مفاهيم مهندسي كشاورزي - آبياري/3 واژگان اقتصاد آب/1

اشاره:
آن‌چه در پي مي‌آيد ويرايش سومين بخش از مقاله‌ي «آشنايي با مفاهيم آبياري» از مجموعه‌ي متون آموزشي آشنايي با «مفاهيم مهندسي كشاورزي» است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران تدوين شده است.
مجموعه‌ي مقالات آشنايي با مفاهيم مهندسي كشاورزي كه به همت جمعي از دانشجويان كارشناسي ارشد مهندسي كشاورزي تدوين شده است با ادبياتي غير فني مفاهيمي فني را براي خواننده توضيح مي‌دهد كه با استفاده از آن تا حدودي مي‌توان به ارزيابي سياست‌گذاري توسعه‌ي فناوري و سياست‌گذاري توسعه‌ي اقتصادي در بخش كشاورزي پرداخت.  پديد آمدن اين امكان براي خبرنگار يا سياست‌پژوه، توانايي پرسش‌گري بالاتر و دقيق‌تري را در بررسي كلي سياست‌ها و ظرفيت‌هاي توسعه بخش كشاورزي ايجاد مي‌كند.
 تعريف ساده واژه‌هاي تخصصي‌، قبل از استفاده از آن ها در هر مقاله امكان درك مطلب را براي هر خواننده‌اي با هر تخصص و دانشي فراهم مي‌كند.
اين واژه نامه در ادامه‌ي واژگان عمومي آبياري مفاهيم تخصصي تري از اين رشته را توضيح مي‌دهد و ‌به فهم متون مقالاتي كه در آينده منتشر خواهد شد كمك مي‌كند.

اصطلاحات اقتصادي در بخش آب

1- حق‌النظاره:( Abstraction charge )
براي تأمين هزينه‌هاي خدمات مديريت در مورد آب‌هاي زيرزميني و سطحي كه توسط بخش خصوصي استحصال گرديده، حق النظاره وضع مي‌شود. اين مبلغ بايستي حداقل بتواند هزينه‌هايي كه دولت براي ايفاي نقش مديريت منابع آب انجام مي‌دهد را تأمين كند. در بيشتر كشورها، كشاورزان از پرداخت اين هزينه‌ها معاف مي‌باشند.

2- حق اشتراك يا آبونمان:( Admission charge/ subscription/ abonnement )
آبونمان واژه فرانسوي است و به معناي پول اشتراك مي‌باشد. حق اشتراك آب، هزينه‌اي است كه بابت حق استفاده از آب شركت‌هاي آب منطقه‌اي از مشتركين دريافت مي‌شود و شامل بخش ثابت تعرفه بوده و براي پوشش هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري در تأسيسات وضع مي‌شود.

3- كارآيي تخصيصي:( Allocative efficiency)
نشان‌دهنده توانايي بنگاه براي استفاده از تركيب بهينه عوامل توليد، با توجه به قيمت آن‌هاست. تعيين الگوي كشت بهينه در استفاده كارآ از عوامل توليد از جمله آب، مثالي از اين نوع كارايي است.

4- كارآيي اقتصادي:( Economic efficiency)
توسط اين نوع ازكارآيي، منابع كمياب ، مورد استفاده قرار گرفته و سازمان مي‌يابند تا هدف‌هاي معين اقتصادي مشخص شوند. به عبارت ديگر، كارايي اقتصادي به صورت حاصل ضرب كارآيي فني و تخصيصي است.

5- كارآيي آبياري:(Irrigation efficiency)
نسبت ميزان محصول توليد شده به ميزان آب مصرفي در طول دوره توليدي.  

6- كارآيي فني:( Technical efficiency)
نشان دهنده‌ي ميزان توانايي يك بنگاه براي حداكثر سازي توليد؛ استفاده از تكنولوژي‌هاي آب ‌اندوز همانند آبياري باراني و قطره‌اي (آبياري تحت فشار) مثالي از اين نوع كارآيي است.

7- هزينه‌هاي جبراني:( Compensation costs)
هزينه‌اي است كه براي جبران افت آب زيرزميني گرفته مي‌شود.

