خلاصه تحقيق:
آن چه كه در پي ميآيد حاصل پژوهشي است كه توسط دكتر محمود اماني طهراني در كميتهي مولفههاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياستپژوهان حوزهي آموزش و پرورش خلاصه اين پژوهش را منتشر ميكند.
*********
بررسي وضعيت عملكرد دانشآموزان در تربيت علمي - فناورانه
و تبيين آن براساس محيط دروندادي و فرايندي (محيط يادگيري)
مقدمه:
فراسوي دگرگوني عميق و بنيادي مفهوم سواد، آموزش علوم و رياضي و فناوري يکي از ساحتهاي اصلي برنامههاي درسي و آموزشي تمامي کشورهاي جهان را تشکيل ميدهد. تحولات روزافزون در حوزههاي مربوط به اين ساحت تمامي برنامهريزان و سياست گذاران آموزشي را بر آن داشته است که دربارهي کيفيت مطلوب نظام ياددهي– يادگيري اين ساحت بينديشند و اين ساحت را به يکي از پربارترين عرصههاي عمل و انديشه تبديل نمايند.
آموزش علوم و فناوري به عنوان يکي از پايههاي اساسي توسعه پايدار مورد توجه سازمانهاي بين المللي همچون يونسکو نيز قرار گرفته است. تعدد نشستهاي علمي، منطقهاي، قارهاي و جهاني در اين زمينه نشاندهنده حجم عظيم فعاليتهايي است که به طورمستقيم در اين زمينه صورت ميگيرد. از جمله ميتوان به پروژهي +2000- "سواد علمي و فناوري براي همه" که درسال 1993 در پاريس توسط يونسكو و انجمن همكاريهاي بينالمللي براي آموزش علوم با همکاري تعدادي از سازمانهاي غير دولتي آغاز شد، ياد کرد.
در برنامههاي درسي تمامي کشورها به حوزههاي مربوط به اين ساحت به حدي پرداخته شده است که با اطمينان ميتوان گفت که اين عرصه در بين برنامههاي مختلف به عنوان محور و يا "هستهي مشترك برنامههاي درسي" ميباشد.
اهميت و جايگاه ويژهي اين ساحت در نظام آموزش و پرورش ضرورت پژوهش براي توصيف دقيقي از آنچه در حال حاضر در اين ساحت در جريان است را دو چندان ميكند.
اهداف و سؤالات:
هدف كلي اين پژوهش عبارت است از:
توصيف و تبيين وضع موجود و شناسايي نقاط قوت و توانايي و فرصتهاي موجود ،"نيروهاي پيش برنده"، و نقاط ضعف و تهديدها ، "نيروهاي بازدارنده" ، در ساحت علمي و فناوري در نظام آموزش و پرورش.
هدف فوق در 5 مؤلفه اصلي يا زيرنظام آموزش و پرورش در ارتباط با اين ساحت مورد بررسي قرار ميگيرد.
اين مؤلفههاي اصلي عبارتند از:
1- نظام مديريت و برنامهريزي راهبردي
2- نظام تأمين منابع انساني
3- نظام تأمين منابع مالي و مادي
4- نظام برنامهريزي درسي و فناوري آموزشي
5- نظام تحقيق و توسعه
با توجه به اين هدف پرسشهاي اصلي پژوهش عبارتند از:
1- نقاط قوت و ضعف نظام مديريت و راهبري براي تحقق وضع مطلوب در ساحت علمي فناوري چيست؟
نظام مديريت مجموعه عوامل درون داد از قبيل ساختار و تشکيلات سازماني، قوانين و مقررات ساختار آموزشي و عوامل فرايندي مانند راهبري کلان، فرهنگ سازماني، سبک مديريت و برنامهريزي آموزشي و توسعه، نظارت و ارزشيابي، فناوري اطلاعات، ارزشيابي امور کارکنان و ارزيابي عملکرد شامل شود.
