوع نظارت بر ورود، توليد، توزيع و مصرف سموم مورد نياز بخش كشاورزي با رعايت شاخص‌هاي زيست محيطي كشور تاكيد دارد.

*كشاورزي زيستي و محيط زيست*

كشاورزي زيستي توانايي ارائه‌ي برخي از خدمات و كالاهاي محيط زيستي را دارد كه عبارتند از:
خاك:
الف- در كشاورزي زيستي ميزان حاصل‌خيزي خاك افزايش مي‌يابد.
ب - خطر آب‌شويي و فرسايش خاك كاهش مي‌يابد.
ج - ميزان فعاليت‌هاي بيولوژيكي و ميكروارگانيسم‌ها افزايش مي‌يابد.
آب:
الف- كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي از ميزان آلودگي آب‌هاي زيرزميني و سطحي مي‌كاهد.
ب - شستشوي نيترات كاهش مي‌يابد.
هوا:
الف- ميزان انتشار گازهاي گل‌خانه‌اي كاهش مي‌يابد (بخار آب(H2O)، دي اكسيدنيتروژن (NO2)، دي اكسيدكربن (CO2) و متان (CH4) گازهاي گل‌خانه‌اي اصلي هستند)
ب - استراتژي كشاورزي زيستي در بازگشت مواد به خاك و مشاركت آن در تجزيه‌ي كربن است.
انرژي: 
در كشاورزي زيستي به ازاي كاربرد هر واحد از انرژي به‌طورمستقيم و غيرمستقيم مي‌توان ميزان محصول بيشتري را نسبت به روش مرسوم بدست آورد.
بوم شناختي(اكولوژيكي):
الف - در كشاورزي زيستي در كنترل آفات از مبارزه‌ي بيولوژيك استفاده مي‌شود.
 ب- كشاورزي زيستي تا حدودي به واسطه‌ي مخالفت با كاربرد آفت كش‌ها و موادشيميايي درحفظ محيط زيست مشاركت مي‌كند.

*بررسي وضعيت کشاورزي ارگانيک در جهان تا سال 2004*

سيستم‌هاي کشاورزي ارگانيک در دهه‌ي اخير به‌طور چشمگيري مورد توجه قرارگرفته است، گفتني‌ست در اين سيستم‌ها راه‌حل مناسبي براي برطرف كردن برخي از مشکلات كنوني کشاورزي تعبيه شده است.
در سال 2003 کشاورزي ارگانيک تقريبا در 100 کشور جهان اجرا شده و مناطق تحت مديريت ارگانيک نيز به‌طور مداوم درحال افزايش هستند، اين درحالي‌ست که متاسفانه در برخي از کشورها آمار صحيحي از نحوه و ميزان مساحت تحت مديريت كشاورزي ارگانيك در دسترس نمي‌باشد.
بررسي آمار ارايه شده توسط SOEL طي سال‌هاي 2000 الي 2003 نشان مي‌دهد که مساحت اراضي تحت مديريت ارگانيک جهان از 8/15ميليون هکتار در سال 2000 به 4/20 ميليون هکتار در سال 2003 افزايش يافته است. قاره‌ي اقيانوسيه-استراليا بخش بزرگي از اراضي تحت مديريت ارگانيک را به خود اختصاص داده است به‌طوري‌که در سال 2003، مساحت اين اراضي 10061 هزار هکتار معادل 8/41 درصد کل اراضي تحت مديريت ارگانيک جهان بوده است.
پس از اقيانوسيه، آمريکاي لاتين با 5828 هزار هکتار ( 2/24 درصد)، اروپا با 5560 هزار هکتار (1/23 درصد)، آمريکاي شمالي با 1420 هزار هکتار (9/5درصد)، آسيا با 891 هزار هکتار(7/3 درصد) و کشورهاي آفريقايي با 313 هزارهکتار(3/1 درصد) اراضي تحت مديريت ارگانيک را به خود اختصاص داده‌اند. (جدول 1 مقايسه مساحت اراضي تحت مديريت ارگانيك جهان به تفكيك قاره طي سالهاي2003-2000 )