8- مازاد مصرف كننده:( Consumer’s surplus)
تفاوت قيمتي كه مصرف كننده مي‌پردازد با حداكثر قيمتي كه ممكن است آن كالا به فروش رود.

9- قرارداد:( Contract)
موافقت‌نامه‌اي ميان دو يا چند نفر كه از منظر قانوني ملزم به اجراي آن بوده و به موجب آن يكي از طرفين قرارداد به منظور خاصي تعهد مي‌كند كه عملي را اجرا يا از اجراي كاري خودداري كند.

10- هزينه‌هاي بازيافتي:( Cost recovery)
عبارتست از قيمت‌گذاري به منظور بازپرداخت هزينه‌ي توليد آب، كه بر اساس هزينه‌هاي گذشته صورت مي‌گيرد؛ به عبارت ديگر، قيمت‌گذار براي تأمين هزينه‌هاي مربوط به پروژه‌هاي آب به گذشته نگاه مي‌كند. اين روش در صورتي كه هزينه پروژه‌هاي جديد برابر هزينه پروژه‌هاي گذشته باشد، روش مناسبي است.

11- كشش متقابل:( Cross elasticity)
تغيير نسبي در مقدار تقاضاي يك كالاي معين به ازاء تغيير نسبي در قيمت كالاي ديگر؛ اگر دو كالا مكمل يك ديگر باشند، مانند شكر و چاي، كشش مذكور منفي خواهد بود، زيرا با افزايش قيمت شكر، تقاضا براي چاي هم كاهش خواهد يافت. اما اگر دو كالا جانشين يكديگر باشند، مانند چاي و قهوه، مقدار عددي كشش، مثبت خواهد شد. زيرا اگر قيمت چاي افزايش يابد تقاضا براي قهوه افزايش خواهد يافت.

12- ديماند:( Demand)
حداقل صورت‌حساب آب‌بها در يك دوره مصرف را گويند.

13- قيمت‌گذاري حجمي:( Volumetric pricing )
در اين روش، آب‌بها بر اساس ميزان آب مصرفي تعيين مي‌شود و برابر با هزينه‌ي نهايي آب مصرفي‌ست كه كارايي در مصرف آب را به همراه دارد و قيمت بهينه ناميده مي‌شود. بنابراين، زماني كه درآمد حاصل از مصرف يك واحد اضافي آب (فايده نهايي) كمتر از هزينه‌هاي آن باشد، مصرف‌كننده منطقي از مصرف آب خودداري مي‌كند و آب اضافي براي مصارف مفيدتر و با ارزش‌تر عرضه مي‌شود، اين مسأله به افزايش كارايي در مصرف آب منجر خواهد شد.

 

14- آب‌بها : (Water rate/ Irrigation fee/ Water rate/ Water charge)
مبلغي است كه از ذي نفع بابت آبي كه استفاده كرده‌، گرفته و بخش متغير تعرفه را شامل مي‌شود. اين مبلغ ممكن است براساس نكات زير و يا براي تأمين هزينه‌هاي زير مي‌باشد:
1- هزينه‌هاي نگه‌داري و بهره‌برداري
2- تمام يا قسمتي از هزينه‌هاي استهلاك تأسيسات و هزينه‌هاي نگه‌داري و بهره‌برداري
آب‌بها در انشعابات آزاد، شامل دو بخش زير مي‌باشد:
الف) حق ثابت كه به‌صورت ماهانه دريافت شده و در هر ماه 5/2 درصد حق انشعاب معادل همان سال (از نظر ظرفيت انشعاب و نوع مصرف آن) خواهد بود.
ب) بهاي آب مصرفي در مورد ميزان مصرف برابر آب بهاي انشعابات عادي خواهد بود.
- آب‌بهاي زراعي، آب‌بهاي دريافتي از كشاورزان و زارعين است كه با توجه به ماده‌ي واحده قانون تثبيت آب‌بهاي زراعي تعيين مي‌شود.

15- حقابه:( Water right)
سهم شروع و مقرر روستا، مزرعه، باغ، خانه از آب رود، چشمه، قنات و يا چاه در ساعات و به اندازه معلوم.