2- نقاط قوت و ضعف نظام تأمين منابع انساني براي تحقق وضع مطلوب در ساحت علمي فناوري چيست؟
در مورد نظام تأمين منابع انساني عوامل و مؤلفههاي دروندادي ميتوانند معلمان و ساير کارکنان آموزش و پرورش، قوانين و مقررات جذب و استخدام منابع انساني باشد و عوامل و مؤلفههاي فرايندي نظام تأمين منابع انساني عبارتند از: روشهاي جذب منابع انساني، روشهاي نگه داشت منابع انساني و روشهاي آموزش و کاربرد منابع انساني.
3- نقاط قوت و ضعف نظام تأمين منابع مالي و مادي براي تحقق وضع مطلوب در ساحت علمي فناوري چيست؟
در اين نظام عوامل درون دادي شامل بودجه، فضاي کالبدي، تجهيزات و ماشين آلات مورد نياز (منقول و غيرمنقول) ميباشد و عوامل و مؤلفههاي فرايندي را ميتوان چنين بر شمرد:
- روشهاي تأمين و تخصيص منابع مالي، شامل تأمين و تخصيص پول و اعتبار در آموزش و پرورش
- روشهاي تأمين و طراحي، ساخت و تخصيص فضاهاي کالبدي، تجهيزات و ماشينآلات
4- نقاط قوت و ضعف نظام برنامهريزي درسي و آموزشي براي تحقق وضع مطلوب در ساحت علمي فناوري چيست؟
عوامل دروندادي نظام برنامهريزي درسي و فناوريهاي آموزشي عبارتند از:
رويکردهاي ناظر به طراحي و تدوين اجرا و ارزشيابي برنامههاي درسي؛ برنامه درسي (کتاب درسي و . . . ) که از طريق (آموزش و پرورش) در اختيار شاگردان قرار ميگيرد، منابع آموزشي ديگر شامل کليه منابع آموزش غيررسمي مجلات و رسانههاي شنيداري و ديداري (نشريات چاپي، نوار، فيلم، CD، DVD و . . .)
عوامل و مؤلفههاي فرايندي نظام برنامه درسي عبارتند از:
روشهاي ياددهي - يادگيري ، روشهاي مطالعه و يادگيري دانشآموزان، روشهاي راهنمايي و مشاوره، روشهاي ارزشيابي از عملکرد دانشآموزان، فناوري آموزشي و فعاليتهاي فوق برنامه.
5- نقاط قوت و ضعف نظام تحقيق و توسعه براي تحقق وضع مطلوب در ساحت علمي فناوري چيست؟
عوامل درون دادي اين نظام شامل اين موارد است:
فرهنگ پژوهش، نيروهاي انساني پژوهشگر، شبکههاي اطلاعاتي و اطلاع رساني، بودجه و اعتبارات پژوهشي، ساختار و تشکيلات پژوهش.
عوامل و مؤلفههاي فرايندي در اين زمينه عبارتند از:
نحوهي سازماندهي و هدايت امور پژوهشي، نحوه اشاعه و کاربست نتايج تحقيقات انجام شده، معلمان پژوهنده، شيوههاي تأمين و تربيت پژوهشگر، روششناسي پژوهش.
روش شناسي:
در اين پژوهش به طور خاص، تلاش شده است عمدهي پژوهشهاي پيشين که به هر شکل مربوط به زير نظامهاي اين ساحت بودهاند، مورد توجه قرار گيرند. بنابراين ميتوان گفت نوعي تحقيق کتابخانهاي (پژوهش در پژوهشهاي موجود) صورت گرفته است. اين پژوهشها عمدتاً مطالعات زمينهيابي يا پيمايشي بودهاند که تلاش داشتهاند واقعيتهاي اجتماعي، عقايد و نگرشهاي مربوط به زير نظامهاي ساحت علمي- فناوري را روشن سازند.
