زندگي در خوابگاههاي دانشجويي عليرغم سختيها و مشكلات آن خاطراتي ميسازد كه از ذهن هيچ دانشجويي پاك نميشود، تجربه منحصر به فردي که همواره در زندگي فرد به صورت يک خاطره باقي مي ماند و حتي اگر تمام دوران دانشجويي را فراموش كند، خاطرات زندگي جمعي در هتلهاي دانشجويي بيستاره را هيچگاه از ياد نخواهد برد.
به گزارش سرويس صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ساعت حدود 8 شب است كه به خوابگاه دخترانه دانشگاه محقق اردبيلي با عنوان عطايي سر ميزنيم و چند ساعتي را مهمان دانشجوياني ميشويم كه با شور و هيجان خود انرژي مضاعفي به ما بخشيدند.
خوابگاه عطايي ساختماني سه طبقه ايست كه نماي بيرون آن بيشتر شبيه خانههاي مسكوني است تا خوابگاه دانشجويي، هيچ نشان و تابلويي بر سردر اين ساختمان به اصطلاح خوابگاه به چشم نميخورد و شايد به جز افراد محله، كمتر رهگذري به ذهنش خطور كند كه اين خانه آجرنما، مامن چهار ساله دانشجوياني است از شهرها و قومهاي مختلف.
در اين خوابگاه به جز طبقه همكف كه تنها 2 اتاق دارد ساير طبقات هر كدام داراي 4 اتاق هستند و در هر طبقه علاوه بر اتاقها، يك آشپزخانه و در هر پاگرد هم يك تلفن وجود داشت.
حدود50 دانشجو در اين خوابگاه ساكن هستند كه اكثريت آنها را دانشجويان ترم اولي و سومي تشكيل ميدهند.
طبق گفته اين دانشجويان، سال اوليهاي دانشگاه در خوابگاههاي خودگردان و يا خوابگاههاي دور از دانشگاه اسكان مييابند و بعد از گذشت چند ترم به خوابگاههاي دانشجويي دانشگاه منتقل ميشوند؟!
آنها با اعتراض به اين روند معتقدند: دانشجويان سال اولي تا زمان آشنايي با محيط، بيشتر نيازمند مراقبت هستند و بايد در خوابگاههاي نزديك دانشگاه اسكان يابند.
با كمي معطلي وارد اتاق شماره 9 ميشويم، اتاق كوچك 6 تختي كه دانشجويانش با سر داشتن چادرهاي سفيد گلدار كنار هم ايستاده بودند.
در و ديوار اتاق پر بود از دست نوشته و شعر، برنامه درسي، عكس و يادداشت.
در ميان انبوه جزوات و کتابهاي پخش شده در وسط اتاق، مقواي بزرگي با خانههاي مشبكي كه تعدادي از آنها رنگ آميزي شده بود، توجهم را به خود جلب ميكند، وقتي درباره اين مقوا ميپرسم دانشجويي كه رشتهاش معماري است، با بيان اينكه اين شكل «سير زندگي» است، ميگويد: "اين ستونهاي آبي به معناي اميد به زندگي است كه رنگ آن با بزرگ شدن آدمها تيرهتر شده و اينها هم چهارخانههاي رنگارنگ دنياي كودكي ماست. "
فشار كم آب، نبود كامپيوتر و سالن مطالعه در خوابگاه
وقتي درباره مشكلات خوابگاه از آنها ميپرسيم ابتدا كمي مرددند براي بيان مشكلاتشان، اما كم كم شروع به صحبت كردند، يكي از وضعيت بهداشتي خوابگاه گفت، ديگري از كمبود امكانات و...
در اين ميان يكي از دانشجويان با انتقاد از فشار كمآب در خوابگاه، ميگويد: اگر در طبقه اول شير آب باز باشد، به طبقه دوم آب نميرسد، در ضمن در سرماي اردبيل، اكثر اوقات آبگرمكن خراب است و اگر قرار باشد يكي از بچهها حمام برود بايد از چند ساعت قبل با تمام طبقات هماهنگ كند تا مشكل پيدا نكند، هر چند باز ممكن است آب قطع شود.
يكي ديگر از دانشجويان هم از كمبود امكانات در خوابگاه و نبود كامپيوتر انتقاد ميكند و از مسؤولان وزارت علوم ميخواهد كه حداقل يك يا دو سيستم به اين خوابگاه بدهند تا دانشجويان براي انجام كارهاي تحقيقاتي خود كمتر با مشكل مواجه شوند.