16- تعرفه آب: (Water tariff)
تعرفه آب يك واژه كلي است كه شامل آب‌بهاي حق اشتراك و آبونمان مي‌شود. به عبارت ديگر هزينه‌هايي كه به طورمستقيم به استفاده از زيرساخت‌هاي عرضه‌ي آب مربوط مي‌شود. در حقيقت تعرفه براي بازپرداخت هزينه‌هاي بهره‌برداري، نگهداري و هزينه‌هاي جايگزيني لازم براي پايداري سيستم‌هاي آبي وضع مي‌شود.

17- هزينه مستقيم:( Direct cost)
هزينه‌اي است كه با توليد ارتباط مستقيم دارد؛ به عبارت ديگر، با تغيير ميزان توليد، ميزان هزينه‌هاي مستقيم نيز تغيير خواهد كرد، همانند هزينه‌ي تجهيزات سرمايه‌اي، نيروي كار و ديگر عوامل موردنياز براي ساختن سدها و شبكه‌ها و در نهايت هزينه‌هاي پمپ، لوله، كنتور.

18- ارزش اقتصادي آب:( Economic value of water)
سهم آب در افزايش توليد را ارزش اقتصادي آب مي‌نامند. گفتني‌ست مناسب‌ترين و كاراترين قيمت عبارتست از قيمتي كه برابر با اين سهم باشد كه از نظر تئوري قابل دفاع و از لحاظ عملي به ندرت قابل اجرا است.

19- آثار خارجي :(Externalities)
اين آثار معمولاً به صورت جانبي و غيرعمدي در توليد و مصرف ايجاد مي‌شوند و گروه سومي را به طور مثبت يا منفي تحت تأثير قرار مي‌دهند. براي نمونه يك كارخانه توليدي كه آب منطقه را آلوده كرده و موجب بروز بيماري در افراد جامعه مي‌شود، يك اثر خارجي منفي (هزينه خارجي) را به وجود آورده است. از سويي آب پاك سد موجب لطافت و مرطوب شدن هواي مناطق اطراف سد شده و چشم‌انداز زيبايي ايجاد مي‌كند(اثر خارجي مثبت).

20- تبعيض قيمت:( Price discrimination)
تبعيض قيمت يعني يك كالاي واحد با قيمت‌هاي متفاوت به فروش برسد؛ توليدكننده انحصاري مي‌تواند تمام ستاده(محصول) خود را در يك بازار و قيمتي واحد به فروش نرساند و از طريق فروش محصول خود با قيمت‌هاي متفاوت سود خود را افزايش دهد. تبعيض قيمت تنها زماني امكان‌پذير است كه خريداران محصول مورد نياز خود را از يك بازار خريداري نكنند و  فروشندگان بتوانند محصول خود را مجدداً در بازار ديگر كه قيمت بالاتري در آن حاكم است به فروش برسانند. در اينصورت، قيمت در  بازار يكسان نخواهد شد. به طور مثال، شركت‌هاي آب و فاضلاب مي‌توانند آب‌بها را در گروه‌هاي مختلف مصرف با نرخ‌هاي متفاوت دريافت دارند و يا اين كه آب را با نرخ‌هاي متفاوت ميان مصرف‌كنندگان آب (شهري، كشاورزي و صنعتي) توزيع كنند.

21- هزينه خصوصي:( Private cost)
هزينه‌اي است متعلق به يك واحد توليدي كه در رابطه با منابع توليد بوجود مي‌آيد؛ اين هزينه شامل دو بخش است: هزينه‌ي صريح يا آشكار و هزينه‌ي ضمني.

22- هزينه اجتماعي:( Social cost)
واحدهاي توليدي به واسطه توليد، هزينه‌هايي را به افراد جامعه تحميل مي‌كنند و خود بابت آن پولي پرداخت نمي‌كنند. براي نمونه صنايعي كه در كنار رودخانه قرار دارند و باعث آلودگي آب رودخانه مي‌شوند و يا كشاورزاني كه آب را آلوده به سموم مي‌كنند، باعث مرگ ماهي‌ها و بيماري افراد پايين‌دست رودخانه مي‌شوند. اين موارد،  آثار خارجي منفي اين فعاليت‌هاي اقتصادي را بيان مي‌دارد كه در هزينه‌هاي خصوصي آن‌ها لحاظ نشده است. بنابراين، اين هزينه‌هاي غيرمشخص به هزينه‌هاي خصوصي افزوده مي‌شود و هزينه‌ي اجتماعي توليد هر جامعه را به وجود مي‌آورد.