بر اين اساس مهمترين روشهاي به کارگرفته شده در اين پژوهش عبارتند از:
- مرور اسناد و منابع موجود ( قوانين و مصوبات، سند ملي کشوري و آموزش و پرورش، اسناد و مدارک برنامههاي توسعه کشور)
- بررسي پژوهشهاي انجام شده و جمع آوري اطلاعات مربوط به اين پژوهش از آنها
- مرور مطالعات بينالمللي و ملي انجام گرفته جهت مشخص شدن وضع ديگر كشورها در ساحت علمي- فناوري و جايگاه ايران در مجموع كشورها
- جلسات همانديشي و بحث و گفتوگو با صاحب نظران با توجه به کمبود منابع مکتوب و پژوهشهاي مورد نياز.
در اين پژوهش با توجه به مجموعه ويژگيهاي آن لازم است کارشناسان با يک نگاه جامع و عملکردي به تلفيق همهي دادههاي فراهم آمده بپردازند و با تهيه يک تحليل جامع بر مطالعات انجام شده به سؤالات پژوهش پاسخ دهند و به اهداف تحقيق دست يابند.
مدل اجرايي روش شناسي اين پژوهش را ميتوان در نگاره 1، واقع در تصوير پيوست به انتهاي پيام، مشاهده كرد.
نتايج و پيشنهادها:
• خلاصهاي از وضع موجود زيرنظامهاي ساحت علمي فناوري (نقاط قوت و ضعف)
1- زيرنظام برنامهريزي درسي و آموزشي
الف- درس علوم تجربي
1- بيشتر معلمان از تغييرات کتابهاي علوم راضياند و آن را مثبت ارزيابي ميکنند.
2- دانشآموزان مشارکت در يادگيري و شيوههاي فعال را دوست دارند.
3- معلمان دانشآموزان را در کلاس درس گروهبندي ميکنند، دانشآموزان عضويت در گروه و تعامل با ساير هم گروهها را تجربه ميکنند.
4- درس علوم از محدوده کلاس درس فراتر رفته و محيط يادگيري وسعت يافته است. تأکيد بر جمع آوري اطلاعات درباره موضوعات خاص و انجام پروژههاي علمي کوچک توسط دانشآموزان به ويژه در دوره آموزش عمومي حکايت از وجود چنين مسئله دارد.
در بخش تبيين نقاط ضعف در حوزه يادگيري علوم، نقاط زير قابل ذکرند:
1- آموزش معلمان به خوبي انجام نشده است و هنوز معلمان اطلاع کافي از روشهاي نوين تدريس در حوزه يادگيري علوم، حسب آنچه در برنامه درسي آمده است، ندارند.
2- معلمان به دليل مشکلات معيشتي رغبت و انگيزه کافي در يادگيري روش نوين ياددهي - يادگيري علوم و به کارگيري آن در کلاسهاي درس ندارند، به اين ترتيب معلمان کمتر به خود يادگيري و جستجو در حوزه يادگيري علوم ميپردازند.
3- کمبود وقتي کافي براي تدريس محتواي موجود با روشهاي جديد تدريس مطابق توصيههاي مندرج در کتاب راهنماي معلم
4- نبود تناسب کافي بين محتواي کتابهاي علوم با شرايط و ويژگيهاي ذهني و سني دانشآموزان
5- نبود ارتباط کافي بين محتواي کتاب با زندگي روزمره دانشآموزان
6- نبود استانداردهاي مشخص و معين براي تأليف کتابهاي درسي
7- نبود هدايت در تعيين شغل در محتواي کتاب
8- عدم آشنايي کافي مديران از اهميت روشهاي جديد آموزش و در نتيجه عدم حمايت کافي آنها از اجراي برنامه
9- نبود هماهنگي کافي بين شيوههاي ارزشيابي و سازماندهي محتوا
10- نبود انسجام و هماهنگي کافي بين بخشهاي محتواي ارائه شده در برنامه علوم تجربي
11- دشواري نسبي برخي از تمرينات و متناسب نبودن آن با قدرت و فهم دانشآموزان
12- تأکيد بر کتاب درسي به عنوان تنها منبع درسي
13- عدم توجه معلمان به اهميت انجام ارزشيابيهاي مستمر و تکويني
ب- درس رياضي
1- کمي محتواي رياضي ابتدايي در مقايسه با ميانگين جهاني
2- دشواري درک مسايل رياضي در دروس مختلف به ويژه در هندسه
3- عدم انعطاف کافي در برنامه درسي و تأکيد کافي بر مهارتهاي اساسي رياضي
4- سازمان دهي نامناسب محتواي برنامه
5- سنگين بودن محتواي رياضي در دوره متوسطه و پيش دانشگاهي و هم پوشاني آنها با محتواي کتابهاي دانشگاهي
6- ناکارآمدي و سنتي عمل کردن معلمان ناشي از نبود آموزشهاي کافي براي آنها
7- نبود رغبت، انگيزه و علاقه دانشآموزان به يادگيري رياضي به علت حجم زياد محتوا و سختي يادگيري به ويژه در دوره متوسطه.