 طي دوره‌ي 2003 - 2000 علي رغم افزايش سطح اراضي تحت مديريت ارگانيک در تمامي قاره‌ها و مناطق، تغييرات جالب و قابل توجهي نيز اتفاق افتاده است به‌طوري‌که توجه به آمار ارايه شده در جدول 1 نشان مي دهد که سهم اراضي تحت مديريت ارگانيک قاره‌هاي اقيانوسيه، آمريکاي شمالي و اروپا درسال 2003 نسبت به سال مبنا کاهش يافته است (قاره اقيانوسيه با بيشترين کاهش سهم از 5/48درصد به 8/41درصد) اما اين سهم در کشورهاي آمريکاي لاتين و قاره‌هاي آسيا و آفريقا افزايش يافته که بيانگر آشنايي بيشتر و افزايش علاقه‌ي کشاورزان اين مناطق به کشاورزي ارگانيک است.  
امروزه كشاورزي زيستي، روند رو به رشدي دارد و شاخص‌هاي متعددي همانند شاخص خرده فروشي محصولات زيستي در مناطق گوناگون كشورها وجود دارد كه روند آشكار اين رشد را نشان مي دهد.
در سال‌هاي 1987 تا 1993 مناطق زيركشت محصولات زيستي اتحاديه‌ي اروپا چهاربرابر و كشاورزاني كه به توليد زيستي مشغول بوده‌اند دو برابر شده‌است، از سال 1990تا 1994 خرده فروشي محصولات حاصل از كشت و زرع زيستي در ايالات متحده‌ي آمريكا نيز دو برابرافزايش يافته است.
اگرچه اكنون در بسياري از كشورهاي صنعتي پيشرفته، مواد غذايي زيستي سهم ناچيزي از كل بازار مواد غذايي و نوشيدني را تشكيل مي‌دهند، اما رشد سريع اين نوع كشاورزي در كشورهاي گوناگون و افزايش كشاورزان راغب به توليد محصولات ارگانيك، بيان‌گر موفق بودن كشاورزي زيستي است. (نمودار1 توزيع سطح كشت تحت مديريت ارگانيك به تفكيك قاره در سال 2003 ميلادي)و (نمودار2 سطح كشت تحت مديريت ارگانيك ده كشور برتر جهان در سال 2003)

آمار مربوط به كشاورزي زيستي در سال 2004 نشان مي‌دهد كه در سطح جهان حدود 24 ميليون هكتار از اراضي، تحت مديريت كشاورزي زيستي هستند كه نسبت به سال1999، اين رقم افزايش چشمگير داشته است.
 در سازمان خواربار جهاني (FAO) كشاورزي زيستي به‌عنوان عنصري موثر براي توليد غذاي مطلوب، مورد تأييد و حمايت كميته‌ي كشاورزي اين سازمان قرار گرفته است. بسياري از دولت‌هاي جهان به‌ويژه در اروپا، توسعه‌ي كشاورزي زيستي را در برنامه‌هاي اجرائي خود قرار داده‌اند و در آينده‌اي نه چندان دور، مهمترين و اصلي‌ترين مشخصه‌ي حضور در بازارهاي جهاني به‌ويژه براي محصولات باغي، عرضه‌ي محصولات عاري از تركيبات شيميايي خواهد بود(Willler and yussefi,2004)
چنان‌چه در نمودار 1 مشاهده مي‌شود در سال 2004 از 24 ميليون هكتار سطح زيركشت محصولات زيستي در جهان، بيشترين سهم، مربوط به كشور استراليا (41درصد) و كمترين سهم، مربوط به كشور زيمبابوه (16/0 درصد) بوده است. متأسفانه كشورما در سال 2004 با وجود داشتن برخي زمين‌هاي عاري از كود و سم، سهمي از توليد محصولات زيستي ندارد و دليل اصلي آن نبود نظام قانون‌مند در اين‌باره است. (جدول 6سطح زير كشت محصولات زيستي در كشورهاي مختلف در سال 2004) و (جدول شماره 2درصد زمينهاي تحت مديريت كشاورزي زيستي  از كل زمين‌هاي كشاورزي در كشورهاي منتخب  در سال 2004)

چنان‌چه در جدول شماره‌ي 3 مشاهده مي‌شود، تعداد كل قطعات زمين‌هاي كشاورزي تحت كشاورزي زيستي در سال 2004، 462475 قطعه است كه بيشترين تعداد زمين‌ها به تعداد 53577 قطعه مربوط به مكزيك و كمترين  1 قطعه مربوط به سوريه و قزاقستان است.(جدول شماره 3 تعداد قطعات زمينهاي كشاورزي تحت كشاورزي زيستي در كشورهاي منتخب در 2004) 

محصولات زراعي و باغي زيستي جهان در 8 گروه شامل بقولات، ميوه‌ها، حبوبات، علف‌هاي خشك و تازه، دانه‌هاي روغني و سبزيجات قرار دارند. چنان‌چه در شكل شماره 1( نمودار 1 سهم هر يك از محصولات زيستي از توليدات زيستي جهان) مشاهده مي شود بيشترين سهم از محصولات استاندارد شده مربوط به حبوبات و كمترين آن مربوط به دانه‌هاي روغني مي‌باشد(Gardner,1996).

