حذف ادبیات از کنکور؛ آلزایمر فرهنگی 

سعید اسلام‌زاده با بیان این‌که بخشی از ماجرا حذف درس‌های عمومی از کنکور، منافع اقتصادی حاصل از کلاس‌های کنکور و کتاب‌های آموزشی است، می‌گوید: حذف ادبیات از کنکور فقط تسهیل در روند کار دلالال آموزش در کنکور است و نتیجه‌ای جز آلزایمر فرهنگی برای نسل‌های بعدی ندارد.

این فعال فرهنگی و مجری رادیو و تلویزیون در پی تصمیم حذف درس‌های عمومی از کنکور ۱۴۰۲ در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «بیست و پنج سال پیش، زمانی که در یکی از مدارس تهران، ادبیات فارسی درس می‌دادم، پژوهشگری با پرسشنامه وارد دفتر مدرسه شد. تحقیق او درباره کیفیت کتاب‌های درسی و شناخت دانش آموزان از ادبیات بود. طبیعتا پاسخ من به بسیاری از پرسش‌ها منفی بود. مدیر مدرسه گفت چرا اینقدر بدبینی؟ گفتم بدبین نیستم. آینده را نگاه می‌کنم. 

گروهی در سازمان سنجش تصمیم گرفته‌اند که ادبیات و دروس عمومی را از کنکور حذف کنند. طبیعی است که با گردش مالی در کلاس‌های کنکور که عمدتاً به ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست مربوط است، ادبیات و درس‌های این‌چنینی جایگاهی ندارد. 

اما فکر می‌کنید چرا ادبیات حذف می‌شود؟ آیا تصمیم‌گیران به فرهنگ و هنر ایران علاقه ندارند؟ گمان نمی‌کنم. به نظرم بخشی از ماجرا، منافع اقتصادی حاصل از کلاس‌های کنکور و کتاب‌های آموزشی است. 

از سوی دیگر می‌دانیم که کنکور بار روانی فوق‌العاده سنگینی برای خانواده و جوانان دارد. انرژی جوانی که می‌تواند در راه مفیدتری صرف شود، خرج کنکوری می‌شود که با شیوه‌های دیگر انتخاب دانشجو اتفاقاً نتیجه بهتری دارد و دست کم دانش‌آموزان ما هم با سوادتر بار می‌آیند. 

تعارف نداریم که هر آنچه به نام علم و دانش و آگاهی می‌شناسیم در ۴ سال دبیرستان به بهانه پدیده وحشتناکی به نام کنکور به باد هوا می‌رود. همه می‌دانیم که برای موفقیت در کنکور شما نیاز به سواد و خلاقیت ندارید. فقط باید تکنیک تستزنی را بدانید. اهمیت ندارد که سعدی و مولانا و امام محمد غزالی چه گفته‌اند. باید بلد باشی با تکنیک‌های تست‌زنی گزینه درست را انتخاب کنی. فکر می‌کنم سؤالات هم با همین هدف طراحی می‌شوند. آزمون بزرگ کنکور در این سال‌ها به نفع بی‌سوادی عمومی جامعه دانشجویان ما برنده بوده است.  

در نظام آموزشی که در زمان اوج توان یادگیری انسان، او را به بسته‌های آموزشی عادت می‌دهد که هیچ خلاقیت و توان دانش‌سنجی ندارد، در نهایت باید به خروجی دانش‌آموز و دانشجویی فکر کنیم که بدون سواد و دانش در زمینه تخصصی رشته خود، صرفاً قدرت بالای تست‌زنی دارد تا بتواند رتبه تک رقمی در کنکور کسب کند. 

آنچه بیست و پنج سال پیش درباره کتاب‌های ادبیات فارسی گفتم، که البته دیگر واژه ادبیات هم از آن حذف شده، ناظر بر این مسأله بود که کتاب‌های فارسی از ادبیات خالی شده‌اند. متن‌های سست از نظر زبان و نثر و نداشتن جذابیت برای نسل جوان، کتاب فارسی را صرفاً به عنوان کتاب امتحانی که خیلی هم اهمیت ندارد برای دانش‌آموز تصویر می‌کند. 

خلاصه آن‌که تعجب نکنید اگر ادبیات فارسی از کنکور حذف شود. شاید اگر همه تلاش دبیرستان‌ها برای فرستادن دانش‌آموز به دانشگاه نبود، می‌گفتم که بودن یا نبودن ادبیات در کنکور اهمیت چندانی ندارد. اما حذف ادبیات از کنکور، یعنی در طول سال‌های دبیرستان، درس ادبیات فارسی بی‌بخارترین درس خواهد بود که نه معلم و نه دانش‌آموز رغبتی به حضور در کلاس نخواهند داشت. چرا که در کنکور تأثیری ندارد. این مسأله تبعات جانبی فراوانی دارد که می‌توان یک یک آن‌ها را برشمرد و درباره آن‌ها حرف زد. 

تجربه تدریس در دبیرستان‌ها به من نشان داده که ضعف اصلی دانش‌آموزان در دروس فنی و ریاضی و حتی علوم انسانی، به دلیل ضعف در ادبیات و درک متن است. دانش‌آموزانی که پس از دوازده سال درس خواندن از نوشتن چند خط متن ساده فارسی عاجزند و نمی‌تواند متن ساده درس را روخوانی کنند و بفهمند. حالا اگر ادبیات را از کنکور حذف کنیم، یعنی پشت‌پا زده‌ایم به بخش بزرگی از فرهنگ. یعنی دانش‌آموزانی بدون حافظه تاریخی و فرهنگی تحویل جامعه می‌دهیم. یعنی تا چند سال آینده هیچ دانش‌آموزی نمی‌تواند دو خط فارسی بخواند و بنویسد. 

واقعیت این است که ما منتظر حذف کنکور بودیم اما حالا با حذف درسی که پایه فهم همه دروس است مواجه شده‌ایم. آقایان تصمیم گیر در وزارت علوم! حذف ادبیات از کنکور فقط تسهیل در روند کار دلالال آموزش در کنکور است و نتیجه‌ای جز آلزایمر فرهنگی برای نسل‌های بعدی ندارد. ادبیات هر سرزمینی مهم‌ترین دانش و دستاورد آن ملت است، این حذف، یعنی فراموشی ادبیات فارسی در دبیرستان‌ها.»

انتهای پیام 

  • چهارشنبه/ ۸ تیر ۱۴۰۱ / ۰۰:۴۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401040705062
  • خبرنگار : 71573