8- انجام ارزشيابيهاي سنتي
9- نبود استانداردهاي آموزش رياضي در حوزه يادگيري رياضي
10- عدم هماهنگي کافي بين محتواي آموزش رياضي در کشور و دنيا از دو بعد محتوا و روش
11- عدم توجه کافي معلمان به ارزشيابيهاي مستمر و تکويني
12- نبود هماهنگي کافي بين کتابهاي رياضي در دورههاي تحصيلي مختلف
2- زيرنظام مديريت و راهبري
1- ناتواني مديران مدارس در فهم فعاليتهاي آموزشي مدرسه در راستاي نظارت و حمايت از آنها به ويژه در برنامههاي آموزشي جديد
2- نبود مهارت کافي مديران در هدايت مدرسه به سمت استفاده از فناوريهاي نوين آموزشي و روشهاي تدريس
3- عدم آگاهي کافي مديران سطوح بالاي تصميمگيري شامل مديران ادارات مناطق و نواحي شهر و شهرستان و رؤساي آموزش و پرورش استان و معاونين آنها از مسائل آموزشي مدارس و کلاس درس، به گونهاي که ميتوان گفت مديران در سطوح مختلف بيشتر مديران اجرايياند تا آموزشي، به عبارت ديگر بيشتر نظارت و مراقبت از اجراي قوانين دارند تا مراقبت و هدايت روند آموزش. بديهي است چنين مديريتي قطعاً تأثير سوء خود را بر عملکرد دانشآموزان خواهد داشت.
4- عدم آموزش کافي مديران در سطوح مختلف، براي مديريت آموزشي و نه مديريت اجرايي
3- زيرنظام تأمين منابع انساني
نقاط ضعف معلمان در داشتن تخصص در دو بعد محتوا و روش قابل بررسي است:
1- به طور کلي معلمان در هر چهار دوره تحصيلي از جهت داشتن دانش کافي در محتوايي که به تدريس آن اشتغال دارند، داراي ضعفند. به عبارت ديگر بين رشته تحصيلي معلمان و عنواني که به تدريس آن اشتغال دارند، هماهنگي کافي وجود ندارد. اين مسئله شايد در دوره ابتدايي، به ظاهر خود را نشان ندهد، اما از اين جهت نامساعدترين وضع مربوط به دبيران دوره راهنمايي است، اگر چه آمار دقيق و مشخص در اين باره در محدوده زماني انجام اين تحقيق به دست نيامده است. اما بر حسب تجربه و گفتوگو با برخي از متخصصان در دوره راهنمايي، به طور متوسط در حوزههاي يادگيري مختلف بيش از 30 درصد معلمان به آموزش درسي اشتغال دارند که رشته تحصيلي دانشگاهي آنها نبوده است. اين درصد در برخي از دروس مثل رياضي و علوم، به مراتب از اين ميانگين بيشتر است. به طوري که بر اساس يکي از تحقيقهاي انجام شده در اين حوزه بين رشته تحصيلي معلمان با دانش نظري آنها در دروس علوم و رياضي رابطه معناداري وجود ندارد. در دوره متوسطه به ويژه در دروس علوم پايه به جهت تخصصي بودن حوزههاي يادگيري وضع بهتر است. اما در اين دوره هم تعدادي از معلمان به تدريس دروسي اشتغال دارند که با رشته تحصيلي دانشگاهي آنها تفاوت دارد، به طوريکه اين وضع تأثير سوء خود را در وضعيت سواد علمي فناوري دانشآموزان در حوزه عملکرد گذاشته است.