اين دانشجو ميافزايد: خوابگاه ما فاقد فضايي براي مطالعه است و در اتاقها هم به دليل تعداد زياد دانشجو و سروصدا، امكان درس خواندن وجود ندارد، البته مسؤولان براي رفع اين مشكل چند تا ميز در پاگردها قرار دادهاند كه با وجود تردد دانشجويان، در اين جا نيز نمي توان درس خواند.
از دانشجويان ساكن در اين اتاق كه خداحافظي ميكنيم درب اتاق ديگري را ميزنيم.
كمبود سرويس برگشت به خوابگاه و مشكلات پيش روي دختران دانشجو در مسير برگشت
فضاي اين اتاق نسبت به اتاق قبلي كمي بازتر است و سفره غذاي دانشجويان نيز بر زمين پهن بود. وقتي درباره مشكلات موجود در خوابگاه مي پرسيم يكي از دانشجويان با انتقاد نسبت به وضعيت سرويسهاي دانشجويان در مسير بين خوابگاه - دانشگاه ميگويد: متاسفانه تعداد سرويسها بسيار كم است، به گونهاي كه صبحها تنها يك نوبت و آن هم در ساعت 8 صبح و عصرها هم در دو تايم زماني 5 و 6 از دانشگاه به خوابگاه سرويس دهي انجام ميشود در صورتي كه برخي روزها تا ساعت 8 شب كلاس داريم و به دليل تاريكي هوا و نبود تاكسي در اين مسير براي برگشت به خوابگاه با مشكل مواجه ميشويم.
دانشجويان اين اتاق همچنين نسبت به نبود كمد لباس و عدم نصب پرده در اتاقها نيز انتقاد كردند.
كرايه خوابگاه در مقابل امكانات كم آن، بالاست
همچنين يكي از دانشجويان ترم اولي آباداني كه هنوز به دوري از خانواده عادت نكرده، با اشاره به مسافت طولاني آبادان تا اردبيل و با انتقاد نسبت به مشكلات انتقال از مسولان خواست كه روند نقل و انتقال دانشجويان را تسهيل كنند.
يكي ديگر از دانشجويان به امكانات كم خوابگاه اشاره ميكند وميگويد: ديوارها و موكت خوابگاه بسيار كثيف است، واقعا ما رنج ميكشيم، در خوابگاه، تنها يك دستشويي و حمام قابل استفاده براي دانشجويان وجود دارد و بابت همين امكانات كم، ترمي 50 هزار تومان ازهر دانشجو پول ميگيرند در صورتي كه دانشجويان خوابگاهي به دليل دوري از محيط خانه هزينه بالايي را متقبل ميشوند.
وي در ادامه به غربت دوري از شهر و خانواده و فشارهاي زندگي خوابگاهي اشاره ميكند و مي گويد: با وجود اين مشكلات مسوول خوابگاه تعامل مناسبي با بچهها ندارد و ايرادهاي بيخود از بچهها ميگيرند، مثلا اجازه نمي دهند ما جا كفشي و يا كفشهايمان را در بيرون اتاق بگذاريم و به همين دليل ما مجبوريم نصفي از كفشهايمان را داخل اتاق و روي موكت بگذاريم در حاليكه اتاق كوچك است و فضا كم.
يكي ديگر از دانشجويان ساكن در اين اتاق با انتقاد از عدم ارائه شام در خوابگاه، ميگويد: بخشي از وقت دانشجويان پس از بازگشت به دانشگاه، صرف تهيه و پخت شام ميشود و دانشجو فرصت كمتري براي مطالعه پيدا مي كند.
وي ادامه ميدهد: همچنين در خوابگاه ما تنها يك تلويزيون كوچك در طبقه دوم وجود دارد و به دليل اينكه تمامي دانشجويان در اين طبقه جمع ميشوند، دانشجويان اين طبقه هميشه با سروصداي بالا مواجه هستند.
هنگام خداحافظي و برگشت از خوابگاه دانشجويي پله ها را دو تا يكي پايين ميآيد و كاغذي را در ميان دستهايم ميچپاند و ميگويد اينها را هم حتما بنويس.
وقتي كاغذ را باز ميكنم به جز بوي فاصلاب، مابقي مشكلات تكراري است و هيچ كس از فقدان برنامه و امكانات فرهنگي و ورزشي، عدم برگزاري جشن و ايجاد محيط شاد در خوابگاه انتقاد نميكند و پيشنهادي هم ندارد، شايد هم مشكلات كوچك صنفي رفاهي جايي براي فكر كردن در اين باره و داشتن چنين انتظاراتي براي دانشجويان باقي نميگذارد.
انتهاي پيام