 *توليد محصولات ارگانيک*

استراليا و اقيانوسيه
استراليا-اقيانوسيه شامل نيوزلند و استراليا و هم‌چنين کشورهاي کوچکتري مانند فيجي، گينه نو، پاپوا، تونگا و انوآتا مي‌باشد. جدول 2 نشان مي‌دهد که در استراليا 5/10 ميليون هکتار زمين زراعي تحت مديريت ارگانيک مي‌باشد. اين کشور داراي بزرگترين سطح تحت مديريت ارگانيک در دنياست. در حقيقت بيشترين اراضي مربوط به چراگاه‌هاي کم تراکم هستند و يک هکتار کشت ارگانيک در استراليا نبايد با يک هکتار کشت ارگانيک در ساير مناطق جهان همانند دانمارک مقايسه شود.(جدول 2 اراضي و مزارع ارگانيك در اقيانوسيه) 

استراليا و اقيانوسيه حدود نيمي از سطح اراضي ارگانيک جهاني را دارا مي‌باشند اما ميزان خرده فروشي در آنها يک درصدبازار جهاني ارگانيک است زيرا بيشتر محصولات ارگانيک آنها صادر مي‌شود اما با اين وجود بالارفتن ميزان علاقه‌ي مصرف کننده به غذاي با کيفيت بالا و از سوي ديگر نارضايتي و اعتراض مصرف كنندگان به محصولات توليدي از طريق مهندسي ژنتيک، باعث افزايش تقاضاي محصولات ارگانيک شده است.
در استراليا صنعت ارگانيک تحت تاثير رشد سريع تقاضاي خارجي قرار گرفت و دولتمردان به حجم بازارهاي ارگانيک پي برده و بخش ارگانيک را مورد حمايت و تقويت قرار دادند؛ در اين خصوص نيوزلند هم وضعيتي مشابه با استراليا دارد.

استراليا 
مهمترين محصولات ارگانيک استراليا ميوه‌جات و سبزيجات مي باشندکه در کل سال توليد مي شوند و همچنين فرآورده هاي لبني نيز به سرعت در حال رشد هستند. عمده‌ترين محصولات شامل: برنج، پشم، گياهان، بذور سبزيجات و گوشت گوسفند هستند اما در کل يارانه‌اي براي کشاورزي ارگانيک وجود ندارد.
تا زماني‌که تقاضاي خارجي براي محصولات ارگانيک نسبت به تقاضاي محلي بيشتر است استراليا محصولات ارگانيک خود را صادر خواهد کرد، با وجود آن‌که استراليا بزرگترين سطح زمين‌هاي ارگانيک دنيا را در اختيار دارد اما هم‌چنان بخشي از محصولات ارگانيک را از خارج وارد کرده (عمده آن محصولات دانه‌اي ارگانيک هستند).

آمريکاي شمالي
در آمريکاي شمالي بيش از 5/1 ميليون هکتار از اراضي تحت مديريت ارگانيک وجود دارد که از اين مقدار 25/0% از کل فضاي کشاورزي آمريکاي شمالي را تشکيل مي‌دهد، هم‌چنين تعداد زمين‌هاي زراعي ارگانيک بيش از 45 هزار قطعه است.