23- رفاه اجتماعي:( Social welfare)
مجموع منافع و يا مطلوبيت‌هاي فردي، افراد تشكيل‌دهنده جامعه را بيان مي‌كند. تغييرات در رفاه اجتماعي به عنوان معياري براي قضاوت در مورد كارايي سياست‌هاي اقتصادي به كار برده مي‌شود. براي نمونه تاثير سياست قيمت‌گذاري جديد يا ايجاد بازار رسمي آب بر رفاه افراد جامعه، مي‌تواند به عنوان شاخصي براي تصميم‌گيري در مورد سياست‌هاي جديد اقتصادي مورد استفاده قرار گيرد.

24- هزينه معاملاتي:( Transaction cost)
هزينه‌هاي اجرايي مبادله يا معاملات اقتصادي را گويند. اين هزينه‌ها در مورد مالكيت خصوصي و دولتي متفاوت است. هزينه‌هاي معاملاتي در صورتي كه حقوق مالكيت غيرمتمركز و دارايي خصوصي قابل مبادله وجود داشته باشد، شامل هزينه‌ي كسب اطلاع از قيمت، زمان لازم براي رسيدن به توافق اطمينان از اجراي معامله و پرداخت جريمه در صورت به هم زدن معامله است. اما در اقتصادي كه تصميم‌گيري متمركز و دولتي وجود دارد، اين هزينه‌ها با هزينه‌هاي اداري و اجرايي جايگزين مي‌شوند كه شامل ايجاد ساختار اداري براي تشكيل بازار آب، سازماني براي تعيين حق استفاده از آب، ايجاد مجموعه قوانين در اين خصوص و دستگاهي براي قضاوت و رسيدگي به شكايات و هم‌چنين تسهيلات مورد نياز براي ايجاد يك سيستم انتقال و اندازه‌گيري آب براي تحويل آب به حقابه داران در بازار آب است.

25- مطلوبيت :(Utility)
توانايي و استعداد يك مال در تأمين نياز يا خواست انسان است. براي نمونه توانايي آب در ايجاد بهداشت، ايجاد درآمد براي كشاورزان و ساير گروه‌ها و خدماتي كه از مصرف آب حاصل مي‌شود.

26- ارزش افزوده:( Value added)
تفاوت ميان درآمد كل يك بنگاه و هزينه‌هاي مربوط به خريد و تأمين مواد اوليه خدمات و اجزاء خريداري شده است. بدين وسيله مي‌توان كليه ارزش‌هايي را كه بنگاه در جريان تبديل مواد اوليه خدمات و اجزاء خريداري شده به كالا افزوده است را محاسبه كرد. ارزش افزوده آب در صنعت، ارزشي است كه به آب در هنگام تبديل آن به محصولات صنعتي افزوده مي‌شود.

27- تقاضاي مشتق آب:( Water derived demand)
زماني كه كالا يا خدمت مورد نظر، نهاده‌اي براي فرآيند توليد باشد نه كالاي مورد مصرف نهايي.
در كشاورزي و صنعت تقاضا براي آب همانند ديگر عوامل توليد در فرآيند توليدي يك تقاضاي مشتق شده است، بدين معني كه تابع تقاضا براي نهاده‌ي توليد از تقاضاي خريداران محصول مشتق مي‌شود.  استخراج تابع تقاضا براي نهادهاي توليد و مقدار بهينه نهاده‌ از طريق حداكثرسازي هزينه حاصل مي‌شود.

تدوين: مهندس حميد بابايي دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي آبياري دانشگاه تهران
خبرنگارمهندسي كشاورزي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران

انتهاي پيام

  • یکشنبه/ ۵ آبان ۱۳۸۷ / ۱۷:۳۵
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8708-00045
  • خبرنگار : 71127