فردا نخستين سالروز خاموشي نقاش خاکهاي ايران، مارکو گريگوريان است.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ژانت لازاريان ازسوي موزهي هنرهاي معاصر تهران در زمان سرپرستي حبيبالله صادقي ماموريت يافته بود براي انتقال آثار هنري ماركو گريگوريان - هنرمند نقاشي كه شهريور ماه گذشته از دنيا رفت -، به آمريكا و ارمنستان سفر كند تا مقدمات برپايي نمايشگاهي از آثار او را در موزهي هنرهاي معاصر تهران فراهم كند، اما اكنون با گذشت ماهها و در آستانهي نخستين سالروز درگذشت وي، نمايشگاه مذكور براي برپايي در ايران به فرجامي نرسيده است و در فهرست برنامههاي موزهي هنرهاي معاصر تهران نيز تا پايان فصل جاري و حتا آغاز پاييز، نشاني از نمايشگاهي براي نقاش خاكهاي ايران نيست.
ژانت لازاريان - كارشناس و منتقد هنرهاي تجسمي - به ايسنا گفت كه بهعنوان مامور خدمت و با حكمي به آمريكا سفر كرده است، اما بهرغم توافق تلفني او و سرپرست وقت موزه با خواهرزادهي ماركو - بهعنوان وارث -، كه هم آثار به نمايش درآيد و حتا خودش هم حضور داشته باشد، هيچكدام از اين موارد محقق نشده است.
به گفتهي وي مراحل اين سفر و دريافت حكم ماموريت طي شد و از سوي كميسيون مالي هم مورد تاييد قرار گرفت؛ اما در آن زمان سرپرست وقت موزه هنرهاي معاصر - صادقي - استعفا كرده و كسي هم پاسخگوي برنامهها نشد.
او با اشاره به اينكه به خاطر بيپاسخ ماندن نامهها و فكسهاي ارسالياش از آمريكا مجبور شده است كه چهار هفته در آن كشور بماند، ادامه داد: اين ماموريت از طرف ايماني، معاون فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تاييد شده بود و حتا قرار بود كه جواد مجابي كتابي دربارهي ماركو جمعآوري كرده و در نشستي دربارهي كارهاي ماركو بحث و گفتوگو شود.
لازاريان تصريح كرد: قرار بود كارهايي كه براي نمايشگاه ميآوريم از كل آثار باشد و از مجموعهداران نيز كمك بگيريم تا مجموعهي كاملي ارايه شود.
اين منتقد هنري افزود: مقرر شده بود كه آثار موجود در ارمنستان از طريق رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در اين كشور منتقل شوند. اين آثار - 20 اثر هنري و 10 نمونه فرش - انتخاب شدند، اما با منتقل نشدن آثار از آمريكا و تغيير تشكيلات از آوردن آن تعداد كار هم صرفنظر شد.
لازاريان عنوان كرد، خواهرزاده ماركو گفته بود براي بزرگداشت وي به تهران ميآيد، اما پس از فروش 33 هزار دلاري يكي از آثار وي در حراجي آثار هنري بهطور كلي پشيمان شد. گويا مسايل مالي بيشتر برايش قابل اهميت بودند تا وظيفهاي كه نسبت به ماركو بايد، احساس كند.
ژانت لازاريان متذكر شد كه براي اين ماموريت تاكنون هيچگونه حق ماموريت و غيره دريافت نكرده و به او اعلام شده است کليهي مکاتبات و مراحل اداري که وي پشت سر گذاشته بايد بار ديگر در کميسيون بررسي شود.
اين درحالي است که هنرمنداني از ارمنستان، قرقيزستان و... که هنرشان مورد توجه مارکو بوده نمايشگاه بزرگي را تدارک ديدهاند تا نخستين سال خاموشي اين هنرمند را گرامي بدارند.
اين هنرمند پيشرو در عرصه نقاشي ايران، روز دوشنبه - پنجم شهريور 1386 - در سن 82 سالگي، در حال تماس تلفني با خواهرزادهاش، به ايست قلبي دچار شد و درگذشت.
حدود 20 روز پيش از درگذشت او، محل اقامت ماركو مورد دستبرد سارقان قرار گرفت و خود وي نيز مضروب شد كه بهخاطر ضربه به سر، بيماري قلبي و عوارض ناشي از اين اتفاق، مدتي در بيمارستان بستري شده و تحت مراقبت ويژه قرار گرفت.