ايالات متحده
کشاورزي ارگانيک از بخش‌هايي است که به‌طور مستمر طي چندين سال اخير سريع‌ترين رشد را در بخش کشاورزي آمريکا داشته است؛ براساس آمار سرويس تحقيقات اقتصادي بخش کشاورزي ايالات متحده کشت‌زارهاي ارگانيک گواهي‌دار که شامل زمين‌هاي زراعي و چراگاه‌هاست،  از 417 هزار هکتار در سال 1992 به 550 هزارهکتار در سال 1997 و 950 هزارهکتار در سال 2001 رسيده است.
در سال 2001 از 950 هزارهکتار زمين تحت پوشش ارگانيک بيش از 550 هزارهکتار اراضي زراعي و مابقي شامل جنگل و چراگاه بوده است، بيشترين زمين‌هاي زراعي در مناطق کاليفرنيا، داکوتاي شمالي، مينيسوتا، لووا، مونتانا، کولورداو و بيشترين چراگاه و جنگل در تگزاس، مونتانا، کولورادو است.
با وجود چنين وسعت کشتي، زمين‌هاي کشاورزي ارگانيک داراي گواهي در حال حاضر 3/0 درصد کل زمين‌هاي زراعي و 2/0 درصد کل چراگاه‌ها را تشکيل
مي‌دهد.
بررسي‌ها نشان داده است که در سال 2001 در ايالات متحده‌ي آمريكا تنها حدود 7 هزار توليدکننده محصولات ارگانيک داراي گواهي، مشغول به‌کار بوده‌اند و محصولات ارگانيک در 20 هزار فروشگاه محصولات طبيعي، بازارهاي محلي کشاورزان و در 73 درصد کل خواروبار فروشي‌ها به‌فروش مي‌رسد.
بسياري از توليدکنندگان محصولات ارگانيک در ايالات متحده موانع پيش روي اجراي کامل کشت ارگانيک را هزينه‌هاي بالاي مديريتي، ريسک بالاي تغيير به سوي روش‌هاي جديد کشاورزي، آگاهي محدود از سازوكارهاي کشاورزي ارگانيک، کمبود بازاريابي و مسائل مربوط به بازار مي‌دانند، اما با اين حال بسياري از توليدکنندگان در ايالات متحده به‌دلايل گوناگوني همانند کاهش قيمت نهاده‌ها، حفظ منابع تجديد ناپذير، در اختيار داشتن بازارهاي با ارزش، افزايش درآمد کشاورزان به‌خصوص به هنگام سقوط قميت محصولات عمده  تمايل به اجراي کشاورزي ارگانيک دارند.
محصولات تازه بيشترين فروش را در ميان محصولات ارگانيک دارند پس از آن نوشيدني‌هاي غيرلبني، نان‌ها، غلات، غذاهاي بسته بندي شده (يخ زده، غذاهاي خشک، غذاي کودک، سوپ‌ها و دسرها) و محصولات لبني در ليست محصولات پرفروش هستند.

کانادا
بر اساس اطلاعات کشاورزي كشور کانادا، کشاورزي ارگانيک در اين كشور  به‌دليل تقاضاي مصرف کنندگان در سال‌هاي اخير رشد قابل توجهي داشته است؛ به‌طوري‌که تقريبا" 3200 قطعه‌ي زمين زراعي  430 هزارهکتاري داراي گواهي ارگانيك هستند، هم‌چنين 45 گواهي دهنده‌ي ارگانيک و بيش از 320 تهيه کننده و دست اندرکار محصولات ارگانيک در کانادا فعاليت دارند؛ در کاناد از هر 20 باغ ميوه 1 باغ محصولات خود را به صورت ارگانيک توليد مي‌کند. در
کانادا به‌دليل وجود زمين‌هاي وسيع و آب و هواي سرد و خنک، مصرف سموم و آفات كاهش مي‌يابد و يکي از مناطق ايده‌آل براي کشت ارگانيک است. توليد غلات ارگانيک بيشترين رشد را در بخش ارگانيک اين کشور داشته و  اولين محصول صادراتي کانادا نيز ناميده مي‌شود. 

مکزيک
در 5 سال گذشته کشاورزي ارگانيک در مکزيک از 25 هزارهکتار به 100هزار هكتار رسيده و با صادرات به اروپا، ژاپن و ايالات متحده 100 ميليون دلار درآمد داشته است. 
مکزيک اولين توليدکننده‌ي قهوه ارگانيک و جزو توليد کنندگان اصلي آواکادو، انبه، موز، آناناس، پاپايا، وانيل، سويا و کاکائو ارگانيک نيز است.(جدول 3 زمينهاي تحت مديريت ارگانيك و زمينهاي كشاورزي ارگانيك در آمريكاي شمالي) 