2- از بعد روش آموزش نيز معلمان از وضع مطلوبي برخوردار نيستند.
بررسي پژوهشها و گفتوگو با صاحبنظران در اين باره نشان ميدهد که:
معلمان دانش و مهارت کافي در زمينه به کارگيري روشهاي فعال تدريس ندارند. اين وضع به ويژه در دوره متوسطه که از يک سو معلمان بيشتر داراي تخصصهاي عملياند و کمتر تجربه آموزش روشهاي تدريس را در دوره تحصيل خود داشتهاند و از سوي ديگر تراکم مفاهيم و آزمونهاي سراسري دانشگاهها، معلمان را تبديل به منابعي براي انتقال معلومات کرده است.
در دورههاي راهنمايي و ابتدايي هم اين مسئله به عنوان نقطه ضعف وجود دارد. در اين دورهها نيز معلمان توانايي کافي در زمينه به کارگيري فنون فعال آموزشي را در کلاس درس ندارند.
نقطه ضعف ديگر اين که معلمان كمتر به شرکت در دورههاي ضمن خدمت از خود رغبت نشان ميدهند. اين مسئله در دوره متوسطه مشهودتر است . شيوههاي جديد ارزشيابي از معلمان ،که بهاي بيشتري براي ارزشيابي به کلاسهاي ضمن خدمت داده است، نيز نتوانسته است سبب بهبود اين وضعيت شود.
از سوي ديگر يکي از علل ضعف معلمان در به کارگيري روشهاي فعال ياددهي- يادگيري هنگام تدريس، ناتواني و ناکارآمدي مدرسان کلاسهاي ضمن خدمت است. ظاهراً آموزش معلمان از طريق تأمين مدرس براي آموزش معلمان کارآيي لازم را ندارد. نکته مهم ديگري که در تأمين نيروي انساني مورد بي توجهي و غفلت قرار گرفته است تأمين متصديان آزمايشگاههاست. در حال حاضر بسياري از مدارس کشور از نبود متصدي آزمايشگاه آموزشديده رنج ميبرند و انجام بسياري از آزمايشها عليرغم وجود آزمايشگاه و ابزار و وسايل آزمايشگاهي به دليل نبود متصدي آزمايشگاه انجام نميشوند.
4- زيرنظام مالي و مادي
تأثير نقاط ضعف و قوت زير نظام مالي و مادي بر ساير زيرنظامها به مراتب از بقيه بيشتر است. کمبود منابع مالي و مادي در حوزه امکانات و تجهيزات جلوهگر ميشود و آن را ميتوان در دو بخش فضاي آموزشي و امکانات آموزشي مورد بحث قرار داد:
1- اگر چه هر ساله اعلام ميشود که آموزش و پرورش با کمبود کلاس درس و فضاي آموزشي مواجه است. بر اساس مطالعات انجام شده ميانگين دانشآموزان هر کلاس با ميانگين دانشآموزان در سطح جهان تفاوت چنداني ندارد. حتي اين ميانگين از تعداد دانشآموزان برخي از کشورهاي که در آزمون تيمز رتبه بالاتري دارند، هم کمتر است. اين مسئله نشان از توزيع نامناسب فضاي آموزشي دارد. مثلاً در عين حال که در مراکز استانها و شهرهاي بزرگ به ويژه شهرهاي پرجمعيت با کمبود فضاي آموزشي مواجهايم، در شهرستانهاي کوچک و در برخي مناطق به علت کمبود تعداد دانشآموز کلاس درس براي تمام سال خالي باقي ميماند.
