خانه‌ي مدرس از فرهنگسرا تا انبار كتاب!

بايد از كوچه‌پس‌كوچه‌هاي تنگ و تاريك و سقف‌دار قديمي زيادي رد شوي، تا به بن‌بست مدرس و خانه‌اي كه يادگاري از مرد دوران مشروطه است با درهاي كوچكي كه هر كدام با هدف خاصي ايجاد شده‌اند، برسي. ورودي اول و پلاك 6 اين خانه مخصوص طلاب و شاگردان مدرس بوده است و چه گام‌هايي كه در اين راه از اين در عبور نكردند و اتاقي كوچك كنار اين در كه مي‌گويند، اتاق سرايدار خانه ـ عمو اوغلي ـ بوده و بعد از تبعيد مدرس به كاشمر معلوم شد كه او از جاسوسان دربار قاجار بوده است.

به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ورودي دوم خانه‌ي مدرس با پلاك 8 مخصوص اهالي اندروني بوده است، با حياطي بزرگ و حوض و باغچه‌هايي كه درختان بلندش خواه‌ناخواه اراده و استواري مدرس را به ياد مي‌آورند. در سوم با پلاك 10 يك ورودي جدا، مخصوص مهمانان مدرس از جمله وزرا و مسؤولان كشور بوده است. اين خانه با مساحتي حدود يك‌هزار متر مربع و 15 اتاق نسبتا بزرگ و آفتاب‌گير در تمام قسمت‌ها، به دو بخش براي اهالي خانواده‌ي مدرس و بخشي هم براي خانواده‌ي خواهر او استفاده مي‌شده است.

خانه‌ي مدرس در هر نگاه بايد او و گام‌هايش را يادآور كند، ولي آن‌قدر خراب و دستكاري شده است كه به‌سختي با آن زمان مي‌توان ارتباط برقرار كرد. به هر اتاقي كه وارد مي‌شوي، بخصوص دو اتاق تودرتوي طلاب، صداي مدرس را مي‌تواني بشنوي و اين نه به‌خاطر ديدن نشانه‌هايي از مدرس كه شايد به‌خاطر وجود هزاران جلد كتابي است كه اكنون اتاق‌ها را به انباري از كتاب تبديل كرده‌اند.

تمام اتاق‌هاي خانه و حتا مطبخ‌ها به انبار كتاب تبديل شده‌اند و انگار از ابتدا هم براي اين كار ساخته‌ شده بودند. در و پنجره‌هاي تقريبا شكسته‌ي خانه، تو را آزار مي‌دهند. به‌راستي خانه‌اي كه روزگاري قهرمان مشروطه را در خود پروانده است، اكنون بايد اين‌گونه به حال خود رها شود؟ چه خوب بود، اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري طرح خريد آن‌را با كمك مجلس عملي و آن‌را به فرهنگسرايي بزرگ تبديل مي‌كرد؛ آن‌وقت، اين محله‌ي قديمي دست كم مي‌توانست پاسخگوي اوقات فراغت جوانان باشد.

اكنون خانه‌نشين‌هاي بنايي كه زماني مدرس در آن سكونت داشته است، كبوتران، گنجشك‌ها، كلاغ‌ها، گربه‌ها و موريانه‌هايي هستند كه به مخروب شدن اين خانه كمك مي‌كنند. اين خانه حتا مكاني براي زباله‌هاي همسايه‌ها نيز شده است و آنها به‌راحتي زباله‌هايشان را از پنجره به پشت‌بام خانه مي‌اندازند.

كارشناس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران درباره‌ي خانه‌ي مدرس به خبرنگار ايسنا، توضيح داد: دو پلاك بعد از خانه‌ي مدرس ـ خانه‌ي نصيرالدوله ـ به اشتباه به‌جاي اين خانه خريده شد و نوه‌ي دختري آن مرحوم با دادن مشخصات كامل خانه و ديدن آن، ما را متوجه اشتباه‌مان كرد.

