خمپاره
-
موتوری که ستون پنجم دشمن بود
آتش لحظهبهلحظه سنگین و سنگینتر میشد، تا آنجا که دیگر فاصلهای بین انفجارها وجود نداشت. همراه آن آتش سنگین، خمسهخمسههای پیدرپی و خمپارهها و گلولههای تانک و توپی بود که فرود میآمدند و تمام نخلستان و نخلها را میلرزاندند و سفهای نخلها را بر سر بچهها میریختند.کاری از کسی برنمیآمد، جز آنکه در سنگر نیمهتمامش دراز بکشد. هر کس در دلش اشهد را میگفت و منتظر انفجار میماند و آن موتوری را نفرین میکرد.
-
کشف ۳ خمپاره جنگی عمل نکرده در ثلاث باباجانی
فرمانده انتظامی ثلاث باباجانی از کشف قبضه خمپاره جنگی عمل نکرده متعلق به دوران دفاع مقدس در این شهرستان خبر داد.
-
آخرین لحظههای زندگی یک شهید پیش از آغاز رسمی جنگ
روحالله شنبهای نخستین شهید سپاه پاسداران ایلام بود که چند دقیقه قبل از شهادت، وصیتنامهش را بر روی تکه مقوایی نوشت و دقایقی بعد بر اثر اصابت گلوله و ۱۱ روز پیش از آغاز رسمی جنگ تحمیلی در مهران شهید شد.
-
نماز اول وقت و تلنگر «خمپاره 60 »
یکدفعه صدای مهیب و گوشخراش انفجار بلند شد، بعد بلافاصله دود و گرد و خاک تمام فضای سنگر را گرفت و همه جا را تیره و تار کرد. صدای انفجار به حدی بلند و نزدیک بود که مطمئن شدم کارم تمام است و باید با زندگی خداحافظی کنم.