2- کمبود مواد آموزشي و کمک آموزشي، نامساعد بودن سيستم گرمايي، سرمايي و نوري، نبود کامپيوتر و نرم افزارهاي آموزشي و کمبود وسايل سمعي و بصري از جمله مواردي است که تأمين آنها مستقيماً وابسته به منابع مادي و مالي وابستهاند، بديهي است که کمبود اين منابع بر عملکرد دانشآموزان در ساحت علمي و فناوري تأثير سوء خواهد گذاشت.
3- کمبود سرانه آزمايشگاه و کارگاه در کشور به ويژه در مدارس راهنمايي، تأثير سوء خود را بر عدم توانايي انجام آزمايشها و کارهاي عملي توسط دانشآموزان گذاشته است. بررسيها نشان ميدهد که سرانه آزمايشگاه و کارگاه در بسياري از مدارس کشور به ويژه در مدارس راهنمايي از ميانگين استاندارد جهاني پايينتر است.
4- آرايش کلاسهاي درس سنتي است، اين امر با توجه به رويکرد جديد آموزش علوم در توجه به انجام فعاليتهاي گروهي بسيار قابل تأمل است. هم اکنون بسياري از مدارس کشور براي تأمين ميز و نيمکتهاي مناسب جهت انجام فعاليتهاي گروهي با کمبود مواجهاند.
5- زيرنظام تحقيق و توسعه
1- انجام پژوهشهاي غيرمرتبط با نيازهاي آموزشي و انجام نشدن پژوهشهاي مورد نياز واقعي
2- نبود اعتبار پشتيباني كافي از پژوهشها
3- نبود نظارت براي كاربست نتايج پژوهشها
4- نبود توجه به پژوهش مدرسه - محور و پژوهش محور بودن يادگيري
5- كلي بودن عناوين پژوهشها
6- نبود پژوهش در حيطه مهارتها و نگرشهاي يادگيري
7- محدود و معدود بودن مراكز پژوهشي
راهبردهاي رسيدن به وضع مطلوب:
1- زيرنظام برنامهريزي درسي و آموزشي
1- توجه و تأكيد بيشتر برنامهريزان درسي در توليد برنامههايي در ساحت علمي فناوري كه حيطههاي مهارت و نگرش اهميت بيشتري دارند و اهداف، محتوا، شيوههاي ياددهي- يادگيري و روشهاي ارزشيابي همگي توجه ويژهاي به اين دو حيطه دارند.
2- تعيين استاندارهاي آموزشي مناسب در راستاي تحقق وضع مطلوب ساحت و ارتقاي سواد علمي فناوري در دورههاي مختلف تحصيلي، ابتدايي، راهنمايي و متوسطه 3- تأكيد بر يادگيري مادامالعمر در برنامههاي درسي
4- تأكيد بر نيازها، تواناييها و مهارتهاي دانشآموزان به عنوان يكي از محورهاي مهم توليد برنامههاي درسي در ساحت علمي فناوري
5- تأكيد بر توليد برنامههاي درسي چند رسانهاي به جاي فقط توليد كتاب درسي
6- تبيين روشهاي ياددهي- يادگيري به شيوههاي فعال در برنامههاي درسي
7- ايجاد هماهنگي و برقراري ارتباط عمودي بين برنامههاي درسي به ويژه برنامههايي كه ارتباط بيشتري با ساحت علمي و فناوري دارند.
8- برقراري تناسب كافي بين برنامههاي درسي علوم، رياضي، (برنامههايي كه محتواي آنها ارتباط بيشتري با ساحت علمي فناوري دارند)، در دورههاي مختلف تحصيلي با رشد سني و ذهني دانشآموزان
9- توليد برنامههاي درسي مناسب رياضي در دورههاي مختلف تحصيلي ابتدايي، راهنمايي و متوسط (نيازي كه بيش از يك دهه اخير وجود داشته است و هنوز پاسخ مشخصي به آن داده نشده است) در اين برنامهها بايستي:
- به محتواي آموزش رياضي در دوره ابتدايي اضافه شود.
- از دشواريهاي درك درس هندسه كاسته شود.