مهدي معمارزاده با اشاره به اين‌كه خانه‌ي مرحوم مدرس در دوران خود، ارزش و جايگاه داشته است، گفت: پس از پيشنهاد نمايندگان مجلس ششم، تعدادي از كارشناسان با مجلس براي خريد و ثبت خانه هم‌عقيده شدند. البته سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري سال گذشته، هيچ بودجه‌اي براي خريد يا حتا تعمير و مرمت خانه‌ي مدرس نداشت.

يكي از مالكان خانه‌ي مدرس نيز درباره‌ي وضعيت كنوني اين بنا به خبرنگار ايسنا گفت: مدت 40 سال بعد از مدرس، اين خانه ميان سه خانواده‌ي ديگر چرخيد و اكنون به انبار كتاب تبديل شده است و تا زماني كه در دست ما باشد، به همين صورت باقي خواهد ماند.

رضا كتابچي اظهار كرد: بعد از اشتباهي كه در خريد خانه ازسوي سازمان ميراث فرهنگي صورت گرفت، به‌جز كارشناساني كه چندبار فقط براي بازديد از خانه آمدند، هيچ اقدام ديگري ازسوي آن سازمان انجام نشد؛ درحالي‌كه سازمان ميراث فرهنگي از طرف مجلس ششم ماموريت داشت، خانه‌ي مدرس را به فرهنگسراي مدرس تبديل كند.

وي همچنين متروكه بودن خانه‌ي مدرس را رد كرد و ادامه داد: اكنون بدنه‌ي اصلي اين خانه استوار و پابرجاست و حدود مهرماه سال گذشته، فقط سقف اتاق سرايدار مدرس ـ عمو اوغلي ـ ريخته بود كه مرمت و قيرگوني شد و فعلا ديگر قسمت‌هاي خانه پابرجا هستند.

كتابچي درباره‌ي فروش خانه‌ي مدرس، عنوان كرد: تا زماني كه با ميراث فرهنگي يا سازمان ديگري به توافق نرسيم، خانه‌ي مدرس همين گونه به‌صورت انبار كتاب باقي مي‌ماند و اگر سازمان يا شخص ديگري زودتر از ميراث با قيمت‌ ما خواستار خريد خانه باشد، آن‌را مي‌فروشيم؛ ولي اكنون هيچ اصراري در فروش فوري خانه نداريم.

يكي ديگر از مالكان خانه‌ي مدرس و برادر رضا كتابچي نيز گفت: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد بودجه‌اي براي خريد خانه‌ي مدرس فراهم كند و آن‌را بخرد؛ تا اين اثر از ميان نرود، چون تمام همسايه‌هاي خانه‌ي مدرس درحال ساخت و ساز خانه‌ها هستند و هر ساخت و سازي خرابي بيشتر را براي خانه‌ي مدرس و خانه‌ي نصير‌الدوله ايجاد مي‌كند.

جلال كتابچي با اشاره به انتظار خانواده‌ي كتابچي از مجلس، اضافه كرد: مجلس بايد به سازمان ميراث فرهنگي فشار وارد كند، تا اين خانه‌ي قديمي خريده شود؛ حتا شنيده‌ام، اعتباري كه فقط صرف خريد خانه‌ي نصيرالدوله شده، براي دو خانه‌ي مدرس و نصير‌الدوله اختصاص داشته است.

حال، وضعيت خانه‌ي مدرس كه زمين آن روزي ازسوي يكي از ملاكين قزوين به مدرس اهدا شد، تا با ساخت خانه در آنجا به مردم خدمت كند، نامشخص است؛ مجلس، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و تمام كساني كه دم از حفظ و احياي آثار تاريخي و با ارزش كشور مي‌زنند، چه برنامه‌اي براي اين مكان تاريخي دارند؟

گزارش از خبرنگار ايسنا؛ سميه ايمانيان

انتهاي پيام

  • شنبه/ ۲ تیر ۱۳۸۶ / ۱۰:۴۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8604-16058.57517
  • خبرنگار : 71191