میگوید اینجا اولین روستای صنعت نساجی ایران است و هر کدام از زنان روستا یک دستگاه بافندگی سنتی در خانههایشان دارند، حتی نمونه کارهایشان، از زیرانداز تا بقچه را در همه جای خانه و کنار طاقچه میتوان دید.
به گزارش خبرنگار صنایع دستی ایسنا، زمانی 120 دستگاه چادرشب بافی در روستا وجود داشت و بعد از اینکه ماشینهای برقی به بازار آمدند و جایگزین دستگاههای سنتی شدند، اما بعد از مدتی با حمایت معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دوباره جای ماشینهای سنتی در خانهها باز شد.
«وقتی یکی از دخترهای روستا ازدواج میکرد، 20 چادر شب، 50 حوله حمام و 30 سفره در جهیزیه آن میگذاشتند، اما جوانان امروزی مدگرا شدهاند.»
اینها صحبتهای کارآفرین صنایع دستی در روستای نمونه گردشگری "رویین" در خراسان شمالی است.
«عشرت کاوه» یکی از زنان روستا است که خودش شرکت تعاونی راه انداخته و همه زنان بافتههایشان را در فروشگاه او برای فروش عرضه میکنند. او شاگرد هم دارد و چادرشببافی را به دیگران هم آموزش میدهد.
«کاوه» به خبرنگار ایسنا میگوید: 120 دستگاه سنتی در روستا وجود داشت و زنان به کار بافندگی مشغول بودند، اما با ورود ماشینهای بافندگی برقی در یک برهه زمانی، بیشتر روستاییان به بافت ماشینی رو آوردند، اما با حمایت معاونت میراث فرهنگی در دو سال گذشته جوانان روستا به انجام این کار روی خوش نشان داده و در حال حاضر نیز تنها 6 دستگاه ماشینی در کل روستا وجود دارد و مابقی همه سنتی هستند. حدود 80 خانوار در خانههایشان دستگاه سنتی پارچه بافی دارند.
او در حال حاضر بزرگترین مشکل این صنعت در روستا را تهیه مواد اولیه میداند و میگوید: مواد خام اولیه را از مشهد میخریم. دوست داریم مواد اولیه پنبهای به دستمان برسد، اما در حال حاضر همه چیز مصنوعی شده. نخ را به عنوان پنبهای میخریم، اما هنگامی که استفاده میکنیم متوجه میشویم مصنوعی است.
به همراه این کارآفرین زن به چند خانه روستایی سر زدیم، خانههایی کاهگِلی با چادر شبهای قرمز دورتا دور چیده شده که زنانش پشت دستگاههای چوبی سنتی مشغول بافندگی هستند که یادآور کارتون «حنا، دختری در مزرعه» هستند. او هم ماکو را از تار و پودها رد میکرد و صدایش تمام خانه را برمیداشت.
زن 70 سالهی روستا از 12 سالگی کار بافندگی را شروع کرده و تا کنون ادامه داده است. او تنها کسی است که در روستا تارهای نخ را نخبندی میکند و قرار است این کار را به زن کارآفرین روستا هم یاد دهد تا به این ترتیب به نسلهای جوانتر هم انتقال پیدا کند.
دستگاهی که زن با آن کارش را انجام میدهد "بُرت" نام دارد و نجارهای روستا آن را میسازند. این دستگاه حدود 50 سال عمر میکند.
دستگاههای "ماشینی"، "سنتی(بُرت)" و "استقلال" سه نوع دستگاه بافندگی در روستا هستند و کاوه به دنبال جایی است تا آنها را یکجا جمع کند.
او همچنین بیان میکند: همهی طرحها و رنگبندی بافتهای روستاییان، ذهنی است و برای کارهایشان هیچ الگویی ندارند. هر روستایی روزی 4 یا 5 متر میبافند و بافت یک چادر شب دو ماه زمان میبرد.
«کاوه» تا کنون به عنوان صنعتگر نمونه تعاون برتر استان معرفی شده و دو نشانهی مرغوبیت کالا از سازمان ملی دریافت کرده است. او درباره وضعیت بیمه هنرمندان اظهار میکند: چون سن بیشتر این هنرمندان بالاست، نه بیمه به آنها تعلق میگیرد و نه وام. شاید در کل 15 نفر از مزیت بیمه استفاده میکنند؛ زیرا شرایط سنی بیمه زیر 50 سال است اما برای همهی آنها کارت صنعتگری صادر شده است.
او چادر شبها و بافتههای روستاییان را میفروشد و از آنها درصدی برای فروش دریافت میکند. مثلا اگر دو چادر شب را 120 هزار تومان بفروشد، تنها 10 هزار تومان بابت فروش آنها دریافت میکند و از زنان پیر هم اصلا وجهی نمیگیرد.
«کاوه» دربارهی کاربردیتر شدن این صنعت میگوید: بافتن لباس نخ میخواهد، مثلا برای شرکت در نمایشگاه خرداد ماه سال گذشته تعدادی شال و روسری بافتم که همهی آنها فروخته شد. در گذشته تنها چادر شب میبافتند، اما امروز کاربردیتر شده و با آن سجاده، کوسن مبل و غیره هم میبافیم.
هنرمند هفتاد ساله وقتی میبیند برای یاد گرفتن این کار اشتیاق نشان میدهم خوشحال میشود و با لهجه شیرنش میگوید: مدتی همینجا بمان تا بافندگی را یادت دهم.
انتهای پیام
نظرات