- برنامه درسي از سازماندهي مناسبي برخوردار گردد.
- از چگالي محتواي برنامههاي درسي در دوره متوسطه و پيش دانشگاهي كاسته شود.
10- به ارزشيابي فرايندي نسبت به ارزشيابي نتيجه مدار توجه بيشتري شود. بديهي است اين مسئله تأثير بسيار زيادي در ارتقاء سواد علمي فناوري و بهبود عملكرد يادگيري خواهد داشت.
11- مطالعه و بررسي تطبيقي بين برنامههاي درسي چند كشور پيشرفته با برنامههاي درسي ايران در ساحت علمي فناوري انجام گيرد.
12- برنامههاي درسي در ساحت علمي فناوري با توجه در به كارگيري روش علمي و حل مسئله تهيه شوند.
13- بعد از گذشت حدود سه دهه از انقلاب شكوهمند اسلامي هنوز براي توليد برنامههاي درسي نيازسنجي در سطح ملي انجام نگرفته است. انجام نيازسنجي به ويژه در ساحت علمي فناوري بسيار ضروري مينمايد.
14- لازم است در توليد برنامههاي درسي در ساحت علمي فناوري، برنامههايي مثل علوم، رياضي در دوره ابتدايي، علوم، رياضي و حرفهوفن در دوره راهنمايي و دروس علوم پايه در دوره متوسطه و پيش دانشگاهي هماهنگيهاي لازم با پيشرفت تكنولوژي روز دنيا انجام گيرد.
15- روش ارزشيابي از فرايند كسب مهارتها مورد توجه قرار گيرد و راههاي مناسب براي ارزشيابي از نگرشها طراحي شوند.
2- زيرنظام مديريت و راهبري
1- كاهش تمركز در مديريت برنامهريزي درسي و توليد مواد آموزشي، جهت استفاده از همه توانمنديهاي موجود با توجه به ويژگيهاي ساحت علمي فناوري
2- انتخاب و انتصاب مديران شايسته براي پستهاي مورد تصدي، متأسفانه در شرايط فعلي حساسيت و اهميت پستهاي آموزشي آنطور كه لازم است، مورد توجه قرار نميگيرد و به تواناييهايي مفروض براي اشغال پست مديريت در آموزش و پرورش بهاي لازم داده نميشود.
3- آموزش مديران در سطوح مختلف به ويژه براي مديريت آموزشي در راستاي درك بيشتر صلاحيتهاي دانشآموزان در وضع مطلوب ساحت علمي فناوري
4- هدايت مديران به ويژه مديران مراكز آموزشي به سمت استفاده از فناوريهاي نوين آموزشي، به كارگيري روش علمي در آموزشهاي مدرسه
5- انتخاب مديران قوي و توانا در حوزه برنامهريزي درسي و آموزشي براي مديريت و نظارت بر توليد محتواي آموزشي مناسب براي ارتقاء سواد علمي فناوري
6- هماهنگي و برقراري ارتباط منسجم، پايدار و مستمر بين مديران ستاد و صف در راستاي اخذ تصميمات واحد براي ارتقاء سواد علمي فناوري
7- تشويق، ترغيب و دادن اختيارات لازم به مديران آموزشي در مناطق براي تهيه و توليد برنامههاي آموزشي ويژه جهت ارتقاء سواد علمي فناوري
8- آگاهي مديران مدارس از شاخصها و استانداردهاي وضع مطلوب ساحت علمي فناوري و توجه به عملكرد يادگيري در اين ساحت
9- آگاهي و هدايت مديران به سمت احراز و كسب توانمنديهاي مديريت آموزشي و نه اجرايي
10- انتخاب مديران مطابق شرايط احراز پست مديريت در سطوح مختلف از صف تا ستاد
3- زيرنظام تأمين منابع انساني
1- آموزش و تربيت نيروي كارشناسي كارآمد در بعد برنامهريزي درسي و آموزشي در ساحت علمي فناوري در دو بعد آموزشهاي محتوايي و روشي در مراكز ستادي و اجرايي در راستاي درك اهميت محتواي ساحت.