بنا بر اين گزارش، ماركو گريگوريان از حدود 17 سال پيش، در پيمرگ تنها دخترش و تغيير و تاثير روحي عميقي كه در او ايجاد شد، بهدعوت اتحاديهي نقاشان شوروي، در شهرهاي مسكو، لنينگراد و ايروان حضور و پس از آن، اقامتش در ارمنستان تا پايان عمر ادامه يافت.
گريگوريان سال 1304 در خانوادهاى ارمنى در كرو پوتكين روسيه بهدنيا آمد. در سال 1930 خانواده او به ايران، شهر تبريز، مهاجرت كردند. پدرش خياط لباسهاي ارتشي در روسيه بود، در ايران به دوزندگي پرداخت و ماركو در تهران به مدرسه ارامنه فرستاده شد. او تحصيلات ابتدايي و متوسطهاش را در شهرهاي آبادان، اصفهان و تهران به پايان برد و نقاشي را در مدرسه كمالالملك آغاز كرد؛ سپس به ايتاليا و مدرسه هنرهاي زيباي رم رفت.
وي نخستين نمايشگاه انفرادياش را در سال 1330 در رم برگزار كرد، در سال 1333 فارغالتحصيل شد و به ايران بازگشت.
گفته ميشود، آموختههاي خود را از اكسپرسيونيسم ايتاليا با خود به ايران منتقل كرد و در بدو بازگشت به ايران به تعليم هنرجويان پرداخت.
برخي از نقاشان مطرح معاصر از جمله شاگردان او در اين سالها هستند. همچنين يك گالري تاسيس كرد، كه آثار خود و برخي ديگر از نقاشان نوگراي ايران را بهنمايش ميگذاشت.
گريگوريان در ادامه فعاليتهايش به تحقيق و جستوجو دربارهي «نقاشي قهوهخانهيي» پرداخت.
به كوشش او نمايشگاهي از آثار دو نفر از مهمترين نقاشان زندهي اين مكتب «حسين قوللر آقاسي» و «محمد مدبر» در تهران برپاشد. ماركو همچنين با نوشتن مقالات و گردآوري آثار نقاشي قهوهخانهيي، توجه عمومي و مسوولان را به اين نوع هنر جلب كرد. در همين دوران مجموعهاي از اشيا و نقاشيهاي قديمي را گردآورد كه امروز در موزه هنرهاي خاور نزديك، ارايه شده است.
ماركو گريگوريان نماينده غرفه ايران در بيينال ونيز و همچنين وي داور بينالمللي بينال ونيز در سال 1337 بود. نخستين بيينال نقاشي تهران به كوشش وي، با همكاري اداره كل هنرهاي زيبا، در سال 1337 برپا شد. اين بيينال با معرفي و نمايش آثار نقاشان نوگراي ايران، نقش مهمي در ادامه روند نقاشي معاصر ايران، ايفا كرد.
اين هنرمند نقاش در سالهاي بعد به خلق آثاري با استفاده از خاك و كاهگل روي آورد. او سالهاي 1970- 1962 را در آمريكا ميگذراند و همچنان به كار با خاك و گل ادامه داد، به تدريس در دانشگاه پرداخت و آثارش را در چندين گالري و موزه بهنمايش گذاشت.
در سال 1970 از سوي دانشكده هنرهاي زيبا براي تدريس دعوت شد و به ايران بازگشت و بههمراه هنرمنداني چون غلامحسين نامي، مرتضي مميز و مسعود عربشاهي، گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان را تشكيل دادند.
آثار ماركو گريگوريان در موزهي هنرهاي مدرن نيويورك، موزه هنرهاي معاصر تهران، موزه هنرهاي معاصر كرمان، موزه ملي، موزه سردارآباد و موزه هنرهاي مدرن ارمنستان، موزه پاراجانف و همچنين در مجموعههاي شخصي نلسون راكفلر - شاهكارهاي هنر مدرن، مجموعه بانك مركزي نيكوزيا - قبرس، و مجموعههاي شخصي ديگر نگهداري ميشوند.
آخرين نمايشگاه وي سال 2004 با عرضهي هنر سه نسل نقاش ايران با دبيري ژانت لازاريان در موزهي ملي ارمنستان برپا شد.
انتهاي پيام