 اروپا
از اوايل دهه‌ي 90 کشاورزي ارگانيک تقريبا" در تمامي کشورهاي اروپا رشد سريعي داشته و هم‌چنان در قرن جديد نيز ادامه دارد. براساس تحقيقات انستيتوي تحقيقات ارگانيک سوئيس (FIBL) تا آخر سال 2001 ميلادي در 15 کشور عضو اتحاديه اروپا 4442875 هکتار زمين زراعي با 142348 مزرعه تحت پوشش کشت ارگانيک قرار داشته است. اين ميزان 2/3درصد از فضاي کشاورزي و 2 درصد از مزراع اتحاديه اروپا را تشکيل مي‌دهد.
اگر به کشورهاي در پيش گفته شده کشورهاي( EFTA  (European Free Trade Association
نيز اضافه شود تعداد مزارع به 175807 و مساحت زمين‌هاي کشاورزي تحت پوشش کشاورزي ارگانيک به 5133843 هکتار خواهد رسيد.
در مقايسه با سال 2001 اتحاديه‌ي اروپا شاهد رشد 17 درصدي و با اضافه کردن کشورهاي EFTA  در مجموع شاهد رشد 25 درصدي در مناطق کشاورزي ارگانيک بوده‌اند، هم‌چنين تعداد زمين‌هاي کشاورزي رشد 9 درصدي در اتحاديه‌ي اروپا و رشد 25 درصدي در کشورهاي عضو اتحاديه اروپا و کشورهاي EFTA داشته است.
از اوايل دهه‌ي 90 بيشترين رشد در کشورهاي اسکانديناوي و کشورهاي مديترانه بوده و اين روند رو به رشد در آلمان و انگليس، اسپانيا، ايتاليا و جمهوري چك نيز مشاهده شده است اما کشورهايي همانند ايرلند سهم مزارع ارگانيک آنها در طول اين دوره با کاهش مواجه شده است. (نمودار 3 روند گسترش اراضي تحت مديريت ارگانيك و تعداد مزارع ارگانيك اتحاديه اروپا طي سالهاي2001-1985 )

با درنظرگرفتن اهميت کشاورزي ارگانيک مي‌توان تفاوت‌هايي را در ميان کشورهاي اروپا پيدا کرد. در اتريش بيش از 11درصد و در سوئيس بيش از 10 درصد زمين‌هاي کشاورزي تحت پوشش کشت ارگانيک هستند، اما در بعضي از کشورها تنها 1درصد از کل زمين‌هاي کشاورزي را شامل مي‌شود.
ايتاليا بيشترين تعداد مزارع و مساحت کشاورزي ارگانيک را در اروپا دارد، به‌نحوي‌که بيش از يک چهارم سطح ارگانيک و يک سوم مزارع ارگانيک اتحاديه‌ي اروپا در ايتالياست. (نمودار 4 سطوح تحت مديريت ارگانيك در ده كشور با بالاترين سطح تحت كشت ارگانيك در اروپا) و ( نمودار 5 ده كشور اروپايي با بالاترين درصد)

آلمان 
دولت آلمان درپي دستيابي به تحت پوشش ارگانيك قراردادن20درصد کل مزارع کشاورزي اين کشور تا سال 2010 است.
تا پايان سال 2001، 632165 هکتار و 14703 مزرعه تحت پوشش مديريت کشت ارگانيک قرار گرفته است که اين ارقام شامل 7/3درصد زمين‌هاي کشاورزي آلمان است.
اگر قرار باشد سهم ارگانيک تا سال 2010 به 20درصد برسد، نياز به رشد بيش از آن‌چه تا به‌حال صورت گرفته محسوس است، با وجود آن‌که بازار ارگانيک آلمان بزرگترين بازار اروپاست اما به نظر مي‌رسد كه هم‌چنان سهم بازار اين محصولات كم باشد(6/1درصد).
دلايل رشد آهسته‌ي اين کشور با وجود داشتن تاريخچه‌ي طولاني آن درخصوص توليدات کشاورزي ارگانيک تا سال 2001 را مي‌توان مشارکت کمتر سوپر مارکت‌ها، کمبود حمايت‌هاي سياسي، برچسب گذاري مشخص، حمايت و تحقيقات، گفتگو ي ميان محققان و مصرف کننده‌ي نهايي و در نهايت کمبود اطلاعات در خصوص مصرف کننده، کشاورز و ... دانست.
دستيابي به هدف 20 درصدي در خصوص کشت ارگانيک در طول يک دوره‌ي کمتر از 10 سال چالش بزرگ و اساسي براي بخش ارگانيک آلمان و هم‌چنين وزارت غذا، کشاورزي و حمايت از مصرف کننده‌ي آن کشور مي‌باشد.
با در نظر گرفتن مشکلات در پيش گفته شده و با رفع کمبودهاي موجود، شاهد افزايش فروش محصولات ارگانيک، افزايش اين محصولات در بازار و سوپرمارکت‌ها و در نتيجه بازسازي مجدد بخش ارگانيک در سال 2001 بوده و با چنين کوشش‌هايي رشد 16 درصدي تحت مديريت ارگانيک در اين کشور به‌دست آمد. (جدول 4 اراضي تحت مديريت ارگانيك و تعداد مزارع ارگانيك در اروپا)

ادامه دارد....

  • یکشنبه/ ۲۲ دی ۱۳۸۷ / ۰۹:۴۱
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8710-18695
  • خبرنگار : 71127