2- تأمين و بهبود موقعيت شغلي متخصصاني كه در آموزش و پرورش به كار اشتغال دارند و به طور مشخص فعاليتهاي آنها در ارتباط با ساحت علمي فناوري است.3- تأمين وضعيت شغلي و حرفهاي معلمان بهويژه معلمان علوم تجربي، رياضي و حرفهوفن در دوره راهنمايي، در حال حاضر مشكلات معيشتي معلمان و نبود رضايت شغلي مانع بسيار بزرگي بر سر راه كارآمدي آنهاست.
4- آموزش ضمن خدمت مسائل مربوط به ساحت علمي فناوري مديران در سطوح مختلف، نكته جالب توجه اينكه بسياري از مديران خود را بينياز از آموزش ميبينند در صورتي كه بسياري از آنها حتي بيشتر از ساير نيروها به آموزش احتياج دارند.
5- تقويت و برگزاري آموزشهاي ضمن خدمت معلمان به ويژه در آموزش شيوههاي ياددهي - يادگيري و روشهاي ارزشيابي. بديهي است شيوه آموزش معلمان و نحوه ارزشيابي آنها، تأثير بسيار زيادي بر عملكرد يادگيري دانشآموزان در ساحت علمي فناوري دارد.
6- تقويت و غناي بيشتر محتواي آموزش معلمان به ويژه معلمان دروس مرتبط با ساحت در جهت آشنايي و درك كافي آنها از موضوع علم و فناوري
7- ايجاد انگيزه و رغبت كافي در معلمان براي شركت در كلاسهاي آموزش ضمن خدمت در راستاي به كارگيري يافتههاي آنها در كلاس درس
8- توجه به عملكرد يادگيري معلمان، مديران مدارس و كارشناسان در كلاسهاي آموزش ضمن خدمت در راستاي تأثير آن بر ارتقاء و عملكرد يادگيري دانشآموزان
9- توجه كافي به تواناييها و تخصصهاي لازم براي نيروهايي كه وارد آموزش و پرورش ميشوند.
10- برقراري هماهنگي كامل بين مدرك تحصيلي معلمان و دروسي كه به تدريس آنها اشتغال دارند به ويژه در دروس رياضي و علوم تجربي.
4- زيرنظام مالي و مادي
1- اختصاص اعتبار و بودجهاي خاص براي تقويت برنامههاي مناسب در راستاي ارتقاء سواد علمي فناوري
2- تجهيز و توزيع مناسب امكانات آموزشي و تجهيزات آزمايشگاهي در مدارس
3- تجهيز مدارس به رايانه در راستاي استفاده از فناوريهاي روز اطلاعاتي
4- تقويت مديريت استفاده از منابع مالي در دسترس در جهت استفاده بهينه از منابع
5- تجهيز مدارس به ميز و نيمكتهاي ويژه در جهت هماهنگي با انجام كارهاي گروهي در كلاس درس
5- زيرنظام تحقيق و توسعه
1- انجام مطالعات نيازسنجي در راستاي تشخيص نيازهاي درسي و آموزشي در ساحت علمي فناوري در سطح ملي
2- تأكيد بر توليد برنامههاي درسي و آموزشي پژوهش - محور در ساحت علمي فناوري
3- تخصيص اعتبارات لازم و ويژه بر انجام پژوهش در ساحت علمي فناوري
4- تشويق معلمان و دانشآموزان به اهميت انجام پژوهش در ارتقاء سواد علمي فناوري
5- ايجاد بانك اطلاعاتي عناوين پژوهشي در جهت جلوگيري از انجام پژوهشهاي غيرضروري و تكراري
6- آموزش و هدايت برنامهريزي درسي و كارشناسان دفاتر ستادي در جهت ساختن برنامههاي درسي و آموزشي پژوهش - محور
7- مديريت، نظارت و هدايت كاربست يافتههاي پژوهشي در بهينه ساختن برنامه درسي و آموزشي در ساحت علمي فناوري
انتهاي پيام